پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آشتی علم با رسانه‌ها


آشتی علم با رسانه‌ها
روزنامه تایمز که بیشترین مقالات را در ۱۹۸۹، ۱۹۹۰ و ۱۹۹۲ درباره گرمایش جهانی منتشر کرده بود، وقتی نوبت به تغییرات اقلیمی رسید به دیده تردید به آن نگریست. در آن زمان همواره تلاش می‌شد با استراتژی‌های کلی‌گویی، عدم توافق بین اعضای اجتماع علمی و از همه مهم‌تر با بدنام کردن دانشمندان و انستیتوهای علمی به بی‌اعتمادی در علم دامن بزنند.
اکثر رسانه‌های آمریکا تقریبا در تمام مدت دهه ۱۹۹۰ همین دیدگاه را اتخاذ کرده بودند. در واقع گفته می‌شود این رویکرد در رسانه‌های آمریکا به ایجاد شکافی بین دانشمندان و عموم مردم در ایالات متحده منتهی شد. در انگلستان اما روزنامه گاردین در مقایسه با تایمز رویکرد متضادی را در پیش گرفت. گاردین با اینکه فضایی را به جنبه فنی این بحث اختصاص داد، به‌زودی زمینه را برای تبادل نظر بین ادعاهای علمی در بستر وسیع‌تری فراهم آورد. همچنان که تردیدهای علمی درباره تاثیر فزاینده گازهای گلخانه‌ای در دهه ۱۹۹۰ رو به زوال می‌رفت، روزنامه گاردین به‌گونه‌ای منطقی و منسجم، استراتژی اعتمادسازی در علم را با تاکید بر اتفاق نظر به عنوان راهی برای افزایش قابلیت اطمینان به دانش، به پیش برد. اینها همه به این خاطر بود که گاردین یکی از شالوده‌های بنیادی علم را درک کرده بود و سعی در ترویج آن داشت و آن چیزی نبود جز اینکه یک نظریه در علم، مانند گرمایش جهانی، تنها از طریق وزن شواهد است که پذیرفته یا رد می‌شود.
بنابراین هرچه از جنبه‌های مختلف علمی بر سنگینی شواهد تاییدکننده نظریه گرمایش جهانی افزوده می‌شود، به همان نسبت باید اعتمادمان به این نظریه افزایش یابد. گاردین به هیچ‌وجه علم را مقوله‌ای مطلق و بدون نقص تصویر نکرد بلکه در عوض به آن جنبه سیاسی داد تا ثابت کند که جانبداری در ذات تمامی علوم هست. این رویکرد به روشنی نشان داد که بسیاری از دعاوی تغییرات اقلیمی در اثر اعمال فشارهای سیاسی، عمدتا از سوی صنعت سوخت‌های فسیلی، تباه شدند. دادن جنبه سیاسی به علم، به گاردین این امکان را داد تا اعتماد خوانندگانش را به علم افزایش دهد. وانگهی آنها عدم قطعیتی که در فرضیه گرمایش جهانی بوده و هنوز هم هست را به وضوح بیان کردند. از اواخر دهه ۱۹۸۰ به بعد بود که دانشمندان درآوردن کارهای‌شان به عرصه رسانه‌ها ماهرانه‌تر عمل کردند و پذیرش همگانی فرضیه گرمایش جهانی تا حدود زیادی به تلاش بی‌وقفه آنها برای نمایاندن یافته‌های‌شان در رسانه‌ها مدیون است. همچنین به‌نظر می‌رسد که رسانه‌ها تاثیر بسزایی در نحوه استفاده ما از واژه‌ها داشته‌اند. از ۱۹۸۸ به این طرف استفاده از اصطلاحات «گرمایش جهانی» و «تغییرات اقلیمی» رواج یافت اما در عوض «تاثیر گازهای گلخانه‌ای» کاربردش را از دست داد و تا ۱۹۹۷ تقریبا می‌توان گفت کنار گذاشته شد.
بدین ترتیب با تلفیق
۱) دانش گرمایش جهانی که اساسا از اواسط دهه ۱۹۶۰ شکل گرفت،
۲) دگرگونی ترسناکی که در مجموعه داده‌ها دمای جهان در پایان دهه ۱۹۸۰ رخ داد،
۳) افزایش دانسته‌های ما در دهه ۱۹۸۰ درباره اینکه شرایط اقلیمی گذشته چگونه به تغییرات دی‌اکسید کربن هواسپهر واکنش نشان می‌دادند،
۴) پیدایش آگاهی از مسائل زیست‌محیطی در اواخر دهه ۱۹۸۰ و
۵) علاقه بی‌امان رسانه‌ها به ماهیت مبارزه‌طلبانه این بحث، باعث شد تا سرانجام فرضیه گرمایش جهانی را به رسمیت بشناسیم. از این به بعد بود که رویدادهای بزرگی چون تاسیس هیات میان‌دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) در ۱۹۸۸ توسط هیات زیست‌محیطی سازمان ملل و سازمان هواشناسی جهانی؛ انتشار گزارش‌های کلیدی هیات میان‌دولتی تغییرات اقلیمی در ۱۹۹۰، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۱؛ تصویب رسمی پیمان چارچوب ایالات متحده درباره تغییرات اقلیمی (UNFCCC) در اجلاس زمین ریو در ۱۹۹۲؛ همایش بعدی طرف‌های درگیر (COP) در کیوتو در ۱۹۹۸ که پیمان‌های UNFCC در آنجا رسما پذیرفته شد و سپس در بُن در ژوئیه ۲۰۰۱ که پیمان موسوم به کیوتو توسط ۱۸۶ کشور تصویب شد- به‌وقوع پیوست.

Maslin.M.۲۰۰۴.Global Warming:A Very Short Introduction.
Oxford University Press.
مارک مسلین
ترجمه طاهره رنجبر
منبع : روزنامه کارگزاران