جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ضرورت حفظ زبان فنی طب سنتی ایران


ضرورت حفظ زبان فنی طب سنتی ایران
شاید بتوان گفت نگارنده یكی از معدود آرمان‌خواهانی است كه از قبل از انقلاب تا كنون در آرزوی آكادمیك شدن طب سنتی ایران به عنوان یك تخصص بوده‌ است. و این البته بسیار جای شكرگزاری دارد كه توانسته‌ام شاهد برآورده شدن این رویای دیرین باشم. این آرزوی دیرینه كه مسلما آرزوی بسیاری از آرمان‌خواهان طب سنتی ایران ـ چه آنان كه در قید حیاتند و چه آنان كه به دیار باقی شتافتند ـ بوده اگر چه دیر به واقعیت پیوست؛ اما زمانی محقق شد كه دست‌مایه‌های لازم برای این امر مهم مهیا است.
از آن جا كه در كشورمان همواره مراحل طراحی، برنامه‌ریزی و حتی قانون‌گذاری خوب و در بعضی موارد عالی پی‌ریزی شده ولی متاسفانه در عمل نتایج رضایت‌بخشی به همراه ندارد یا از هدف اصلی دور می‌شود، برآنم تا به نكات كلیدی، كه قطعا توجه به آن طب سنتی كشور عزیزمان را از انحراف و نیز از بسیاری نتایج نامطلوب مصون خواهد كرد؛ اشاره كنم.
با نظری به كشورهای همسایه مانند هند و پاكستان كه دارای دانشكده‌های طب سنتی تحت عنوان «طبیه كالج» هستند و بررسی گذشته و حال آن‌ها، شاید بتوان بخشی از نظرات نویسنده را روشن‌تر دریافت كرد.
در سال‌ها قبل هنگامی كه انتظار می‌رفت مانند ایران، طب غربی سبب از كار انداختن ماشین طب سنتی این كشورها شود، صاحب‌نظرانی مثل حكیم محمد ا عظم خان، حكیم اجمل خان و … حكومت وقت را از خطرات منحصر كردن نظام طب كشور به طب غربی مطلع كرده و با سعی و تلاش فراوان آن‌ها را قانع كردند تا با یك آزمایش علمی، كاربرد طب سنتی را در مقابل طب غربی محك بزنند تا چنانچه طب سنتی از این آزمایش سربلند بیرون آمد؛ اجازه دهند در كنار دانشكده‌‌های طب غربی، دانشكده‌های طب سنتی نیز به فعالیت خود ادامه دهند و رسمیت قانونی خود را حفظ كنند.
پس از موفقیت حكما، حكومت وقت، طب سنتی را در مقام رسمی خود ابقا كرد و اجازه ادامه فعالیت دانشگاهی و كلینیكی را برای آنان صادر كرد. از آن وقت تا كنون این طب به حیات خود ادامه داده است. اما نكته قابل توجه این است كه به مرور زمان، زبان انگلیسی زبان رسمی كشور شده و همین امر موجب شد تا تعلیم و آموزش زبان عربی و فارسی كه زبان كتاب‌های مرجع طب سنتی بود به بوته فراموشی سپرده شود. و دانستن زبان انگلیسی به عنوان یك ارزش در میان جامعه به خصوص جامعه دانشگاهی كار را به جایی رساند كه دیگر كسی حاضر نبود تا با خواندن دروس پایه طب سنتی مثل صرف و نحو عربی، منطق ارسطویی، حكمت و … مقدمات فهم كتاب‌های طب سنتی را در خود به‌وجود آورد. به ناچار دست استعانت به سوی كتب طب غربی دراز شد و در مدت نه چندان طولانی كتاب‌های درسی طب غربی، جایگزین كتاب‌های طب سنتی شد و به یك‌باره دفتر حیات علمی طب سنتی بسته شد.
اگر چه حكمای طب سنتی برای حفظ استقلال دانشكده‌های خود، اقدام به ترجمه كتاب‌های داروسازی طب سنتی كرده و آن‌ها را به عنوان منابع تدریس می‌كنند ولیكن اگر نتیجه فعالیت‌های چند دهه آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم، درمی‌یابیم كه آن‌ها با روندی كه پشت سر گذاشتند، نتوانستند چیزی بر طب سنتی‌شان بیفزایند.
نتیجه این عقب‌گرد طب سنتی در مقابل طب غربی به راحتی در میان فارغ‌التحصیلان آن‌ها قابل مشاهده است، به طوری كه یك فارغ‌التحصیل «طبیه كالج» حتی نمی‌تواند یك صفحه از متن قانون را بخواند، چه رسد به آن كه قادر به فهم آن باشد. و متاسفانه طی سه دهه گذشته هر بار كه با حكمای قدیمی و ریش سفید این كشورها دیدار داشته‌ام، همواره خاطرشان را از پایین‌ بودن سطح سواد دانشجویان و بیگانه بودن آن‌ها با طب سنتی اصیل، مكدر و رنجور دیده‌ام.
استقلال و حفظ زبان فنی (ترمینولوژی) طب سنتی ایران از ضروریات لاینفك برای حیات و ضامن مصونیت آن از تضعیف و تحلیل است. با تسلط بر ترمینولوژی طب سنتی است كه می‌توان نه تنها كتب گذشتگان را احیا كرد بلكه آن‌ها را پایه و اساس پیشرفت‌های شگرف آتی قرار داد، بر حجم و استحكام آن افزود و برای همیشه آن را از گزند فراموشی و بیراهه رفتن مصون داشت.
محمد عبادیانی
منبع : انجمن درمانگران ایران