یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

اوباما و آزمونی به نام ایران


اوباما و آزمونی به نام ایران
به باور بسیاری از کارشناسان مسایل بین‌المللی، مقابله با برنامه هسته‌ای ایران در صدر لیست چالش‌های سیاست خارجی است که باراک اوباما به عنوان رییس جمهور بعدی آمریکا از رییس جمهور قبلی به ارث برده است. این موضوع از آن جهت برای اوباما و همراهان او در کاخ سفید حایز اهمیت است که تصمیمات تیم جدید رهبری آمریکا در قبال ایران همچنین می‌تواند توانایی دولت بعدی آمریکا برای مدیریت کردن سایر چالش‌های امنیتی و خارجی مانند جنگ‌های عراق و افغانستان، پیگیری صلح در خاورمیانه، روابط با روسیه و چین، معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT)، امنیت انرژی و حتی با توجه به مشارکت انگلیس، فرانسه و آلمان در گفت‌وگوهای هسته‌ای، روابط آمریکا با این کشورها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت مسایل یاد شده، اوباما باید در هنگام تصمیم‌گیری در قبال ایران به مسایل زیر توجه کند:
● به سرعت گفت‌وگو با ایران را آغاز کند
اوباما به عنوان رییس جمهوری که پس از ورود به کاخ سفید مسوولیت رهبری گفت‌وگوها با ایران در زمینه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای این کشور را بر عهده می‌گیرد، باید بداند که میزان موفقیت او در خصوص ایران تاثیر مستقیمی بر اعتبار ایالات متحده آمریکا در جهان و توان این کشور در مدیریت سایر مشکلات امنیتی و خارجی از جمله جنگ‌های عراق و افغانستان، روابط با روسیه و چین و حتی آینده روابط آمریکا با متحدان خود و حتی سازمان ملل دارد. به همین علت او باید به محض تکیه بر صندلی ریاست جمهوری به سرعت به ایران پیشنهاد آغاز گفت‌وگوهای بدون پیش‌شرط را در بحث فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران بدهد. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که ایالات متحده‌ آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی در خلال جنگ سرد مذاکره کرد و هیچ پیش شرطی برای شوروی در خصوص موافقت بر سر دستیابی به نتایج خاصی نگذاشت. از سوی دیگر، دولت بوش نیز با وجود انجام آزمایش بمب هسته‌ای در کره شمالی در حال مذاکره با این کشور است. این مسایل بیانگر آن است که برای مذاکره مستقیم با ایران خیلی دیر نیز شده است. پس در نتیجه شرط‌گرایی در قبال ایران به این معناست که اوباما نیز به علت مقاومت ایران در دفاع از حقوق خود در عرصه هسته‌ای، نخواهد توانست کار چندانی برای حل این مساله انجام دهد.
● آمریکا باید دست از تهدید نظامی ایران بردارد
هر چند که هدف آمریکا از تهدید نظامی ایران تلاش برای ترساندن این کشور و مجبور ساختن آن به کنار گذاشتن برنامه اتمی خود بوده، ولی تهدیدات نظامی ایالات متحده در حقیقت نتایج معکوسی به همراه داشته است. این تهدیدات به جای اینکه باعث شود ایران فعالیت‌های اتمی خود را متوقف کند، باعث سخت‌تر شدن موضع رهبری ایران و کاهش فضای سیاسی به جای افزایش آن، برای حل این مساله از طریق راه‌حل‌های سیاسی شده است.
به همین علت اوباما اگر قصد دارد راه حل معقولی برای موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران پیدا کند، باید در دوران ریاست‌‌ جمهوری خود در کاخ سفید تهدید به اقدام نظامی علیه ایران را کنار بگذارد. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که هر چه تهدید نظامی ایالات متحده علیه ایران شدیدتر باشد، ایران شاهد اتحاد بیشتری در خصوص دستیابی به قدرت هسته‌ای به عنوان یک قدرت بازدارنده برای خود خواهد بود. واقعیت این است که حمله به ایران صرف‌نظر از اینکه باعث تضعیف هر چه بیشتر جایگاه آمریکا در جهان می‌شود، هزینه‌ی مالی و جانی بسیار زیادی نیز خواهد داشت و بیشتر از جنگ عراق باعث تخریب وجهه آمریکا در جهان می‌شود.
این در حالی است که احتمال شکست چنین حمله‌ای بیشتر از احتمال پیروزی آن است. این گزینه‌‌ای است که اوباما باید آن را از روی میز تصمیم‌گیری بردارد. از سوی دیگر عوارض یک حمله نظامی محدود به تاسیسات هسته‌ای ایران نیز چه از نظر تاثیر زمانی و چه از نظر تاثیرات عملی بسیار فانی و زودگذر است، چون ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را تنها چند ماه یا در خوشبینانه‌ترین شرایط ۲ الی ۳ سال، آن هم بسته به فاکتورهای گوناگونی، به تاخیر بیندازد. موضوع حایز اهمیت دیگر این است که ایران از گزینه‌های بسیاری برای پاسخ دادن به حمله ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هسته‌ای خود برخوردار است. علاوه بر این، ایران قادر خواهد بود قابلیت‌های هسته‌ای خود را مجددا احیا کرده و تنها چند سال پس از هر حمله‌ای، موفق به ساخت تاسیسات هسته‌ای خود شود.
اوباما باید بداند که هر گونه اقدام نظامی ایالات متحده آمریکا بر علیه تاسیسات هسته‌ای ایران، آن هم در شرایطی که متحدان این کشور تمام راه‌‌های دیپلماتیک برای حل این مساله از طریق سیاسی امتحان نکرده باشند، به شدت به روابط آمریکا با متحدان منطقه‌ای خود و حتی سایر کشورها مانند چین و روسیه لطمه وارد خواهد کرد. مساله‌ی دیگری که باید به آن توجه داشت، دیدگاه‌های مردم ایران است؛ هر چند که بسیاری از ایرانی‌ها دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده و غرب دارند، ولی در عین حال احساس میهن‌پرستی شدیدی در بین ایرانیان وجود دارد. در واقع حمله نظامی باعث افزایش هر چه بیشتر محبوبیت نظام کنونی و تحریک منفی افکار عمومی نسبت به آمریکا شده و ممکن است سبب اشتیاق مردم ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای‌ شود. در حقیقت باید گفت که با توجه به واکنش‌های احتمالی ایرانیان و جامعه ‌بین‌المللی به چنین حمله‌ای، اقدام نظامی ایالات متحده آمریکا علیه ایران ممکن است سبب تلاش ایران برای توسعه هر چه بیشتر قابلیت‌های هسته‌ای خود و سخت‌تر شدن اوضاع برای آمریکا شود.
● نام ایران را از کشورهای حامی تروریسم خارج کند
اقدام مهم دیگری که اوباما باید به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا آن را انجام دهد این است که همانند کره ‌شمالی نام ایران را نیز از لیست کشورهای حامی تروریسم خارج نماید و حتی باید از هرگونه نامگذاری بر روی ایران که تنها منجر به از بین رفتن زمینه‌ها برای بهبود روابط دو کشور می‌شود، به شدت خودداری نماید. با توجه به تاریخچه مقابله‌گرایانه دولت جرج بوش در قبال ایران، اوباما باید بداند که ایران تسلیم فشارهای آمریکا و اقداماتی از این قبیل نمی‌شود و باید برای حل پرونده اتمی متوسل به یک دیپلماسی واقع‌گرایانه و معقولی شود که هم منافع ایران و هم منافع آمریکا در آن لحاظ شده باشد. یک ابتکار دیپلماتیک در خصوص ایران در صورتی که به درستی توسط دوستان و متحدان آمریکا بررسی شده باشد، منجر به بهبود اعتبار بین‌المللی آمریکا می‌شود و در همین حال احتمال پذیرش قطعنامه‌ای قابل قبول از سوی تمام طرف‌ها برای بن بست اتمی را افزایش می‌دهد. البته چنین ابتکار دیپلماتیکی بسته به پاسخ ایران می‌تواند برای سایر منافع آمریکا از جمله ایجاد ثبات در عراق و افغانستان و افزایش فشارها بر القاعده نیز ثمرات مثبتی در پی داشته باشد.
● گفت‌وگو با ایران در خصوص عراق، افغانستان و سایر مسایل منطقه‌ای
ایالات متحده آمریکا بعد از روی کار آمدن اوباما نیز باید به مذاکرات خود با ایران در خصوص عراق و افغانستان و تلاش برای استفاده از ایران به عنوان شریکی برای ایجاد ثبات و امنیت در این کشورها ادامه دهد. در واقع همان طور که نیروهای آمریکایی به عقب‌نشینی از این کشور ظرف سال‌های آینده ادامه می‌دهند، ایالات متحده باید از ایران به عنوان پشتوانه‌ای برای دولت‌های عراق و افغانستان استفاده نماید. چنین رویکردی بر پایه به رسمیت شناختن ایران به عنوان کشوری که منافع بسیاری در این کشورها دارد و کشوری که بعد از خروج آمریکا نیز، همچنان همسایه عراق و افغانستان باقی خواهد ماند، استوار است. البته دولت بعدی آمریکا باید به آغاز مذاکرات گسترده‌تر خود با دولت‌های عراق و افغانستان نیز اولویت بخشیده و حتی از ایران نیز باید برای شرکت در این گفت‌وگوها دعوت شود. چنین کاری مانعی بر سر راه گفت‌وگوهای دوجانبه یا چندجانبه ایالات متحده آمریکا با دوستان و متحدان خود نیست و در حقیقت آغاز چنین گفت‌وگوهایی بسیار حیاتی است .در این مذاکرات می‌توان به ایران پیشنهاد ایفای نقشی مثبت‌تر و سازنده‌تر را داد و منابع و امکاناتی را برای آن فراهم کرد تا به بازسازی اقتصادی این کشورها نیز کمک نماید.
● نتیجه‌گیری
با توجه به مسایلی که به آنها اشاره گردید، مسلما مساله ایران در دور اول ریاست جمهوری باراک اوباما وارد مرحله جدیدی خواهد شد. از همین رو، نقطه شروع اوباما برای چینش استراتژی‌های آمریکا برای پیدا کردن راه حلی برای برنامه اتمی ایران، باید تعریف منافع آمریکا و برقراری اهدافی منطقی در حمایت از این منافع باشد که دیدگاه‌ها و منافع طرف ایرانی نیز در آن رعایت شده باشد. در همین راستا ایالات متحده آمریکا باید حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم طبق معاهده NPT را تایید نماید چون بعد از چند سال تلاش چندجانبه ناموفق، این موضوع باید کاملا برای آمریکا آشکار شده باشد که ایران تعلیق دایمی غنی‌سازی را نخواهد پذیرفت. به همین علت اوباما، باید از همان روز اول که پا به دفتر ریاست جمهوری می‌گذارد، طرحی آماده و اجرایی در خصوص ایران در دولت خود داشته باشد. این در حالی است که رییس جمهور بعدی آمریکا باید دست از تلاش برای به تصویر کشیدن ایران به عنوان کشوری عضو محور شرارت دست بردارد تا روابط ایران و ایالات متحده را وارد مسیر کاملا متفاوتی نماید. البته برای تحقق چنین هدفی استفاده از یک کلام فصیح و شیوا در قبال ایران بسیار ضروری است. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که لحن اظهارات اولیه رییس جمهور بعدی در قبال ایران به احتمال زیاد نوع روابط دو کشور را طی چند سال آینده مشخص خواهد کرد. هر چند که در حالت کلی، هر گونه موفقیتی در قبال ایران منوط به پاسخ ایران خواهد بود، ولی به احتمال زیاد یک پیشنهاد شایسته می‌تواند مورد توجه مردم ایران، کشورهای منطقه و سایر بازیگران مهم جامعه بین‌المللی واقع شود. با توجه به مسایلی که بدان اشاره گردید، تصمیم‌گیری درباره‌ی موضوع هسته‌ای ایران می‌تواند یکی از مهمترین تصمیم‌گیری‌های ‏تاریخ معاصر و آزمون واقعی رییس جمهور بعدی آمریکا باشد.
ساناز صفری
منابع: CFR – واشنگتن‌پست
منبع : گزارش