دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

واکاوی عملکرد دولتها در سیاست فرهنگی


واکاوی عملکرد دولتها در سیاست فرهنگی
وقتی ناهمگونی و یا درهم ریختگی فرهنگی و همچنین تعدد مراکز و متولیان فرهنگ را نظاره می‌کنیم در اولین نگاه احساس می‌شود چیزی بنام سیاست فرهنگی در کشور ما وجود ندارد. اما به واقع باید گفت بر خلاف این تصور، سیاست فرهنگی، اهداف، اصول و بایدها و نبایدهای آن تعریف، تشریح و متولیان اجرایی آن نیز مشخص گردیده است. علاوه بر آن آموزه‌های دینی برگرفته از شریعت اسلام دیدگاهها و اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی، رهنمودها، بیانات و انتظارات مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) نیز کمک شایانی به مجریان در جهت‌دهی نظارت و پیشبرد امور فرهنگی می‌نماید.
● تعریف سیاست فرهنگی
در کتاب «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» گاه به مصداق، گاه به مفهوم و گاه به حدود و ثغور و همچنین گاه به مجریان، سیاست فرهنگی را تعریف کرده است. «سیاست فرهنگی در حقیقت همان توافق رسمی و اتفاق نظر مسئولان و متصدیان امور در تشخیص، تدوین و تعیین مهمترین اصول و اولویتهای لازم الرعایه در حرکت فرهنگی است.» در فرازی دیگر می‌گوید«سیاست فرهنگی را می‌توان اصول راهنمای کارگزاران فرهنگی و مجموعه علائم و نشانه‌هایی دانست که مسیر حرکت را نشان می‌دهد.» به عبارت دیگر سیاست فرهنگی را نوعی دستورالعمل فرهنگی که روشنگر حرکت است و یا معاهده‌ای است که سلسله‌ای از اولویتها و اصول و فروع یک حرکت فرهنگی را «رسمیت» می‌دهد و همفکری و هم جهتی را با همکاری و هماهنگی توأم می‌کند تعریف می‌کنند. البته گاه آن را نیز میثاقی مُلهِم از آرمانها و اعتقادات ، ناظر بر تجربه‌ها و واقعیات، محدود به ظرفیتها و امکانات، توجه به آینده و اهداف دور و نزدیک که به هر حال در ذیل قانون اساسی قرار گرفته است می‌دانند.
از همه مهمتر اینکه سیاست فرهنگی را سیاست انقلاب اسلامی دانسته و چنین تدوین کرده‌اند که انقلاب اسلامی بدین معناست که فرهنگ اسلامی در کلیه شئون فردی و اجتماعی کشور اصل و پایه و مبنا قرار گرفته است. بنابراین نباید فراموش کرد که انقلاب اسلامی حقیقتاً انقلاب فرهنگی است و اگر نگوئیم همه اختیارات و امکانات قدر مسلم این است که می‌توانیم بگوییم بیشترین و مهمترین و عمده‌ترین تلاشها و توانمندیها باید برای تکامل و توسعه و تحرک فرهنگی در همه شئون فردی و اجتماعی به بهترین نحو صرف شود.
● مبانی سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
هنگامی که صحبت از مبانی می‌شود به این منظور می‌باشد که در ادامه بحث میزان جهت‌گیری، هدفمندی و عملکرد دولتها را بر اساس آن بتوان به محک زد و در بوته نقد و بررسی قرار داد.
اولین و زلال‌ترین سرچشمه برداشت سیاست فرهنگی جهانبینی توحیدی است که عصاره آن همان قرآن و عترت می‌باشد.
صفات شایسته‌ای چون خلیفه الهی، امانتداری، دارای اراده و اختیار و قدرت تعقل و تدبر بودن، برخورداری از فطرت الهی، همانندی و برابری انسانها در آفرینش و عدم تمایز در رنگها و نژادها توجه به سرشت مادی و معنوی، خیرخواهی، کمال‌جویی، آرمانخواهی، فضایل اخلاقی، به فعلیت رساندن استعدادها و خلاقیتها، اصالت دادن به ارزشهای معنوی و عدالتخواهی، علم آموزی، شهادت طلبی، ایثار و از خودگذشتگی، اعتدال و واقع‌بینی و … همگی جوشش از منبع فیض الهی است. لذا وقتی صحبت از سیاست فرهنگی نظامی اسلامی می‌شود یعنی صفات فوق می‌بایست در درون یک جامعه به فعلیت برسد تا آن جامعه به سعادت رهنمون شود.
دومین مبانی سیاست فرهنگی، اندیشه‌ها و دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) است.
این اندیشه به عنوان بهترین شاخص و معرف اسلام ناب محمدی(ص) و تمیز دهنده آن از انواع و اشکال مختلف اسلام نمایی در داخل و خارج کشور می‌بایست بر سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی حاکم باشد..
وقتی صحبت از اندیشه‌ها و دیدگاههای حضرت امام در عرصه‌های عرفانی،‌ فرهنگی و هنری می‌شود این مصادیق نیز چون اندیشه‌های ایشان در عرصه‌ سیاست،‌اقتصاد و اجتماع راهنما و راهگشاست و بر سیاست فرهنگی و هنری کشور پرتو افکن خواهند بود. زیرا از نظر امام(ره) «فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای یک ملت است» «خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه‌ها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید»…«راه اصلاح یک مملکت، فرهنگ آن مملکت است اصلاح باید از فرهنگ شروع شود. امیدواریم بشر به رشدی برسد که مسلسلها را به قلم تبدیل کند. آنقدری که قلم و بیان در خدمت بشر بوده است مسلسلها نبوده‌اند.»(۱)
▪ قانون اساسی به عنوان سومین مبانی سیاست فرهنگی
قانون اساسی بعنوان مظهری دیگر از بینش فرهنگ اسلامی و جلوه‌ای دیگر از افکار و اندیشه‌های الهام بخش و استحکام بخش سیاست فرهنگی است. مفاد قانون اساسی خصوصاً اصول دوم، هفتم تا سی‌ام در باب فرهنگ و لوازم اجتماعی و سیاسی آن در این زمینه راهگشاست بخصوص در موضوعاتی چون فضایل اخلاقی، کرامت انسانی، آزادی، استقلال، تجارب بشری، تتبع و ابتکار، آگاهیهای عمومی، مشارکت مردمی، امر به معروف و نهی از منکر و …
● سیاستها، تدابیر و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب
ایشان در فرازی از صحبتهای خویش با شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن برشمردن وظایف مدیریت فرهنگی کشور، مهمترین تکالیف آنها را مهندسی کشور دانسته و نقطه اصلی وظایف همه متولیان را مشخص کردن زوایا و نحوه تحقق بخشیدن فرهنگ ملی و فرهنگ عمومی می‌دانند و از فرهنگ به عنوان ثقل اکبر یاد می‌نمایند. ایشان ضرورت کار متولیان فرهنگی را اینگونه بیان می‌دارد مجموعه‌ای لازم است که این «حرکت عظیم درون‌زا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود می‌آید، چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقصش چیست و چگونه باید رفع شود، کندی‌ها و معارضاتش کجاست؟ اینها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد، نمی‌گویم به طور کامل کنترل کند چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است نه جایز اصلاً رشد فرهنگی به ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده‌هاست، در این تردیدی نیست منتها هوای کار را باید داشت»(۲)
از دیگر سیاستهای مقام معظم رهبری پرهیز از نگاه افراطی به مقوله فرهنگ است و تأکید دارند بر نگاه معقول اسلامی بر طبق ضوابطی که معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان می‌دهد. معظم‌له در تشریح دو نگاه افراطی در برخورد با مقوله فرهنگ می‌فرمایند: یکی از این طرف که ما مقوله فرهنگی را مقوله‌ای غیر قابل اراده و غیر قابل مدیریت بدانیم، مقوله‌ای رها و خودرو که نباید سر به سرش گذاشت و وارد آن شد و با این منطق که با فرهنگ مردم نمی‌شود کاری کرد، نمی‌شود الگوهای فرهنگی را به مردم داد، نمی‌شود مردم را در زمینه‌ی مسایل فرهنگی پیش برد، مقوله فرهنگ عمومی مردم و رشد فرهنگی آنها را رها کرد، که متأسفانه این تفکر در جاهایی هست و عده‌ای طرفدار رها کردن و بی‌اعتنایی و بی‌نظارتی در امر فرهنگ هستند، این تفکر، تفکر درستی نیست و افراطی است. در مقابل آن، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که آن سختگیری خشن و نظارت کنترل‌آمیز بسیار دقیق چه در زمینه فرهنگ عمومی چه حتی در زمینه مسایل و اخلاق شخصی قالب گیری کردن و قالبها را تحمیل کردن است. این تفکر هم به همان اندازه غلطی است. نه می‌شود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هر چه پیش آمد، پیش بیاید، نه می‌شود آن طور سختگیریهای غلط را که نه ممکن است و نه مفید الگو قرار داد»(۳)
شورای عالی انقلاب فرهنگی به تعبیر رهبر معظم انقلاب به عنوان قرارگاه اصلی مرکز مهندسی فرهنگی کشور اهداف کلی فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی و همچنین اهداف سیاست فرهنگی، اصول سیاست فرهنگی، منبهات در سیاست فرهنگی و اولویتهای سیاستهای فرهنگی را در مصوبه‌ای مشخص و تدوین و در اختیار متولیان و مجریان قرار داده است. که صرفاً به برخی از اهداف سیاست فرهنگی اشاره می‌گردد:
۱) تعیین و تدوین اصول راهنما و اولویتهای لازم الرعایه در حرکت فرهنگی کشور و رسمیت بخشیدن به آن، با الهام از آرمانها و اعتقادات، با توجه به ظرفیتها و واقعیات و با بهره‌گیری از تجربیات داخلی و جهانی و امکانات و ابزارهای مختلف و مناسب.
۲) ایجاد وحدت رویه و هماهنگی فرهنگی در میان دستگاههای مختلف نظام جمهوری اسلامی و بسیج امکانات، تلاشها و برنامه‌ریزی فرهنگی در پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه و هدایت تلاشها و نیازهای موجود.
۳) تکیه و تأکید بر آرمانها و ارزشهای معنوی و فرهنگ اسلامی و حفظ و ترویج فرهنگ بسیجی و تقویت روحیه ایثار و فداکاری در راه ارزشهای مقدس اسلامی با توجه به لزوم درک مقتضیات و تحولات زمان و همچنین تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و مهیا شدن برای مواجهه صحیح و همه جانبه با ضرورتها و تحولات.
۴) تمهید و تدارک لازم در جهت همسویی و عدم مغایرت طرحها و برنامه‌های اقتصادی، اجتماعی و غیرفرهنگی اما دارای نتایج فرهنگی، با سیاست فرهنگی کشور.
۵) تسهیل و تقویت امور برنامه‌ریزی، نظارت و ارزیابی فرهنگی در عین حمایت از تعدد، تنوع و آزادی فعالیتهای فرهنگی مردمی، مبادله و مرابطه فرهنگی میان بخشهای دولتی و غیردولتی در جهت افزایش تحرک، جهاد و اجتهاد فرهنگی، ارتقاء، دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه، تتبع، تحقیق و ابتکار.
اکنون که تعریف سیاست فرهنگی،‌ مبانی و اهداف آن مشخص گردید می‌بایست به واکاوی عملکرد دولتهای گذشته و حال به میزان جهت‌گیری، دور یا نزدیکی به مبانی و اهداف سیاست فرهنگی پرداخت.
الف) دهه اول انقلاب: تأثیرپذیری فرهنگ عمومی از فضای انقلاب و دفاع مقدس
اگر چه در این زمان سیاست مدون فرهنگی به معنای واقعی وجود ندارد و برخی این دوره را متهم به فضای بسته می‌کنند اما به جرأت می‌توان این دهه را دوران بازیابی هویت دینی و فرهنگی دانست. در این دوره اندیشه‌های فرهنگی حضرت امام خمینی(ره) ارزش آفرینی دوران دفاع مقدس الهام گیری از فرهنگ عاشورا ایفاء نقش مؤثر و پویا توسط روحانیت فضایی را حاکم کرده بود که رذیلتهای اخلاقی جایگاهی برای عرض اندام در مقابل فضیلتها نداشتند و چه بسا از این زاویه برخی آن را فضای بسته بنامند وقتی به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در باب اهداف و اصول فرهنگی توجه می‌شود کاملاً روشن است که فضاسازی یا فرهنگ سازی دهه اول بر جهت‌گیری این شورا مؤثر بوده است. لازم به ذکر است گفتمان این برهه از زمان منبعث از همین فضا بود.
ب) دوره دوم: تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی
در نیمه اول عمر دوران سازندگی شاهد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» هستیم و فضای کشور هنوز متأثر از فضای فرهنگی دهه اول انقلاب می‌باشد. اما در نیمه دوم تحت عنوان فضای باز فرهنگی دیدگاهی حاکم می‌شود که خود را مکلف به شکستن فضای بسته گذشته و خلق هنجارها و ارزشهای جدید می‌داند این سیاست در قالب سیاست تساهل و تسامح توجیه می‌شود این دیدگاه را باید در سیاست فرهنگی کارگزاران سازندگی جستجو کرد.
● دیدگاه فرهنگی کارگزاران سازندگی
این گروه ویژگی اصلی دیدگاههای فرهنگی خود را اعتقاد به باز بودن محیط فرهنگی و ضرورت تبادل فرهنگی می‌دانند و سیاستهای فرهنگی خود را در محورهای زیر دسته بندی می‌نمایند.
۱) اعمال سیاست نظارت بعد از انتشار بر محصولات فرهنگی
کارگزاران سازندگی با نظارت دولت بر محصولات فرهنگی(تولید فیلم، کتاب، روزنامه و نشریات) قبل از انتشار آنها مخالف و آن را مانعی در راه فعالیتهای فرهنگی می‌داند و از سیاست نظارت بعد از انتشار محصولات فرهنگی حمایت می‌کند. این گروه برای دولت در امور فرهنگی «نقش هدایت و برنامه‌ریزی را به جای صدور مجوز» قایل است.(۴) آنها در ارتباط با فعالیت فرهنگی معتقدند که سیاست «هیچ پیام شایسته‌ای نباید از انتقال محروم گردد» می‌بایست مبنای سیاستگذاری قرار گیرد این گروه این سیاست را در مقابل سیاست» هیچ پیام ناشایستی نباید انتقال یابد» مطرح می‌کنند. توجیه کارگزاران در مورد اعمال سیاست نوع دوم، کاهش محصولات فرهنگی، طولانی شدن فرآیند ممیزی، سطحی‌نگری و صورت گرایی است.
و در مورد سیاست نوع اول معتقدند فضای بازتر فرهنگی، افزایش تولیدات، کاهش نقش ممیزی دولت در عرصه فرهنگ، گسترش تنوع و گاه چند گانگی فرهنگی از نتایج آن می‌باشد نشریه بهمن می‌نویسد اولاً همه کشورها به ناگزیر به سوی جامعه گسترده اطلاعات پیش می‌روند که دادوستد آزاد و گسترده اطلاعات با استفاده از تمام رسانه‌ها از مشخصه‌های آنهاست در حالیکه دیر یا زود جامعه ما در معرض پیامهایی قرار خواهد گرفت که احتمالاً از نظر محتوی با ارزشهای مورد قبول ما همخوانی نخواهد داشت. توجیه دیگر این دیدگاه این است که تنوع سلایق و خواسته‌ها و محدودیت در داخل لاجرم نگاهها و نیازها را به سمت خارج از کشور سوق می‌دهد و دلیل دیگر این دیدگاه توجه‌دادن به قانون‌اساسی است که اصل را بر برائت می‌گذارد.(۵)
۲) افزایش تولید و تنوع فرهنگی
گروه کارگزاران در هنگام ورود به صحنه انتخابات دوره پنجم مجلس شورای اسلامی در نشریه بهمن در یادداشتی مبنی بر حمایت از کارگزاران شاخصه این گروه را افزایش تولید و تنوع فرهنگی در عین حفظ هویت ایرانی و اسلامی ذکر می‌کند
۳) اعتقاد به تبادل فرهنگی
این گروه بر تبادل فرهنگی و استفاده از جنبه‌های مثبت فرهنگهای دیگر تأکید می‌کند عطاء‌ا… مهاجرانی از اعضای تشکیل دهنده کارگزاران معتقد است‌ «فرهنگ نمی‌تواند متکی بر هتک حرمت و طرد شکل بگیرد این گروه ضمن مبحث تهاجم فرهنگی که آن را تبادل فرهنگی می‌داند معتقد است باید سیاست «ایمن سازی مردم» را به جای «سیاست منع و تنبیه» به کار گرفت. مهاجرانی معتقد است در شرایط امروز جهان «امکان کشیدن دیوار در برابر موج اندیشه و صدا و تصویر وجود ندارد» بنابراین برای مقابله با تهاجم فرهنگی «تحکیم مبانی انقلاب با تحکیم مبانی دینی- فرهنگی» مردم را پیشنهاد می‌کند.(۶)
۴) گسترش نهادهای فرهنگی نوین
این گروه در مقابل دیدگاهی که معتقد به فعالیتهای فرهنگی در چارچوب مساجد و تحت کنترل روحانیت قرار دارد به گسترش فعالیتهای فرهنگی در حوزه‌های مختلف از جمله در قالب نهادهای نوین چون فرهنگسراها معتقد است.(۷)
آنچه بیان شد در واقع نقطه آغازین دیدگاههای کارگزاران سازندگی در خصوص سیاست فرهنگی بود یعنی زمانی که هنوز سیاستهای اعلامی برای جامعه مکشوف نشده و صرفاً بخشهایی از خواص جامعه متوجه آن هستند ضمن اینکه افرادی چون مهاجرانی در رأس وزارتخانه ارشاد قرار نگرفته است و صرفاً در بخشهایی از شهرداری تهران این سیاستها به محک زده می‌شود. با این همه باید گفت در دوران وزارت مهاجرانی، فاصله فراوانی میان نسبت عملکرد ایشان با سیاستهای کلان نظام، دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب و اکثریت مردم متدین به وجود آمد. ناهنجاریهای فراوان نیز بروز کرد و اعتراض‌های فراوانی از سوی مراجع عظام تقلید صورت گرفت که در نهایت منجر به استیضاح ایشان از سوی مجلس پنجم و در نهایت با رأی بسیار کمی ابقاء ولی در مورخه ۱۴/۱/۷۴ استعفا نمود. اما به طور کلی مؤلفه‌های اصلی استراتژی فرهنگی کارگزاران در موارد ذیل خلاصه می‌شود:
۱-استقبال از مدرنیسم ۲- عدم حساسیت نسبت به کمرنگ شدن نسبت‌ها و مظاهر اجتماعی، دینی در جامعه ۳- کاهش تدریجی نقش دین در جامعه(نه ضد دین یا غیر دینی کردن) و به تعبیری عرفی کردن امور دین ۴- ایجاد فرهنگی لیبرالیستی با مناسبات مبتنی بر تساهل و تسامح
نتیجه اینکه تفکر و رفتار حاکم بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران مهاجرانی به صورت بی‌سابقه‌ای موجب شبهه‌افکنی، تحریف‌ها و تهاجمات نسبت به مقدسات، اعتقادات و ارزشهای اصیل اسلامی، انقلاب، امام(ره) دفاع مقدس، قانون اساسی و دین گردید. همگرایی دگراندیشان و مخالفان داخلی و خارجی بر ضد مقدسات از نتایج بارز سیاستهای مبتنی بر این تفکر می‌باشد که تهاجم فرهنگی را تبادل فرهنگی توجیه می‌کنند.(۸)
ج) دوره سوم: استحاله فرهنگی
برخی دوره حاکمیت کارگزاران را دوره‌گذار نیز در عرصه فرهنگ می‌دانند اگر شروع دوره سوم را سال ۷۶ بدانیم بدلیل همگرایی بین کارگزاران و طیفهای مختلف جریان دوم خرداد ضمن برشمردن نحوه عملکرد دولت هفتم و هشتم سهم عمده کارگزاران که معتقد به باز کردن فضا برای گفتمان بعدی بوده و خود را موجد و خالق این جریان می‌دانند در نظر داشته‌ باشیم.
باید گفت سیاست فرهنگی کارگزاران سازندگی در دوره دوم خرداد نه تنها تغییر و یا سکونی در آن ایجاد نشد بلکه با شتاب بیشتر ادامه یافت و دیدگاههای حزب مشارکت و دیگر گروهها نیز مزید بر علت شد.
یکی از اهداف مهم استراتژیک و حیاتی طیف جدید تثبیت دستاوردهای گذشته و خلق دستاوردهای جدید توسط مجلس ششم بود یعنی تلاش وافر بر قانونمند کردن دیدگاهها و سیاستهای فرهنگی و ظرفیت سازی برای حرکتهای پیش رو و آتی.
● دیدگاههای فرهنگی حزب مشارکت
این حزب بنا به اعلام رسمی موضع خود در بولتن تبلیغاتی در آستانه مجلس ششم اظهار می‌کند که نقش و جایگاه فرهنگ در فرآیند توسعه همه جانبه حائز اهمیت و اولویت ویژه‌ای است که می‌بایست در نظام قانونگذاری کشور مورد توجه قرار گیرد از جمله به عواملی چون مشخص نبودن مفهوم فرهنگ و اصول و خط مشی فرهنگی، روشن نبودن سهم و نقش دستگاههای تأثیرگذار، تلقی‌های متناقض از وظیفه دولت، گسست سیاستها و برنامه‌های فرهنگی سلیقه‌ای بودن مدیریت و سیاستگذاری و … اشاره دارد. ضمن اینکه تلاش دارد تا مطبوعات را به عنوان چشمان ناظر ملت بر عملکرد ارکان نظام؟! و دریچه ارتباط مردم با مسئولان و ابزار استقرار جامعه مدنی معرفی نماید از دیگر خواسته‌های این حزب بر اساس برداشت از اصل ۱۷۵ و ۴۴ قانون اساسی تأسیس شبکه رادیو و تلویزیون خصوصی است این حزب در سیاستهای فرهنگی خود آموزش و پروش را نیز از جمله معیوب‌ترین دستگاه فرهنگی دانسته و مجلس ششم را در مقابل معضلات و مشکلات موجود مسئول می‌داند.
از جمله سیاستهای فرهنگی که این حزب در دستور کار برای قانونگذاری در مجلس ششم ارائه داد عبارتند از:
۱) اصلاح قانون مطبوعات در جهت حمایت از آزادی بیان و مطبوعات مستقل و حمایت از روزنامه‌نگاری به عنوان یک حرفه.
۲) قانونی و کارآمد کردن نظامهای نظارتی در عرصه فرهنگ با مشارکت مردم.
۳) طراحی و تصویب قوانین مرتبط با محصولات فرهنگی، هنری، سینما و کتاب در جهت حمایت از تولید کنندگان.
۴) لغو ممیزی در عرصه مطبوعاتی، فرهنگی، هنری و علمی.
۵) حمایت همه جانبه از حقوق و منزلت نویسندگان، محققان، استادان و… ممانعت از نقض حریم اندیشه و علم.
۶) اصلاح ساختار اقتصادی فرهنگ و جلوگیری از پیدایش و رشد انحصارهای مالی در عرصه فرهنگ و ترغیب بخش تعاونی و خصوصی در فعالیتهای هنری(۹) و موارد دیگر.
در یک نگاه اگر بخواهیم عملکرد سیاست فرهنگی دولت اصلاحات(دوم خرداد) را بررسی نمائیم باید به چند محور مهم بسنده کنیم:
۱) در حالی که «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» توسط عالیترین نهاد فرهنگی یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده و در اختیار متولیان و مجریان فرهنگی می‌باشد این گروه صریحاً اعلام می‌دارند که هیچ اصول و خط مشی فرهنگی مشخصی نیست» لذا معلوم می‌شود اصول مورد نظر آنها متفاوت از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئولین نظام می‌باشد. بر این اساس تلاش دارند مکنونات قلبی خود را در مجلس ششم که اکثریت را از نظر خط فکری و سیاسی به همراه دارند به تصویب برسانند.
۲) جهت‌گیری و اقدامات فرهنگی در بخشهایی از دولت در این زمان منطبق با همگرایی در بیرون از مرزهاست.
به عنوان مثال برخی به صراحت اعلام کردند برای براندازی نظام جمهوری اسلامی باید محافل و فعالیتهای فرهنگی را تقویت و سازماندهی کرد هر کس می‌تواند امتیاز نشریه بگیرد و از این تریبون به مبارزه برخیزد»(۱۰)
گروه سیک در مصاحبه‌ای پس از سفر به ایران: «من در ایران روشنفکرانی را دیدم که اشاره‌های ما را دنبال می‌کنند آنها ششلولی‌های بالا برده‌اند تا هر کس و هر چه با آمریکا ناسازگار است را هدف قرار دهند.»(۱۱)
شجاع‌الدین صفا نویسنده ضدانقلاب در خارج از کشور می‌گوید: «ما با جمهوری اسلامی مبارزه سیاسی نخواهیم کرد بلکه کار ما صرفاً فرهنگی است و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود»(۱۲) اکبر گنجی نیز در مصاحبه با اشپیگل آلمان«دین یک قسمت از فرهنگ است حرکت اصلاح‌طلبان ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید»(۱۳) جیمز لادن خبرنگار رادیوملی آمریکا» مردم همواره برای آزادی بیشتر فشار را آورده‌اند و در زمان خاتمی فشار بیشتر شده است اکنون انواعی از موسیقی که قبلاً با مخالفت شدید روبرو بود عمومیت یافته و آنها به تدریج حجاب را تعدیل می‌کنند. کت‌های آنان کوتاه‌تر و کوتاه‌تر می‌شود. مطبوعات تحت ریاست جمهوری خاتمی آزادتر شده‌اند و روی هم رفته مردم مرتب حصارهای خود را عقب می‌زنند.(۱۴)
۳) در این نوشتار قصد بر بازخوانی این پرونده نیست لذا به مورد بعدی یعنی مبحث تحقیق و تفحص مجلس هفتم از وزارت ارشاد دولت هفتم و هشتم می‌پردازیم.(۱۵) این گزارش می‌تواند از عملکرد فرهنگی دولت اصلاحات را ترسیم نماید.
▪ بخشی از تولیدات و محصولات فرهنگی بدلیل فقدان سیاست اجرایی و همچنین بدلیل فقدان نظارت در راستای سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده است و پیامدهای سوئی داشته است.
▪ در ممیزی کتاب، کوتاهی صورت گرفته و از مقررات تخلف شده است.
▪ در سالهای اخیر به دلیل حاکمیت نگاه تساهل و تسامح فرهنگی، بر آثار هنری و فرهنگی، کنترل و نظارت لازم صورت نگرفته است و آثاری منتشر شده که با ارزشها مطابقت ندارد.
▪ اشاعه رفتارهای غیراخلاقی، ترویج روابط نامشروع قبل از ازدواج و به مسخره گرفتن سنتهای دینی و اشاعه تفکر سکولاریستی از جمله تخلفات حوزه نشر کتاب در دوران گذشته وزارت ارشاد است.
▪ بر عرضه کتاب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب، نظارتی صورت نگرفته است. عرضه کتب و نشریات خارجی ممنوعه و مبتذل، عرضه آثاری که به معرفی چهره هنرمندان فاسد می‌پردازد، عرضه کتابهای توصیف کننده مسایل جنسی، عرضه کتابهایی که مبلغ فرقه‌های ضاله بودند و عرضه آثاری علیه دین اسلام از جمله تخلفات این حوزه است.
▪ در خرید کاغذ توسط معاونت مطبوعاتی کمترین مطالعه و بررسی فنی صورت نگرفته است. ابهام در قراردادها به گونه‌ای است که موجب حیف و میل بیت‌المال شده است، همچنین عدم تخصیص یارانه کاغذ در جای خود از دیگر تخلفات است.
▪ در مورد عرصه سینما از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ بررسی انجام گرفته در خصوص تولیدات سینمایی نشان می‌دهد که این آثار انطباقی با سیاستهای هنری جمهوری اسلامی ایران و همچنین معیارهای ملی و اسلامی ندارد.
گسترش فرهنگ لومپنیزم، دین‌زدایی، زیر سؤال بردن نهادهای انقلاب اسلامی، معرفی غرب بعنوان کعبه آمال، خوانندگی و رقص زنان، پخش موسیقی غیرمجاز، توجیه خیانت زنان و مردان به یکدیگر، به چالش کشیدن ارتش و سپاه به عنوان نهادهای کهنه‌گرا، غیرت‌زدایی و زیر سؤال بردن دفاع مقدس به عنوان محتوای فیلمهای این دوران مطرح شده است. تغییر آئین‌نامه مربوط به تولیدات سینمایی در این دوران موجب حاکمیت فرهنگ تساهل و تسامح شده است. همچنین ابهام در مورد خصوصی سازی بنیاد فارابی و سوء استفاده مالی دلاک وجود دارد. سوء استفاده از بیت‌المال در حوزه هنر، ابتذال کلامی، پوچ‌گرایی، اهانت به ارزشهای دفاع مقدس، ترویج اندیشه‌های فیمنیستی و تضعیف باورهای دینی مردم از دیگر تخلفات این حوزه می‌باشد.
▪ عدم نظارت بر حوزه موسیقی، پخش نوارها و سی‌دی‌های غیرمجاز و همچنین اشاعه موسیقی مبتذل غربی.
▪ در حوزه هنرهای تجسمی به کارگیری نیروهای غیرمجاز و فاقد صلاحیت و مخدوش بودن اسناد مالی.
▪ خبرگزاری جمهوری اسلامی به عنوان منابع نقل خبر، میزان اعتبار خبر و تحلیل اخبار داخلی عملکرد قابل قبولی نداشته و به جای پیگیری سیاستهای نظام و مقام معظم رهبری گرفتار مسایل جناحی شده است. وجود تخلفات مالی و اداری، تبعیض در اعزام کارشناسان و خبرنگاران به خارج از کشور و برداشتهای غیرمجاز و تخلف در جابجایی و انتقال از جمله تخلفات ایرنا می‌باشد.
▪ عدم توانایی وزارت ارشاد در عملیاتی کردن برنامه سوم توسعه.
▪ تخلفات وسیع و گسترده مؤسسه نشرآوران و دریافتهای میلیاردی بر خلاف قانون، اقدام به بستن قراردادهای صوری.
▪ در حوزه مطبوعات ترویج فرهنگ غربگرایی، تضعیف نظام، ترویج سکولاریسم، تضعیف ولایت فقیه، تضعیف قوای سه گانه و تضعیف روحانیت از جمله نکات منفی عملکرد مطبوعات بوده است.
▪ ابهام در عملکرد سازمان حج و زیارت از دیگر مسایل مورد بررسی هیأت مذکور بوده است.
د) عملکرد فرهنگی دولت نهم
متولیان امور فرهنگی در دولت نهم بر خلاف مجریان گذشته نمی‌توانند صحبت از نبود سیاست فرهنگی داشته باشند زیرا سیاست فرهنگی و مبانی و انتظارات رهبری و جامعه همه خط مشی و جهت‌گیری را مشخص کرده بود بنابراین انحراف و عدول از این سیاستها موجب به انحراف رفتن دولتهای گذشته شده است. برخی انتظاراتشان از دولت نهم سیاست برخورد و حذف و به تعبیر مقام معظم رهبری قالب گیری و محصور ساختن است درحالیکه این دیدگاه نیز طبق بیانات رهبر معظم انقلاب یک نوع افراط دیگر است.
از سوی دیگر بدلیل بازدهی دیرهنگام سیاستهای فرهنگی مجریان امور فرهنگی در مدت یکسال و نیم گذشته کارنامه قابل قبولی ارائه نداده‌اند گزارش وزیر ارشاد در همایش سیاسی سراسری هادیان(آبانماه ۱۳۸۵) حاکی از اعمال سیاست ممیزی در بخش نشر از جمله کتاب می‌باشد. ایشان با ابراز رضایت در این بخش معتقدند تا راه رسیدن به نقطه مطلوب بخصوص در بخشهای دیگر فاصله زیادی داریم. به نظر می‌رسد انتظارات به حق اصولگرایان اعم از مردم و مسئولین بیش از میزان سرعت حرکت متولیان امور فرهنگی باشد. زیرا هم عقب ماندگی وضعیت گذشته بدلیل سیاست تساهل و تسامح دو دولت گذشته را شاهد هستیم و هم طراحی توطئه‌های عمیق دشمنان نظام بویژه در مبحث ناتوی فرهنگی. بنابراین متولیان امور فرهنگی بویژه وزارت ارشاد باید به این سؤال اساسی پاسخ بدهند که در جهت تغییر وضعیت گذشته و طراحی سیاستهای فرهنگی آتی چه مکانیزمهایی را به کار گرفته و می‌گیرند.
▪ چه باید کرد
اکنون که نظام جمهوری اسلامی در آستانه بیست و هشتمین سال آغازین خود قرار می‌گیرد به جاست با درس گرفتن از عملکرد گذشته متولیان فرهنگی ضمن زنده نگهداشتن فضای نقد، اقدامات آتی را بر اساس مبانی نظری و تئوریک سیاست فرهنگی و همچنین سیاستهای اعلامی از سوی مقام معظم رهبری تنظیم و به اجرا درآوریم.
۱) رفتار حکومت در مقوله فرهنگ باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد.
۲) توجه به مسئولیت سنگین شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص سیاستگذاری(فرهنگ ثقل اکبر است)(۱۶)
۳) وظیفه حکومت عبارتست از نظارت هوشمندانه، متفکرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروی نیروها، هدایت جامعه به سمت درست، کمک به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه دقت در برنامه‌ریزی و شناخت درست واقعیات.(۱۷)
۴) حکومت موظف به رشد فضیلتها و پیشرفت در زمینه معنویات است.(۱۸)
۵) تأکید بر متولیان امور فرهنگی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه اصلی مهندسی فرهنگ عمومی از ویژگیهای این مجموعه پویایی، نشاط به نوآوری است.(۱۹)
۶) اصلاح جهت‌گیری‌های غلط با مهندسی فرهنگی کشور.
۷) استفاده از تمام ظرفیتها از جمله مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت. دانشگاهها و حوزه‌های علمیه و … بعد از طراحی سیاستهای فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه مقدم فرماندهی.(۲۰)
۸) پرهیز از افراطی‌گری در حوزه فرهنگ نه به معنای رها کردن و بی‌اعتنایی و بی‌نظارتی و نه به معنای قالب‌گیری و قالبها را تحمیل کردن.(۲۱)
بنابراین آنچه مطلوب به نظر می‌رسد رصد فرهنگی سپس مهندسی فرهنگی و در نهایت اجرای مبتنی بر اعتدال نیاز امروز و آینده عرصه فرهنگ می‌باشد.
مهدی بهشتی‌نژاد
۱ – اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول زمستان ۱۳۷۱، ص ۱۰
۲ – مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۸۳ دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی، خبرگزاری فارس.
۳ – مقام معظم رهبری، ۲۳/۱۰/۱۳۸۲
۴ – نشریه بهمن،‌ شماره ۱، ۱۶/۱۰/۷۴، ص ۳.
۵ – جناحهای سیاسی در ایران امروز، حجت مرتجی، ص ۱۹۸
۶ – همان، شماره ۱۷، ۸/۲/۷۵، ص ۲
۷ – جناحهای سیاسی در ایران امروز، چاپ چهارم، حجت مرتجی، ص ۲۰۰.
۸ – رجوع شود به کتابهایی چون: استحاله فرهنگی، معاونت سیاسی نیروی مقاومت بسیج، همچنین تهدیدات فرهنگی و راهبردهای مقابله با آن، آموزشهای عقیدتی سیاسی قرارگاه ثارا…، نفوذ و استحاله نوشته معاونت سیاسی قرارگاه ثارا… و کتاب تهاجم شیطانی نوشته م. سلحشور از روابط عمومی سپاه استان تهران و کتابچه کوتاه و گویا تهیه شده ستاد علمی فرهنگی ولایت
۹ – اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، مهندس عباس شادلو، ص ۱۵۳-۱۵۰
۱۰ – تهاجم شیطانی، م. شلحشور، ص ۵۷
۱۱ – همان، ص ۵۷
۱۲ – همان،‌ ص ۵۶
۱۳ – همان، ص ۵۷
۱۴ – همان، ص ۵۸
۱۵ – WWW. Irna. Com..۱۵/۶/۸۵
۱۶ – مقام معظم رهبری، ۱۳/۱۰/۸۴
۱۷ – مقام معظم رهبری ۲۳/۱۰/۸۲
۱۸ - همان
۱۹ – مقام معظم رهبری ۱۳/۱۰/۸۴
۲۰ - همان
۲۱ – همان، ۲۳/۱۰/۸۲
منبع : سایت بصیرت