پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


فـرهـنـگ تـفـریـح


فـرهـنـگ تـفـریـح
جی. کِی چسترتون، اندیشمند غربی جمله ای نغز درباره سفر دارد: «می گویند سفر فکر آدم را باز می کند. این درست است، اما اول باید فکرش را داشت.»
سفر پدیده ای فراتر از یک انتخاب ساده انگارانه است. هرچند چنان ساده بنماید که با مرتبط شدن با اوقات فراغت جسم و جان، معمولاً حتی برنامه ریزی برای آن هم به ذهنی در حال استراحت سپرده شود. همچنین اتفاقاتی که در پی این انتخاب اولیه (در طول سفر) می آید، به خوبی نشان دهنده آن است که سفر بدون برنامه ریزی خوب و انتخاب درست همسفر، به جای زدودن خستگی، خستگی مضاعف می آفریند. بیشتر ما بارها در این موقعیت ها قرار گرفته ایم و باز هم بدون اینکه درسی از این تجربیات گرفته باشیم، به همان شیوه سابق سفر می کنیم.
انتخاب نوع گذراندن تعطیلات در افراد مختلف، نه مسئله ای ساده، بلکه موضوعی است که با پیشینه ای طولانی که در پس خود دارد، نه تنها می تواند گذشته را به تفسیر بکشد، بلکه رفتارهای مربوط به تعطیلات در امروز و آینده را نیز تحلیل و پیش بینی کند. موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ویژگی های روان شناختی فرد از جمله مؤلفه هایی است که از نوع سفرهایش می توان استنتاج کرد.
موضوع سفر در جوامع پیشرفته، به صورت علمی و در قالب جامعه شناسی یا روان شناسی تفریح مورد توجه قرار می گیرد، ولی ما با محدودیت هایی که در تئوری و اجرای این حوزه داریم، دست کم باید آن بخش از سفر را که به تصمیمات شخصی مربوط می شود مدیریت کنیم. اکنون که هنوز از سفرهای نوروزی زیاد دور نشده ایم و می توانیم جزئیات آن را به خاطر بیاوریم، بهتر است با دیدگاهی دیگر آن را مرور کنیم تا شاید به یافتن الگویی برای سفرهای آینده مان راه یابیم.
● تفریحات متنوع اما محدود
نوع تفریحاتی که افراد انتخاب می کنند، صرف نظر از این که در محل زندگی شان باشد یا برای آن مسیری را طی کنند، بسیار متفاوت است. از سفر زمینی گرفته تا هوایی، انتخاب وسیله نقلیه عمومی یا اصرار بر استفاده از خودروهای شخصی حتی به قیمت سوار کردن خودروها بر هواپیما و قطار، اقامت در هتل ها تا مسافرخانه ها، خانه های اجاره ای، منزل اقوام و آشنایان، چادر زدن در شهرها و یا در دل طبیعت.
دکتر ناصر فکوهی، جامعه شناس، حوزه های اوقات فراغت شهری را که در فضاهای عمومی شهری قرار دارند، به این ترتیب تقسیم بندی می کند:
۱) فضاهای تغذیه نظیر رستوران ها، رستوران های غذای حاضری، کافه ها، کافی شاپ ها، کافی نت ها و ... که فضاهای به شدت قشربندی شده و تفکیک شده بر اساس مشخصات فرهنگی اجتماعی مصرف کنندگان خود هستند.
۲) فضاهای ورزشی ورزشگاه ها، سالن های ورزشی، باشگاه های تندرستی و بدن سازی، زمین های ورزشی درون شهری و محله ای که اغلب ایجاد خرده فرهنگ ها و روابط ویژه می کنند.
۳) فضاهای بازی نظیر انواع کلوپ ها و باشگاه های بازی های فکری، قمار، فضاهای غیررسمی بازی که در بسیاری موارد با فضاهای مورد قبلی همپوشانی و تداخل دارند.
۴) فضاهای فرهنگی نظیر سالن های کنسرت، تئاترها، سینماها، کتابخانه ها، فرهنگسراها، موزه ها، نمایشگاه ها، جشنواره ها و ... که دارای جمعیت سیال و ناپایدار هستند.
۵) فضاهای تفریحی متفرقه نظیر پارک ها، محله های گشت و گذار و دیدنی، آثار تاریخی، تفریحات دریایی و تفریحات نابهنجار.
اما با وجود این تنوع در اماکن تفریحی، تنها افراد کمی از جامعه شهرنشین ما هستند که این تنوع را در اوقات فراغت خود بگنجانند. صحبت از شهرهایی که حتی از داشتن یک سالن سینما محروم اند نیست. پایتخت نشینان نیز شیوه پر کردن فراغت را نمی دانند یا خدمات اجتماعی و سطح درآمد افراد به نحوی است که افراد امکان انتخاب میان این تفریحگاه ها را ندارند. در حقیقت، برای بسیاری از افراد انتخابی وجود ندارد، این جبر شرایط است که برای هر نوع تفریحی که بستری مهیا کند، مورد استفاده افراد جامعه قرار می گیرد.
محدودیت تفریحات، که به تخلیه نشدن انرژی افراد از روشی که بتواند بستر احیای این انرژی را فراهم کند، می انجامد. به خصوص برای جوانان، پیامدهایی به دنبال دارد و اینجاست که می توان با اطمینان ادعا کرد علوم جامعه شناسی و روان شناسی، که باید به تحلیل عواقب ناخوشایند و نابهنجار نبود تفریحات و یافتن راه حل های آن بپردازند، در ایجاد شناخت انتخاب تفریحات در مردم و همفکری دادن به مسئولان در فراهم کردن شرایط نقشی ایفا نکرده اند.
بر اساس تقسیم بندی که حاصل دستاورد تاریخ علم است، نیازهای انسان به نیازهای اولیه فیزیولژیک مانند نیاز به هوا، آب ، غذا و استراحت، نیاز به ارضای کنجکاوی، اجتناب از ملال و نیاز غریزی، نیاز به امنیت، نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به عزت نفس و کسب احترام و نیاز به خودشکوفایی و به کارگیری استعدادها و توانایی ها تقسیم می شوند. بر اساس این نظریه، ناکامی در رفع هر یک از این نیازها افراد اجتماع را وادار به تخلف خواهد کرد.
این نظریه علمی در جوامع مختلف از جمله جامعه ایران اثبات شده است. آمارهای رسمی که شاخص خشونت را در شهرهای مختلف کشور نشان می دهد، با توجه به میزان تفریحگاه های موجود در هر شهر به خوبی قابل توجیه است.
همچنین پژوهش های انجام شده بر روی روستاهای کشور نشان می دهد جوانان و نوجوانان که در فصل کار بیشتر مشغولیت دارند، کمترین میزان جرم مشاهده می شود.
● آسیب های تفریح
اما تفریح را باید از جنبه دیگری نیز مورد توجه قرار داد؛ اینکه در کنار تأکید بر وجود تفریحگاه ها، باید به خطراتی که می تواند از ناحیه همین اماکن افراد جامعه را تهدید کند توجه کرد.
از آنجا که اکثر تفریحات در فضای عمومی یا فضاهای خصوصی، در مجاورت تعداد دیگری از افراد علاوه بر اعضای خانواده صورت می گیرد، و همچنین اوقاتی که فرد به تفریح اختصاص می دهد وقت هایی است که کمترین حفاظ را در مقابل محیط اطرافش دارد، بیشتر پذیرای رفتارهای جدید و در نتیجه، آسیب پذیر خواهد بود.
ایزاک ژوزف معتقد است تنها صفتی که برای تعریف فضای عمومی بیش از همه مناسب است، دسترس بودن آن است. ولی فضای عمومی نه کاملاً اختصاصی می شود و نه تصاحب شدنی است. بنابراین، یک فضای عمومی فضایی است که مزاحم یا متجاوز را می پذیرد، هر چند که هنوز جایگاهش را نیافته است.
هر چند فضای عمومی به اصطلاحی نمادی برای بیان رابطه با فضا یا سرزمین خصوصی تبدیل شده است، اما در فضاهای عمومی که کاربردی به عنوان تفریحگاه دارند، قاعده، اندکی متفاوت است. با وجود تقسیم بندی تفریحات به تفریحات محیط عمومی و خصوصی که به طور طبیعی به وجود آمده است، باز هم در این اماکن مرز میان فضای عمومی و خصوصی بسیار باریک است. اینجاست که احساس صمیمت ایجاد شده ناشی از تفریح در یک فضای عمومی، می تواند به تأثیرپذیری و الگوسازی آسان منجر شود یا در بهترین حالت به همانندسازی و یکسان شدن رفتارها بینجامد.
جامعه شناسان یکی از کارکردهای مراکز تفریحی و فرهنگی و ورزشی را یکسان سازی فرهنگ متنوعی می دانند که مهاجران شهرهای مختلف با خود آورده اند.
آنها تأکید می کنند که همین تنوع فرهنگ در شهرها، عامل بسیاری از ناهنجاریها و بزهکاری های شهرستان هاست.
این درحالی است که همین فضاهای عمومی آسیب خیز، اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند در صورت کنترل غیرمستقیم، برنامه ریزی و آگاه سازی افراد به فرصت تبدیل شوند. این اماکن می توانند با ایجاد فرهنگی جدید که تناقضی با فرهنگ های متنوع افراد ندارد، به بالا بردن فرهنگ تفریح در جامعه منجر شوند و همچنین تمرینی برای جامعه پذیری افراد، ایجاد روحیه کار جمعی و به حداقل رساندن تکروی در افراد اجتماع شوند. با توجه به این کارکردهای ایده آل است که ایجاد خانه های فرهنگ و فرهنگسراها بهترین اقدام برای پر کردن اوقات فراغت افراد درنظر گرفته شده است.
از این نوع نهادهای وابسته به دولت یا نهادهای وابسته به مدیریت شهری که کارکرد پر کردن اوقات فراغت را دارند، در ایران نمونه های فراوانی وجود ندارد.
ایرانیان در حالی آداب تفریح را فراموش کرده اند که پیشینه تاریخی کشورشان نشان می دهد در دوران مختلف برای اوقات فراغت و جشن ها، برنامه ریزی های سیستماتیک داشته اند. اگر این اعیاد و آیین های فرهنگی احیا نشوند، افراد جامعه به تدریج از فرهنگ ملی خود دور می شوند و سمت فرهنگ هایی می روند که تفریح و شادی را در آنها می یابند.
مهین درویش
منبع : آرش رضائی