شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


بازیگردان به مثابه کارمند


بازیگردان به مثابه کارمند
اگر زمان اندکی از روز را در کنار عوامل یک سریال مناسبتی، با همه دغدغه ها، تشویش ها و شتاب هایشان سپری کنی، شاید تو هم مثل خود او در تاثیر نقش بازیگردان و بودن یا نبودن امکانی برای ایفای نقش واقعی او دچار تردید شوی. به نظر می رسد مهتاب نصیرپور، بازیگر برگزیده نقش مکمل زن در جشن امسال خانه سینما که بازی دوست داشتنی اش در«فرزند خاک» تازه ترین تصویری است که از او به یاد داریم، به اندازه گمان خود مجال تاثیرگذاری روی بازیگران جوان سریال را نمی یابد. در همین خصوص و در لابه لای همین مجال های کوتاه، با وی گفت وگویی داشته ایم که با هم می خوانیم.
▪ به نظر می آید هدایت بازیگرها در چنین شرایطی نمی تواند خیلی آسان باشد؟ وقتی کار را قبول کردید چه برداشتی از آن داشتید؟
ـ فکر کردم حضورم می تواند به عنوان یک بازیگر نسبتاً باتجربه کمکی برای پیشبرد کار باشد. منتها با شرایطی که در این کار پیش آمده است، یعنی آماده نبودن متن، اصلاً مجالی برای کار بازیگردانی وجود ندارد و بازیگردانی در چنین کاری اصلاً معنا ندارد. برای اینکه نقش هایی نوشته می شود که ما اصلاً نمی دانیم آیا ادامه دارد و در سکانس های بعدی بازی خواهند داشت یا نه؟ حتی من می دانم که دوستان در انتخاب بازیگرها با مشکل مواجه هستند. چون نمی دانند برای اجرای نقشی که برای یک سکانس نوشته شده از یک بازیگر حرفه یی دعوت کنند یا به یک بازیگر تازه کار اجازه تجربه کردن بدهند؟ چون برای کارهای تک سکانسی می شود از بازیگرهای جوان استفاده کرد و فرصت تجربه را به آنها داد. متاسفانه در این کار اصلاً برای گروه های اجرایی مشخص نیست که این نقش ها تداوم دارند یا نه. و این باعث می شود که در بخش انتخاب بازیگر نیز با عدم آگاهی و شناخت صحیح روبه رو باشیم. البته اخیراً تصمیم گرفته شده که چون ممکن است نقش ها در سکانس های بعدی هم بازی داشته باشند، حتماً از بازیگر حرفه یی استفاده شود و اغلب دیده ام که وقتی دوستانی برای بازی می آیند و یک تک سکانسی بازی می کنند، برای دستیار کارگردان و خود آقای مقدم اسباب شرمندگی فراهم می شود چون برخی از این نقش ها ادامه پیدا نمی کند.
در مورد نقش بازیگردان تصور من چیز دیگری بود. اما وقتی به گروه پیوستم متوجه شدم به همان دلیل آماده نبودن شرایط جور دیگری پیش می رود. خوب من به عنوان یک بازیگردان با یک قصه یک خطی سرو کار ندارم. برای هر سکانس باید برنامه ریزی شود و بازیگر یک روند و ساختار مشخص برای اجرای نقشش در نظر بگیرد. متاسفانه ما خیلی داریم تلاش می کنیم که این را مدنظر قرار بدهیم. منتها فکر می کنم آن تعاملی که باید بین گروه اجرایی و نویسنده وجود داشته باشد وجود ندارد و خود نویسندگان هم به دلیل عقب بودن از زمان پخش برنامه به شدت دارند تلاش می کنند که متن را آماده کنند.
▪ با این حساب شما امکان هیچ گونه پیشنهاد و انتقادی هم نخواهید داشت؟
ـ بله. این تلاش روزانه گروه، دست ما را برای هرگونه پیشنهاد، خلاقیت و انتقادی می بندد. ما موظفیم مثل یک کارمند آن چیزی را که در متن به دست ما می رسد اجرا کنیم. برای اینکه نمی دانیم در قسمت بعدی آیا اشاره یی به دیالوگ های قبلی خواهد شد یا نه؟ آیا ما دستمان باز هست که تغییراتی بدهیم یا در شکل سکانس خلاقیتی ایجاد کنیم؟ هیچ کدام را نمی دانیم و چون تا همین جا هم پیشنهادات ما اغلب با مشکل برخورد کرد، مجبوریم جلوی هر خلاقیتی را بگیریم. به هر حال دلیل حضور من در اینجا برای خود من هم سوال است. اگرچه موقعی که با من صحبت شد خیلی اصرار بر حضور من بود و من به هر حال کار را پذیرفتم، اما تا به حال کاری به این شکل انجام نداده بودم و الان می بینم که چه فشار بیش از حدی بر همه گروه ها اجرایی، بازیگران و کارگردان وارد می شود. منظورم از فشار اصلاً میزان ساعات کاری نیست. منظورم یک نوع گیجی، ناآگاهی و ندانم کاری است. کار کردن در یک شرایط کاملاً بی ثبات و ناپایدار. اینکه بازیگر مطمئن نیست آیا بازی که در این سکانس انجام می دهد درست است؟ آیا می تواند حرکتی را انجام دهد یا پیشنهادی داشته باشد؟ همه اینها ما را سردرگم کرده است.
▪ الان مدت های زیادی است که اغلب کارهای روتین به همین شیوه کار می شود. یعنی شما اطلاع نداشتید؟
ـ بله. ظاهراً این دارد به یک رسم و آیین در صدا و سیما تبدیل می شود که بدون داشتن متن کامل، کار را شروع کنند و در حین فیلمبرداری به پایان برسانند. این برای من عجیب است. طبیعتاً من بی خبر بودم. چون من نه کار مناسبتی انجام داده بودم و نه در آینده انجام خواهم داد. نه به عنوان بازیگر و نه بازیگردان. حضور من در این کار هم تنها به عنوان بازیگردان بود و فکر می کردم که می توانم به گروه بازیگران کمک کنم. اما اگر به همین شکل بخواهیم پیش برویم به شدت در مورد عدم حضورم اطمینان خواهم داشت. چون اصلاً دوست ندارم در کاری حضور داشته باشم که نمی دانم به کجا ختم می شود و من به عنوان بازیگر در آن چه نقشی خواهم داشت و سرانجام نقشم چه خواهد بود و همه اینها فکر می کنم سوالات جدی برای هر بازیگری است برای اینکه خودش را از یک پروژه کنار بکشد.
▪ با این حساب فکر می کنم در مورد بازیگران باید بیشتر کارتان معطوف به سابقه بازی ها و نقاط قوت و ضعف شان باشد.
ـ من یک چیزی را همین جا باید بگویم و آن اینکه کاری که من دارم انجام می دهم، شامل همه بازیگران نیست. بازیگرانی هستند که بسیار حرفه یی و توانا هستند و برخی از آنها بر اساس شناخت قبلی آقای مقدم انتخاب شده اند. من به طور مشخص در مورد سه تا از بازیگرها یعنی خانم بایگان و خانم شریفی نیا و آقای قریبیان اصلاً کاری انجام نمی دهم. چون آقای مقدم با شناخت کامل این دوستان را انتخاب کرده اند. حضور من در اینجا تنها شامل تمرین و آماده سازی بازیگرانی مثل خانم کیانی، آقای پورسرخ و نوروزی و بازیگرانی است که تک سکانس کار دارند یا میهمان هستند و متاسفانه با تعجیلی که هست کار من فقط آماده کردن این دوستان برای صحنه است. در حد اینکه بتوانند متن شان را حفظ کنند و آماده باشند. حتی شده که برای برخی صحنه ها من پیشنهاداتی داشته ام و ما دو ورسیون از کار را ضبط کرده ایم یعنی هم آن ورسیونی که در متن بوده و هم ورسیونی که من پیشنهاد داده ام. ولی چیزی که پخش شده در نهایت همان ورسیونی بوده که در متن وجود داشته است. من فکر می کنم شاید دوستان حق دارند، چون می دانند سرنوشت این شخصیت ها قرار است به کجا برسد. ولی چون ما چیزی نمی دانیم، پیشنهاداتمان هم کمکی به پیشبرد قصه نمی کند.
▪ بازیگردانی حرفه یی است که باید در خدمت ایده کارگردان باشد. در این زمینه چقدر با آقای مقدم هم سلیقه هستید؟
ـ اصلاً در این زمینه مشکلی با آقای مقدم ندارم. چون آنقدر با انعطاف برخورد می کند که حتی وقتی من پیشنهادی دارم، همان طور که گفتم دو ورسیون ضبط می شود.
▪ خب در مورد بازیگرانی که از نظر آقای مقدم نیازی به بازیگردانی نداشته باشند چطور؟ ممکن است شما نظر مشابهی در مورد بازی آنها نداشته باشید؟ به هرحال مجموعه این بازی ها جزء کارنامه کاری شما به حساب می آید؟
ـ دقیقاً می خواهم همین را بگویم. اولاً من از قسمت چهارم پنجم وارد کار شدم و در مورد مساله یی که شما اشاره کردید، واقعیت این است که با فشاری که الان روی گروه هست، ترجیح بر این است که یک فضای پرآرامش فراهم شود تا اینکه گروه بتواند در صحت و سلامت به کارش ادامه دهد. طبیعتاً مواقعی که من می بینم مشکلی نیست و رضایت فراهم است، ترجیح می دهم دخالتی نکنم. چون فکر می کنم حضور بازیگردان در جهت کمک به کار است نه ایجاد اختلال و به صراحت می توانم بگویم که در این کار و به این شکلی که ما داریم کار می کنیم ترجیح می دهم که فضای پرآرامش کار حفظ شود. برای اینکه فرصتی برای بررسی، تحلیل، نقد و نظر وجود ندارد.
▪ بر اساس قسمت هایی که تا به حال پخش شده نظرتان راجع به خروجی کار چیست، چقدر به آنچه در ذهن داشتید نزدیک است؟
ـ من فکر می کنم قرار نیست کار به ذهنیت من نزدیک باشد. ما قرار است به یک همفکری برسیم. می توانم بگویم قسمت های اول خیلی نزدیک بود به آنچه که من فکر می کردم. اما از قسمت هفتم هشتم به بعد خود من فکر می کنم ایرادات جدی به متن وارد است و خیلی موافق نیستم و خیلی جاها به نظرم اشکال دارد. در برخی قسمت ها کار دارد کش دار می شود و گاه قصه پیش نمی رود. منتها چون ما متن را نداریم در جهت حذف هیچ صحنه یی نمی توانیم پیشنهادی بدهیم.
▪ برای بازیگردانی آیا جز سابقه بازیگری، تجربه کارگردانی هم مهم است؟
ـ طبیعتاً بازیگرانی که تجربه دارند و با سابقه هستند تا حدودی در زمینه کارگردانی هم تجربه دارند. حتی اگر این تجربه مستقیم نباشد. ولی من فکر می کنم تجربه کارگردانی به اندازه تجربه بازیگری خیلی مهم نیست. چون وقتی شما تجربه بازیگری داشته باشی، می توانی حتی شکل اجرایی یک سکانس یا میزانسن بازیگرها را تغییر دهی. البته هیچ کدام از اینها تا به حال در این کار وجود نداشته و هیچ دلیلی هم ندارد جز اینکه به رغم همکاری زیاد بازیگرها و آقای مقدم، ما هیچ کدام نمی دانیم پیشنهاد ما آیا در جهت قصه خواهد بود یا نه؟
منبع : روزنامه اعتماد