پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


تعامل و همراهی با جامعه جهانی


تعامل و همراهی با جامعه جهانی
در حاشیه دریای خزر، کشور ایران به جز روسیه، با کشورهای مستقل دیگری از جمله آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان هم‌مرز است و پیش از فروپاشی شوروی سابق بهره‌برداری این کشورها از دریای خزر در چارچوب برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌هائی است که در مجموعه اتحادیه صورت می‌گرفت. در گذشته تأمین نیاز جمهوری‌هائی که بعدها استقلال پیدا کردند. از طریق مسکو صورت می‌گرفت. ولی پس از فروپاشی اتحادیه شوروی کشورهای تازه استقلال یافته پیرامون دریای خزر باید منابع گوناگونی را برای تأمین نیازهای همه‌ جانبه‌شان می‌یافتند. زیرا دیگر مسکو نقش حمایتی سابق را نداشت. آنها منابع انرژی را برای نیازهای خود هدف قرار دادند.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که این کشورها، (ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان)، به لحاظ جغرافیای سیاسی جهان، جزو کشورهائی هستند که در خشکی محصور شده‌اند و باید از طریق کشورهای همسایه به آب‌های آزاد جهان راه پیدا کنند. بنابراین در چنین شرایطی دسترسی به انرژی یک مسئله و مسیرهای انتقال انرژی مسئله دیگری است که به شکل انفکاک‌ناپذیر از توجه این کشورها به منابع انرژی دریای خزر شکل می‌گیرد و به طور جدی و اساسی بهره‌برداری از انرژی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
بعد از فروپاشی شوروی، ایران در شرایط کاملاً جدیدی قرار می‌گیرد که از یک‌سو کشورهای استقلال یافته باید نیازها را خودشان تأمین کنند و از سوی دیگر این کشورها که در خشکی محصور هستند، به شدت آسیب‌پذیر هستند و تحت نفوذ کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار می‌گیرند. تمام شرکت‌های چند ملیتی و بازیگران اقتصاد جهانی به دنبال فرصت‌های سرمایه‌گذاری و منافع کلان وارد این منطقه می‌شوند. در اوایل پس از فروپاشی شوروی سابق این واقعیت خود را نشان می‌دهد که منابع گوناگون انرژی چگونه باید وارد بازار جهانی شود. مشکل اساسی که در این میان وجود دارد رابطه بین ایران و آمریکا است. چراکه به دلیل مشکلات لاینحلی که پس از انقلاب اسلامی باقی ماند، آمریکا سیاست خود را در مهار و مسدود کردن منافع ایران قرار داده‌ است. بر این اساس ایران که به‌‌عنوان منطقی‌ترین، عقلانی‌ترین و بهترین مسیر انتقال به حساب می‌آید همواره به‌عنوان یک مسیر حذفی مطرح بوده است. محروم کردن ایران از این منافع یعنی افزایش هزینه برای کشورهای منطقه به گونه‌ای که کشورهای منطقه نتوانند از یک مسیر امن، و معقول منابع انرژی را از منطقه خارج کنند.
● منابع موجود در دریای خزر
بر اساس برآوردهای انجام شده، ۳ الی ۴ درصد منابع انرژی جهان ممکن است در دریای خزر وجود داشته باشد. البته سهم کشورهائی که پیرامون این دریا هستند کاملاً با یکدیگر متفاوت است. منابع انرژی نیز عمدتاً در نزدیک سواحل آذربایجان و قزاقستان قرار گرفته‌اند.
برای کشور ایران که در قسمت جنوبی دریای خزر قرار گرفته است و عمق آب در آن به هزار متر می‌رسد برداشت نفت نه تنها اقتصادی بلکه عملی نیز نیست. این ملاحظات در کنار عطشی که کشورها برای دسترسی به منابع ارزی معتبر دارند باعث شد که حساسیت روز افزونی نسبت به این منطقه به وجود آید. به‌خصوص برای آمریکا که شوک نفتی و دسترسی کشورهای نفتی را به این منابع در نظر داشته، کنترل این منابع انرژی فوق‌العاده حائز اهمیت است.
نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است سیاست آمریکا مهار ایران و روسیه است. با این تفاوت که روس‌ها طی این مدت بازی‌های پیچیده‌ای را برخلاف کشور ما با آمریکا دنبال کرده‌اند. همین مسئله باعث شده که ایران منافع بسیاری را در این زمینه از دست بدهد.
● محیط زیست دریای خزر
مردم قرن‌ها است که از منافع خزر به‌عنوان یک میراث بشری و پهنه آبی استفاده می‌کنند. خاویار بی‌نظیر و تنوع و اکوسیستم انحصاری و ویژه، خزر را به یک سرچشمه و کانون ارزشمند اکولوژیک تبدیل کرده است. اما متأسفانه روند کاهش منابع آبزیان در خزر بسیار نگران کننده و هشدار دهنده است.
چند سال پیش یک کشتی تحقیقاتی یونسکو از طریق کانال ولگا ـ دن وارد این دریاچه شد. در گزارشی که این سازمان تحقیقاتی در مورد وضعیت محیط زیست دریای خزر به یونسکو داد، در این تحقیق آمده است که در پاریس از رودخانه سن به‌عنوان یک سطل آشغال در باز استفاده کنند. متأسفانه از طریق ولگا و سایر رودهائی که وارد این دریا می‌شوند فاضلاب خانگی و صنعتی وارد این پهنه آبی دریا می‌شود. این آلودگی‌ها در خزر محبوس می‌شود. روند انتقالی آلودگی‌های گوناگون به داخل دریاچه و فقدان حمایت، نظارت و مسئولیت‌پذیری کشورهای حاشیه خزر باعث آلودگی بسیار این دریا شده است.
ما مسئول هستیم که دریای خزر را همانند سایر منابع دیگری که در اختیارمان است به نسل آینده تحویل دهیم. این دغدغه‌ای است که امروز جامعه جهانی با آن مواجه است.
بعد از فروپاشی شوروی در آستانه پیوستن کشورهای حاشیه دریای خزر به سازمان همکاری اقتصادی اکو، اجلاسی به نام اجلاس سران کشورهای ساحلی در تهران برگزار شد. در این اجلاس ایران پیشنهاد داد که سازمان کشورهای ساحلی دریای خزر تشکیل شود. هدف از ایجاد چنین سازمانی حفظ دریای خزر و تنظیم و بهره‌برداری از این دریا بود. متأسفانه این پیشنهاد بر روی کاغذ باقی ماند. زیرا مسائل فنی و اقتصادی در دریای خزر تحت‌الشعاع کامل مسائل سیاسی قرار دارد. سیاست زده شدن مسائل این دریا، توسعه نیافتگی کل کشورهای این منطقه، بی‌توجهی به ضرورت‌های حفظ محیط زیست دریای خزر، باعث برداشت هولناک منابع این دریا شده است.
کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های بین‌المللی تکالیفی را فراتر از رژیم حقوقی دریای خزر برای کشورهای ساحلی تعیین نموده است. اما متأسفانه هیچ‌یک از کشورهای حاشیه دریای خزر مقید به تعهدات خود نیستند.
● توجه به تروریسم و اکوتوریسم
باید به ظرفیت‌های توریستی و خصوصاً اکوتوریستی این دریا توجه ویژه شود. در نزدیکی بندر ترکمن‌باشی، ترکمنستان قرار است سرمایه‌گذاری یک میلیاردی برای جذب توریست صورت گیرد. این در حالی است که ایران با در اختیار داشتن سواحل بسیار طولانی در مازندران، گیلان و گرگان، نتوانسته است جاذبه‌های توریستی را ایجاد کند. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند این نواحی را به کانون گردشگری جوامع اسلامی تبدیل کند.
● کانال ولگا ـ دن
روس‌ها دریای خزر را یک دریای داخلی می‌دانند بنابراین کانال ولگا ـ دن را آبراه داخلی روسیه محسوب می‌کنند. حتی سایر کشورها جز با هماهنگی روسیه نمی‌توانند از این کانال استفاده نمایند.
ضمن این‌که باید مسائل دریای خزر را از نظر اقتصاد و محیط زیست بررسی کنیم اما نمی‌توان فراموش کرد که در کشورهای جهان سومی به‌‌ هیچ عنوان نمی‌توان سیاست را از اقتصاد و محیط زیست جدا کرد. در این کشورها نقش دولت‌ها بسیار تعیین کننده است.
البته در جهان توسعه یافته نیز دولت نقش بسیار برجسته‌ای دارد. اما در عین حال نقش سازمان‌های غیردولتی و نهادهای مدنی نیز پر رنگ است. مدافعان محیط زیست صدای رسا و ابزارها و امکانات مختلفی را در اختیار دارند. ایران و سایر کشورهای حاشیه خزر هیچ‌یک از این امکانات را در اختیار ندارند.
بنابراین روابط دولت‌ها میزان تعامل دولت‌ها با دیگران، مهارت‌ها و کارآمدی دیپلماتیک آنها در این خصوص، بسیار تعیین کننده است.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دی ماه ۱۳۷۰ شمسی نعمت بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران بود. اما متأسفانه به دلیل فقدان نگاه واقع‌بینانه و مناسب نسبت به تحولات این منطقه فرصت‌ها را به دیگران واگذار کردیم.
باید توان و تناسب ایران به‌عنوان یک قدرت در مقابل روسیه به‌درستی سنجیده شود و با توجه به تمام ظرفیت‌ها و توانائی‌هائی که از آن برخوردار هستیم شرایط منطقه و بین‌المللی کشور را نیز در نظر گرفت.
● ضرورت ایجاد روابط با کشورهای حاشیه خزر
در سیاست، روابط خارجی و روابط اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. جمهوری اسلامی ایران چه اندازه با کشورهای حوزه دریای خزر ارتباط دارد؟ حجم مناسبات بازرگانی ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر در مقایسه با کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند دبی و امارات بسیار ناچیز است. در حقیقت نیاز به ایجاد توسعه روابط با سایر کشورهای منطقه خزر شکل نگرفت.
البته بخشی از عدم این روابط، فقدان توان اقتصاد این کشورها برای پاسخ به نیازهای کشور ایران بوده که بسیار طبیعی است. هم‌چنین رویکرد غرب‌گرایانه‌ای که علی‌رغم شعار نه غربی نه شرقی در بسیاری از تصمیم‌گیرندگان کشور حاکم است. حتی سیاست نگاه به شرق ناشی از مشکلاتی است که در غرب وجود دارد.
وقتی نگاه استراتژیک به ضرورت توسعه روابط با این کشورها به‌عنوان همسایگان خود نداریم و علی‌رغم تمام ظرفیت‌ها و امکانات کم هزینه‌ای که برای ایران در این کشورها وجود دارد، سمت و سویمان به غرب باشد و بذرهای توسعه روابط با کشورهای حاشیه خزر، ایجاد امکان تعامل، چانه‌زنی، مذاکره و ارتباط دیپلماتیک را نکاشته‌ایم چگونه انتظار داریم که از آن بهره‌برداری کنیم.
متأسفانه به ضرورت توسعه ارتباطات با آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان و ... توجه نکرده‌ایم و چون این کشورها سال‌ها زیر نظر اتحادیه شوروی بوده‌اند بازارهایشان تشنه مواد مصرفی هستند. در حالی‌که ترکیه به دلیل داشتن رویکرد اقتصادی، فوق‌العاده موفق عمل می‌کند زیرا به دنبال منافع مشهود و خالص خود در منطقه است.
متأسفانه ما این جهت‌گیری را نداشته‌ایم در در نتیجه روابط نامناسب را با کشورهای حاشیه دریای خزر ایجاد نکرده‌ایم تا بتوانیم از آنها بهره‌برداری کنیم. علاوه براین عدم توانائی‌های دیپلماتیک و نفوذ بسیار سنگین آمریکا سبب می‌شود که نتوانیم وظایف و تکالیف خود را در دریای خزر به انجام برسانیم.
● تبدیل تهدیدها به فرصت
قبل از هر چیزی باید رد سیاست‌گذاری این منطقه، واقعیت‌ها و منافع مردم ایران را مورد توجه قرار دهیم.
میلیون‌ها نفر از این دریا ارتزاق می‌کنند. این مسئله تنها به ماهیگیری، استحصال خاویار و یا شیلات باز نمی‌گردد. بلکه شرایط آب و هوائی این منطقه و جنبه‌های توریستی نیز مهم است.
حیات مردم در این نواحی بستگی به توجه به این مسائل دارد.
نقش بازیگرانی را که در این منطقه به تخریب موقعیت و شرایط ایران مشغول هستند، نمی‌توان نادیده گرفت.
فرصت تعامل با سازمان‌های منطقه‌ای و نهادهای تخصصی سازمان ملل را نباید در این منطقه از دست داد. به عبارتی باید به یک بازیگر فعال در جامعه جهانی تبدیل شویم.
خوشبختانه با توجه به امکانات وسیع جغرافیائی و اقتصادی و طبیعی، تنها کافی است که اراده کنیم تا سرمایه‌ها به این منطقه جذب شوند.
۱۵ از فروپاشی شوروی سابق در این منطقه می‌گذرد، چه تعداد جاده و بزرگراه برای دسترسی دریای خزر با دیگر نقاط کشور ایجاد کرده‌ایم؟ طی این سال‌ها چند بزرگراه شمال به جنوب و یا شرقی غربی احداث کرده‌ایم؟ چه‌قدر برای مسیرهای ترانزیتی هزینه کرده‌ایم؟ ظرفیت خطوط احداث شده چه میزان افزایش یافته است؟ چه اندازه سرمایه برای ایجاد زیربناهای ارتباطی در این منطقه تخصیص داده‌ایم؟ جمهوری اسلامی ایران در نقطه‌ای قرار گرفته است که مناطق غربی آسیا را به شرق، شمال و جنوب آسیا متصل می‌کند. این یک ظرفیت جغرافیائی است که خداوند در اختیارمان قرار داده است. ما چه اندازه از این ظرفیت‌ها استفاده کرده‌ایم؟
برای این‌که جمهوری اسلامی ایران بتواند نقش خود را در منطقه دریای خزر ایفا کند توسعه ارتباطات با کشورهای منطقه یک ضرورت است. این ضرورت باید با سیاست خارجی مناسب همراه شود. سیاستی که مبتنی بر تعامل، همکاری و همراهی با جامعه جهانی باشد.
دکتر الهه کولائی استاد دانشگاه
منبع : ماهنامه پیام دریا