دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سیر هومیوپاتی در تاریخ


سیر هومیوپاتی در تاریخ
● مخالفت با هومیوپاتی
هومیوپاتی برای طب سنگربندی کرده تهدید جدی به شمار می‌آمد. پزشکان فربود از کاروران گیاهی، ماماها و بسیاری دیگر از کاروران غیر معمول انتقاد می‌کردند زیرا این افراد آموزش طب نمی‌دیدند. اما هومیوپات‌ها را نمی‌توانستند آموزش ندیده بدانند زیرا این افراد ازبسیاری از همان دانشکده‌های طب فارغ‌التحصیل شده بودند که پزشکان «معمولی» درس خوانده‌ بودند. در واقع، بسیاری از کاروران اولیه هومیوپاتی ‌فارغ‌التحصیل‌ هاروارد، دارتموت و سایر دانشکده‌های معتبر طب بودند.
طب فربود از جانب دیگر نیز تهدید می‌شد زیرا هومیوپاتی‌روش درمانی خود را با اساسی یکپارچه شده، ملموس و طبقه‌بدنی شده عرضه می‌داشت. پل استار Paul Starr در کتاب «تحول اجتماعی طب آمریکا» که برنده‌ی جایزه‌ی پولتیزرشد می‌گوید: «از آنجا که هومیوپاتی‌همزمان فلسفی و تجربی بود، بسیاری از مردم این روش را همانند طب فربود علمی می‌دانستند».
یکی از مهم‌ترین عللی که پزشکان طب فربود و شرکت‌های دارویی از هومیوپاتی متنفر بودند آن بود که در رویکرد هومیوپاتی نسبت به مصرف داروهای متعارف، انتقاد شدید می‌شد. اصولاً هومیوپات‌ها نسبت به طبیعت سرکوب کننده‌ی‌ این داروها انتقاد داشتند. اینان حس می‌کردند این داروها سبب مخفی شدن نشانه‌های شخص شده و بیماری عمیق‌تر و جدی‌تری به وجود می‌آورد. همچنین هومیوپات‌ها متوجه شده بودند که با این مخفی کردن نشانه‌ها در نهایت یافتن طب صحیح دشوارتر می‌شد زیرا نشانه‌های ایدیوسنکراتیک شخص راهنمای اصلی انتخاب فردی دارو است.
شاید مهم‌ترین علت نفرت پزشکان طب فربود از هومیوپاتی و هومیوپات‌ها در اجلاس سال ۱۹۰۳ انجمن پزشکان آمریکا توسط یکی از محترم‌ترین طبیبان طب فربود آن زمان بیان شده باشد. او می‌گوید «ما باید بپذیریم که هرگز نمی‌توانیم در زمینه‌ی ‌اصول با هومیوپات‌ها مبارزه کنیم، ما با هومیوپاتی عناد می‌ورزیم زیرا این رشته وارد جامعه شده و جای خود را باز کرده است». با وجودی که بسیاری از پزشکان گذشته یا حال به این آسانی، این مسأله رانمی‌پذیرند ولی مسایل اقتصادی در کاری که انجام می‌دهند و آنچه اجازه دارند انجام دهند نقش اساسی بازی می‌کند.
به این ترتیب اصول هانمان تهدیدی فلسفی، بالینی و اقتصادی برای طب فربود به شمار می‌رفت.
کمی پس ازمهاجرت هانس گرام Hans Gram، هومیوپات دانمارکی در سال ۱۸۲۵ به ایالات متحده، هومیوپاتی در دنیای جدید رو به رشد نهاد. هومیوپاتی آن چنان به سرعت گسترش یافت که هومیوپات‌ها تصمیم گرفتند یک انجمن ملی طب ایجاد کنند. به سال ۱۸۴۴، اینان انستیتوی هومیوپاتی‌ آمریکا را بنیاد نهادند که اولین انجمن ملی پزشکان آمریکا به شمارمی‌آید. تا حدی به عنوان عکس العمل نسبت به افزایش تعداد هومیوپات‌ها، به سال ۱۸۴۶ یک گروه رقیب هم پیدا شد که بعدها سبب کندی پیشرفت هومیوپاتی گشت. این سازمان خود را انجمن پزشکان آمریکا نامید.
اعضای انجمن پزشکان آمریکا خصومتی دیرینه نسبت به هومیوپاتی‌ وهومیوپات‌ها داشتند. این احساس آنچنان قدرت یافت که اندکی پس از ایجاد انجمن پزشکان آمریکا، تصمیم گرفته شد، تمام انجمن‌های طبی محلی پزشکان هومیوپات ‌پاکسازی شود. این پاکسازی در همه‌ی ایالات به جز ماساچوست موفق بود. ازآنجا که هومیوپاتی میان نخبگان بوستون طرفداران پرقدرتی داشت، سازمان پزشکان آمریکا این مورد استنثنا را قایل شد که انجمن پزشکان ماساچوست دیگر عضو هومیوپات جدید قبول نکند. سپس، به سال ۱۸۷۱، ۸ پزشک باقیمانده هومیوپات را به جرم آنکه هومیوپات بودند از انجمن اخراج کردند.
به سال ۱۸۸۲، انجمن پزشکان آمریکا از انجمن پزشکان ایالت نیویورک عضوگیری به عمل نیاورد زیرا این انجمن تبصره‌یی به تصویب رسانده بود که تمامی افرادی را که به درستی تحصیل پزشکی کرده بودند به رسمیت می‌شناخت (که در این گروه پزشکان هومیوپاتی هم جای می‌گرفتند).
به غیر از اخراج هومیوپات‌ها از انجمن های پزشکان، انجمن پزشکان آمریکا می‌خواست تمام انواع انجمن‌هایی را که هومیوپات‌ها در آن شرکت می‌کردند بر هم بزند. به سال ۱۸۵۵، انجمن پزشکان آمریکا یک «تبصره مشورتی» تصویب کرد که طی آن گفته شده بود حتی اگر طبیبان فربود با یک پزشک هومیوپات یا هر «کارور غیر معمولی» دیگر مشاوره بنماید از عضویت در انجمن پزشکان آمریکا اخراج خواهد شد. در آن زمان، اگر پزشکی عضویت خود را در انجمن پزشکان محلی از دست می‌داد، به معنای آن بود که دیگر نمی‌تواند برای طبابت در بعضی ایالات دیگر، جواز کار کسب کند. غالباً پزشکان فربود که انجمن‌های پزشکان را تحت کنترل داشتند پزشکان هومیوپات‌ را نمی‌پذیرفتند و برای توقیف و ممانعت از انجام کار آنان به علت نداشتن جواز، تمهیداتی فراهم می‌آوردند. در نهایت، پزشکان هومیوپات انجمن‌های محلی خود را تأسیس کرده و بوردهای طبی مربوط به خود را برقرار نمودند.
در دوره یی از طب آمریکا وقتی تعداد پزشکان بسیار کم بود، و همکاران پزشک رسماً توبیخ می‌شدند، قانون اخلاقی در باب پیوستن به هومیوپات‌ها به طور منظم تقویت می‌شد. یک پزشک اهل کنتاکی به علت مشاوره با یک پزشک هومیوپات‌ یعنی همسرش از انجمن محلی پزشکان اخراج شد. یک پزشک نیویورکی به خاطر خریدن سیگار و شیر از یک داروخانه‌ی هومیوپاتی‌از انجمن محلی اخراج شد. به جوزف کی بارنز Joseph K. Barnes، جنرال سرجن ایالات متحده به علت کمک به درمان ویلیام سیوارد William Seward وزیر امور خارجه‌ی آمریکا که در شب ترور لینکلن زخمی شده بود، اخطار شد زیرا پزشک شخصی سیوارد یک هومیوپات بود.
طی یک رویداد زننده‌، دکتر کریستوفر سی‌کاکس Christopher C. Cok در انجمن پزشکان بخش کلمبیا پذیرفته نشد زیرا از او در بورد سلامت استفاده شده بود که دارای یک عضو هومیوپات بود دکتر د.دابلیوبلیس D.W.Bliss، پزشک متعارف و همکار دکترکاکس نیز اخراج شد که البته به علت مشورت با طبیب هومیوپات ‌نبود بلکه به علت آن بود که با دکتر کاکس مشورت کرده بود که قبلاً از انجمن اخراج شده بود.
با شگفتی، انجمن پزشکان رای داد که بلیس وکاکس جرمی زشت انجام داده است زیرا این جرم شرکت در درمان Schulyer Colfax، معاون رئیس جمهور به ریاست اندریوجانسون Andrew Johnson بود.
انجمن پزشکان آمریکا و اعضایش هر کاری که می‌توانستند برای خنثی کردن آموزش هومیوپات‌ها انجام دادند. در اوایل دهه‌ی۱۸۴۰ و همچنین در ۱۸۵۵ در بخش داخلی دانشگاه میشیگان کرسی استادی هومیوپاتی تأسیس شد. انجمن پزشکان آمریکا اعلام کرد اگرمدرک «معمولی» فارغ‌التحصیلی از دانشگاه توسط پزشک هومیوپات به عنوان یکی از استادان امضا شده باشد، معتبر نخواهد بود (در آن زمان، تمامی اساتید دیپلم فارغ‌التحصیلی را امضا می‌کردند). هومیوپات‌ها این مورد را سه بار به دادگاه عالی میشیگان احاله کردند ولی هر بار دادگاه صلاحیت خود را درمورد این مسأله‌ی دانشگاه رد کرد. سرانجام دو طرف به مصالحه رسیدند.
به سال ۱۸۷۵، قوه‌ی ‌تقنینیه‌ی میشیگان رأی به پرداخت حق‌ا‌لزحمه به یک بیمارستان جدید داد که از دو استاد هومیوپات برای آموزش دردانشکده‌ی طب استفاده می‌کردند. همچنین تصمیم گرفته شد که فقط رئیس و معاون دانشگاه دیپلم‌های فارغ‌التحصیلی را امضا کنند و به این ترتیب بود که فارغ‌التحصیلان توسط انجمن پزشکان آمریکا به رسمیت شناخته شدند. به رغم تمامی این موارد مصالحه، تقریباً تمامی نشریات طبی کشور دانشکده‌ی طب میشیگان را ناچار کردند در آموزش هومیوپات‌ها دخالت نکند و کنار بکشد.
تضاد با هومیوپاتی تنها به ایالات متحده محدود نشد، این مخالفت‌ها به اروپا هم رسید. به علت اظهار علاقه به هومیوپاتی،یک دانشجوی پزشکی فرانسه از دانشکده اخراج شد. «قانون عدم انجام مشاوره» مشابه این قانون درآمریکا ، درفرانسه هم به تصویب رسید. وقتی جی.پی‌تسیرJ.P.Tessier ، یکی از پزشکان فرانسوی طب فربود نتایج درمان با هومیوپاتی را در بیمارستان سنت مارگریت ارزیابی کرد و به آکادمی پاریس گزارش کرد که این نتایج مناسب است طوفانی از اعتراض به پا شد. هیچ یک از مجلات طب فربود، این نتایج را چاپ نکردند و وقتی این نتایج در یک نشریه‌ی هومیوپاتیک انتشار یافت، این پزشک از انجمن پزشکان اخراج شد.
در دهه‌ی‌ ۱۸۳۰، انجام هومیوپاتی در اتریش غیرقانونی اعلام شد. به خلاف غیر قانونی شدن، بسیاری ازمردم از میکرودوز‌های هومیوپاتی دردوره‌ی شیوع وبا به سال ۱۸۳۱ استفاده کردند. آمار نشان داد در آن عده از افراد مبتلا به وبا که از داروهای هومیوپاتی استفاده کرده بودند، میزان مرگ و میر بین ۴/۲ و ۱/۲۱ درصد بود حال آنکه بیش از ۵۰% مبتلایان که از مراقبت‌طبی متعارف استفاده نموده بودند، در گذشتند. افزون بر حملات پزشکان متعارف به حق طبابت به روش هومیوپاتی وپیوستن به سازمان‌های پزشکی و دسترسی به آموزش پزشکی، پزشکان فربود در جستجوی راهی برای خدشه‌دار کردن شهرت هومیوپات‌ها بودند. هومیوپات‌ها را «غیراخلاقی»، «غیرقانونی» و «غیر انسانی» تلقی می‌کردند. تضاد با هومیوپاتی براساس ارزیابی علمی این هنر شفا پایه‌گذاری نشده بود بلکه اصولاً به این جهت حاصل شده بود که هومیوپات‌ها می‌توانستند به طور قابل توجه با پزشکان متعارف رقابت نمایند.
دکتر الهه کتابی
هومیوپات
منبع : هفته نامه پزشکی امروز


همچنین مشاهده کنید