جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بهره کشی "سیاسی" از طرحهای "کارشناسی"


بهره کشی "سیاسی" از طرحهای "کارشناسی"
یکی از احزاب مدعی اصلاح طلبی طرح"مردمی کردن درآمد نفت" را مطرح کرده و اهداف آن را دولت کوچک، حکومت دمکراتیک و ملتی با حقوق شهروندی مشخص اعلام نموده است.
در این که چگونگی استفاده از پول نفت به یک قصه تکراری در اقتصاد ایران تبدیل شده است شکی نیست اما نباید نظرات کارشناسی در خدمت اهداف حزبی قرار گیرد و منافع مردم در این میان نادیده گرفته شود.
اهداف طرح هیچ ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند. معلوم نیست که با چه مکانیسمی از این طرح "مردمی کردن درآمد نفت" دولت کوچک، حکومت دمکراتیک و ملتی با حقوق شهروندی مشخص بدست می آید.
در نظریات علم اقتصاد این موضوع که نظریات کلان و عام بتوانند به تنهایی مشکلات کشورهای مختلف را حل کنند امروزه دیگر طرفداران چندانی ندارد. فرض غلطی که در طرح کروبی وجود دارد اینست که یارانه را به هر نحو ممکن غلط می داند و بر اصلاح کامل قیمت ها تاکید دارد. چرا کارشناسان اقتصادی کشور فکر می کنند در حالیکه صرفا به کتاب های نئوکلاسیکی مراجعه کرده اند و نظریاتشان حداکثر برداشتی نارس از نظریات اقتصاددانان لیبرال غربی است بهتر از سیاست گذاران اقتصادی غربی به اقتصاد جهانی وقوف یافته اند.
کشورهای غربی(اروپا و آمریکا) نزدیک ۵۰ درصد به کشاورزان یارانه می دهند در حالیکه این رقم برای کشورهای جهان سوم به ۵/. درصد می رسد. در مذاکرات سازمان تجارت جهانی نیز در برابر کاهش یارانه ها به شدت مقاومت می کنند تا حدی که مذاکرات دور دوحه به بن بست کامل رسیده است. بنابراین اصلاح نظام قیمت ها در همه شوون یک حرف کارشناسی نیست و باید به جزییات بیشتری اشاره کرد.
طرح واگذاری سهام شرکت های دولتی به مردم یک قدم جلوتر از این طرح است. زیرا طرح انتخاباتی واگذاری ثروت کنونی به مردم که در طی سالها از آنها دریغ شده است توجه نمی کند و بر پول آینده نفت تکیه می کند. اگر قیمت نفت به ۱۰ دلار برسد سرنوشت طرح به کجا خواهد انجامید؟
فرض غلطی که در طرح انتخاباتی مذکور وجود دارد اینست که به جای پرداخت نقدی به مردم در هر اندازه ای زمینه افزایش درآمد آنها را فراهم کنیم. این سخن بسیار خوب و زیبایی است که شاید هدف غایی نیز باشد اما یک مشکل عمده وجود دارد که نباید نادیده گرفته شود. با حذف یارانه ها قیمت ها آزاد شده و افزایش می یابند تا حدی که دهک های پایین جامعه تحت فشار شدیدی قرار می گیرند. این دوره ممکن است ۶ ماه تا یک سال و حتی بیشتر باشد. از سوی دیگر افزایش درآمد مردم یک طرح پولی در اقتصاد نیست که با افزایش و یا کاهش نرخ بهره به سرعت اتفاق بیافتد بلکه طرحی است که مستلزم سرمایه گذاری، بهره برداری و تولید است که برای صنایع بزرگ چندین سال زمان نیاز دارد و برای صنایع بسیار کوچک هم به هیچ وجه در کوتاه مدت امکانپذیر نمی باشد.
اگر به بروکراسی ناکارآمد کشور توجه کنیم آنگاه بیشتر متوجه می شویم که حاکم کردن فرایند تولید در اقتصاد چقدر کار دشواری است. نمی توان به امید اینکه روزی مردم در بلند مدت که به قول جان مینارد کینز:"در بلند مدت همه ما مرده ایم" به توان تولید و کسب درآمد برسند شرایط وحشتناکی را بر آنها حاکم کرده و از توجه به مولفه های اجتماعی طرح نیز دفاع نمود.
مردمی بودن صندوق سهام نفت و این که از دولت که دارای مکانیسم های نظارتی متعددی است منفک می باشد نیز نقطه ابهام خطرناک دیگری است که از چشم طراحان طرح دور مانده است. امکان اینکه مردم بتوانند بر آن بصورت موثر نظارت نمایند وجود ندارد و بحث نمایندگان مجلس نیز کاملا انحرافی است.
تجربه صندوق های بیمه ای که از پرداخت حق بیمه بیمه دهنده ها اداره می شوند و سالها به حقوق بیمه دهنده ها بی توجهی کرده اند دردناک است. فراموش نکنیم که فقط در دولت نهم بود که علیرغم مقاومت بسیار زیادی که صورت گرفت گام های موثری برای افزایش حقوق بازنشسته ها برداشته شد. چرا مردم قادر نبودند حق خود را از شرکت های بیمه ای که مالک واقعی آن ها بودند بگیرند و سال ها دریافتی بازنشسته ها بسیار کمتر از چیزی بود که باید دریافت می کردند. افرادی که خود از طراحان سیاست های اقتصادی در سال های سازندگی و اصلاحات بوده اند و اکنون این طرح سهام نفت را ارائه کرده اند چرا به این مهم توجه نمی کنند. با هر نرخی که حق بیمه های پرداختی را تنزیل کنیم براحتی اجحافی که به بازنشسته ها در طی سال ها شده است را می توانیم ببینیم.
طراحان همان سیاست های غلط و شکست خورده گذشته که در طی ۸ سال نزدیک به ۲۰ درصد به حجم دولت اضافه کردند حال با یک طرح پر ایراد دیگر می خواهند خودی نشان داده و برای کشور برنامه ریزی کنند. از برنامه اول به بعد تاکنون هیچ گاه اجرای برنامه بیش از ۱۷ درصد محقق نشده است که این خود به خوبی نشان از ظرفیت واقع بینی و کارشناسی طراحان آنها دارد.
طرح تحول اقتصادی علیرغم اینکه نیاز به تکمیل و اصلاح دارد بهترین طرحی است که برای رهایی اقتصاد کشور ارائه شده است. هدفمند کردن یارانه ها سالها آرزویی دست نیافتنی می نمود که نخستین گام ها برای آن برداشته شده است و در آینده ثمرات آن به خوبی مشخص خواهد شد. اگر کاری درست و پسندیده است بهتر است که مانند سیاست هسته ای دولت پذیرفته شود نه اینکه تلاش شود که با ادبیاتی دیگر آنها را به هم ریخته و به مردم عرضه کنیم.
عطا بهرامی
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا