شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اصولگرایان چیزی در چنته ندارند


اصولگرایان چیزی در چنته ندارند
انتخابات فرصت خوبی است که می توان امیدوارانه و با بهره گیری از تمام ظرفیت های موجود در کشور تغییرات بهینه را ایجاد کرد.
درحال حاضر که مرحله دوم انتخابات مجلس هشتم را پیش رو داریم مهم ترین سوالی که باید مطرح شود این است که آیا جریان اصولگرا که ۴ سال مجلس و دو و نیم سال دولت را در اختیار داشته آیا موفق به تحقق اهداف خود شده یا نه؟ مردم باید منصفانه قضاوت کنند که حاکمیت اصولگرایان منجر به ایجاد منفعت برای کشور شده است یا خیر؟ برای درک بهتر هم می توان عملکرد دولت فعلی و مجلس هفتم را با عملکرد دولت اصلاحات مقایسه کرد. بدیهی است که در این مقایسه افراد نباید ملاک نتیجه گیری باشند بلکه هر دو جریان به عنوان کلان خود باید مبنا قرار گیرند.
در حالی که اصلاح طلبان از حداقل امکانات و حمایت نهادهای کشور برای اداره امور برخوردار بودند دولت اصولگرا از حمایت نهادهای مختلف، صداوسیما و... برخوردار است و هماهنگی بی نظیری هم بین مجلس و دولت وجود دارد.
بنابراین دولت بدون مانعی جدی می تواند به تحقق اهداف خود امیدوار باشد. در حالی که اصلاح طلبان هیچ گاه این شرایط را نداشته اند.
از سوی دیگر در حالی که دولت اصلاحات با تمام توان برای قانونگرایی و احترام به قانون اساسی تلاش کرد و میزان قانون است را مبنای عمل قرار داد دولت اصولگرا رفتارها و سیاست های سلیقه ای را بیشتر در دستور کار خود قرار داده است. نتیجه این رفتار باعث شده هر روز بیشتر از گذشته فراتر از قانون و دور شدن از آن را شاهد باشیم. این رویه غلط روی دیگری هم دارد که عدم توجه به نظریات و دیدگاه های کارشناسی است. دولت تصمیمات غیرکارشناسی و عجولانه اتخاذ می کند و نهایتا مافیا ، اصلاح طلبان و جریانات مبهم را مقصر جلوه می دهد. دولت تا جایی پیش رفته که مافیا را در درون دولت نهم جستجو می کند.
مجموعه این عوامل به مردم کمک زیادی خواهد کرد تا نگاه منصفانه ای به عملکرد جریان اصولگرا داشته باشند. در دولت اصلاحات هم وضعیت اقتصادی بهتر بود و هم شان کشور در عرصه بین المللی حفظ میشد و وضعیت سرمایه گذاری های داخلی و خارجی هم مناسب بود.
مردم منصفانه است که چرایی این وضعیت را بررسی کنند. چرا دولت اصولگرا با وجود حمایت کانون های قدرت نمی تواند کشور را به درستی اداره کند و با بن بست مواجه شده است.
لازم است که مردم برای تغییر وضعیت و ایجاد شرایط بهتر اندیشه و تدبیر داشته باشند و با دقت در پای صندوق های رای حاضر شوند. مردم فهمیده هستند و می توانند رابطه نفت صددلاری با گرانی و تورم و سیاست های تهاجمی را در عرصه سیاست خارجی بدانند.
مردم تجربه آثار تعامل مثبت با جهان را در دولت اصلاحات مشاهده کردند و اکنون می دانند که در یک تعامل خوب با جهان می توان کشور را ساخت نه در تنش. مردم همچنین آثار پیشرفت های اقتصادی در دوره اصلاحات و رفتن به سمت تحقق سندچشم انداز را نظاره گر بودند و اکنون می دانند که با تنش در عرصه بین المللی تحقق اهداف چشم انداز میسر نیست.
همه اینها نشان می دهد که اصولگرایان چیزی در چنتنه ندارند. تمام شرایط خوب در عملکرد اصولگرایان به بن بست رسیده است.
دولت خود مدعی است که ۹۰ تا ۹۵ درصد مصوبات سفرهای استانی محقق شده است.
یعنی چیزی که باید اتفاق می افتاد افتاده است. طبیعی است که وقتی ۱۰۰درصد اهداف یک دولت به دست می آید چیزی فراتر از آن برای طرح های نو یا اجرای بهتر وجود ندارد. حال باید دید آیا استانها و شهرستان های ما با تحقق ۹۰ درصد اهداف دولت آباد شده اند؟ آیا وضعیت مسکن، صنعت، اقتصاد، جوانان و... بهبود یافته است؟ آیا با وجود شعارهای فراوان دولت فاصله ما با کره جنوبی یا ژاپن کم شده است. قطعا چنین اتفاقی نیفتاده است و دولت اصولگرا حتی با تمام توان و اعلام موفقیت، کاری از پیش نبرده است.
وقتی با چنین وضعیتی روبه رو هستیم مردم باید آرای خود را به اصلاح طلبان بدهند تا هم مسیر توسعه کشور و رسیدن به اهداف چشم انداز تسهیل شود و هم قانون گرایی و توجه به ابعاد کارشناسی و علمی در جایگاه اصلی قرار گیرند.
در قرن حاضر مانند قرون گذشته امکان جبران عقب ماندگی به راحتی ممکن نیست. اگر امروز ۱۰ سال عقب بیفتیم نمی توانیم به راحتی آن را جبران کنیم.
یکی از دلایل عقب ماندگی هم عدم توجه به تفاوت دیدگاه ها در جناح های سیاسی کشور و بی تفاوتی مردم است.
جالب است که در تهران حدود ۷۰ درصد نمایندگان سابق در مجلس هشتم ابقا شده اند در حالی که در سایر شهرها ۷۰ درصد نمایندگان فعلی رای نیاورده اند. همچنین نارضایتی مردم به تغییر نمایندگان مجلس منجر شده است.
آمار تهران چه وضعیتی را تشریح می کند؟ آیا مردم تهران از شرایط موجود و عملکرد اصولگرایان کاملا راضی اند که به آنها دوباره رای داده اند و یا...؟
طبیعی است که مردم تهران از شرایط راضی نباشند اما به نظر آنها خود برای خود تصمیم نگرفته اند.
نویسنده : بیژن شهبازخانی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید