جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بررسی ارنج تیم احمدی نژاد


بررسی ارنج تیم احمدی نژاد
احمدی نژاد در مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به اینکه چرا مکررا اعضای هیات دولت را تعویض می کنید، گفت: رئیس جمهوری مانند مربی یک تیم فوتبال است و هرگاه ببیند بازیکنش خوب بازی نمی کند، تعویضش می کند.
رئیس جمهوری ایران با تشبیه هیات دولت به یک تیم فوتبال خود را مربی آن دانسته و این حق را به خود می دهد تا هر وقت که بازیکنانش از تاکتیک های او (مربی) عدول کنند، برکنارشان سازد!
در اینجا با ذکر این نکته که امام خمینی(ره) فرموده بودند انتقاد، بلکه تخطئه یک موهبت الهی است، چندی پیش مقام معظم رهبری، دولت را به انتقادپذیری توصیه کرده اند و با تمسک به تشبیه ایشان مبنی بر اینکه هیات دولت یک تیم فوتبال است و رئیس جمهوری مربی آن، به بررسی و تجزیه و تحلیل تیم احمدی نژاد می پردازیم: بازی سیاست با سیاست بازی یا سیاسی کاری فرق دارد.
دنیای سیاست علاوه بر آنکه پیچیده است، ادبیات و ابزار ویژه خود را هم دارد.
میدان سیاست یک میدان بازی است و این بازی نیز داور و داورانی و تماشاگر و تماشاگرانی دارد که به داوری و تماشای آن می نشینند و...
در بازی فوتبال یک تیم در عرصه داخلی و نیز مسابقات بین المللی باید التزام عملی به قوانین مربوطه را داشته باشد. مثلا نهاد بین المللی فیفا قواعدی دارد که یک تیم فوتبال حتما باید آن را رعایت کند.
در بازی فوتبال هر تیمی که خوب بازی کند و اکثرا برنده و پیروز میدان باشد، طبیعی است که هوادارانش زیادتر است و در اینجا این تماشاگران هستند که به هواخواهی این تیم حاضرند خیلی از کارها را بکنند; چون وقتی آن تیم برنده میدان است در وجودشان حس خوبی پیدا می شود و لذا برایش سر و دست هم می شکنند یا بلوا و آشوب هم می کنند.
در یک تیم فوتبال هم سرمربی داریم، هم مربی و هم بدنساز و هم رئیس باشگاه و هکذاالخ...
در یک تیم فوتبال مربی از مجموعه بازیکنان، انتخاب احسن می کند و ارنجی را به میدان بازی می فرستد که پیروز میدان باشد و توانایی بازی کردن خوب و درست و زیبا را داشته باشد. یعنی همیشه اولین گزینشها بهترین ها هستند. اگر به بیشتر بازی ها هم که نگاه کنیم یک مربی خوب کمتر تعویض می کند و تعویض ها غالبا یا به خاطر آسیب پذیری یا به اصطلا ح در دقیقه نود است و البته به خاطر ضعف بازیکن - که یا به عمد یا به جهل بد بازی می کند - تعوض هایی هم است.
با این حال یک مربی باید قواعد بازی را بپذیرد; او نمی تواند در یک بازی به طور نامحدود بازیکنانش را عوض کند و تعویض پشت سر هم برای یک مربی ضعف محسوب می شود یا او نمی تواند بازیکنی که کارت قرمز گرفته است را در بازی بعد بازی دهد و نیز این که یک بازیکن نمی تواند در چند پست بازی کند. یعنی هم دروازه بان باشد هم فوروارد!
یک تیم در باشگاه داخلی ممکن است ته جدولی باشد و ممکن است در راس و تیم ملی نیز در عرصه بین المللی همین حالت را دارد.
در میدان سیاست، تیمی که می خواهد یک مملکت را اداره کند و در عرصه بین المللی هم موفق باشد باید مراحل سختی را بگذراند، تا بتواند ملتش را در میان دیگر ملل سرافراز و سربلند کند.
▪ با این توصیف، به تجزیه و تحلیل و بررسی ارنج تیم «احمدی نژاد» و بازیکنان این تیم در عرصه داخلی و مسابقات بین المللی می پردازیم:
۱) تیم احمدی نژاد، یک تیم یکدست و هماهنگ و بدون اختلا فات داخلی است. یعنی مشاورین، رئیس باشگاه، بازیکنان و همه دست اندرکارانش، با هم همخوانی و همیاری داشته و همراه هم هستند.
در دوره نهم ریاست جمهوری، اکثریت قاطع مجلس با دولت در پرداخت و پردازش شیوه های اجرائی همدل است! مقام معظم رهبری هم همانند دولت های گذشته، از این دولت حمایت می کنند.
بنابراین تیم احمدی نژاد ازنظر امکانات معنوی و مالی پشتوانه بسیار خوبی دارد و از کم کسری رنج نمی برد.
۲) تعداد هواداران و تماشاچیان یک تیم نشان از علا قه عمومی به آن است. آرای ریاست جمهوری در دوره نهم، با آرای روسای قبلی (با توجه به افزایش جمعیت و آمار رای دهندگان) قابل مقایسه نیست. پس نتیجه می گیریم درست است که تیم شما به لحاظ پشتوانه ای مالی و معنوی بالا ترین چتر حمایتی را دارد، اما از لحاظ محبوبیت عمومی یک باشگاه قوی نیست و اگر ته جدولی نباشد در راس هم نیست!
۳) یک مربی قوی در تیم فوتبال، وقتی تیمی را روانه میدان بازی می کند بهترین را انتخاب می کند. بنابراین از این منظر هیات دولتی که در سال اول و روز نخست تشکیل شد و وارد میدان و بازی سیاست شد، طبعا بهترین بازیکن انتخابی و گزینشی شما بوده است. حال چگونه است هنوز نیمی از دوره اول ریاست جمهوری نگذشته است، ولی با این وجود این همه برکناری یا استعفا و تعویض را داشته ایم؟ دولت نهم در کارنامه خود چند استعفا (یا بهتر بگوئیم مجبور به استعفا) و برکناری در ساختار تشکیلا تی داشته است و یک مربی حاذق و ماهر کمتر این کار را می کند. در ثانی، یک مربی بازیکنش را می سازد و تربیت می کند، اما شما فقط شاق ترین راه حل را عمل کرده اید و آن برکناری است! این درحالی است که یک مدیر خوب سعی دارد با همان افراد زیر مجموعه موجود، بهترین برنامه یا ارنج بازی را بنویسد.
۴) یک مربی قوی کمتر کرکری می خواند و کمتر سخن پراکنی می کند. سعی دارد در بازی، حرف خود را بزند; این را در رفتارهای مربی های تیم های بزرگ و قوی و پرقدرت مشاهده می کنیم. همیشه گفته اند سنگ بزرگ علا مت نزدن است. بارها مشاهده شده است که تیم شما، ابتدا آن چنان آتشین حرف می زند و بعد به یک باره فروکش کرده و خاموش شده است. مثلا در مورد ملوانان انگلیسی چه جنگ لفظی تمام عیاری که تیم شما در عرصه عمومی به کار نگرفت و فریاد نزد؟ اما به یک باره برخلا ف انتظار، شما از آنها به مانند یک هیات عالی رتبه سیاسی استقبا ل کردید و با دادن هدایایی به دست خودتان، آنها را روانه کشور خودشان نمودید.
۵) یک مربی قوی و یک تیم کارآمد، هیچگاه تیم رقیب را به سخره نمی گیرد و همیشه با این ذهنیت که ممکن است دقیقه نود در مقابلش شکست بخورد، تیم خود را ورزیده تر می کند و کمتر به مسائل حاشیه ای می پردازد. اما تیم شما اغلب ا ز ادبیات نامطلوبی در محاوره ها بهره می گیرد.
نویسنده : محمد زمانی
منبع : روزنامه مردم سالاری