جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

علم رجال و خاطرات هاشمی رفسنجانی


علم رجال و خاطرات هاشمی رفسنجانی
آقای هاشمی رفسنجانی از مردان پرنفوذ، تاثیرگذار و تصمیم ساز نظام اسلامی است و به همین دلیل انتشار خاطرات روزنوشت او از اهمیت خاصی برخوردار است.
معمولا بعد از انتشار خاطرات سالیانه ی وی، موج نقدها و تحلیل ها به راه می افتد و در صدد شکافتن اطراف آنچه او به ثبت رسانده است، بر می آید.
اما این روال معمول بعد از انتشار کتاب (به سوی سرنوشت) به گونه ای دیگر رقم خورد و هاشمی به خاطر آن به طور صریح و ضمنی به دروغ گویی و خاطره بافی متهم شد. حرفی که مدعیان آن برای اثباتش جز برداشت ها و تحلیل های خود را ارائه ندادند.
اما چگونه می توان به نقل های هاشمی اعتماد کرد و یا آنها را بی اعتبار تلقی نمود؟
آیا معیارهایی برای تفکیک وجود دارد یا هر کسی می تواند بر مبنای ظنون و گرایشات سیاسی خود به رد یا تایید آنها اقدام کند. برای پاسخ دادن بدین سوال، ناچار باید جستاری به علم رجال بزنیم و از معیارهای مدون آن مدد بگیریم.
علم رجال پیرامون حالات راویان حدیث از نظر صفات و شرایطی که موجب قبولی یا عدم قبولی احادیث آنها می شود، بحث می کند.
به عبارتی علم رجال متکفل تشخیص راویان حدیث، صفات و مدح و ذم آنهاست. در این علم همچنین از اصحاب اجماع که بر اساس نظر مشهور هجده نفرند و بر مبنای توثیق های عمومی و ضوابط خاص احادیثشان مورد تصدیق فقهای شیعه است، بحث می شود و نیز از مشایخ ثقات که شامل ابی عمیر، صفوان و بزنطی است و فقهای شیعه مراسل آنها را در ردیف مسانیدشان می شمرند و هر کس را که آنها از او نقل حدیث کرده باشند محکوم به وثاقت می دانند، بحث می شود.
رجال در واقع علم راوی شناسی است، از این نظر که در سلسله ی اسناد احادیث قرار گرفته اند. فارغ از مباحث مطروحه در علم درایه، برای شناخت صحت و سقم احادیث ناچار از اعتماد یا عدم اعتماد به راویان هستیم. اگر راوی دارای اوصاف وثاقت، قدرت ضبط، عدالت و ... باشد، ممدوح بوده و حتی اگر به تنهایی از معصوم (ع) نقل حدیث کند، احادیثش مورد اهتمام و پذیرش قرار می گیرد. و اگر فاقد این صفات باشد، تضعیف شده و از پذیرش روایاتش سر باز می زنند.
برای شناخت راوی از این نظر که دارای وثاقت، قدرت ضبط، عدالت و... است یا نه، در اطراف شخصیت، مشایخ و شاگردانش بحث می کنند و فصل فصل زندگیش را مورد کند و کاو قرار می دهند تا با شناخت شخصیت و عملکرد وی به این نتیجه ی رجالی دست یابند که آیا می توان به احادیث وی اعتماد کرد یا نه.
وقتی به دریای احادیث شیعه چنگ می زنیم در می یابیم که مخاطب اکثر فرمایشات ائمه ی معصومین (ع) جز یک، دو و چند نفر نبوده است، اما همین نقل حدیث به واسطه ی یک یا چند نفر و اعتمادی که نسبت به راستگویی ایشان وجود داشته است، به اهتمام دلایل دیگر احادیث را در میان دوستداران اهل بیت (ع) پراکنده است.
البته گاه معصومین (ع) با رعایت تقیه به برخی سوالات پاسخ داده اند که فقهای شیعه به تنقیح آنها پرداخته و حتی از وثاقت راوی نیز عدول کرده اند و یا احکامی را بیان نموده اند که از حد و اندازه ی ادراک دوستدارانشان خارج بوده و به همین سبب وثاقت راویان آن نیز زیر سوال رفته اند.
مثلا در صحیحه ی ابان بن تغلب آمده است که وی از امام (ع) می پرسد:
چه می فرمایید در مورد مردی که یک انگشت زنی را قطع کرده باشد؟
امام (ع) می فرماید: ده شتر دیه بدهد.
ابان می پرسد: اگر دو انگشت زن را قطع کرده باشد؟
امام (ع) می فرماید: بیست شتر دیه بدهد.
ابان می پرسد: اگر سه انگشت زن را قطع کرده باشد؟
امام (ع) می فرماید: سی شتر دیه بدهد.
ابان می پرسد: اگر چهار انگشت زن را قطع کرده باشد؟
امام (ع) می فرماید: بیست شتر دیه بدهد.
ابان می گوید: سبحان الله! برای قطع سه انگشت سی شتر دیه بدهد و برای قطع چهار انگشت بیست شتر؟ این حدیث را در عراق به ما می گفتند و ما می گفتیم آورنده ی آن شیطان است.
امام (ع) می فرماید: بایست ابان! این حکم رسول خداست. همانا زن و مرد در ثلث دیه با هم برابرند و بعد از ثلث، دیه زن به نصف تقلیل می یابد. ای ابان تو قیاس کردی و اگر سنت قیاس شود، دین از بین می رود.(۱)
حال با این مقدمه به خاطرات هاشمی رفسنجانی می پردازیم و در وهله ی اول بر اساس مبانی رجالی این سوال را مطرح می کنیم که آیا هاشمی ثقه، عادل و ضابط است تا به نقل خاطرات او حتی اگر تنها از سوی او نقل شده باشد، اعتماد کنیم یا نه به دلیل عدم وثاقت و ... وی نمی توان به خاطرات اعتماد کرد؟
سابقه و شخصیت هاشمی به همراه اعتماد و توثیق های بی شمار و خاص امام (ره)، رهبری و اکثریت بالاتفاق بزرگان نظام اسلامی جملگی بر وثاقت، ضابط بودن و عدالت وی گواهی می دهند، مگر این که بر خلاف همه ی اصول علمی بر روی همه ی این توثیقات خط بطلان بکشیم.
بنابراین به طور اصولی نمی توان هاشمی را به خلاف گویی و خاطره سازی متهم کرد و به تضعیف وثاقت او پرداخت. چرا که برای تضعیف وثاقت یک شخصیت بزرگ، همانند مدح او نیاز به ادله، استدلال و قرائن اطمینان آور وجود دارد.
ضمن این که بر اساس یک قاعده رجالی اگر هاشمی را در روایت بخش هایی از خاطرات خود به خلاف گویی متهم نماییم، باید بر احتمال خلاف گویی وی در دیگر نقل قول هایش، از جمله نقل نظر مبارک امام (ره) در مجلس خبرگان مبنی بر لیاقت مقام معظم رهبری برای نشستن بر روی کرسی ولایت و صدها موارد دیگر نیز صحه بگذاریم.
چون اصل این است که کسی که دروغ گفته است، باز احتمال دروغ گفتنش می رود. پس گریزی از قبول صحت نقل خاطرات هاشمی نیست.
اما در مورد برخی از خاطرات خاص وی باید بگوییم یا ما چون ابان ابن تغلب از درک آن چه رهبر نظام اسلامی می اندیشید، عاجزیم و یا باید راهی برای جمع صحت خاطرات و وثاقت راوی آن و عدم خدشه دار شدن اصول و آرمان ها پیدا کنیم که این با توجه به ذات متغیر سیاست، شدنی و امکان پذیر است.
علیرضا قائمی
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران