شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شبح بهشت - Phantom Of The Paradise


شبح بهشت - Phantom Of The Paradise
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ادوارد پرسمن
کارگردان : برایان دِ پالما
فیلمنامه‌نویس : برایان دِ پالما
فیلمبردار : لاری پیزر
آهنگساز(موسیقی متن) : پل ویلیامز
هنرپیشگان : ویلیامز، ویلیام فینلی، جسیکا هارپر، جرج ممولی، گریت گراهام، جفری کامانور، آرچی هان و هارولد اوبلانگ.
نوع فیلم : رنگی، ۹۲ دقیقه.


«سوآن» (ویلیامز)، گرداننده کنسرت‌های موسیقی، در تلاش برای عملی ساختن جاه‌طلبانه‌ترین آرزویش، افتتاح یک کاخ موسیقی راک به‌نام «بهشت»، به جست‌وجو برای یافتن ترانه‌ای مناسبِ افتتاح آن برمی‌آید. وقتی کا ریک آهنگساز جوان و ناشناس از افسانه «فاوست» تصنیف کرده - نظر او را به خود جلب می‌کند، با درست کردن پاپوش برای آهنگساز جوان، او را به زندان می‌اندازد و حاصل کارش را صاحب می‌شود. ترانه «وینسلو» موفقیتی بزرگ برای «سوآن» خرابکاری کند، اما از بدحادثه سرش در دستگاه تکثیر گیر می‌کند. در حالی که همگان او را مرده می‌پندارند، «وینسلو» در حالی که چهره از شکل افتاده‌اش را با نقابی پرنده مانند پوشانده، همچنان می‌کوشد تا «بهشت» را پیش از افتتاح آن ویزان سازد. سرانجام «وینسلو» با «سوآن» روبه‌رو می‌شود، و او با عده اینکه «فینیکس» (هارپر)، خواننده جوان مورد علاقه «وینسلو»، خواننده اصلی اُپرا را به انجام رساند. اما «سوآن» در عمل اجرای این قطعه را به خواننده‌ای دیگر به نام «بیف» (گراهام) می‌سپارد و هنگامی که اُپرا کامل می‌شود، «وینسلو» را در اتاقش زندانی می‌کند. اما او می‌گریزد، «بیف» را هنگام اجرای قطعه افتتاحیه در «بهشت» می‌کشد و به‌طرز ناموفقی می‌کوشد «فینیکس» را که از نخستین موفقیتش روی صحنه سرمست شده، از همراهی با «سوآن» برحذر دارد. در ادامه، «وینسلو» که از مشاهده رابطه آن دو سخت آزرده شده، وقتی در می‌یابد «سوآن» نقشه ترور «فینیکس» را در لحظه اوج عروسی‌شان روی صحنه کار از تلویزیون پخش می‌شود، طرح کرده، مانع انجام این امر می‌شود و به «سوآن» حمله می‌برد؛ درگیری‌ای که هر دو طی آن کشته می‌شوند.
* این فیلم که امروز از آن به‌عنوان یکی از آثار شاخص دوران ساختش یاد می‌شود، به‌هنگام نمایش با بی‌توجهی همه و در نتیجه شکست تجاری سنگینی مواجه شد. شاید دلیل اصلی این امر بدعتی بود که د پالما با تلفیق ژانرهای مختلف (ترسناک، موزیکال و کمدی) گذارده بود. حرکتی پیشروانه و جلوتر از زمان خود که برای آثار بسیاری در دو دهه بعد راهگشا شد. نیز باید به نوآوری د پالما در بهره‌گیری از عناصر موسیقی راک در فیلمش اشاره کنیم، حرکتی که گرچه پیش از تامیِ کن راسل (فیلمی که در این زمینه شهرت دارد)، انجام گرفت ولی مورد بی‌توجهی واقع شد. همان‌طور که از نام فیلم هویداست، می‌توان ان را برداشتی دیگر از شبح اُپرا (به‌ویژه ملهم از نسخه‌های 1925، 1943 و 1962) به‌شمار آورد، ولی د پالما در اقتباس خود به این بسنده نکرده و عناصری از افسانه «فاوست» (در فیلم، «فاوست» و «شبح اپرا» به ترتیب در قالب دو شخصیت اصلی، یعنی «سوآن» و «وینسلو» تجسم می‌یابند)، اتاق کار دکتر کالیگاری (روبرت وینه، 1920)، گوژپشت نتردام (والاس وورسلی، 1923)، تصویر دوریان گری (آلبرت لوین، 1945) و بیمار روانیِ آلفرد هیچکاک (1960) را با آن درهم می‌آمیزد. کمپانی پخش کننده فیلم، فاکس قرن بیستم، به‌دنبال شکایت یونیورسال، که حقوق شبح اُپرا را در اختیار داشت؛ مبنی بر تشابهات بین دو «شبح»، محکوم به پرداخت غرامت کلانی به آن کمپانی شد. طراحی صحنه پُرتخیل و دیدنی فیلم، کار جک فیسک، با تأثیرپذیری فراوان از آثار سینمای اکسپرسیونیست آلمان، از امتیازهای آن است.