شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مدار صفردرجه و نگاه تاریخی گذشته، چراغ راه آینده


مدار صفردرجه و نگاه تاریخی گذشته، چراغ راه آینده
حسن فتحی بعد از سریال‌های پرمخاطبی مثل «شب دهم» و «پهلوانان نمی‌میرند» مجموعه پر مخاطب دیگری عرضه کرده است، «مدار صفر درجه» مانند بسیاری از سریال‌های فتحی دغدغه او را در نگاه به مقاطع مهم تاریخی نشان می‌دهد.
فتحی در این سریال به مقطع تاریخی اولین دهه قرن کنونی شمسی پرداخته که دوران حساسی برای کشور ایران و سایر کشورها در عرصه جهانی است.روز ۲۲ اوت (۳۱ مرداد ۱۳۲۰) انگلستان و شوروی درباره شروع عملیات نظامی در ایران (بدون هشدار قبلی) به توافق رسیدند زمان شروع عملیات سحرگاه روز ۲۵ اوت (سوم شهریور ۱۳۲۰) تعیین شد نیروهای شوروی و انگلستان از مرزهای شمالی و جنوبی وارد ایران شدند و کشور ما را اشغال کردند ناگفته، مشخص است که چنین واقعه‌ای چقدر در تاریخ معاصر ایران مهم است. فتحی هم این واقعه مهم و مقطع حساس تاریخی در ایران را به خوبی تصویر کرده است او مشکلات و مصائب مردم ایران را در مشکلات معیشتی و کمبود آذوقه و برخورد متجاوزانه اشغالگران بسیار موثر نشان داده است.سریال به خوبی سیاستمداران آن دوره را تجسم بخشیده است که نمونه شاخص جهانگیر همایون‌پناه (ایرج راد) است. کاراکتر او (با بازی خوب ایرج راد) به خوبی شخصیتی فرصت‌طلب و نان به نرخ روز خور را انعکاس می‌دهد. همایون‌پناه رویه‌ای را در پیش می‌گیرد که روش بسیاری از سیاستمداران آن روزگار بود این سیاست با پا پیش کشیدن آلمان و با دست پس زدن آن از همان زمان توافق پنهانی آلمان و شوروی شکل گرفته بود این البته تردیدی در سطح کلان سیاستگذاری آن دوران بود، وقتی در اواخر شهریور ۱۳۱۸ که نیروهای شوروی وارد لهستان شدند و توافق پنهانی هیتلر و استالین برای تقسیم لهستان افشا شد، رضاشاه هم به شدت از عاقبت اتحاد برلین و مسکو نگران شد و شتابزده درصدد ترمیم رابطه با روس‌ها برآمد زیرا از آن بیم داشت که روس‌ها از فرصت استفاده کنند و با دادن امتیازاتی به آلمانی‌ها در اروپا درصدد دست‌اندازی به ایران برآیند.اما رویه روی آوردن سیاستمداران آن دوران به سمت انگلیس پس از حمله آلمان به شوروی شکل پررنگ‌تری به خود گرفت و این درست همان کاری است که جهانبانی با صدور گذرنامه‌های تقلبی برای یهودیان فرانسوی انجام می‌دهد و از شخصی دوستدار آلمان به یک جیره‌خوار انگلیس تغییر موضع می‌دهد.بی‌تردید برای ساخت سریال «مدار صفر درجه» زحمت زیادی کشیده شده است. ترکیب و هماهنگی بازی بازیگران ایرانی و خارجی با ملیت‌های گوناگون و بالطبع آن با زبان‌های مختلف کار آسانی نیست ولی بسیار خوب از آب درآمده و با وجود اختلاف زبانی بازیگران خارجی، بازی آنها با بازیگران ایرانی یک دست و هماهنگ به‌نظر می‌رسد.مشخص است که سریالی تاریخی در ابعاد «مدار صفر درجه» پرخرج است، بازسازی فرانسه دوران اشغال تهیه آکساسوارها و طراحی لباس و تهیه تسلیحات نظامی و زره‌پوش‌های آلمانی در فرانسه آن دوران دقت نظر فراوان و تخصیص بودجه قابل ملاحظه‌ای را می‌طلبد.در سریال «مدار صفر درجه» حسن فتحی هوشیارانه مقوله یهودیت را از صهیونیسم جدا می‌کند و نشان می‌دهد که مسلمانان احترام خاصی برای این دین توحیدی و پیروانش قائل هستند. فتحی بسیار ظریف چرایی تفکیک صهیونیسم به عنوان یک گرایش مخرب سیاسی از مقولات دینی و الهی مطرح می‌کند، این مجموعه با احترام به رنج‌های پیروان حضرت موسی در جنگ جهانی دوم جنایت‌های آلمانی‌ها نسبت به یهودیان را به‌طور موثری به تصویر درآورده است و از سوی دیگر صهیونیست‌ها را نشان می‌دهد که در میان این کشتارها در حال سوء‌استفاده از شرایط هستند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند تا کشور دروغین اسرائیل را بنا کنند، در این راه حتی به هم‌کیشان خود هم رحم نمی‌کنند و یهودیان مخالف را از بین می‌برند.استفاده ظریف از عشق حبیب به سارا (ناتالی متی) هم نشان از قابلیت نویسنده و کارگردان دارد.
ابتدا به‌نظر می‌آید این رابطه یک دلبستگی ساده است و حبیب دارد فرانسه را به راحتی ترک می‌کند، حبیب با این دلبستگی‌اش برخوردی منطقی دارد و آن را مهار می‌کند اما در مقابل این رفتار به ظاهر منطقی، کوشش او برای نجات سارا و خانواده‌اش بسیار غیرمنتظره و غافلگیرکننده است. درام‌پرداز پس از آمدن سارا به ایران هم نمی‌گذارد این دلبستگی حالت پرشوری به خود بگیرد، گرچه این روند خالی از تناقض نیست. همه این رابطه را مقایسه کنید با صحنه‌ای که حبیب خودش را طی واکنشی پرشور و عاشقانه به داخل رود سن می‌اندازد. با این همه براساس تجربه تماشای آثار فتحی باید منتظر بمانیم تا از این وضعیت بهره‌ای منطقی گرفته شود چنانچه جهانبانی (لعیا زنگنه) و بهروز فتاحی هر چند تلخ ولی بسیار کاربردی و پرشور تصویر شده است.این شوخی را هم از ما به یادگار داشته باشید؛ معلوم نیست سارا که فرانسوی است و به ایران آمده؛ چگونه به راحتی با همه صحبت می‌کند.
مگر اینکه همه افرادی که با او برخورد می‌کنند فرانسوی بلد باشند.به هر حال «مدار صفر درجه» سریالی دیدنی است. سریال‌های تاریخی مثل «مدار صفر درجه» در جمع خانواده‌ها مخاطبان بسیاری دارند. برای نسل قدیم مثل پدران و مادران ما یادآور روزهای سپری شده سال‌هایی دور است و گذشته را برای آنها زنده می‌کند و نوعی حس نوستالژی را در آنها بیدار می‌کند و برای نسل جوان موجب آشنایی با تاریخ کشورشان می‌شود و درس و تجربه‌ای پربار از متن حوادث تاریخی در گذر ایام و چراغی برای راه آینده، آنان است.
حسین آریانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید