جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا


شکوفه‌های‌ پژمرده‌ شب‌ های‌ نارنجستان‌


شکوفه‌های‌ پژمرده‌ شب‌ های‌ نارنجستان‌
در بهار ۱۹۱۷ گریفیث‌ از جانب‌ دولت‌ انگلستان‌ دعوت‌ شد تا به‌ اروپا رفته‌ و فیلمی‌ بسازد. او این‌ پیشنهاد را پذیرفت‌ و پس‌ از مسافرتی‌ به‌ جبهه‌های‌ جنگ‌ كار روی‌ فیلم‌ «قلبهای‌ دنیا» را آغاز كرد. بخشی‌ از این‌ فیلم‌ در فرانسه‌ و بخشی‌ دیگر دور و بر یك‌ روستای‌ انگلیسی‌ فیلمبرداری‌ شدند. «قلبهای‌ دنیا» را باید به‌ عنوان‌ یك‌ فیلم‌ تبلیغاتی‌ نگریست‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ موفق‌ هم‌ بود، اما در مجموع‌ فیلم‌ راضی‌كننده‌یی‌ نیست‌.
این‌ فیلم‌ تماشاگرانی‌ كه‌ با شور و اشتیاق‌ منتظر دیدن‌ یك‌ فیلم‌ گریفیث‌ هستند را ناامید می‌كند. فیلم‌ در تشریح‌ گرفتاری‌های‌ زنان‌ و بچه‌های‌ فرانسوی‌ كه‌ پشت‌ جبهه‌ زندگی‌ می‌كنند بسیار پراحساس‌ و ملودراماتیك‌ از كار درآمده‌ است‌، اما سربازان‌ آلمانی‌ به‌ نحو اغراق‌آمیزی‌ «ترسناك‌» هستند و جنگ‌ نیز شاید از روی‌ الزام‌، بیش‌ از حد سطحی‌ مطرح‌ شده‌ است‌. با این‌ همه‌ این‌ فیلم‌ برای‌ «لیلیان‌ گیش‌» قهرمان‌ زن‌ در بدو فیلم‌، یك‌ موفقیت‌ شخصی‌ به‌ حساب‌ می‌آمد كما اینكه‌ برای‌ «دروتی‌»، خواهر «لیلیان‌» كه‌ نقشی‌ كمدی‌ را بازی‌ می‌كرد و «اریك‌ فن‌ اشتورهایم‌» ایفاگر نقش‌ نازی‌ ، موفقیت‌ تازه‌یی‌ بود. هركسی‌ كه‌ فیلم‌ را دیده‌ باشد نمی‌تواند صحنه‌هایی‌ كه‌ قهرمان‌ زن‌ فیلم‌ سرگردان‌ در چشم‌اندازهای‌ وسیع‌، با لباس‌ عروسی‌اش‌ در دست‌ این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌ می‌رود، یا نجات‌ در آخرین‌ لحظه‌ هنگامی‌ كه‌ دختر درون‌ اتاقك‌ زیر شیروانی‌ پنهان‌ شده‌ و سربازان‌ با قنداق‌ تفنگ‌ پی‌درپی‌ به‌ در می‌زنند را فراموش‌ كند.
● شكوفه‌های‌ پژمرده‌
گریفیث‌ بعد از اتمام‌ فیلم‌ «قلبهای‌ دنیا» به‌ مدت‌ دو سال‌ از هالیوود دور بود. فیلم‌ مهم‌ بعدی‌ او كار متفاوتی‌ بود. او این‌ بار به‌ ساختن‌ فیلمی‌ براساس‌ داستان‌ كوتاه‌ توماس‌ بورك‌ به‌ نام‌ «مرد چینی‌ و بچه‌» كه‌ از مجموعه‌ داستانی‌ «شبهای‌ نارنجستان‌» برگرفته‌ بود پرداخت‌. این‌ فیلم‌ هم‌ همچون‌ بهترین‌ و بیشترین‌ فیلم‌های‌ او حاوی‌ پیامی‌ بود. فیلم‌ قبلی‌ او درباره‌ جنگ‌ بود. اما این‌ فیلم‌ او داستان‌ زیبا و جذابی‌ در مخالفت‌ بدون‌ خشونت‌ با مقیاسی‌ بین‌المللی‌ بود. «لیلیان‌ گیش‌» بخوبی‌ نقش‌ یك‌ دختر سرراهی‌ را در پایتخت‌ یك‌ كشور اروپایی‌ لندن‌ درآورده‌ بود و «ریچارد بارتلمس‌» نیز در نقش‌ پسرك‌ چینی‌ خوش‌ درخشید. كار برخلاف‌ همیشه‌ بسیار آرام‌ پیش‌ می‌رفت‌ و پس‌ از دوره‌ معمول‌ تمرین‌ كار فیلم‌ در هجده‌ روز به‌ اتمام‌ رسید.
وقتی‌ «شكوفه‌های‌ پژمرده‌» به‌ نمایش‌ درآمد همه‌ از تماشای‌ بصیرتی‌ كه‌ در فیلم‌ به‌ كار گرفته‌ شده‌ بود حیرت‌ كردند. منتقدان‌ آن‌ را «حیرت‌انگیز در سادگی‌» خواندند و عجولانه‌ فیلمبرداری‌ آن‌ را، نه‌ بر حسب‌ تصادف‌، مبهم‌ و سایه‌دار نامیدند. بازی‌های‌ این‌ فیلم‌، آن‌ هم‌ ظرف‌ ۹ روز كار، حیرت‌انگیز بودند. همه‌ درباره‌ لبخند «لیلیان‌» حركات‌ «لیلیان‌» كه‌ به‌ حركات‌ یك‌ حیوان‌ زخم‌ خورده‌ در بند می‌ماند و بازیگری‌ «بارتلمس‌» صحبت‌ می‌كردند.
كمتر فیلمی‌ توانسته‌ به‌ آن‌ اندازه‌ محبوبیت‌ و مقبولیت‌ عامه‌ كسب‌ كند. تا ۱۹۱۹ سینما بسرعت‌ یاد می‌گرفت‌ كه‌ چگونه‌ به‌ آزادی‌ با افكار و احساسات‌ به‌ مثابه‌ اعمال‌ كار كند و این‌ فیلم‌ «شكوفه‌های‌ پژمرده‌»، علی‌رغم‌ شكل‌ تقریبا تئاتری‌ خود، با كاستن‌ تدریجی‌ از عوامل‌ دراماتیك‌ و تشدید احساسات‌ صمیمانه‌ نقش‌ مهمی‌ در همین‌ زمینه‌ ایفا كرد. شاید گریفیث‌ در ساختن‌ این‌ فیلم‌ تحت‌ تاثیر سینمای‌ غم‌انگیز دانماركی‌ آن‌ ایام‌ كه‌ بیشتر تاكید خود را روی‌ فضا و عكس‌العمل‌های‌ اخلاقی‌ و روانی‌ گذاشته‌ بودند قرار داشت‌. هرچند كه‌ او و «اینس‌» از فیلمسازان‌ اهل‌ اسكاندیناوی‌ آموخته‌ بودند تا از نماهای‌ چهره‌ یا سایه‌ به‌ جای‌ بازیگری‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌یی‌ برای‌ تشریح‌ بهتر شخصیت‌ها استفاده‌ كنند.
«شكوفه‌های‌ پژمرده‌» در توسعه‌ سینمای‌ امریكا نقش‌ ممتازی‌ داشت‌. این‌ فیلم‌ به‌ عنوان‌ یك‌ كار استودیویی‌ شیوه‌هایی‌ تازه‌ نورپردازی‌ و فیلمبرداری‌ را، زمانی‌ كه‌ كاملا این‌ روش‌ دیگر طرفداری‌ نداشت‌، عرضه‌ كرد. فیلم‌ در فصول‌ كند و آرام‌ خود صحنه‌های‌ خشونت‌بار «تعصب‌» و در پایان‌ سخت‌ و شوم‌ خود مرگ‌ «می‌مارش‌»، «تولد یك‌ ملت‌» را به‌ یاد می‌آورد. اما در این‌ فیلم‌ اطمینان‌ و مهارتی‌ وجود دارد كه‌ هرگز قبلا نظیرش‌ دیده‌ نشده‌ بود. «شكوفه‌های‌ پژمرده‌» تاثیر زیادی‌ بر فیلمسازان‌ داشت‌. تاثیر آن‌ در آلمان‌ غیرقابل‌ انكار است‌، در فرانسه‌ بر كار «لویی‌ دلوك‌» و شاگردانش‌ تاثیر ژرفی‌ داشت‌ و بدون‌ این‌ فیلم‌ شاید هرگز «زن‌ پاریسی‌» «چارلی‌ چاپلین‌» ساخته‌ نمی‌شد.
منبع : روزنامه اعتماد