یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تحریم گر دوره پانزدهم


تحریم گر دوره پانزدهم
● نقش آیت‌الله‌العظمی بروجردی در ختم غائله فرقه دموكرات آذربایجان
تاثیر تحولات سیاسی ــ اجتماعی روسیه و آسیای میانه بر جریانها و تحولات ایران قابل انكار نیست و به‌ویژه نقش جنبشهای سوسیال‌دموكرات حوزه قفقاز در مددرسانی به مشروطه‌خواهان ایرانی قابل توجه بود. اما به‌محض‌اینكه بولشویكها به پیروزی رسیدند و پس از چندصباحی به توسعه نفوذ امپریالیستی خود با ذائقه‌ای جدید پرداختند، از همكاران، دوستان و طرفداران سوسیالیست خود در كشورهای مختلف برای پیشبرد مقاصد خود سود بردند. از جمله در ایران به فرقه دموكرات آذربایجان همه‌گونه مساعدت و مشاورت می‌نمودند. پیوستن اعضای حزب توده به حزب پیشه‌وری، پای آنها را مستحكم‌تر ساخت اما رهبران مذهبی كه اكنون حتی شاهد حضور برخی وزرای توده‌ای در كابینه بودند و آذربایجان را در شرف تجزیه می‌دیدند، در كنار مبارزه با بهائیت، مبارزه با توده‌ایها را نیز آغاز كردند. به‌ویژه مخالفتهای آیت‌الله‌العظمی بروجردی با فعالیتهای حزب توده و تحریم انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورا از سوی ایشان به‌بهانه تحت اشغال‌بودن آذربایجان، باعث انفعال و پس‌ازآن اضمحلال فرقه دموكرات آذربایجان شد و حزب توده را در سراسر ایران به انزوا و شكست كشانید. مرحوم بروجردی به دولت اعلام كرده بود چنانچه در دفع خطر توده‌ایها و دموكراتها از مقدرات كشور و استانهای غربی، اهمال نماید، علیه دولت نیز فتوا خواهد داد. تبیین ارزش مجاهدتهای سیاسی آن مرجع بزرگ دینی، مقاله‌ای مفصل‌تر می‌طلبد اما در اینجا به اجمال به آن اشاره می‌شود.
تاریخ‌پژوهان و صاحب‌نظران معاصر، آذر را ماه حادثه در ایران می‌دانند. نگاهی به تقویم ایام، به‌ویژه در چند دهه گذشته، درستی این سخن را تایید می‌كند.
یكی از این حوادث كه ریشه در استعمار داشت، روی‌كارآمدن فرقه دموكرات آذربایجان و تشكیل حكومت دست‌نشانده شوروی در ایران بود كه عنوان فریبنده «حكومت ملی» را با خود یدك می‌كشید. عمر فرقه دموكرات آذربایجان بیش از یك‌سال به درازا نكشید. این گروه در بیست‌ویكم آذرماه۱۳۲۴.ش اعلام موجودیت كرد و درست یك‌سال بعد، یعنی در بیست‌ویكم آذر۱۳۲۵ بساط آن برچیده شد. اینك كه در پنجاه‌ونهمین سالگرد ختم غائله فرقه دموكرات آذربایجان قرار داریم، شایسته است تأملی كوتاه بر چگونگی روی‌كارآمدن و نیز فروپاشی آن داشته باشیم.
● اشغال آذربایجان توسط بیگانگان
به‌دنبال آغاز جنگ جهانی دوم، نابسامانیهای اقتصادی و بحرانهای جهانی، شورشهای كارگری، تعطیلی كارخانجات، خرابی مزارع، بیكاری و فقر، سراسر جهان را فراگرفت. در چنین اوضاع و احوالی، براثر شكل‌گیری و شیوع جنبشهای كارگری، زمینه‌ برای رواج اندیشه‌های چپ‌گرا در سطح جهان فراهم آمد.
در پی اشغال ایران در سال۱۳۲۰ از سوی بیگانگان، نیروهای نظامی شوروی در خاك ایران مستقر شدند. سربازان انگلیس و شوروی از مرز جلفا وارد تبریز و از طریق زنجان ــ میانه راهی تهران گردیدند. ورود این نیروها با جنایات گسترده‌ای همراه بود. مردم با تفنگهای قدیمی خود در مقابل آنها مقاومت می‌كردند اما سران شوروی دستور قتل‌عام غیرنظامیان را هم صادر كرده بودند. در این بین عده زیادی از مردم بی‌گناه در خاك و خون غلطیدند كه گورستان «قم‌تپه» تبریز هم‌اینك جسم این عزیزان را در آغوش خود دارد.
اشغال آذربایجان و بخشهای مهم دیگری از اراضی میهن توسط نیروهای شوروی، پنج‌‌سال به‌طول انجامید؛ درحالی‌كه طبق توافق سران كشورهای انگلیس، شوروی و امریكا، نیروهای شوروی تنها به منظور جلوگیری از استفاده آلمان از خاك ایران، كشور ما را ــ علیرغم اعلام بی‌طرفی ــ اشغال كرده بودند. به‌هرحال متفقین با بهره‌گیری از ایران به‌عنوان «پل پیروزی» بر آلمان پیروز شدند اما در حقیقت، این ایران بود كه تاوان پیروزی آنها را می‌پرداخت.
پس از پایان جنگ، نیروهای شوروی نه‌تنها خاك ایران را ترك نكردند، بلكه تلاش گسترده‌ای را برای اشغال دایمی آذربایجان، به‌منظور تجزیه خاك ایران آغاز نمودند. روسها درحقیقت در راستای تداوم سیاست تجاوزگرانه خود كه سالها پیش به انعقاد عهدنامه‌های دردسرساز تركمانچای و گلستان منجر گردیده بود، حاضر به ترك ایران نبودند و می‌خواستند مناطق آذری‌نشین ایران را به خاك شوروی منضم كنند. درهمین‌راستا صدها تن از ماموران دستگاه امنیتی شوروی (ك‌.گ‌.ب) در منطقه آذربایجان ایران به ترویج ناسیونالیسم قومی و تبلیغات ضدایرانی می‌پرداختند.
● پیشه‌وری و فرقه دموكرات
همزمان با این اقدامات، حزب توده در تبریز تبلیغات وسیعی به‌راه انداخته بود. به‌ویژه گروه معروف به پنجاه‌وسه‌‌نفر، توانستند جمعیت قابل‌توجهی از هواداران را به دور خود جمع كنند. یكی از این دانش‌آموختگانِ مكتب كمونیسم شوروی در تبریز كه به‌تازگی از آن كشور به ایران بازگشته بود، سیدجعفر جوادزاده خلخالی، معروف به میرجعفر پیشه‌وری، بود. وی كه به علت اخراج از حزب توده، از راه‌یابی به مجلس چهاردهم شورای ملی بازمانده بود، زیر چتر حمایتی اشغالگران و همفكریهای بی‌دریغ استالین و رفیق شفیقش میرجعفر باقروف، دبیركل حزب كمونیست جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی، با هدف الحاق آذربایجان ایران به شوروی، در دوازدهم شهریورماه۱۳۲۴ مرامنامه دوازده‌ماده‌ای فرقه دموكرات آذربایجان را با عنوان «بیزیم شعارلاریمز» (شعارهای ما) منتشر كرد و در بیست‌ویكم آذرماه همان سال، به‌طوررسمی تشكیل فرقه دموكرات را اعلام نمود. پس از این اعلام، شاخه آذربایجانِ حزب توده بلافاصله، علیرغم مخالفت توده‌ایهای مركز، به فرقه دموكرات پیوست. احسان طبری می‌گوید كه این الحاق به دستور استالین صورت گرفت.
البته همان‌طور كه انتظار می‌رفت، مردم مسلمان آذربایجان به دلیل پایبندی به اسلام و پیروی از مراجع دینی، حكومت این فرقه را نپذیرفتند و در فرصتهای گوناگون ضرباتی بر پیكره آن وارد ساختند. هرچند سران فرقه با ایجاد واحد امنیتی و پلیسی مخوفی به‌نام آختاریش (تجسس) مخالفان خود را از سر راه برمی‌داشتند و درصدد ایجاد فضای رعب و وحشت در آذربایجان بودند، بااین‌حال رحلت آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی نشان داد كه مردم دین‌مدار آذربایجان هنوز بر سر آرمان عقیدتی و مذهبی خود هستند. پس از رحلت این عالم بزرگ، تبریز به حالت تعطیل درآمد و مراسم سوگواری در مساجد مختلف برگزار گردید. وقتی گزارش برگزاری شكوهمند مراسم ترحیم مرجع بزرگ تقلید، روی میز كار استالین قرار گرفت، وی خشمناك به مریدش پیشه‌وری گفت: «من فكر می‌كردم در اثر تبلیغات شما، تبریزیها همه كمونیست شده‌اند. در میان مردمی كه این‌گونه به‌خاطر مرگ یك روحانی عزاداری می‌كنند، نمی‌توان حكومت كمونیستی ایجاد كرد.»
● نقش آیت‌الله بروجردی در سقوط فرقه آذربایجان
در این میان باید از نقش برجسته آیت‌الله‌العظمی بروجردی در نابودی فرقه دموكرات سخن گفت. متاسفانه تاكنون آن‌گونه‌كه لازم بوده، به این مساله پرداخته نشده‌است. چه‌بسا فهم نادرست عده‌ای موجب شده‌است كه این مرجع عالیقدر جهان تشیع به‌عنوان شخصیتی منفعل و غیرسیاسی شناخته شود، اما خوب است بدانیم حداقل درباره فرقه دموكرات آذربایجان اگر دخالت صریح آیت‌الله بروجردی نبود، این فرقه در معرض سقوط قرار نمی‌گرفت.جریان از این قرار است كه به هنگام برگزاری انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، احزاب شوروی‌گرا توانسته بودند فعالیت خود را گسترش دهند. این افراد كه در پی تسلط‌یافتن بر مجلس نیز بودند، تبلیغات وسیعی برای جذب آرای مردم به‌راه انداختند. دراین‌میان، آیت‌الله بروجردی وارد صحنه شد و تهدید كرد كه نه‌تنها انتخابات را تحریم خواهد كرد، بلكه علیه دولت نیز فتوا خواهد داد. آیت‌الله بروجردی اعلام كرد: «در آذربایجان كه تحت اشغال بیگانه‌گرایان و كمونیستهای ضددین است، انتخابات نباید انجام شود.»
در كتاب خاطرات دكترمهدی حائری‌یزدی ــ كه چندی پیش منتشر شد ــ آمده‌است: «در مساله آذربایجان، قوام‌السلطنه به ایشان[آیت‌الله بروجردی] پیغام داد كه الان چون در كار انتخابات آذربایجان مساله هست، و به‌علاوه ما با روسیه راجع‌به نفت شمال قرارداد بستیم كه آن قرارداد را به مجلس پانزدهم برای تصویب ببریم، [و] بدون شركت آذربایجان، انتخابات نباید در سایر استانهای ایران برگزار بشود، احتیاج هست به این‌كه شما[آیت‌الله بروجردی] انتخابات را تحریم بكنید... این یعنی آذربایجان در اشغال است...» حائری‌یزدی در ادامه می‌نویسد: «آیت‌الله بروجردی همان‌طوركه بهاییها را مخلّ امنیت و استقلال ایران می‌دانست، توده‌ایها را هم می‌دانست و به‌همان‌نحوی‌كه با بهاییها مبارزه ‌می‌كرد، با توده‌ایها هم [مبارزه می‌كرد].»
آیت‌الله بروجردی نمایندگانی به شهرهای سراسر ایران اعزام ‌كرد تا فتوای تحریم انتخابات را اعلام كنند. نمایندگان مذكور، علاوه بر انجام این ماموریت، در دیدار با مردم شهرهای مختلف، آنها را نسبت به اهمیت مساله آذربایجان آگاه می‌كردند. این اقدام موجب ‌شد در سراسر كشور جبهه واحدی برای رهایی آذربایجان از چنگال فرقه دموكرات تشكیل شود.
تحریم انتخابات مجلس پانزدهم از سوی آیت‌الله بروجردی به بهانه تحت‌‌اشغال‌بودن آذربایجان، حكومت پیشه‌وری را متزلزل ساخت و زمینه قیام مردم تبریز علیه حكومت ملی آذربایجان! را فراهم كرد.
● سقوط فرقه دموكرات به دست مردم تبریز
با تشدید فعالیت فرقه و نارضایتی عمومی در آذربایجان، حكومت مركزی ایران طی چند یادداشت به شوروی درخصوص حمایت این كشور از فرقه‌چیها تذكر داد، اما شوروی اعتنایی نكرد و ایران به‌ناچار دست به دامن امریكا شد. اما ایالات‌متحده امریكا در پاسخ به استمداد پهلوی گفته بود: «دولت امریكا حاضر به مخاصمه با شوروی نیست و افكار عمومی مردم امریكا از جنگ با شوروی گریزان است.»
بحث بر سر مساله آذربایجان و پیشنهاد حمله ارتش مركز به این منطقه، دكتر مصدق را بر آن داشت تا در مجلس چهاردهم بگوید: «فرقه دموكرات غیرقانونی است... با مردم آذربایجان كه از موسسین مشروطیت هستند و در وطن‌پرستی‌شان تردیدی نیست، نباید جنگ كرد.»
بالاخره قوام‌السلطنه فردی به‌نام ایپكچیان را برای ملاقات با پیشه‌وری فرستاد و او را برای مذاكره به تهران فراخواند. پیشه‌وری در فرودگاه تبریز، پیش از سفر به تهران به خبرنگاران گفت: «شرایط بین‌المللی مانع است كه ما تهران را فتح كنیم، وگرنه فتح تهران صورت گرفته بود.»
سیدجعفر پیشه‌وری با قوام به توافق نرسید اما قوام با شوروی به مذاكره نشست و به توافقاتی ــ از جمله امتیاز نفت شمال ــ ‌رسیدند. با مذاكرات موفق شوروی و ایران، استالین در نامه‌ای به پیشه‌وری نوشت: «باید با قوام سازش كنی.» پیشه‌وری با خواندن این نامه عصبانی شده و گفته بود: «ما را به آسمان بْردید، سپس پرت و رسوا كردید.»
با كاهش حمایت شوروی از فرقه و نیز ایجاد اختلافات داخلی در میان سران حكومت ــ به‌ویژه میان پیشه‌وری و محمد بی‌ریا (وزیر فرهنگ كابینه فرقه) ــ زمینه‌های فروپاشی حكومت ملی آذربایجان! مهیا گردید. رزم‌آرا نقشه حمله به خاك آذربایجان را برای فروپاشی فرقه تهیه كرد اما مردم تبریز پیش از رسیدن نیروهای ارتش مركز، به‌پاخاستند و طومار فرقه دموكرات آذربایجان را در بیست‌ویكم آذرماه۱۳۲۵ درهم پیچیدند.
پیشه‌وری و دوستانش كه به‌مدت یك‌سال بود همواره از «نفوذ ایدئولوژی ماركسیستی در جامعه مذهبی تبریز» سخن می‌گفتند، با مشاهده عزم راسخ مردم تبریز، به آغوش استالین پناه بردند و از تبریز فرار كردند. جالب‌اینكه پیشه‌وری چندسال بعد در یك سانحه ساختگی رانندگی در باكو جان سپرد. پس از او، تلاشهای نه‌چندان منسجم غلام یحیی دانشیان برای «احیای فرقه دموكرات در باكو» نافرجام ماند و این‌گونه بود كه بار دیگر توطئه تجزیه خاك ایران خنثی گردید. سخن را با جمله‌ای كوتاه از سیدمسعود پیمان، روزنامه‌نگار پیشكسوت تبریزی، به پایان می‌بریم: «اگر حوادث سالهای۱۳۲۵ــ۱۳۲۴ خطّه آذربایجان را نقطه عطفی در تاریخ سیاسی دنیا بدانیم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم؛ چراكه در آن سالها و در این منطقه از جهان بود كه برای نخستین‌بار امریكا به ارزیابی قدرت و كارایی حریف خود پرداخت و درصدد برآمد تا به‌اصطلاح دندانهای خرس قطبی را بشمارد!»

منابع
۱ــ حمید ملازاده، تبریز از شهریور۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی، تبریز، انتشارات ارك،۱۳۷۳
۲ــ عبدالصمد پورنظمی، فرقه دموكرات آذربایجان، تهران، موسسه پژوهشهای فرهنگی،۱۳۸۲
۳ــ جلال محمدی، «نقش آیت‌الله بروجردی در آزادی آذربایجان از اشغال بیگانه‌گرایان»، نشریه میثاق، سال هفتم، شماره۱۷۵
۴ــ حمید ملازاده، رازهای سر به مهر، با مقدمه سیدمسعود پیمان، انتشارات مهد آزادی،۱۳۷۶
محمد طاهری‌خسروشاهی
منبع : ماهنامه زمانه


همچنین مشاهده کنید