پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


مرگ دستفروش یا فروشنده


مرگ دستفروش یا فروشنده
● نقد و بررسی نمایشنامه مرگ فروشنده
▪ اثر: آرتور میلر
▪ کارگردان: نادر برهانی مرند
▪ بازیگران: هومن برق‌ نورد، امیر جعفری، افسانه ماهیان ...
آرتور میلر نمایشنامه‌نویس بزرگی است که با خلق آثاری چون مرگ دستفروش، ابتذال نهفته جامعه آمریکا را آشکار ساخت و زنگ خطری را در جهان به صدا درآورد، تا سیاست پیشگان خفته در عرصه فسق و فجور را بیدار نماید.
اگرچه صدای این زنگ خطر، به گوش حاکمان جور و ستم نرسید و مردم مظلوم را از بند حاکمیت سرمایه‌های نامشروع نرهانید و آنان را در پیچش‌های مبهمی پیچاند و در جاده‌های پر سنگلاخ و ناهموار زندگی خاکی، بدون هیچ ارتباط درونی با یکدیگر، در منجلابی که جامعه سرمایه‌داری فراهم کرده بود، غرق کرد، اما این حسن و ویژگی‌را داشت تا روشنفکران و هنرمندان دنیا بر علیه این نابسامانی‌ها بپا خیزند و با خلق آثاری به یاد ماندنی، فریاد اعتراض سر دهند و رهایی و آزادی بخش‌هایی از جهان را فراهم آورند، تا مردم اسیر و در بند، تارهای عنکبوتی را از هم بگسلند و وجود مادی خویشتن را از باتلاقی که سالها گرفتارش بودند، برهانند و از فضای تاریک و ظلمانی که برخی حاکمان به وجود آورنده آن بودند، نجات یابند.
ویلی لومان شخصیت اصلی نمایش، فروشنده نیست، بلکه کالاهایی را که مربوط به تولید کنندگان است، در شهرهای مختلف عرضه می‌کند و شرکت‌های تولید کننده،‌ کالاها را به فروش می‌رسانند، این نمایش در ایران با نام مرگ دستفروش شهره است و حال باید زبان‌شناسان در این زمینه اظهارنظر نمایند که کدام معانی برای این نمایش، مفیدتر است؟
هرچندکه در زبان فارسی، واژه دستفروش نیز در این شخصیت نمی‌گنجد و به نوعی می‌توان گفت که او بازاریابی است که کالاهای شرکت‌های مختلف را در شهرها، در معرض دید متقاضیان قرار می‌دهد و مستقیما در فروش دخالتی ندارد، بنابراین کلمه فروشنده نیز نمی‌تواند در این وادی بگنجد، شاید در ترجمه‌ای که کارگردان دراختیار داشته، براساس ادله ‌خاص، مترجمان محترم کلمه فروشنده را مناسب‌تر تشخیص داده‌اند و شاید هم با تغییر واژه دستفروش به فروشنده، قصد داشته‌اند، بازار فروش کتاب را داغ‌تر کنند و احیانا کارگردان نیز جهت جذب بیشتر مخاطب، چنین تمهیداتی را به کار گرفته است.
همه اشخاص نمایش به نوعی مادی‌گرا هستند و امروز را بر فردا ترجیح می‌دهند، و اگر هم به دیروز می‌نگرند، اعمال و رفتاری ناپسند را تداعی‌گرند که امروز را به تباهی کشانده و هنوز هم در دام اعمال دیروز اسیرند.
این نمایش توسط کارگردانهای مختلفی به اجرا درآمده و هریک برمبنای نقطه نظرات خویش و برداشت‌های ذهنی، به صور گوناگون، بخش‌هایی از آن را برجسته‌تر ساخته‌اند، اما نادر برهانی مرند با بازخوانی متن آرتور میلر به نکاتی اشاره دارد که جامعه امروز ما نیز با آن درگیر است و همین نگرش برجذابیت اجرایی می‌افزاید و مشتاقان تئاتری را به سمت دیدن آن رهسپار می‌سازد اگر چه اجرای تمام و کمال متن نمایش با شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه ما، مغایرت دارد و کارگردان حذف بخش‌هایی از آن را ضروری می‌‌شمارد و باید این حذف‌ها به گونه‌ای انجام پذیرد که به عصاره و جوهره متن خللی وارد نشود و نادر برهانی مرند با هوشمندی و درایت کامل، چنین ترفندی را به کار می‌گیرد و ضمن رعایت موازین و شرایط فرهنگی جامعه، درونمایه اصلی متن را بازگو می‌کند، اما در اجرا، و در فرازهایی، بازیگران به لحاظ حسی، از نقش‌ها، فاصله می‌گیرند و وجود فیزیکی خویش را به ظهور می‌رسانند.
یکی از بازیگرانی که در چنین موردی بیش از سایرین، متجلی است، ایفاگر نقش ویلی لومان است، پیام دهکردی شاید به دلیل کم حضوری‌اش در صحنه تئاتر و شاید هم به علت بزرگی نقش در قالب و هیبت فیزیکی‌اش، گاها از درون نقش رها می‌شود و همین امر بر نوع بازی که ارائه می‌دهد، ضربه مهلکی می‌زند، هدایت هاشمی و هادی عامل نیز چنین ویژگی‌هایی را دارند و حرکات و رفتارشان، همگون و هماهنگ با نقش نیست.
هومن برق‌ نورد، احمد مهرانفر، امیر جعفری، افسانه ماهیان، ریما رامین‌فر، در ارائه نقش‌ها، از توانایی‌هایی خوبی برخوردارند و شهره انصاری با حضور کوتاهی که دارد، به ظرایف و لطایف نقش کاملا اشراف دارد و سیامک صفری در ظهور شخصیت بن‌لومان به درخشش ویژه‌ای می‌رسد و در لحظات حضورش همه دیدگان را متوجه خویش می‌سازد. طراحی صحنه و لباس در پیشبرد اهداف کار، طراحی شده و مقبول جلوه‌گر می‌شود.
کمال امین
منبع : روزنامه رسالت