شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


پیوند موزه‌ها و گردشگری


پیوند موزه‌ها و گردشگری
نمی‌دانم چرا، اما همواره نام موزه با سازمان میراث فرهنگی همنشین بوده است.اگرچه این همنشینی مسبب بسیاری حركت‌های مثبت و ارزشمند بوده است اما از سوی دیگر، نگرش به موزه را با تحولات سازمانی میراث فرهنگی قرابت داده است، چنانكه همواره در سطح كلان موضوع موزه، همان میراث فرهنگی شناخته شده است و این یكی از سوءتفاهم‌های ناشی از این همنشینی است. حال آنكه موضوع موزه بسیار وسیع‌تر از حوزه‌های موضوعی و یا كاركردی میراث فرهنگی است.از سوی دیگر نیز می‌توان در تحلیل ساختار تغییرات سازمان میراث فرهنگی به تحلیل جایگاه موزه در كشورمان پرداخت. اگرچه موزه، پدیده یا نهادی است كه اینك بیش از یك قرن از حضور و پیدایش (به‌عبارتی دیگر ورود آن) در ایران می‌گذرد اما در‌واقع با تشكیل سازمان میراث فرهنگی، جایگاه و حضوری سازمانی در كشور می‌یابد.
▪ گام نخست سازمان میراث فرهنگی با هدف حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی برداشته می‌شود، موزه‌های بسیاری كه در سایه چتر تازه گسترده سازمان میراث فرهنگی قرار گرفته‌اند نیز پذیرای چنین مسوولیتی می‌شوند و حتی برای موزه‌های بسیاری كه تازه در حال شكل‌گیری هستند، این موضوع به‌عنوان هدف نخست و گاه حتی هدف نهایی برشمرده می‌شود.
▪ با گذر سازمان میراث فرهنگی از مرحله پیدایش و تثبیت، در مرحله دوم، متاثر از شرایط اجتماعی، سازمان میراث فرهنگی تلاش می‌كند تا نقش حاضرتر و پویاتری در جامعه برعهده بگیرد و نهادی مورد توجه‌تر باشد و در‌واقع میراث فرهنگی، موضوع در اولویت قرار گرفته برای جامعه ایرانی باشد، پس تعریف‌ها و تحلیل‌های جدید از میراث فرهنگی به میان می‌آید یا به عبارت دیگر تحلیل‌های اجتماعی‌تری از میراث فرهنگی تبلیغ می‌شود. همین گرایش در حوزه موزه نیز به چشم می‌خورد، چرا كه موزه نیز نهادهایی زیرمجموعه این سازمان است.
با گسترش تعریف‌ها و تحلیل‌ها به‌ویژه نگاه كاربردی‌تر به میراث فرهنگی نگاه بهره‌برداری در عرصه گردشگری از میراث‌های فرهنگی مطرح می‌گردد، چنانكه می‌توان آن را شاخص‌ترین و رایج‌ترین تعریف و تحلیل از موضوع اصلی‌تر یعنی میراث فرهنگی دانست. همین كاربرد كه قابل فهم‌ترین تحلیل در عرصه همگانی و فراگیر است، به سمتی می‌رود كه بسترهای سازمانی آن فراهم شود، پس میراث فرهنگی و گردشگری همنشین هم می‌گردند، همنشینی كه كارشناسان هر موضوع به تلاش در برتر نمودن یكی در برابر دیگری می‌پردازند و در نهایت به تفاهمی می‌رسد كه هر دو را مساوی در نظر بگیرند. حال همین رویداد را به موضوع متناظر یعنی موزه سوق دهید، یعنی موزه و گردشگری همنشین هم می‌گردند تا گردشگری به‌عنوان یكی از كاربردها یا مهم‌ترین كاربرد موزه‌ها تلقی گردد. این نگاه در عرصه كاربری و بهره‌برداری، اتفاقی نیست كه مربوط به كشورمان ایران باشد بلكه رویدادی است كه پیش از این به‌گونه‌ای دیگر در سطح جهانی به وقوع پیوسته است. پیشتر از این بسیاری از كارشناسان و برنامه‌ریزان جامعه موزه‌داری جهان به تعریف نقش فعال‌تر موزه‌ها در عرصه گردشگری پرداخته‌اند و گردشگری را به فهرست كاربردهای موزه‌ای افزوده‌اند چنانكه این جایگاه را می‌توان در برخی شعارهای سالانه نهادهای هماهنگ‌كننده و یا تعریف‌های جدید از موزه و كاركردهای آن كه از سوی برخی انجمن‌های موزه‌داری عرضه می‌شود مشاهده كرد. در این تعریف می‌توان به كلمات تفریح، سرگرمی و گاه به طور مشخص‌تر گردشگری برخورد. همان‌‌گونه كه نگاه حفاظت‌گرانه و تاكید بر آن سبب شد تا بسیاری از منتقدان به نقد این نگاه و حذف نگرش تك‌بعدی به موزه‌ها بپردازند و با اعلام موزه‌های شیء محور آنها را پس بزنند و تعریف موزه‌های مخاطب محور را جایگزین سازند. اینك نیز همنشینی موزه‌ها و گردشگری در بوته نقدهای فراوان قرار گرفته است و بسیاری پرسش‌های منتقدانه بیان شده است كه در جایگاه سازمانی این پیوند، بازده مورد نظر خوشایند نمی‌یابد.شاید برای شناخت بهتر از مشكلات این عرصه و رسیدن به آن توقعی كه سبب همنشینی این دو موضوع شده است باید بتوان به تعریف و تحلیل بهتر از موضوعات پرداخت و فهم دقیق‌تری از ارتباط گردشگری و موزه به دست آورد. فهمی كه به نظر می‌آید تاكنون كمتر مورد كالبدشكافی قرار گرفته و بیشتر با پاسخ‌های كلی از آن گذر شده است. اگر با همین گذر بخواهیم به رفع مشكلات موجود بپردازیم، به ورطه كج‌روی خواهیم افتاد كه به طور حتم پاسخ صحیح و اجرایی مشكلات نخواهد بود.
▪ اینك یك پرسش اصلی: آیا یك پدیده گردشگری است؟
به جای آنكه به این پرسش یك پاسخ آری یا خیر بدهیم و برای درك بهتر مساله چند پرسش دیگر در همین محور مطرح می‌كنیم. آیا گردشگری یك كاركرد اصلی و فراگیر برای همه موزه‌هاست؟ آیا همه موضوعات و آثار جای گرفته در موزه‌ها قابلیت گردشگری را دارد؟ آیا همه موزه‌ها از روز نخست و تعریف اولیه آنها با همین هدف یعنی استفاده گردشگران پدید آمده‌اند؟ كافی است با همین پرسش فهرست گسترده موزه‌ها را از نگاهمان بگذرانیم، موزه فرش، موزه آبگینه، موزه آب، موزه حیات‌وحش، موزه مردم‌شناسی و موزه نقاشی پشت شیشه و ...
حال باید در نظر داشته باشیم كه گردشگری صنعتی است كه چرخه و نگاه ویژه خود را دارد، اهداف، نیازها و ساختار گردشگری با كدامیك از موزه‌ها منطبق است؟نتیجه فعالیت بسیاری از موزه‌ها چیز دیگری نشان می‌دهد، تعداد معدودی از موزه‌ها را می‌توان با گردشگری هم‌راستا دانست، شاید این موزه‌ها مانند كاخ موزه‌ها یا باغ موزه‌هایی هستند كه در آنها گردشگری در اولویت‌های نخست كاركردی قرار می‌گیرد و می‌توان آنها را حلقه‌ای فعال در چرخه صنعت گردشگری دانست. با در نظر گرفتن مجموع موضوعات طرح شده و همچنین بررسی آماری و عملكردی موزه‌های كشور می‌توانیم به این جمع‌بندی برسیم كه همه موزه‌ها منطبق با گردشگری نیستند و از سوی دیگر گردشگری را نمی‌توان برای همه موزه‌ها هدف و كاركردی اصلی دانست.با همین موضوع در نسبت میان موزه و گردشگری چند نكته قابل توجه است. برای رسیدن به تصویر درستی از این نسبت بهتر است با شناخت صحیح از موزه‌ها و كاركردها و قابلیت‌های آنها به دسته‌بندی موزه‌ها از منظر گردشگری بپردازیم چنانكه بدانیم باید از كدامیك از موزه‌ها توقع حركت در مسیر گردشگری را داشته باشیم. همان‌‌گونه كه موزه‌ها می‌توانند اهداف مختلفی را داشته باشند و متناسب با اهدافشان ساختارهای گوناگونی را شكل دهند ـ‌ این از ویژگی‌های ساختاری موزه است ـ موزه‌هایی كه گردشگری را به عنوان هدف در اولویت خود می‌پذیرند باید ساختار خود را برای این قابلیت ساماندهی كنند و توان ایفای نقش موثر را داشته باشند. اما از سوی دیگر این فعالیت را نباید از همه موزه‌ها متوقع بود، چرا كه بسیاری از موزه‌ها با اهداف پژوهشی، آموزشی و یا حفاظتی به وجود آمده و می‌آیند كه در جایگاه خود قابل توجه و ارزشمند است. نكته دیگر آن است كه موزه‌ها در چرخه گردشگری نقش یك مركز و قطب منطقه‌ای را ایفا می‌كنند و تنها بهره‌بردار مستقیم از این صنعت نیستند بلكه شرایط بهره‌برداری عمومی را فراهم می‌كنند و افزایش فعالیت آنها می‌تواند این چرخه را فعال‌تر كرده و بهره‌برداری اجتماعی را افزایش دهد. برای درك بهتر این موضوع كافی ست منطقه نیاوران را در نظر آوریم و روند رو به رشد اجتماعی منطقه پیرامونی مجموعه كاخ‌های نیاوران را در نظر بگیریم كه افزایش فعالیت‌های فرهنگی ـ هنری آن توانسته است به پویایی منطقه بیفزاید و این را می‌توان در رشد كمی مراكز تفریحی و خدماتی اطراف برای گردشگران مشاهده كرد. در چنین شرایطی اگر این مجموعه حذف گردد قابلیت پویایی منطقه و روند افزونی آن از بین خواهد رفت این مثال می‌تواند ما را به این سمت سوق دهد كه می‌توان چگونه با برنامه‌ریزی دقیق‌تر و هماهنگی با سایر مدیریت‌های شهری امكان بهره‌برداری مفیدتر عمومی را از موزه‌های متناسب در جایگاه گردشگری فراهم كرد.
اما موضوع دیگری كه پیوند موزه و گردشگری را در هاله‌ای از پرسش قرار داده است، حركتی بود كه بسیاری از موزه‌داران مبلغ آن شدند و آن حركت به سوی مخاطب ـ محوری بود، برداشت اولیه و ظاهری از این حركت، تغییری بود كه به افزایش بازدیدكنندگان می‌پرداخت. در این برداشت به نگاه كمی در نسبت میان موزه‌ها و بازدیدكنندگان تاكید می‌شد و همین تعبیر و برداشت به‌طور گسترده به همه موزه‌ها تعمیم داده شد. حال آنكه «مخاطب ـ محوری» در معنای اصیل و واقعی خود بر ویژگی‌های مخاطب، نسبت صحیح با موضوع موزه و چگونگی تعامل دو سویه میان آنها تاكید دارد. در چنین شرایطی توجه بیشتر بر كیفیت ارتباط مخاطب و موزه است، حال آنكه این اتفاق نیازمند توجه جدی، كالبدشكافی و برنامه‌ریزی محتوایی است و با ارائه نسخه یكسان و همانند برای كلیت موزه نمی‌توان به برنامه مفید رسید. شرایط اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی، موضوعی و امكانات هر موزه برای این امر تعیین‌كننده است تا بتوان به اهداف، كاركردها و سطح كیفی مطلوب در تعامل میان موزه و جامعه دست یافت.
در اینجا باید تاكید كنیم كه مخاطب‌محوری، افزایش كمی بازدیدكنندگان و گردشگری مقولاتی متفاوت و متمایز در دانش موزه‌داری است كه باید جداگانه تعریف و شناسایی شود، آیا تاكنون توانسته‌ایم به تعریف صحیح و شایسته‌ای در هركدام از موزه‌ها برسیم؟
تدوین طرح جامع گردشگری برای كل موزه‌ها و همچنین طرح اجرایی گردشگری برای موزه‌ها و انواع گردشگران آنها یك گام بزرگ و اساسی در این راه خواهد بود.اما باید در نظر داشته باشیم كه وجود موزه‌ها منوط به گردشگری نیست، موزه‌ها در جایگاه اصیل خود آنقدر حاوی اهداف، كاركردها و ارزش‌های فراوانی هستند كه نمی‌توانیم حیات آنها را وابسته به گردشگران نماییم. اینك در دوره جدید حیات اجتماعی موزه‌ها و در سال جدیدی كه باز با روز جهانی موزه آغاز می‌شود فرصت شایسته‌ای است تا به پرسش‌های جدید موزه‌ها و مسائل آنها بپردازیم تا راه را بر ارتقای موزه‌ها بگشاییم.
رضا دبیری‌نژاد
كارشناس موزه‌داری
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید