پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شلیک ۲ میلیون گلوله توپ در آزادسازی خرمشهر


شلیک ۲ میلیون گلوله توپ در آزادسازی خرمشهر
سال ۱۳۵۹ سالی پر از حادثه و اتفاقات مهم در کشور بود. توطئه‌های منطقه‌ای و جهانی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی گسترده و فراگیر شده بود. منطقه شمال غرب صحنه نبرد ناخواسته و درگیری با گروهک‌ها شده بود. شیطنت‌های عراق در مرز افزایش یافته بود. منافقین کوردل به زعم خود نبرد مسلحانه را در شهرها و مناطق مختلف کشور تشدید نموده بودند و ترورها و انفجارات و کمین علیه نیروهای مرزی در دستور کارشان قرار گرفته بود. کشور عزیزمان ایران در شرایط محاصره اقتصادی و لغو قراردادهای تسلیحاتی قرار داشت و وضعیت روز به روز بدتر می‌شد و از همه بدتر منطقه شمال غرب همانند باتلاقی شده بود که نیروهای ارتش و سپاه را در خود جذب می‌کرد و می‌بلعید. این وضعیت در بخشی از منطقه غرب نیز حاکم شده بود و لشکرهای ۶۴ و ۲۸ پیاده و تیپ ۴۰ سراب و دو تیپ از لشکر ۱۶ زرهی و یک تیپ از لشکر ۸۱ زرهی و در حدود حداقل دو تیپ از لشکر ۲۱ و ۷۷ و تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۲۳ نیروی مخصوص و آنچه سپاه پاسداران در توان داشت درگیر نبرد شمال غرب شده بودند. در شرق کشور ضمن اینکه تهدیدات نیروهای اشغالگر افغانستان در مرزها وجود داشت شرارت و ناامنی نیز روز به روز توسعه می‌یافت تا جایی که مسئولین آن زمان در مورد جابه‌جایی و به کارگیری لشکرهای ۸ زرهی زاهدان و ۷۷ پیاده خراسان تردید داشتند.
در چنین شرایطی در شهریور سال ۵۹ مسئولین اطلاعاتی ارتش و ژاندارمری مستقر در مرزها گزارشات متعددی دال بر تمرکز نیروهای عراقی و احتمال یک جنگ فراگیر و حمله گسترده ارتش عراق منعکس می‌کردند اما مسئولین آن زمان باور نداشتند که عراق آماده یک نبرد سنگین شده است. فلذا تغییرات چندانی برای دفاع مؤثر از غرب و جنوب داده نشد و نیروهای تقویتی لازم به مرزها اعزام ننمودند. بنی‌صدر که مسئولیت فرماندهی کل قوا به او محول شده بود و مسئولین تصمیم‌گیرنده باور به یک حمله گسترده عراق نداشتند و تنها مبادرت به ابلاغ آماده‌باش در پادگان‌ها به واحدهای باقیمانده نموده بودند و در چنین شرایط بحرانی صدام حسین با لشکرهایی کاملاً مجهز و آماده و با حمایت‌های مالی و تسلیحاتی و پشتیبانی استکبار جهانی شرق و غرب که شرایط را برای یک حمله سریع و برق‌آسا مناسب می‌دید خود را سردار قادسیه لقب داد و قول داد سه روزه خوزستان را فتح کند و انقلاب نوپای ایران اسلامی را سرنگون سازد. در مقایسه نیروهای ایرانی و عراقی در محورهای مختلف در جنوب و غرب به راستی درمی‌یابیم که در اکثر محورها نسبت توان ارتش عراق ۱۰ تا ۱۵ برابر نیروهای ایرانی بوده است . به طور مثال در محور شلمچه به خرمشهر که محوری خطرناک و بسیار مهم بوده، عراق لشکر ۳ زرهی به علاوه یک تیپ نیروی مخصوص به علاوه لشکر ۱۱ پیاده را وارد عمل نمود اما در آن محور فقط گردان ۱۵۱ دژ و گردان ۲۳۲ تانک و یک گردان مکانیزه از لشکر ۹۲ زرهی آن هم با استعدادی تقریباً ۴۰ تا ۵۰ درصد قرار داشتند و در خرمشهر گردان تکاوران دریایی، ژاندارمری و شهربانی خرمشهر و نیروهای کمیته و سپاه پاسداران بیش نبودند، آن هم بدون پشتیبانی آتش توپخانه مناسب.
سرانجام عراق حملات سنگین خود را در روز سی و یکم شهریورماه آغاز کرد و سنگین‌ترین نبرد در محور شلمچه، بوبیان به طرف خرمشهر جریان داشت و در همان ۴۸ ساعت اولیه نبرد تلفات سنگینی به نیروهای خودی وارد شد و ۱۲ دستگاه تانک گردان زرهی لشکر ۹۲ در محور شلمچه سوختند و خدمه آن به شهادت رسیدند و تلفات گردان ۱۵۱ دژ نیز بسیار سنگین بود و کفه ترازو به نفع نیروهای متجاوز قرار داشت. روزهایکی پس از دیگری می‌گذشت و با وجود تلاش و فداکاری‌های بسیار نیروهای مستقر در محورها و فعالیت گسترده‌ نیروی هوایی و هوانیروز معذالک نیروهای عراقی توانستند به پیشروی‌هایی نائل گردند، خرمشهر و آبادان در شرایطی سخت و بحرانی بودند و بشدت و به طورشبانه‌روزی گلوله باران و بمباران می‌شدند و به تدریج به محاصره عراق درآمدند. پالایشگاه آبادان مدام در حال سوختن بود و همه جا دود و آتش و خون بود. پس از ۵ شبانه‌روز نبرد بسیار سنگین ارتش عراق به اطراف شهر خرمشهر رسید و از سه سمت خرمشهر و آبادان گلوله‌باران می‌شد. خرمشهر مظلومانه با نیروهای اندک موجود مقاومت می‌کرد و رزمندگان قهرمانانه با دشمن می‌جنگیدند. در این مدت تنها دو یگان در حد ۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده افسری به کمک آمده بودند. پس از ۱۰ روز نبرد نابرابر در محور شلمچه، خرمشهر نیروهای دشمن به حاشیه شهر خرمشهر و پلیس راه و ترمینال نظامی رسیدند و به بعضی ساختمان‌ها نفوذ کردند و جنگ خانه به خانه شروع شد. نیروهای مدافع سی و چهار شبانه روز شجاعانه با دشمن جنگیدند و شهید شدند اما نگذاردند دشمن به سرعت به اهداف خود برسد، خرمشهر خونین شهر شد و غبار غم و ماتم همه جا را فراگرفت. اما حماسه مقاومت در خرمشهر جاویدان شد.
آزادی خرمشهر این بندر مهم آرزوی هر ایرانی پاک سرشت و تمام رزمندگان بود. به تدریج یگان‌های تقویتی به منطقه آمدند و عراق اولین ضربه دردناک را در عملیات ثامن‌الائمه در مورخه ۵/۷/۶۰ دریافت کرد و آبادان از محاصره نجات یافت و با عزل بنی صدر در تیرماه ۶۰ تحولی عظیم در جبهه‌ها به وجود آمد و به فرمان حضرت امام(ره) هزاران نفر از جوانان برومند و شجاع کشور از نقاط مختلف به جبهه‌ها سرازیر شدند و ارتش عراق دومین ضربه سهمگین را در عملیات طریق‌القدس در مورخه ۸/۹/۶۰ دریافت کرد و بستان آزاد شد و نیروهای دشمن در خوزستان تجزیه شدند و با وجود حملات سنگین عراق به چزابه برای بازپس‌گیری بستان‌ اما برنده واقعی رزمندگان اسلام بودند . نیروهای مسلح ما سومین ضربه مرگبار خود را به ارتش متجاوز عراق در عملیات فتح‌المبین در مورخه ۲/۱/۶۱ وارد کردند و دو لشکر عراقی به طور کامل متلاشی و منهدم و بیش از ۱۴ هزار نفر به اسارت درآمدند و غرب کرخه از لوث وجود دشمن پاکسازی شد و شرایطی به وجود آمده بود که دیگر نمی‌بایست به دشمن فرصت داد. به همین خاطر پس از ۸ روز نبرد سنگین فتح‌المبین در روز نهم فروردین ماه سال ۶۱ مقدمات آزادسازی خرمشهر فراهم شد و دستور حرکت یگان‌ها به منطقه عمومی دارخوین و شمال خرمشهر صادر شد و ظرف مدتی کمتر از یک ماه همه شرایط لازم برای یک نبرد طولانی و سنگین با دشمن فراهم گشت و طرح‌ریزی عملیات بیت‌المقدس نیز کامل و به یگان‌ها ابلاغ شد. این عملیات به وسیله قرارگاه عملیاتی کربلا هدایت گردید و در چهار مرحله به اجرا درآمد و مهمترین و سنگین‌ترین و طولانی‌ترین عملیاتی است که در ۸ سال دفاع مقدس به مرحله اجرا درآمده است و ویژگی‌های بسیار مهمی داشته است. در آن زمان اینجانب فرمانده تیپ ۳ لشکر ۲۱ حمزه بوده‌ام و تحت عنوان قرارگاه نصر ۳، ۲۶ شبانه روز مداوم در تمام مراحل عملیات تا پایان عملیات و فتح شلمچه و خرمشهر حضور داشته و به جزئیات امر واقفم و لازم می‌دانم بخشی از ویژگی‌های این عملیات مهم را بازگو کنم. در این عملیات نیروی زمینی ارتش امکانات بسیار گسترده‌ای را به پای کار آورده بود، از جمله ۲۹ گردان توپخانه و متجاوز از ۵۰۰ قبضه توپ چنانچه تعداد توپ‌های گردان‌های کاتیوشا را نیز اضافه کنیم تعداد قبضه توپ به کار رفته متجاوز از ۱۲۰۰ قبضه می‌باشد. لازم به ذکر است برای تداوم عملیات هزاران گلوله توپ (متجاوز از دو میلیون گلوله) برای پشتیبانی آتش یگان‌ها در ۲۶ شبانه‌روز نبرد مداوم نیز به پای کار آمده بود. گفتنی است که به جز توپخانه‌های یاد شده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با استفاده از تعدادی توپ غنیمتی از عملیات طریق‌القدس و فتح‌المبین در این عملیات شرکت داشتند. اما قادر به پشتیبانی مؤثر از یگان‌های تک‌رو نبودند.
از جمله امکانات مهم دیگر به کارگیری همه توانایی‌های مهندسی نیروی زمینی در احداث پنج پل‌ پی‌ام پی بر روی کارون و احداث جاده‌های وصولی به پل‌ها و آماده به کار نمودن طراده‌های جی‌اس‌پی که قادر به عبور ادوات سنگین از رودخانه بودند نیز باید یاد نمود که این امکانات سهم مهمی در پیروزی عملیات داشتند. همان‌طور که می‌دانیم یکی از اقدامات بسیار مهم در مرحله یکم عملیات عبور از رودخانه کارون بود که در شب اول عملیات قرارگاه فتح و نصر می‌بایست لشکر ۹۲ زرهی + تیپ ۴ زرهی لشکر ۲۱ حمزه + لشکر ۲۱ حمزه + تیپ ۵۵ هوابرد و ۳۷ زرهی شیراز و ۲۳ نیروی مخصوص و لشکرهای فتح و نصر سپاه را از رودخانه عبور می‌دادند.
در شماره قبل مروری داشتیم به روزهای سخت خرمشهر در مهر و آبان ۱۳۵۹ که به اشغال این شهر توسط ارتش بعث عراق انجامید. همچنین عملیات آزادسازی خرمشهر که مقدمات آن از نیمه دوم سال ۱۳۶۰ آغاز شد، مورد بررسی قرار گرفت. در این شماره بخش دیگری از عملیات بیت‌المقدس که تا سوم خردادماه ۱۳۶۱ و آزادسازی خرمشهر ادامه داشت از نظرتان می‌گذرد.
در این مرحله به غیر از مهندسی نیروی زمینی ارتش نیروی دریایی ارتش نیز امکانات زیادی را به پای کار آورده بود از جمله تعداد سیصد قایق جمینی با خدمه مربوطه که به حق با تلاش بی‌وقفه خود و بدون هیچ‌گونه حادثه ناگوار سهم بسزایی در عبور موفقیت‌آمیز نیروها را به عهده داشتند . از هوانیروز بگویم، هوانیروز با ۴ گروه رزمی و پشتیبانی با حدود یکصد فروند انواع هلی‌کوپتر با ۱۱۴۰ سورتی در ۳۱۵۲ ساعت پرواز ضمن حمل ۱۱۷۹۲ نفر رزمنده و مجروح و حمل ۵۵۸۵۶ کیلوگرم بار با اجرای آتش‌ ۲۸۳ گلوله توپ ۲۰ میلیمتری و ۱۶۲۱ راکت و ۵۳ موشک تاو جهنمی از آتش را نیز بر روی واحدهای سنگین زرهی دشمن به وجود آوردند و با سقوط
۵ فروند هلی‌کوپتر تعداد ۱۵ نفر از بهترین خلبانان و کروی پروازی نیز به شهادت رسیدند، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اقدامات بسیار مهم و گسترده‌ای به عمل آوردند و سیستم‌های پدافند موشکی هاوک و راپیر و گردان‌های پدافند هوایی سبک و متوسط در کل منطقه گسترش دادند و با اجرای ۲۱۶۱ سورتی پرواز و حمل ۲۰۸۴۹ نفر مجروح و رزمنده و به مصرف رساندن ۴۸۰۰۰ پوند مهمات مختلف و به خصوص ترابری ۶۰۰۰ نفر بسیجی از مشهد مقدس به امیدیه در ظرف یک شب به حق در این عملیات خوب درخشیدند و در ضمن ۶۴ فروند از هواپیماهای دشمن را در نبردهای هوایی و پدافند هوایی مستقر در منطقه ساقط نمودند و ضربه سهمگینی به دشمن وارد کردند و حماسه‌ای فراموش نشدنی به وجود آوردند و در طول این عملیات ۴ فروند از هواپیماهای نیروی هوایی نیز سقوط کردند و منهدم شدند و خلبانان آنها به شهادت رسیدند.
از نظر نیروی رزمنده طبق آمار و ارقام موجود جمعاً نیرویی به استعداد ۱۹۵ گردان مانوری (در این آمار گردان‌های پشتیبانی رزمی شامل گردان‌های توپخانه – گردان‌های مهندسی – گردان‌های مخابرات - گردان‌های بهداری - پشتیبانی‌های مناطق - گردان‌های ترابری و تعمیر و نگهداری و گردان‌های پدافند هوایی از نیروی زمینی ارتش منظور نشده است) که ۶۱ گردان آن مربوط به نیروی زمینی ارتش (استعداد هر گردان بیش از ۱۰۰۰ نفر بوده است) و ۱۳۴ گردان نیروهای بسیج مردمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (استعداد هر گردان حداکثر ۳۰۰ نفر بدون داشتن سلاح‌های پشتیبانی و سنگین)‌ وارد عمل گردیده است. لازم به ذکر است که سه گردان ژاندارمری و گردان تکاور دریایی نیز در این عملیات حضور داشتند.
از ویژگی دیگر این عملیات سرعت در آماده شدن برای عملیات پس از عملیات فتح‌المبین را باید نام برد که یگان‌ها در کمتر از یک‌ماه همه اقدامات لازم را برای اجرای یک عملیات بزرگ انجام دادند. ویژگی دیگر پیدا کردن نقاط ضعف دشمن و ضربه زدن به آن و عبور بسیار گسترده نیروها از رودخانه کارون است در این مورد نیروی هوایی با عکسبرداری مداوم از منطقه (هر ۴۸ ساعت حداقل یک عکس) و مشخص نمودن محل‌های استقرار دشمن از یک‌سو و عبور نفوذی تیم‌های شناسایی از کارون و رفتن به عمق دشمن تا جاده آسفالته خرمشهر - اهواز نقاط ضعف دشمن مشخص و طرح‌ریزی‌ها بر‌اساس آن انجام گرفت. جهاد سازندگی فعالیت بسیار گسترده‌ای در آماده‌سازی مواضع اولیه و گسترش یگان‌ها و ایجاد جاده‌های لازم برای عبور از کارون و ساحل‌سازی و ایجاد خاکریز در مراحل مختلف نبرد و پشتیبانی مؤثر از یگان‌ها را انجام و در حد ایثار پشتیبان یگان‌های رزمنده بود. این عملیات بزرگ با رمز یا علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام در ساعت ۰۰۳۰ بامداد ۱۰/۲/۶۱ آغاز و ۲۶ شبانه‌روز به‌طول انجامید و در چهار مرحله به شرح ذیل اجرا گردید:
مرحله ۱- از تاریخ فوق تا ۱۶/۲/۶۱
مرحله ۲ - از تاریخ ۱۶/۲/۶۱ تا ۱۸/۲/۶۱
مرحله ۳ - از تاریخ ۱۸/۲/۶۱ تا ۲۱/۲/۶۱
مرحله ۴ - از تاریخ ۱/۳/۶۱ تا ۴/۳/۶۱
مرحله اول عبور موفقیت‌آمیز نیروهای قرارگاه فتح و قرارگاه نصر از کارون و تصرف سرپل غرب کارون برابر طرح عملیاتی و همزمان نفوذ در مواضع شمالی و تثبیت دشمن در آن منطقه به وسیله قرارگاه قدس از تاریخ ۱۰/۶/۶۱ تا ۱۶/۲/۶۱ و آنچه در این مرحله بسیار حائز اهمیت است این که تمام نیروها از شروع تاریکی روز نهم اردیبهشت با قایق‌های جمینی و پل‌های روانه شده طبق یک برنامه منظم و در سکوت کامل برای رعایت اصل غافلگیری و با نظارت دقیق و مستمر فرماندهان از کارون عبور کردند و به‌تدریج به مواضع دشمن در محورهای مختلف نزدیک شدند و خود را برای نبردی سنگین آماده کردند.
اما در محور سلمانیه به خانه خرائب وضع به گونه‌ای دیگر بود. زیرا پل پی‌ام‌پی این محور به خاطر نزدیکی با دشمن و به‌منظور احتراز از سر و صدا تا پاسی از نیمه‌های شب گذشته روانه نشده بود و قرار بود با کمک جهاد و مهندسی نیروی زمینی ارتش خاکریزی به طول شانزده کیلومتر از کارون تا جاده آسفالته خرمشهر به اهواز نیز احداث گردد لیکن به دلیل همین تأخیر در روانه شدن پل عملاً احداث این خاکریز عظیم میسر نگردید. هرچند قطعات کوچکی احداث شد، اما کافی نبود و جناح چپ ما کاملاً در دید و تیر مستقیم تانک و موشک‌های عراقی قرار داشت و نصر ۳ (تیپ ۳ لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۴۶ فجر سپاه) می‌بایست هم حفاظت جناح از کارون تا حوالی جاده را با قدرت انجام می‌داد و هم بخشی از جاده خرمشهر به اهواز را نیز تصرف و نگهداری می‌کرد که کاری بسیار سنگین و دشوار بود، اما از آنجا که ایمان و ایثار حاکم بر صحنه عملیات بود خستگی و سختی کار دیگر مفهومی نداشت، به همین خاطر رزمندگان با احداث سنگر در زمین‌های باز و خاکریزهای موجود ضمن حفظ جناح به اهداف خود نیز رسیدند. مرحله یکم به دلیل پاره‌ای مشکلات و مقاومت‌های دشمن در جاده کمی طولانی شد و تا روز ۱۵/۲/۶۱ تکمیل شد و حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی آزاد گردید. در این مرحله قرارگاه قدس ضمن کسب موفقیت نسبی ۴۵۰ نفر اسیر گرفت و قرارگاه فتح ضمن تأمین کامل هدف‌های خود که عمدتاً در روز اول عملیات (۱۱/۲/۶۱) به تصرف درآوردند ۱۷۰۱ نفر نیز به اسارت گرفتند و قرارگاه نصر در روز اول این مرحله ضمن تصرف اهداف مهمی در جاده و حوالی آن تعداد ۱۸۰۰ نفر از ارتش عراق نیز اسیر گرفتند، لیکن تأمین کامل هدف‌های ایشان ۷۲ ساعت به طول انجامید و سرانجام از منطقه سلمانیه تا شمال دارخوین تا جاده خرمشهر، اهواز منطقه‌ای در حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع از دست دشمن آزاد و قرارگاه فتح و نصر در روز ۱۶/۲/۶۱ آمادگی کامل برای اجرای مرحله دوم را داشتند.
در مرحله دوم عملیات که در ساعت ۰۹:۳۰ مورخه ۱۶/۲/۶۱ آغاز شد، قرارگاه فتح و نصر می‌بایست از جاده آسفالته خرمشهر به اهواز در حد واگذاری به سمت مرز پیشروی نیروهای دشمن را متلاشی و مرز را تأمین می‌نمودند که در این مرحله تلفات بسیار سنگینی به دشمن وارد شد، به‌طوری که پیشروی سریع و برق‌آسای این دو قرارگاه و تأمین بخشی از مرز مشترک در منطقه زید تا حسینیه و جنوب آن، آن هم در یک شب نیروهای دشمن را بشدت وحشت‌زده و غافلگیر کرد و ارتش عراق در روز ۱۷/۱۲/۶۱ از آغاز روشنایی تا شروع تاریکی سنگین‌ترین پاتک‌های زرهی خود را در مقابل ما انجام دادند و بزرگ‌ترین نبرد زرهی در این روز اتفاق افتاد اما هرگز نتوانستند به خطوط پیاده‌نظام ما که با ایثار و فداکاری و با استفاده صحیح از زمین و توانایی‌های گسترده ارتش در دفاع در مقابله با تانک از شرف و حیثیت خود در برابر متجاوزین بعثی دفاع می‌کردند، رخنه نمایند. همین اقدام سریع و برق‌آسا و مقاومت و ایثار رزمندگان اسلام در حفظ مواضع متصرفی سبب گردید که لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ زرهی و ۹ زرهی مستقر در جنوب منطقه کرخه کور در مقابل قرارگاه قدس به سمت کوشک، طلائیه و زید به حالت فرار منطقه را ترک و در این مرحله ۳ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع از میهن اسلامی ما آزاد شد اما استقرار این یگان‌ها در منطقه زید- حسینیه تا شلمچه برای دفاع مؤثر از بصره عملاً راه ما را برای رسیدن به بصره سد نمودند و رزمندگان اسلام گام بعدی خود را به طرف شلمچه و با هدف محاصره خرمشهر و آزادی این بندر مهم برداشتند و مرحله سوم عملیات در تاریخ ۱۹، ۲۰ و ۲۱ به طرف شلمچه انجام شد و هر چند یگان‌های عمل کننده پیشروی‌های خوبی به طرف شلمچه داشتند اما به دلیل بمباران‌های سنگین دشمن و مقاومت آنان و پاتک‌های متوالی، قادر به تصرف شلمچه نشدند و در بعضی محورها نیز تلفات و ضایعات سنگین بود و لذا تا تاریخ ۲۱/۲/۶۱ یگان‌ها ضمن حفظ منطقه متصرفی با یک سری اقدامات و جابه‌جایی‌های سریع برای زدن ضربت نهایی در شلمچه آماده شدند.
ضربه نهایی تصرف شلمچه و آزادسازی خرمشهر بود
شلمچه نامی آشنا برای هر ایرانی است. شلمچه دیار عاشقان به الله است و هر نقطه از خاک آن تاریخی از شجاعت، ایثار، تهور و ایمان و شهادت رزمندگان اسلام را در درون خود دارد. این مرحله در ساعت ۳۰/۲۲ مورخه ۱/۳/۶۱ آغاز شد و قرارگاه نصر مسئول تصرف و تأمین شلمچه و تصرف حدود ۷ کیلومتر از جاده شلمچه به طرف پل نو بود و در کنار آن قرارگاه فجر (یک تیپ از لشکر ۷۷ پیروز خراسان و یک تیپ از سپاه پاسداران) و قرارگاه فتح شامل دو تیپ از سپاه پاسداران در جناح چپ عملیات می‌نمودند. در این وضعیت نصر ۳ (تیپ ۳ لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۷ ولی عصر سپاه در سمت راست و نصر ۲ شامل تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه و یک تیپ از سپاه به چپ قرارگاه نصر ۳) سخت‌ترین مبارزه با دشمن را در شلمچه و نهر خین داشتند. دشمن موانع زیادی در مقابل خود احداث کرده بود، عمق میدان بسیار زیاد بود و به انواع سیم‌خاردار تکمیل شده بود. دشمن هرگز تصور نمی‌کرد که ما بتوانیم از این موانع آن هم در زمین صاف و در مقابل مواضع مستحکم و آتش سنگین عبور کنیم اما این اتفاق افتاد و ما توانستیم تا حدود ساعت ۳۰/۶ صبح ۲/۳/۶۱ با پذیرش تلفات و مقابله با سنگین‌ترین موانع و عبور از آن و سخت‌ترین نبرد سنگر به سنگر دشمن بر روی جاده شلمچه به طرف خرمشهر، سرانجام کار غیرممکن را ممکن ساخته و به یاری خداوند بزرگ و تلاش و فداکاری، حدود ۵ کیلومتر از جاده مذکور را به تصرف درآوریم و پاتک‌های سنگین دشمن در روز دوم خرداد از سمت بصره و از سمت اروندرود نیز به جایی نرسید و بمباران‌های سنگین و گلوله‌باران توپخانه آنان نیز اراده پولادین رزمندگان را سست نکرد و خرمشهر به طور کامل محاصره شد و نیروی عظیمی از ارتش عراق که حدود ۱۳ هزار و ۸۰۰ نفر بودند، جز تسلیم راهی نداشتند و در روز سوم خرداد ۶۱ مارش پیروزی به صدا درآمد و عراقی‌ها داوطلبانه در خرمشهر تسلیم شدند و اگر لطف و عنایت و امداد الهی نبود، این پیروزی بزرگ حاصل نمی‌شد و به فرموده حضرت امام، خرمشهر را خدا آزاد کرد و با بازپس‌گیری ۵ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی و بیش از ۱۹ هزار اسیر و غنایم زیاد و تلفات سنگین دشمن، برگ زرین دیگری بر افتخارات ۸ سال دفاع مقدس افزوده گشت. یاد و خاطره همه دلاورمردان و ارواح طیبه شهدا در این عملیات را بزرگ و گرامی می داریم.
سرتیپ ۲ بازنشسته سعید پورداراب
منبع : روزنامه ایران