سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا
پستچی - THE POSTMAN
سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جیم ویلسن، استیو تیش و کوین کاستنر
کارگردان : کاستنر
فیلمنامهنویس : برایان هلگلاند و اریک رات، بر مبنای نوشتهٔ دیوید برین
فیلمبردار : استیون ف. ویندون
آهنگساز(موسیقی متن) : جیمز نیوتن هوارد
هنرپیشگان : کاستنر، ویل پاتن، لارنز تیت، آلیویا ویلیامز، جیمز روسو، دانیل وون بارگن و تام پتی
نوع فیلم : رنگی، ۱۷۷ دقیقه
سال ۲۰۱۳. آمریکا پس از جنگی بزرگ، بهصورت سرزمین ویرانی درآمده که مردم آن، گروهی، جدا از هم و بدون دولت مرکزی زندگی میکنند. مردی سرگردان (کاستنر) به میان مردم میرود و برای آنان قطعاتی از ̎شکسپیر̎ را میخواند، تا اینکه غارتگرانی مشهور به ̎هولنیتها̎، او را دستگیر و به یک اردوی کار اجباری که توسط دیکتاتوری به نام ̎ژنرال بتلهم̎ (پاتن) اداره میشود، میفرستند. این مرد سرگردان که بعضی او را با نام ̎شکسپیر̎ میشناسند، فرار میکند و اتفاقاً به یک ماشین جیپ ادارهٔ پست آمریکا برمیخورد و یونیفورم پستچی مرده را میپوشد و با معرفی خود بهعنوان پستچی، به امید بهدست آوردن غذا، شروع به تحویل دادن نامههای پانزدهساله میکند. او متوجه میشود مردم دروغهای او را در مرود یک دولت مرکزی باور میکنند زیرا به چیزی نیاز دارند که به آن باور داشته باشند. همهٔ اینها باعث میشود امید به تشکیل یک دولت واقعی در ایالات متحد قوت بگیرد. تا اینکه مرد جوانی به نام ̎فورد̎ (تیت) بهعنوان دومین پستچی کشور شروع بهکار میکند. در شهر پاین ویو، زنی به نام ̎ابی̎ (ویلیامز) از پستچی میخواهد تا با او رابطه برقرار کند. شوهر ̎ابی̎ بر اثر حملهٔ ̎ژنرال بتلهم̎ میمیرد و پستچی زندانی میشود اما موفق میشود ̎بتلهم̎ را زخمی و فرار کند. ̎ابی̎ در حالی که باردار است زمستان را در کلبهای میان برفها به پرستاری پستچی زخمی میگذراند. وقتی بهار فرا میرسد آنان متوجه میشوند ̎فورد̎ تعداد بسیار زیادی پستچی تربیت کرده که به پستچی بهچشم یک قهرمان افسانهای نگاه میکنند. پستچی با اکراه نقش مسیحائی خود را در تولد دوبارهٔ یک کشور میپذیرد، اگر چه به این فکر میکند که در نهایت نیروهای شورشی باید روزی ̎هولنیتها̎ را شکست دهند تا رویای آمریکائی به واقعیت بدل شود...
● موفقیتهای نخستین فیلم کاستنر، در مقام کارگردان، آخر و عاقبت خوبی نداشت. تمجیدهای بیش از حد و اسکارهای عجولانهای که به با گرگها میرقصد (۱۹۹۰) و کارگردان ـ بازیگر آن تقدیم شد، کاستنر را به صرافت انداخت تا در دومین تجربهٔ کارگردانی هم سراغ تصویر کردن اثری دشوار و حماسهٔ فردی طولانی مدتی برود که اینبار نه در گذشتهها، بلکه در آینده میگذشت. ایدهٔ اصلی بازگرداندن حس امید به زندگی به مصیبتزدگان جنگی ویرانگر توسط نامههائی که به مقصد نرسیده، در اجراء کاستنر به یکی از کسالتبارترین فیلمهای دهههای اخیر سینما تبدیل شد. کاستنر کارگردان، زیادی به کاستنر بازیگر بها میدهد و تصویر کردن او در قامت رهبری تودههای مردم علیه نیروهای تباهی اصلاً قابل قبول و باورپذیر نیست. مایهٔ فرعی جذاب سرنوشت ایالات متحد در غیبت وسایل ارتباط جمعی هدر رفته و چشماندازهای خشک و خالی جهان در سال ۲۰۱۳ چیزی به حافظهٔ بصری سینماروهای این سالها اضافه نمیکند. هلگلاند و رات نقطهٔ منفی بزرگی به کارنامهٔ موفق فیلمنامهنویسیشان اضافه میکنند و شکست عظیم و همهجانبهٔ فیلم باعث حذف و به حاشیه رفتن بازیگر / ستارهای میشود که دوست داشت کارگردان پروژههای بزرگ سینمائی باشد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیسی شهادت ایران بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
تهران هواشناسی شهرداری تهران هلال احمر پلیس سردار رادان سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش مشهد سیل مشهد بارش باران
پیام تسلیت یارانه یارانه نقدی بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان بازنشستگان
شهید رئیسی تلویزیون لیلا حاتمی سینما هنرمندان شعر سینمای ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سریال زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی امیرعبداللهیان ترکیه روسیه چین ولادیمیر پوتین غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
تبلیغات سامسونگ هوش مصنوعی اپل موبایل ناسا اینترنت نمایشگاه ایران هلث هواپیما
سرطان رژیم غذایی خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن طبیعت