شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

جهاد درآیینه آوینی رفتیم برای خدا بیل بزنیم


جهاد درآیینه آوینی رفتیم برای خدا بیل بزنیم
مگر می شود از جهاد گفت و از سید نگفت؟ «سید مرتضی آوینی» را می توان تجلی یک جهادگر واقعی با تمام ابعاد آن دانست. ادغام وزارت جهادسازندگی و کشاورزی در اواخر دهه هفتاد- فارغ از نتایج و ضروریات احتمالی آن- باعث شد حماسه جهاد در عرصه های مختلف مورد نوعی فراموشی و کم مهری ناخواسته قرار گیرد.
آنچه در ادامه می خوانید یادداشت سید شهیدان اهل قلم در مورد رسالت و هویت متعالی این نهاد انقلابی است که در سال ۱۳۶۹ به گردهمایی جهادگران ارائه شده است.
□□□
در جهان امروز و تاریخ فردای کرأ زمین، انقلاب اسلامی ایران کهکشانی است که راه کعبه را به گمگشتگان ظلمات کفر و شرک می نمایاند. کیست که نداند این کهکشان از کدام چشمأ نور استفاده می کند.
سراج منیر حیات، «خمینی سلام الله علیه» اگرچه از افق این خطأ مرتفع طلوع کرد، اما چشمأ خورشید تاریخ فردای زمین است و نور هرچه هست، از این پس از بحر بیکران وجود او می جوشد که به سرچشمه «نورالانوار» حقیقت اتصال یافته است. بزرگمردانی چون او در تاریخ، بسیار نیستند و هم اینانند که واسطأ میان آسمان و زمین می شوند و روح ایمان و تقدس را در جان خاک می دمند. زنهار اگر اینان نباشند، شیطان حاکمیت خویش را جاودانه در کرأ زمین خواهد گستراند. خوشا ما مردم این روزگار که تعبیر «کلمأ طیبه» را در وجود او دیدیم که چگونه عصر خویش را در همین خاک که طینت آفرینش همأ ابناء بشر است، ثابت می گرداند؛ اما شاخ و برگ تا آسمان می گستراند. خوشا ما مردم این روزگار که دیدیم ابراهیم را که چگونه در مصاف ائمأ کفر و اولیاء شیطان، پای در آتش می نهد، ولیکن آتش بر او «برد» و «سلام» می شود و از میان گلستان سر برمی آورد. خوشا مردم این روزگار که حسین را در مصاف با یزید دیدند و نیز دیدند که چگونه بشر به مظهریت تام اسماء و صفات حق می رسد و بر قلأ بلندترین مراتب عرفان می نشیند؛ اما هرگز داعیأ «انا بشر مثلکم» را رها نمی کند.
ما بار دیگر عصر «بینات» را تجربه کردیم و راه و رسم زندگی پیامبران را در بزرگی از سلالأ ابراهیم به چشم دیدیم و حقیقت را از افسانه باز شناختیم و امروز اگرچه کالبد امام امت در میان ما نیست؛ اما حضور او چون آسمان بر سر ما گسترده است و شمس حیات معنویش از وجود وسیع یار و برادرش، گسترأ تاریخی انقلاب اسلامی را تا افق آینده های دور، روشن داشته و هنوز باران حکمت فراگیرش، زمین های تشنأ وجود ما را سیراب می کند و عشق خدائیش به خلق خدا، بدر منیری است نگران شب های پرالتهاب ما که امانتداران اوئیم و میراثدار جمهوری اسلامی، این یادگار ارزشمندی که در میان ما نهاده است. تحفأ الهی جمهوری اسلامی تحقق تاریخی استمرار وجود اوست و در این هدیه لاهوتی که او خود واسطأ نزول آن از غیب به عالم شهادت بود؛ ازمیان یاران او نام هایی هست که بیش از دیگران با یاد او پیوسته اند و «جهاد سازندگی» از این زمره است.
جهادسازندگی شجره ای بود که او خود به دست خودش کاشته و خود به باغبانیش نشسته بود. جهادسازندگی فرزند شخص او بود و صورت محقق همان عشقی که به محرومین و مظلومین گمگشتأ دیار فراموشی داشت و جلوأ مجسم آرمان مقدس او برای دستیابی به استقلال و مبارزه با فقر و تنگدستی و ساختن این ویرانه ای که بوم کور شاهنشاهی در آن آشیان ساخته بود. جهادسازندگی جلوه ای دیگر بود از قیامی عظیم که در فرد امام مظهریت یافته بود. برای نجات بشر شوم بخت امروز از غرقاب جاهلیتی دیگر، جاهلیتی که بنیان خویش بر استضعاف محرومان مغضوب سلاطین نهاده است. سلاطین نقابداری که چهره حقیقی خود را در پس نقاب موجه حقوق بشر پنهان داشته اند. جهاد سازندگی صورتی دیگر از تفسیر عینی این آیه مبارکه بود که «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادا» آیتی که بیش از همه درخور امام امت تحقق یافته بود. این روح بزرگ او بود که در تن امت نقش شد و خیل جوانان را به روستاها گسیل داشت تا نهال امید را در خاک دل ها بنشانند و بذر استقلال را در همه مزارع بیفشانند. این روح قیام بود که بی خستگی، بیابان ها را پیمود، بر قله ها صعود کرد، از رودخانه ها گذشت و محرومان را حتی د رآن سوی کوه های «بشاگرد»، در آشیانه باد یافت و آنان را به تقدیر کرامتمند این امت بزرگ پیوند زد؛ امتی که بلاشک علمدار جهاد فرداست در طریق استقلال و نفی غرب و شرق.
جهاد سازندگی مظهر همه تلاش یک امت بود. برای در کف گرفتن سرنوشت خویش، یک حرکت بزرگ جمعی بود که با صفت خلوص و اخلاق تعریف می شد و بر همین قیاس بود که همه تلاش های صادقانه، صدقه جهاد یافت و هر تلاش خالصانه ثمربخشی، «جهادی» نام گرفت. نام «جهادی» یادآور انسان هایی شد که در طریق یک هجرت باطنی به سوی قبله، از صخره های سنگی خودپرستی گذشته بودند و قدم به دشت های سرسبز ایثار و شهادت نهاده و مصداق این توصیف امیرمومنان در نامه مالک اشتر واقع شده بودند که: «اولئک اخف علیک مئونه و احسن لک معونه واحنی علیک عطفا و اقل لغیرک الفا...»
ای مالک اینانند که هزینه شان بر تو سبک تر است و یاریشان برایت نیکوتر است و میل و رغبتشان با تو بیشتر و الفتشان با دیگران کمتر است؛ پس آنان را خاصه جلسات خود برگیر.
● چه کسانی بیشتر از شهدا مصداق این توصیفند؟
حضور جهاد سازندگی در طول مدافعه مقدس هشت ساله این امت در برابر تجاوز بیگانگان، نشان داد که یاران حقیقی اسلام، آنان که در آزمون خطر، بر دوستی و صدق و وفاداری خویش استوار می مانند، چه کسانی هستند. چه کسی می توانست زیباتر از امام امت این شجره اش را که خود به دست خویش کاشته بود بستاید:«جهاد شمایل دنیای آزادی و استقلال در عرصه کار و تلاش و در پیکار علیه فقر و تنگدستی و ذلت است. اکنون که استقلال سیاسی این نظام مقدس بعد از یک مدافعه طولانی جبهه های سیاسی و نظامی به تمامی محقق گشته است؛ جا دارد که در این کنگره سراسری جهادگران، آن عزم نخستین، یک بار دیگر در جهت دستیابی به استقلال کامل اقتصادی تجدید شود و جهاد سازندگی آگاهی و حضور خود را برای ساختن این فردای مستقل، همراه با دیگر اجزای پیکره واحد این نظام و با همان شور و اشتیاق و وسعتی که در طول هشت سال دفاع مقدس از خود نشان داده است، اعلام دارد».
اماما! فرمودی چشم امید من به شما سازندگان پرشور و نشاط اسلامی است و اکنون بر بیعت ما که همچنان باقی است، یک بار دیگر شهادت دهید. ما سازندگان پرشور ونشاط، همان سان که شما می خواستید، خواهیم ماند و در زیر آسمان بلند عنایات روح عظیم شما، وصی و برادرتان، رهبر معظم رهبری انقلاب اسلامی را در طی طریق شما در صراط مستقیم کتاب خدا و سنت و عترت رسول او، همچنان اطاعت خواهیم کرد. خداوند شفاعت شما را در حق ما و این امت صادق و نستوه بپذیرد و ما را با شهدایی که اکنون در جوار قرب و رزق شما جای دارند، محشور گرداند.
منبع : روزنامه کیهان