یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


تئاتر را به مردم، نزدیک کنیم


تئاتر را به مردم، نزدیک کنیم
«دکتر محمد حسین ناصر بخت»، طراح صحنه، نویسنده، کارگردان، منتقد و مدرس تئاتر، متولد ۱۳۴۳ کرج است. وی کارشناس ارشد
پژوهش هنر از دانشگاه هنر و دکترای پژوهش هنر دانشگاه تربیت مدرس است.
کارش را با بازی در نمایش و نگارش نمایشنامه آغاز کرده و ضمن پژوهش و تألیف در حوزه های مختلف تئاتر آثاری چون «قصه گرگ گرسنه»، «حکایت مرده بی صاحب»، «ارباب پاکروان و نوکرش ماهک خوش سیما» را نوشته و به روی صحنه برده است.
وی همچنین فعالیتهایی چون «عضویت در کمیته ثبت تعزیه در یونسکو»، «عضویت در کانون ملی منتقدان تئاتر»، «عضویت در کانون جهانی منتقدان تئاتر»،« عضویت در شورای کانون نمایش های سنتی و آئینی»، «عضویت در انجمن طراحان صحنه خانه تئاتر» و ... را نیز بر عهده داشته است.
دکتر ناصر بخت در حال حاضر علاوه بر تدریس در دانشگاههای مختلف، عهده دار مدیریت انتشارات نمایش در مرکز هنرهای نمایشی نیز هستند. گفتگوی ما با وی را در آخرین روز از هفته بزرگداشت تئاتر، می خوانید.
▪ بهتر است گفتگویمان را درباره فرهنگ تئاتر دیدن در ایران شروع کنیم !آیا فرهنگی در جامعه ما وجود دارد؟ چکار می توان انجام داد تا جامعه تمایل و رغبت بیشتری برای تئاتر رفتن و دیدن نمایشها پیدا کنند؟
ـ فرهنگ تئاتر دیدن یکی از حوزه های مهم تئاتر شناسی است که تحقیق در زمینه آن می تواند بخش مهمی از کاستی ها و آسیبهای تئاتر ما را بر طرف سازد. به نظر من بهترین کاری که می توان در این زمینه انجام داد، به وجود آوردن فرهنگ نیاز به تئاتر است.
ما می توانیم جامعه را از نخستین مقاطع تحصیلی با تئاتر آشنا کنیم. اگر این کار از کودکی و دوران پیش دبستانی انجام گیرد، همین تماشاگران به آن عادت می کنند، نسبت به آن احساس نیاز می کنند و این عادت و احساس نیاز را همراه با رشد خودشان رشد می دهند.
▪ مهمترین مشکلات تئاتر ما را در زمینه رشد و جذب مخاطب چه می دانید؟
ـ یکی از مهمترین مشکلات تئاتر ما در حال حاضر به امکانات و سالنهای تئاتر مربوط می شود. البته طی سالهای گذشته سالنهایی ساخته شده یا تجهیز شده اند و به هر دلیل تاکنون برخی از آنها بلااستفاده مانده اند. ما باید این سالنها را فعال کنیم. شاید کیفیت چندان مطلوبی هم نداشته باشند، اما مهم این است که تئاتر برای بقای خود به اجرا و سالنی برای اجرا نیاز دارد. در این صورت فضای لازم برای اجرای دائم تئاتر در اختیارمان قرار می گیرد.
در مرحله بعد نیز باید تئاترهایی داشته باشیم که به خواسته های تمام اقشار اجتماع جواب بدهند؛ برای کودک و بزرگسال باید تراژدی و کمدی و نمایش اجتماعی و... داشته باشیم که بتواند همه سلایق و خواسته ها را در بر بگیرد و در مناطق مختلف اجرا شود.
حتی خیلی خوب است که نمایش های ما این امکان را داشته باشند که در سالنهای مطرح شهر بگردند و خودشان را به گونه ای دیگر به مردم نزدیک کنند.
▪ این کار چه تأثیری در جلب مخاطب خواهد داشت؟
ـ در این صورت مردم آرام آرام عادت می کنند و این امکان برایشان به وجود می آید که بروند و تئاتر ببینند. شاید این امکان برای برخی از مردم فراهم نباشد. شاید سالنهای تئاتر برای بعضی دور باشد. ما باید تئاتر را به مردم نزدیک کنیم و آثاری که در سالنهای تئاترمان اجرا می شود را با کیفیت بالاتری عرضه کنیم. این ویژگی ها مردم را به تئاتر علاقه مند می کند و نسبت به تئاتر در آنها شناخت ایجاد می کند.
▪ تئاتر اگر خودش را به زندگی جامعه و مردم نزدیک کند، مسلماً به عنوان یک هنر پرطرفدار ارتباطی موفق تر خواهد بود. چطور چنین امری امکان پذیر می شود؟
ـ تئاتر آیینه زندگی است و الگوهای اصلی اش را چه در شکل و چه در محتوا از زندگی می گیرد. در نتیجه اگر تئاتر به زندگی مردم و اتفاقاتی که در جامعه رخ می دهد توجه داشته باشد در این صورت مسلماً در ارتباط برقرار کردن با مردم هم موفق خواهد بود. تئاتری که در تهران یا شهرهای بزرگ دیگر اجرا می شود، باید بخشی از موضوعاتش را به زندگی مردم این مناطق و خواسته ها و سلایق آنها اختصاص دهد؛ این تئاتر باید بتواند به نحوه زندگی، خواسته ها، آمال، سختی ها و مشکلات و غم های مردم بپردازد. اگر چنین باشد می توانیم بگوییم به تئاتر اجتماعی رسیده ایم وتئاتر ما تئاتری است که به جامعه خودش توجه دارد؛ به معضلات اجتماعی می پردازد و در نتیجه جذاب خواهد شد.
▪ آیا تئاتر می تواند به یک ابزار سازنده برای انتقال اندیشه تبدیل شود و از این جهت در خدمت فرهنگ سازی اجتماعی کارکرد پیدا کند؟
ـ بله؛ تئاتر از زمانی که شکل گرفته با اندیشه همراه بوده است، حتی در بسیاری از جاها الهام بخش اندیشه قرار گرفته است و بسیاری از بزرگان فلسفه نظریات و گفته هایشان را از تئاتر نمونه آورده اند.
کانت، هگل، نیچه و بسیاری از بزرگان فلسفه جهان بحث های مهم شان را از تئاتر الهام گرفته اند و یا در تئاتر مطرح می کنند، خود ارسطو که از اندیشمندان بزرگ است؛ بسیاری از نظریاتش را در حوزه تئاتر مطرح می کند. همه اینها نشان می دهند که پیوند عمیقی بین اندیشه و تئاتر وجود دارد.
در روزگار معاصر هم هرجا تحولی در اندیشه رخ داده در تئاتر هم تأثیر گذار بوده است.
بزرگترین نمایش های معاصر را هم که مطالعه کنید، خواهید دید در ارتباط تنگاتنگی با اندیشه قرار دارند و با توجه به تحولاتی که در اندیشه بشری رخ داده در بازتاب با دستاوردهای جامعه و همه آن چیزی که به تفکر مربوط می شود قرار می گیرند. با توجه به این رویکرد و بر اساس آنچه ذکر شد می توان نتیجه گرفت که گسترش تئاتر در کشور ما می تواند به گسترش اندیشه ورزی وتفکر منجر شود و اگر چنین اتفاقی روی بدهد، به دنبال آن ما رشد فرهنگی جامعه را نیز شاهد خواهیم بود.
در چنین جامعه ای تئاتر تأثیرگذار خواهد بود و نمایشهای ما می توانند مخاطب داشته باشند و عمومیت بیابند.
آی سان نوروزی
منبع : روزنامه قدس