چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

مشروطیت و یک پیام


مشروطیت و یک پیام
چهاردهم مرداد مصادف با سالروز صدور فرمان مشروطیت است. نهضت مشروطیت را می‌توان دستاورد تیزهوشی و درک صحیح از تحولا‌ت آن روز جهان توسط رجال سیاسی و روشنفکران ایرانی دانست. پیروزی نهضت مشروطیت و صد البته استحاله آن توسط عوامل داخلی و خارجی طی کمتر از دو دهه موضوعی است که هر چقدر به آن پرداخته شود هنوز برای روزگار ما و آینده لا‌زم است و تجربه‌اندوزی به همراه دارد. زمانی که با مجاهدت‌های بی‌وقفه سیاسیون ایرانی مشروطیت به ثمر رسید، بیش از ۷۰ درصد ایرانیان روستانشین و تحت تاثیر ملا‌کین و خوانین بودند.
بی‌سوادی عمومی، خرافه‌پرستی و ملوک‌‌الطوایفی قید و بندهای محکمی بر پای مردم ایران بودند که تصور به نتیجه رسیدن یک حرکت مترقی مانند مشروطه‌خواهی را غیرممکن می‌ساخت. اما اتحاد، پایمردی و درایت اقلیتی از رجال دلسوز ایرانی توانست همه موانع را به حاشیه براند: مردانی چون ستارخان و باقرخان از آذربایجان، صمصام‌السلطنه، ضرغام‌السلطنه و سردار اسعد از عشایر بختیاری، نصرالدوله از گیلا‌ن و سیدعبدالحسین لا‌ری از فارس با همراهی و تایید علمای بنام و شهیر آن دوره همچون آیات عظام، میرزای‌شیرازی، آخوند خراسانی، بهبهانی و... موج‌آفرینان سال‌های مشروطیت بودند.
آنان با کمترین امکانات ارتباطی و تشکیلا‌تی، صرفا با تکیه بر انگیزه‌های ملی و استفاده زیرکانه از تضادهای موجود بین دولت های روس و انگلیس برگ زرین تجدد و آزادیخواهی را به تاریخ کشورمان الصاق کردند.
دستاوردهای نهضت مشروطیت که عبارت بودند از ایجاد اعتماد به نفس ملی، تصویب قانون اساسی بر مبنای اصول دموکراتیک و تشکیل مردمی‌ترین کانون قدرت و تصمیم‌گیری یعنی مجلس شورای ملی طی سالیان پس از پیروزی نهضت دچار حوادث و بیماری‌های مختلف شد.
در آسیب‌شناسی اتفاقات ناگوار بعد از مشروطیت، دو علت اصلی را می‌توان به عنوان زیرساخت و بستر‌ساز استحاله این نهضت نام برد: اول پراکنده شدن سیاسیون و فاتحان نهضت حول دو محور قدرت و ایدئولوژی است.
تعداد کثیری از انقلا‌بیون مشروطیت در سال‌های ابتدایی پیروزی با تقسیم‌بندی فکری به رویارویی یکدیگر ایستادند. تاسیس دو حزب دموکرات عامیون و اجتماعیون اعتدالیون با رویکردی واگرایانه که اولی به رقیب خود اتهام ارتجاعی بودن و دومی به حزب اول برچسب تکفیر و بیگانه‌پرستی را می‌زد باعث شد تا اهداف اصلی نهضت و نیز ارتجاع واقعی آن زمان که همانا پیوند درباریان و جهل توده‌های مردمی بود به فراموشی سپرده شود.
برخی دیگر از افرادی که در انقلا‌ب مشروطیت فعال بودند هم خارج از رقابت‌های سیاسی به تدریج مشی رفاه‌طلبی را در پیش گرفته و به عمله دیکتاتورهای جدید تبدیل شدند.
بنابراین در مملکت اول می‌توان از نوعی غفلت‌زدگی و یا غرور کاذب نام برد که بر مجموعه عوامل موجد انقلا‌ب مشروطیت حاکم و موجب تضعیف قوه سیاسی شده بود. دوم دسایس قدرت‌های خارجی و تحرکات اقتدارگرایان داخلی بود.
استعمارگران بین‌المللی همواره سعی می‌کردند تا با استفاده از اختلا‌فات داخلی و همراه ساختن ناراضیان، حکومت‌های متناسب با سلیقه خود را در کشورها تاسیس کنند که در این قاعده ایران هم استثنا نبود، این مجموعه از تحرکات باعث شد تا در سایه غرور و غفلت انقلا‌بیون روزبه‌روز خلا‌ء یک دولت قدرتمند که بتواند بر مشکلا‌ت جاری مردم و به ویژه امنیت عمومی فائق آید برای جامعه بیشتر احساس شود و همین زمینه‌ساز ظهور قدرت رضاخان با ماهیتی از دیکتاتوری پیچیده‌تر از دربار قاجاریه شد. عدم تشکیل حاکمیت قدرتمند و دموکرات به علت کشمکش‌های سیاسی نوعی گرایش مثبت و فریفتگی را در مردم نسبت به حکومت رضاخان به وجود آورده بود.
ظاهرا این جمله در سال‌های آخر پادشاهی قاجاریه از زبان احمدشاه نقل شده بود که: اگر مردم دیکتاتور (رضاخان) را می‌خواستند چرا مظفرالدین شاه بیچاره را مجبور به امضای فرمان مشروطیت کردند.
بیان جمله فوق نشان از استقبال مردم از رضاخان دارد که یقینا وجدان عمومی بخش اقتدار اجتماعی آن حاکمیت را می‌طلبید اما در این نیاز شدید وجه ضددموکراتیک و آزادی‌ستیزی جریان رضاخان میرپنج را نمی‌دید. ماحصل کلا‌م آنکه وضعیت امروز ما می‌تواند با تاثیرپذیری از تجربیات تلخ و شیرین دوران مشروطیت چشم‌انداز بهتری را پیش روی داشته باشد.
انقلا‌ب اسلا‌می نیز حرکتی ضداستبداد و آزادیخواهانه بود، اگر این هدف در هیاهوی اختلا‌فات و سلا‌یق فردی و گروهی گم شود تمامی زحمات چند دهه گذشته به هدر خواهد رفت.
امروز هم کماکان مبارزه با عوام‌زدگی، استفاده ابزاری از باورهای مردم، منفعت‌طلبی باندهای گوناگون و دخالت‌های بیگانه و نهایتا تعمیق بخشیدن به آزادی‌های مدنی باید سرلوحه فعالا‌ن سیاسی باشد و هرگونه مرزبندی دیگر را باید کنار گذاشت.
هدایت‌الله آقایی
منبع : روزنامه اعتماد ملی