جمعه, ۱۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 7 June, 2024
مجله ویستا


تحلیلی بر وضعیت صنعت کفش‌


خصوصی ترین صنعت كشور استراتژی ندارد
هجوم كفش‌های چینی به بازار ایران تهدیدی است كه به نظر می‌رسد از درون این محرك تهدیدی، فرصت‌های تاریخی را فراروی صنعت كفش قرار داده است.اگر با یك نگاه روندگرا و كلیت‌نگر به روند ورود كفش‌های چینی به بازار ایران و فعل و انفعالات این صنف متكثر در تقابل و مواجهه با كفش‌های چینی‌ نگریسته شده این واقعه باعث شد كه فعالان صنعت به خود آیند و خواسته و ناخواسته با نگاهی موقعیت‌گرا جایگاه و حركت گذشته تا حال و روند آینده را مورد وارسی قرار دهند.در هیچ مقطعی از تاریخ اقتصادی ایران به ویژه در دو سده اخیر تا این اندازه صنعت كفش از پوسته خارج نشده و فرصت‌ها و تهدیدهای فراروی این صنعت در لایه‌های تحتانی و فوقانی اذهان عمومی از مقامات دولتی، صنعتگران، كارشناسان و عموم مردم یا مصرف‌كنندگان برجسته نشده است. اگر تا چندی پیش فقط این متخصصان، مدیران، كارفرمایان و كارگران صنعت كفش بودند كه از واژه كفش چینی، در هراس بودند اكنون طبقه متوسط جامعه یا مصرف‌كنندگان كفش‌های ایرانی از ابعاد تهدیدهای اقتصادی كفش مطلع هستند. این پرسش را فراروی مدیران، متخصصان و كارشناسان این صنعت قرار می‌دهد كه آیا تداوم حیات پرتحركت صنعت كفش را فقط واردات كفش‌های چینی مورد تهدید قرار داده است؟ یا اینكه این صنعت درون خود با مولفه‌های توسعه نیافتگی مواجه است كه چنانچه هم اكنون برای رفع موانع مورد اشاره، طرح‌ریزی راهبری صورت نگیرد، شرایط برای اضمحلال پرشتاب فراهم خواهد شد؟به نظر می رسد، واردات كفش‌های چینی برای صنعت كفش فقط یك زنگ خطر یا Alarm جدی است كه چنانچه فعالان این صنعت نارسایی‌های راهبردی توسعه كمی و كیفی درون‌زای خود را از سر برندارند، این متغیرهای درون بخشی می‌تواند در آتیه برای آنها دشواری‌های غیرقابل پیش‌بینی را ایجاد كند. با یك نگاه برونی و خارج از صنف به مشكلات كنونی و فراروی توسعه نیم‌نگاهی انداخته شود مهمترین نارسایی این صنعت كه رشد و توسعه آن را دچار عدم توازن و پراكندگی كرده این است كه صنعت همانند بسیاری از رشته‌های صنعتی فاقد چشم‌انداز راهبردی است. صنعت كفش فاقد یك طرح جامع Master plan است. صنعت كفش در ایران دچار سردرگمی تاریخی است. صنعت كفش پس از تحولاتی كه در دو سال اخیر در اقتصاد كشور و اقتصاد این صنعت رخ داد هم اكنون نمی‌داند، كه از كجا شروع كرده؟، موقعیت كنونی وضع موجود آن چیست؟ و به كجا خواهد رفت؟ و چه خواهد شد؟ اقتصاد صنعت كشور هم اكنون همانند سكان كشتی بی‌ناخدایی است كه فقط تقدیر یا مقدراتی نظیر <كفش چینی> می‌تواند شاخص‌های این صنعت را به این سو و آن سو هدایت كند. صنعت كفش برای حل كاستی‌هایی كه عدم توجه به رفع آن می‌تواند بحران‌های خاموش و مشهودی را برای این صنعت شكل دهد، به طور جدی نیازمند تدوین طرح راهبردی است. طرحی كه منجر به تعیین جایگاه صنعت كفش در ابعاد اجتماعی (كارگری و اشتغالزایی) اقتصادی شود. طرحی كه در آن مولفه‌های رشد و توسعه با توجه به ملاحظات، الزامات و امكانات توسعه درون بخشی به در نظر گرفته شود در مقاله فرارو ، فقط به بخشی از تمهیدات ضروری صنعت كفش اشاره می‌شود.

خصوصی‌ترین صنعت‌
طی دو سه سال اخیر به طور كامل اندازه سهم بخش خصوصی از بازار كفش ایران تغییر پیدا كرد. با تعطیل یا متوقف شدن فعالیت‌های تولیدی واحدهای دولتی نظیر كفش ملی، بلا و وین عملا سهم بازار واحدهای دولتی در اختیار بخش خصوصی و تولیدكنندگان چینی قرار گرفت.حال كه خواسته یا ناخواسته دولت از بازار این محصول خود را كنار كشید، این سوال راهبردی در برابر بخش خصوصی صنعت كفش قرار دارد كه چه رویكردی در قبال تحولات و تغییرات سهم‌ها است اتخاذ می‌كنند؟ آیا بازار خود را در اختیار تولیدكنندگان خارجی قرار می‌دهند و بازار فروشی می‌كنند؟ آیا بازار كفش شاهد انحصار بخش خصوصی خواهد بود؟ آیا تولید محصولات روستایی و بدون كیفیت، خلا موجود را پر می‌كند؟ آیا تقاضای موثر و بازار تشنه، زمینه عطش واردات غیررسمی را فراهم نمی‌كند؟ و صدها سوال از این دست، به نظر می‌رسد بهترین سوال راهبردی فراروی صنعتگران این بخش این است كه چگونه توان و ظرفیت تولید خود را در رفع نیاز بازار به محصول كیفی تقویت می‌كنند؟ و چگونه بخش خصوصی در این صنعت زمینه حضور گسترده خود را فراهم می‌سازد.

تحقیق و توسعه‌ یا خرید فناوری‌
ابهام دیگری كه در طرح راهبردی صنعت كفش باید برای آن پاسخی یافت این است كه به طور اساسی صنعتگران این بخش چه تدابیری برای رشد كیفی محصول خواهند اندیشید، آیا واحد تحقیق و توسعه در بزرگ‌ترین واحدهای تولیدی این بخش از جایگاه مطلوبی برخوردار است یا خیر؟ظاهرا ثبت تنوع مد و كم توانی واحدها در طراحی قالب‌ها به تفكر تحقیق و توسعه در صنعت كفش اجازه رشد كیفی و كمی نمی‌دهد. واحدهای تولیدكننده در سرعت رقابت بازارافزایی یا افزایش سهم از بازار، در پی خرید فناوری از كشورهای صاحب تكنولوژی هستند.اما تا چه زمان خرید فناوری می‌تواند ادامه پیدا كند؟ آیا نباید سیاست یكسانی از سوی تشكل‌های معتبر برای انتقال فناوری تعیین و ابلاغ شود.

از كارگاه تا بنگاه
یكی دیگر از نقاط بحران‌ساز در صنعت كفش، شیوه تولید در این صنعت است. توسعه این صنعت در بسیاری از نواحی كشور دارای ریشه‌های تاریخی است. طی یكصد سال اخیر در یك پراكندگی ناهمگون، واحدهای تولیدی (تولید كارگاهی) در بسیاری از نواحی كشور راه‌اندازی شده و زمینه اشتغال هزاران نفر كارگر خبره با دانش سنتی و كارگران ساده را فراهم كرده است. جدای از تهران ، قطب‌های تولید، سنتی كفش نظیر تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، كرمان و غیره به همین منوال شكل گرفته‌اند و از نگاهی دیگر این سابقه تاریخی كه برای فعالان این نواحی كارنامه مطلوب محسوب می‌شود. اما در همین شرایط یعنی در مقطعی از تاریخ، كه نسل اول كارگاه‌ها به شیوه تولید كارگاهی است (مشخصات تولید كارگاهی، تیراژ تولید اندك، محصولات دارای تنوع نیست، تغییر مدل‌ها به كندی و با هزینه هنگفت صورت می‌گیرد، و در این شیوه تولیدی تحقیق از جایگاهی برخوردار نیست، فناوری‌پذیر نیست. ارزش نیروی انسانی یا سرمایه انسانی بالاتر از دارایی‌های سرمایه‌ای است، گردش مالی كارگاه پایین ‌است. سیستم مدرن بازاریابی و فروش بسیار سنتی است و...) به حیات كج‌دار و مریز خود ادامه می‌دهند، هم‌اكنون بخش دولتی كه پس از انقلاب متولی واحدهای كفش تولید انبوه و مدرن را بر عهده گرفت، براساس مجموعه‌ای از سیاست‌های الزام‌آور دولت، از چرخه تولید خارج شد و شماری از كارآفرینان با تشكیل سرمایه قابل توجه و خرید فناوری از كشورهای صاحب‌نام، تولید مدرن را آغاز كرده‌اند. حال این سوال وجود دارد كه با این <واریته> فاحش در شیوه تولید (یعنی تولید سنتی اشتغال‌زا و تولید مدرن و انبوه) متغیرها و شاخص‌های كلان اقتصاد كفش چگونه می‌تواند به سطح مطلوبی دست پیدا كند؟ (منظور از متغیرهای اقتصاد كفش عرضه متناسب با تقاضا، ایمنی سطح اشتغال كارگران، صادرات، رشد منطقی هزینه‌های تولید و... است) به نظر می‌سد صاحب‌نظران صنعت كفش باید در چارچوب طرح راهبردی صنعت كفش، سیاست‌های اساسی و قابل اجرایی را برای تغییر شیوه تولید از شكل و شمایل سنتی به تولید مدرن اتخاذ كنند. اتحاد این سیاست‌ها به معنی تدوین برنامه‌ریزی تكلیفی و اجباری دستور و دولتی برای صنعت كفش نیست. بلكه هدف، برقراری در تولید یكپارچه در صنعت كفش است.

سطح انتظار از حمایت‌ها
با وجود این كه صنعت كفش از نظر <مالكیت> و <مدیریت> یكی از خصوصی‌ترین رشته‌های صنعتی در ایران است و تاكنون به طور مستقیم و (به غیر از واحدهای دولتی بحران‌زده) از منابع مالی دولت و پرداخت‌های انتقالی (یارانه) استفاده نكرده ‌است، اما بحران واردات كفش زمینه‌ساز درخواست‌های مستقیمی از دولت برای تعدیل فزاینده نرخ تعرفه واردات به كشور شد. اینكه نباید كفش‌های چینی از طریق مبادی غیر رسمی كشور وارد شود، خواسته منطقی صنعت كفش است و قاچاق آن به كشور نیز نشان از قصور دولت و نهادهای مسوول در اجرای وظایف‌شان است. اما اینكه از دولت خواسته شود، ابزار تعرفه، موانعی را برای واردات رسمی كفش چینی ایجاد كنند، خواسته‌‌ای است كه در كوتاه مدت اجرای آن امكان‌پذیر است.به عبارت دیگر، حمایت‌های این‌گونه دولت از صنعت كفش ( به ویژه برای آن رشته‌های صنعتی كه دولت خود دستی در اجرا ندارد) یا صنایع دیگر در میان مدت تعدیل خواهد شد. بنابر این از هم‌اكنون صنعت كفش در طرح راهبردی صنعت كفش باید خود را آماده پذیرش الزاماتی كند كه به صورت درون‌زا و برون‌زا (خارج از كشور) به این صنعت تحمیل خواهد شد. طراحی یك چشم‌انداز از سطح حمایت‌های دولت در آینده و تدوین و طراحی سناریوهای جایگزین برای تمام صنایع از جمله صنعت كفش ضروری‌ است.

چین تهدیدی‌ كه به فرصت تبدیل شد
در حال حاضر چین و كفش چینی از جمله مشكلات صنعت كفش درون‌زا است كه در میان مدت پس از گذر و هضم بحران كفش چینی، فعالان صنعت كفش باید به رفع موانع سیر توسعه پیش‌روی خود بپردازند. همان ‌طوری‌كه گفته شد صنعت كفش برای حل مشكلات فراروی خود باید طرح راهبردی تدوین كند و در این مقطع برای تدوین چشم‌انداز، رویكرد و مطالعه موردی روی اقتصاد كفش چین هم ضروری است. آنچه بدیهی است، اینكه اقتصاد دست طی یك شب و یك سال و 10 سال به رونق اقتصادی دست نیافته است. بنا بر این مطالعه بر روی صنعت چین به صورت <مهندسی مجدد> مجدد می‌تواند فعالان صنعت كفش را در جریان تدوین طرح راهبردی این صنعت كمك كند.
منبع : خبرگزاری ایلنا