یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


انتخابات روسیه؛ انرژی و سیاست


انتخابات روسیه؛ انرژی و سیاست
پس از آن که اتحاد شوروی فروپاشید و جنگ سرد پایان یافت؛ در روابط بازیگران عمده نظام بین الملل دورانی آغاز شد که در آن سیاست های نرم (سیاست های رفاهی و اقتصادی) وجه غالب را یافت و سیاست های حاد (سیاست های امنیتی و دفاعی ) به حاشیه رانده شد.
در این دوران نوین مسائلی مانند رقابت های تسلیحاتی رنگ باخت، اما جهانی سازی شتاب گرفت و در این میان جهانی شدن در عرضه اقتصادی محورشد. سازمان تجارت جهانی و تنظیم مقررات مربوط به مبادلات جهانی به کانون تحولات جهانی بدل شد و کشورها به طور روز افزونی به عضویت این سازمان در آمدند.
در همین دوران اتحادیه اروپا گام های جدیدی به سوی همگرایی اقتصادی برداشت و اعضای جدیدی را، که شماری آز آنان به بلوک شرق تعلق داشتند، به عضویت پذیرفت. این خود بدان معنا بود که همگرایی اقتصادی در دوران پس از جنگ سرد ابعاد نوینی یافته است و تولد یورو به عنوان پول واحد اروپایی از توجه روز افزون بازیگران نظام بین الملل به سیاست های نرم حکایت داشت.
اما این تحولات اقتصادی فارغ از جهت گیری سیاسی نبود. پذیرش زود رس شماری از کشورهای بلوک شرق سابق به عضویت در اتحادیه اروپا و در همان حال دور از دسترس بودن سازمان تجارت جهانی برای روسیه از مصادیق این جهت گیری های سیاسی بودند.
واقعیت این است که با فروپاشی شوروی اصل رقابت و کشمکش از میان نرفت بلکه شکل آن تغییر یافت و به قول نظریه پردازان واقعگرا تلاش روز افزون برای دستیابی به قدرت در مناسبات بین الملل به عنوان یک هدف به قوت خود باقی ماند، هر چند که ابزار نیل به آن تغییر یافت.
در این رقابت ها اگر چه روسیه در نخستین دهه پس از فروپاشی شوروی (دهه ۹۰ ) با مشکلات اقتصادی پیوسته ای دست به گریبان بود، اما این وضعیت پس از کناره گیری بوریس یلستین در سال ۱۹۹۹ و روی کار آمدن ولادیمیر پوتین دگرگون شد.
از قضا از سال ۲۰۰۰ که پوتین رسما در انتخابات روسیه به عنوان رئیس جمهوری برگزیده شد، روند رو به رشد اقتصادی در این کشور آغاز شد و فدراسیون روسیه تحت رهبری پوتین رشد سالانه حدود ۷ درصد را در تمامی سال های پس از ۲۰۰۰ تجربه کرد.
روسیه بخشی از این روند را مدیون قیمت های بالای انرژی بود که در تمامی سال های پس از ۲۰۰۰ با اندک فراز و نشیبی ادامه یافت و در آن روسیه به عنوان بزرگ ترین تامین کننده انرژی اروپا از برگ گازپروم به خوبی بهره برد.
نگاهی به عملکرد شرکت گازپروم برای خرید اکثر سهام شرکت های گاز کشورهای اتحاد شوروی پیشین مانند ارمنستان و بلاروس، تلاش برای انحصاری کردن خطوط لوله ترانزیت گاز ترکمنستان و نفت قزاقستان، استفاده از اهرم گاز برای فشار بر اوکراین که خواستار عضویت در ناتو است، تلاش برای حضور موثر در فعالیت های پایین دستی در بازارهای گاز اروپا و در همان حال ایجاد محدودیت فزاینده برای شرکت های غربی برای مشارکت در فعالیت های بالادستی انرژی در روسیه، مذاکرات سال گذشته با الجزایر به عنوان دومین صادر کننده گاز به اروپا و نگرانی اروپا از توافق های دو کشور در زمینه تعیین قیمت های گاز صادراتی، تمایل روسیه برای هماهنگ کردن سیاست کشورهای صادر کننده گاز درقالب مجمع کشورهای صادر کننده گاز، که نشست آتی آن در روسیه برگزار خواهد شد؛ از جمله این تلاش ها است.
همین تلاش ها بود که سال گذشته سبب شد مقام های آمریکا روسیه را متهم کنند که از انرژی به عنوان ابزار نیل به اهداف سیاست خارجی سود می جوید و آن را جایگزین ایدئولوژی کرده است.
اما جدای از آن چه که غرب مدعی است، در دورانی که رقابت بلوک های قدرت جهانی از سیاست های حاد به سیاست های نرم تغییر یافته است و بازیگران عرضه قدرت جهانی با برگ اقتصاد بازی می کنند، می توان ادعا کرد که انرژی به طور فزاینده در کشاکش بازی قدرت های غربی نقش ایفا خواهد کرد.
این ویژگی منحصر به روسیه نیست زیرا از زمانی که آمریکا به عراق حمله کرده است، حتی کمتر صاحب نظر غربی می پذیرد که سرنگونی صدام برای از میان بردن سلاح های کشتار جمعی و یا مبارزه با القاعده بوده است. بی دلیل نبود که جرج بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۶ اعتراف کرد که آمریکا معتاد به نفت است. نیز در همین ارتباط بود که آلن گرینسپن، رئیس پیشین فدرال رزرو در کتابی که پس از کناره گیری از این سمت در سال گذشته به رشته تحریر در آورد، به صراحت از نیت رئیس جمهوری آمریکا برای سلطه بر منابع نفت عراق سخن گفت.
در چنین شرایطی مردم روسیه امروز (۱۳ اسفند) فردی را برای احراز پست ریاست جمهوری برگزیدند که به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت گازپروم، از دل فعالیت های انرژی بر کرسی سیاست تکیه می زند.
این انتخاب بدان معناست که انرژی و سیاست در دوران استیلای سیاست های نرم بر مناسبات بین المللی نقشی شبیه به رابطه ارتش و سیاست در دوران سیاست های حاد را ایفا خواهد کرد.
اگر چنین تصوری درست باشد از این پس در خطوط لوله گازی که قرار است روسیه و اروپا را به یگدیگر پیوند دهد در کنار گاز سیاست نیز جاری خواهد بود و این منحصر به روسیه نیست.
به یاد بیاوریم که همین چند روز پیش ترکیه به دلیل مخالفت فرانسه با عضویت این کشور در اتحادیه اروپا، با پیوستن شرکت گازدوفرانس به پروژه نابوکو مخالفت کرد.
اکنون به نظر می رسد با روی کار آمدن مدودیف در روسیه، گاز و به طور کلی انرژی در رقابت های سیاسی بازیگران غربی جایگاه جدیدی خواهد یافت. روسیه درست در روزی که مدودیف رئیس جمهور شد، استارت بازی جدید را زد: قطع ۲۵ درصد گاز صادراتی به اوکراین.
حشمت الله رضوی
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا