شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا


حق ثبت اختراع یا نجات جان بیماران؟


حق ثبت اختراع یا نجات جان بیماران؟
یکی از راه‌های تشویق تحقیقات پزشکی و نوآوری‌های دارویی برای بیماری‌های صعب‌العلاج، اعطای حق امتیاز ثبت اختراع و حق انحصار (پتنت) است.
به این معنا که شرکتی که منابع خود را صرف تحقیق و توسعه دارو برای بیماری‌هایی چون ایدز می‌کند،‌ از حق ثبت و انحصار اختراع خود برخوردار باشد تا بتواند هزینه‌های خود را پوشش دهد و در ضمن انگیزه سودآوری باعث گسترش تحقیقات در این زمینه شود. با این حال پتنت یک راه مصالحه‌ای به شمار می‌رود و مسائلی که پدید می‌آورد نشان می‌دهد که راه‌حل ایده‌آلی نیست. پتنت، انحصاری رسمی‌ است که از مجوز قانونی برخوردار است. دستاوردهای شگفت‌آور در پیشرفت‌های پزشکی در قرن اخیر مدیون همین موضوع است. برای مثال چشم‌انداز موفقیت پتنت‌ها موجب توسعه داروهای ضدویروسی همچون ایدز گردید.
اما ساز و کار پتنت روی دیگری نیز دارد. انحصار اعطا شده به سازنده دارو می‌تواند موجب قیمت‌گذاری بیش از حد داروها شود که در عین حال که پاداشی برای مخترع آن است به مصرف‌کنندگان آسیب می‌رساند. پتنت‌ها با موفقیت نوآوری‌ها را تولید کردند، ولی همزمان مانعی برای گسترش استفاده از داروها به شمار می‌روند.
گرانفروشی ناشی از پتنت در هر صنعت نویی اتفاق می‌افتد، اما احتمالا به دلیل ماهیت تقاضا در صنعت داروسازی بیش از هرجای دیگری مورد توجه قرار می‌گیرد. مقدار خریداری شده از یک داروی نوعی نسبتا به قیمت غیرحساس است. دلایل این موضوع به خاطر این است که نیاز بیمار حیاتی است. تصمیم در مورد استفاده از دارو نه توسط بیمار که توسط پزشکان اتخاذ می‌شود و صورتحساب داروها معمولا نه توسط بیمار که توسط شرکت بیمه‌ای یا برنامه‌های بهداشتی دولتی پرداخت می‌شود. مطالعه‌ای در مورد بازار داروهای ضد زخم در آمریکا که در آن چهار شرکت داروساز با هم رقابت می‌کردند به این برآورد رسید که ۱۰‌درصد افزایش در قیمت منجر به کاهش تقاضا به میزان ۷‌درصد می‌شود. این بدان معنی است (اگر محاسبات جبری آن را انجام دهید) که افزایش قیمت منجر به افزایش در کل درآمد حاصل می‌شود، تلویحا به این معنی است که اگر تنها یک عرضه‌کننده واحد وجود داشت، همانطور که در بسیاری از بازارهای دارویی دیگر این گونه است، قیمت می‌توانست در سطح بسیار بالاتری اعمال شود. بنا به گفته کتاب‌های درسی اقتصاد، وقتی تقاضا بی‌کشش باشد، انحصارگر به دنبال حداکثر سود، قیمت‌هایی را اعمال می‌کند که بسیار بالاتر از هزینه تولید است. وقتی که خریداران به قیمت حساس نباشند، اعمال قیمتی که بازار می‌تواند تحمل کند، یعنی اعمال قیمت‌های بسیار بالا. به این ترتیب پتنت‌ها، به خاطر اهداف گرانبهایی که ارائه می‌کنند، با هزینه‌ای واقعی همراه هستند.
از آنجایی که قوانین مالکیت معنوی به وسیله دولت‌ها تعریف و اعمال می‌شوند و از آنجایی که آنها نماینده مصالحه‌ای ناراحت‌کننده میان نیازهای نوآوران و نیازهای مصرف‌کنندگان هستند، قوانین بازار داروسازی وحی منزل نیست.
برخی کشورهای در حال توسعه به صورت یکجانبه شروع به طراحی دوباره بازار داروسازی کرده و قوانین مالکیت معنوی خودشان را وضع کردند. در هندوستان، دولت تصمیم گرفته ‌است که حق امتیاز را در مورد غذا و دارو تضمین نکند، بدین‌ترتیب سازندگان زیادی امکان یافته‌اند تا با کپی‌برداری، داروهای شرکت‌های آمریکایی و اروپایی را بفروشند. در این حالت چون فقط باید هزینه تولید و نه هزینه تحقیق پوشش داده شود و هیچ حمایتی از حق امتیاز وجود ندارد، قیمت‌ها بسیار پایین است. برخلاف کشورهای توسعه‌یافته که دارای انحصارهای متکی بر پتنت هستند، صنعت داروسازی هند در سال ۲۰۰۰ دارای حدود ۲۰هزار شرکت بود که قیمت‌هایی رقابتی را ارائه می‌دادند. تفاوت میان انحصار و رقابت را می‌توان در داروی فلوکونازول مشاهده کرد که یک داروی ضدبیماری‌های مسری است. در هند این دارو بدون پتنت بود و بنابراین توسط شرکت‌های مختلفی با قیمت رقابتی عرضه می‌شد، در حالی که در ایالات متحده حق امتیاز آن محفوظ بود و بازار در انحصار یک سازنده انحصاری بود. در هند قیمت هر عدد قرص ۲۵‌سنت بود، در حالی که این قیمت در آمریکا ۱۰‌دلار بود.
در برزیل، تولید داروهای ضد ایدز بدون توجه به پتنت، به بسیاری از مبتلایان به ایدز امکان داد تا از درمان‌های دارویی بهره‌مند شوند، در صورتی که با قیمت‌های مطابق با پتنت این کار برای آنها غیرممکن بود. در سال ۱۹۹۷ دولت برزیل شروع به تشویق بنگاه‌های دولتی کرد تا داروهای ضد ایدز دارای پتنت را بدون گواهی سازنده اصلی تولید کنند. دولت این داروهای کپی‌برداری شده را می‌خرید و به صورت رایگان در اختیار بیماران می‌گذاشت. قیمت ترکیبی از این داروها یک چهارم قیمت آمریکایی آن بود. قیمت یک نوع از این داروها به تنهایی یک شانزدهم قیمت آمریکایی آن بود. این سیاست برزیل را تبدیل به یکی از معدود ضرب‌المثل‌های موفق در میان کشورهای در حال توسعه کرد، به طوری که مرگ ناشی از ایدز به شدت کاهش یافت. فرناندو هنریک، رییس جمهور وقت برزیل اعلام کرد: «این یک موضوع سیاسی و اخلاقی و یک مورد واقعا هیجان‌انگیز است. به این موضوع باید به صورت واقع‌بینانه نگریست و این وضعیت تنها به وسیله بازار قابل حل نیست.»
آفریقای جنوبی، تایلند و برخی کشورهای در حال توسعه دیگر نیز قوانین مشابهی تصویب کردند، اما شرکت‌های داروسازی چندملیتی با کشورهای در حال توسعه مخالف بودند و اعتقاد داشتند نادیده گرفتن پتنت‌ها غیرقانونی است. آنها با دولت آمریکا رایزنی کردند تا تحریم‌های تجاری علیه دولت برزیل اعمال شود. اتحادیه داروسازان آمریکا به شدت واکنش نشان داد. آنها معتقد بودند نادیده گرفتن پتنت‌ها به معنی براندازی تحقیق و توسعه است. همزمان کشورهای در حال توسعه اعلام می‌داشتند که مجبورند بدون توجه به پتنت‌ها به دنبال نجات جان شهروندان خود باشند. یکی از نمایندگان مجلس کنیا اعلام کرد: «چگونه ما می‌توانیم دسترسی به داروهای طولانی‌کننده عمر را ممنوع کنیم در حالی که مردم ما در حال مردن هستند؟» از طرفی شرکت‌های داروسازی با عصبانیت تکرار می‌کردند که پتنت‌ها برای نوآوری ضروری هستند. سخنگوی یکی از شرکت‌های مطرح اعلام کرد: «ما نیازمند حمایت از حقوق مالکیت معنوی ورای مرزها در کل دنیا هستیم. بدون این کار ما برای تولید و توسعه داروهای جدید و موثرتر ضد ایدز انگیزه‌ای نداریم.»
با این تفاصیل حق با کدام طرف است؟ در هفته آینده به این موضوع خواهیم پرداخت.
جان مک میلان
ترجمه و تنظیم: مهدی نصرتی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد