پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اشتباه تاریخی در افغانستان


اشتباه تاریخی در افغانستان
این روزها همه از اعزام نیروی بیشتر به افغانستان حمایت می‌کنند.
باراک اوباما در سفر اخیر خود اروپایی‌ها را به اعزام نیروی بیشتر به افغانستان تشویق کرده‌است و جان مک کین هم می‌گوید که تعداد این نیروها می‌تواند بیشتر هم باشد.
با مطرح شدن این بحث‌ها به‌نظر می‌رسد که نوعی اجماع بر سر موضوع نیاز به حضور نظامی بیشتر در افغانستان میان ۲ حزب دمکرات و جمهوریخواه به دست آمده‌است.
اما من با این نظرات موافق نیستم. البته این اولین بار نیست که نظرم را در این باره ابراز می‌کنم و مفید بودن اعزام نیروی نظامی بیشتر به کشورهایی مانند عراق و افغانستان را زیر سؤال می‌برم.
در سال ۱۹۹۸ در مصاحبه‌ای با نشریه فرانسوی نول آبزرواتور به نقش خود در تامین مالی مجاهدین افغان در سال ۱۹۷۹ و در نبرد با نیروهای شوروی اعتراف کردم.
اکنون از همان دیدگاه نسبت به این نکته که اکنون افغانستان تنها به نیروی نظامی بیشتر نیاز دارد، ابزار تردید می‌کنم. ما اکنون در معرض خطر تکرار اشتباه روس‌ها در افغانستان هستیم که اگر چه ممکن است این اشتباه غیرعمد باشد اما تاثیر و نتیجه آن فرقی نمی‌کند. اگر این اشتباه تکرار شود یک تراژدی روی خواهد داد.
وقتی ما برای اولین بار به افغانستان رفتیم که طالبان را سرنگون کنیم، اکثریت افغان‌ها از ما استقبال کردند. آنها ما را به چشم مهاجم نگاه نمی‌‌کردند. در حالی‌که پیش از این شوروی‌ها را به دید مهاجم می‌دیدند.
در آن زمان نیروهای شوروی خود را گول می‌زدند و می‌گفتند که لشکری از طرفداران کمونیسم در افغانستان در انتظار آنهاست و به استقبال آنها خواهد آمد تا روس‌ها کشور آنها را تغییر دهند.
اکنون نیروهای تحت رهبری آمریکا در افغانستان در حال تکرار همین اشتباه هستند. این نیروها از این واقعیت غافلند که انجام عملیات نظامی بدون توجه به تلفات غیرنظامی که ممکن است به جا بگذارد، تاثیر منفی در افکار عمومی مردم محلی به جا می‌گذارد و نقش غرب را به‌طور کامل مخدوش خواهد کرد. این روند اکنون تازه آغاز شده و در مراحل اولیه است اما کاملا مشهود است و قابل انکار نیست.
برنامه پیشنهادی من برای افغانستانی که اکنون برای نیروهای آمریکایی به میدانی پرتلفات‌تر از عراق تبدیل شده، برنامه‌ای عملگرایانه‌تر است. افغانستان در ۲ ماه گذشته تلفاتی به‌مراتب بیشتر از عراق در میان نظامیان آمریکایی به جا گذاشته‌است.
اروپا باید با کشاورزان افغان از در معامله درآید و آنها را تشویق کند تا تریاک تولید و کشت نکنند. این به‌طور مستقیم به سود اروپاست چون تریاک کشت شده در افغانستان منشا هروئینی است که در اروپا خرید و فروش می‌شود.
جنگ‌سالاران قبیله‌ای را هم می‌توان خرید و در نتیجه القاعده را با این کار به انزوا کشاند و حتی آن را از طالبان جدا کرد. طالبان یک نیروی منسجم یا جنبش تروریستی جهانی نیست بلکه یک پدیده صرفا افغان است.
تحولات ماه‌ها و سال‌های آینده پیرامون سیاست خارجی آمریکا به این بستگی دارد که چه کسی در رأس باشد. اگر این فرد ریچارد آرمیتاژ یا برنت اسکوکرافت باشد آن وقت شرایط بسیار دشوار خواهد شد.
درباره کابینه اوباما هم باید بگویم که این کابینه بهتر است غیرحزبی باشد. در جریان جنگ سرد ما چنین کابینه‌ای داشتیم و بسیار موفق بود. تشکیل چنین کابینه‌ای می‌تواند گامی مهم در پیگیری یک سیاست خارجی غیرحزبی برای کل کشور باشد.
زبیگنیو برژینسکی- ترجمه نیلوفر قدیری
هافینگتون پست (آلمان)
منبع : روزنامه همشهری