شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

به یاد عروج ابدی دو کبوتر سپید بال آسمان آبی صداقت و خدمتگزاری


به یاد عروج ابدی دو کبوتر سپید بال آسمان آبی صداقت و خدمتگزاری
دو کبوتری که در آتش بیداد منافقان شب‌اندیش و سیاه دل سوختند تا برق سوختن بالهای سپیدشان همچون جرقه‌ای امید بر دل‌های مومنان و خاری بر دل سیاه جنایتکاران باشد.
یکی‌شان شاگرد ساده آهن فروشی است. در بازار آهن‌فروشان تهران که از سر فقر و تنگدستی مجبور به جلای وطن می‌شود و به تهران قدم می‌گذارد و دیگری طلبه ساده‌ای است که به قم می‌آید تا تحصیلات علوم دینی را از سر گیرد. شهید محمدعلی رجایی در سال ۱۳۱۲ در شهر قزوین به دنیا آمد و در سن چهار سالگی از نعمت پدری که با پیشه‌وری امرار معاش می‌کرد محروم شد . در سال ۱۳۲۷ و در سن ۱۴ سالگی در اثر فشار اقتصادی، قزوین را ترک کرده و به برادرش در تهران می‌پیوندد. وی پس از مدتی با مدرک ششم ابتدایی به استخدام نیروی هوایی درآمد و با ترور رزم‌آرا از سوی فداییان اسلام جذب آنان شد و در جلساتشان شرکت کرد.
پنج سال در نیروی هوایی ماند که در این مدت دیپلم خود را نیز گرفت. از همان سال‌های ورود به نیروی هوایی با مرحوم آیت‌الله طالقانی، آشنا شد و در جلسات ایشان شرکت کرد. به علت علاقه زیاد به شغل معلمی در سال ۱۳۳۵ وارد دانشسرای عالی شد و پس از فارغ‌التحصیل شدن در سال ۱۳۳۸ به عنوان دبیر ریاضی در وزارت فرهنگ استخدام شد و در شهرستان‌های خوانسار،‌ قزوین و تهران به کار تدریس پرداخت. وی در ادامه به فعالیت‌های سیاسی روی آورد که منجر به دستگیری در اردیبهشت ۱۳۴۲ و زندان رفتن وی به مدت ۵۰ روز شد. پس از آزادی به اتفاق همفکرانش به سازماندهی مجدد هیات موتلفه پرداخت.
ازجمله فعالیت‌های این شهید بزرگوار، ارایه خدمات فرهنگی در مدارس کمال، رفاه و تعاون اسلامی بود که با همکاری آقایان هاشمی رفسنجانی، شهید دکتر باهنر و شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی انجام شد.
به دنبال سازماندهی هیات موتلفه به خارج از کشور سفر کرد و از فرانسه، ترکیه و سوریه دیدن کرد. به موازات دستگیری رهبران سیاسی، مجدد در سال ۱۳۵۳ دستگیر شد و به مدت چهار سال در زندان کمیته قصر و اوین حبس شد. شهید رجایی با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ آزاد شد و بلافاصله وارد صحنه مبارزه فرهنگی و سیاسی شد و به اتفاق عده‌ای از همفکرانش، تلاش گسترده‌ای را به منظور بسیج و سازماندهی مبارزه‌های مخفی معلمان مسلمان آغاز کرد و موفق به ایجاد نخستین تشکیلات مخفی به نام انجمن اسلامی معلمان شد. او در سال ۱۳۵۸ به عنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب شد.
در سال ۱۳۵۹ به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و پس از مدتی حضور موثر در این نهاد در همین سال به مقام نخست‌وزیری رسید. وی در سال ۱۳۶۰ به عنوان رئیس‌جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و حکم ریاست جمهوری او در تاریخ یازدهم مردادماه از سوی امام خمینی (ره) تنفیذ شد.
شهید محمدعلی رجایی که در ساده‌زیستی، صراحت و مردمی بودن شهره خاص و عام بود، سرانجام در شهریور ماه ۱۳۶۰ در حالی که در جایگاه ریاست جمهوری کشور لحظه ای از یاد محرومان و پابرهنگان جامعه غافل نبود، به همراه یار دیرینش دکتر باهنر به سوی معشوق عروج کرد.
شهید دکتر محمدجواد باهنر در سال ۱۳۱۲ در شهر کرمان در خانواده‌ای فقیر دیده به جهان گشود. در سن یازده سالگی در مدرسه معصومیه کرمان، تحصیل دروس طلبگی را آغاز کرد. از اوایل مهرماه سال ۱۳۲۷ به قم عزیمت کرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. در سال ۱۳۳۲ توانست ضمن ادامه تحصیلات دینی موفق به گرفتن مدرک پنجم علمی قدیم شود و از سال ۱۳۳۳ تحصیل درس خارج را آغاز کرد. استاد او در این درس، امام خمینی (ره)‌بود. وی تا اوایل سال ۱۳۴۱ بیش از هفت سال در محضر او علم آموخت. شهید باهنر علاوه بر استفاده از دروس امام خمینی (ره) ، تفسیر و فلسفه را از آیت الله علامه طباطبایی فرا گرفت.
وی در کنار دروس حوزه در دانشگاه الهیات به تحصیلات دانشگاهی روی آورد و پس از اخذ لیسانس الهیات در سال ۱۳۳۷ این رشته را تا دکترا ادامه داد.
او در عین حال موفق شد یک دوره فوق لیسانس امور تربیتی را نیز به پایان برساند. شهید باهنر سال ۱۳۳۶ فعالیت‌های مطبوعاتی را آغاز و سالنامه مکتب تشیع را منتشر کرد. از کارهای بسیار موثر این شهید بزرگوار پس از ورود به آموزش و پرورش، تالیف کتاب و جزوه تعلیمات دینی برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشسرا بود و توانست از این طریق مطالب آگاهی‌دهنده را در قالب مطالب آموزشی وارد کتاب‌ها کند.
وی همزمان فعالیت‌های اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تاسیس دفتر نشر فرهنگ اسلامی و کانون توحید، نقش موثری ایفا کرد.
باهنر از سال ۱۳۴۱ همکاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) آغاز کرد و در اسفندماه سال ۱۳۴۲ پس از انجام سخنرانی‌هایی در مسجد هدایت، مسجدالجواد و حسینیه ارشاد به مناسبت سالگرد حادثه فیضیه،‌ دستگیر شد و پس از آن و به طور متناوب شش بار به زندان‌های کوتاه مدت محکوم شد.
شهید باهنر با انجام این سخنرانی‌های آگاهی‌دهنده و حرکت‌زا از سوی رژیم شاه در سال ۱۳۵۰ ممنوع‌المنبر شد.
او همچنین با هیات‌های موتلفه اسلامی همکاری مستمر داشت و پس از ترور منصور که باعث دستگیری عده‌ای از سران هیات‌های موتلفه اسلامی شد، با کمک شهید بهشتی و آیت الله رفسنجانی به فکر تاسیس یک تشکیلات نیمه علنی به نام مدرسه رفاه افتاد که به ظاهر به انجام کارهای امدادی،‌ تشکیل صندوق‌های قرض‌الحسنه و تشکیل مدارس مشغول بود و درواقع وسیله‌ای برای مبارزه مخفی در مدرسه رفاه بود.
شهید رجایی نیز در این مکان با آنان همکاری می‌کرد. آخرین مسئولیتی که پیش از پیروزی انقلاب از طرف امام (ره)‌به او واگذار شد، تشکیل کمیته تنظیم اعتصاب‌ها در زمان رژیم شاه بود.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام به عضویت شورای انقلاب درآمد. شهید باهنر پس از انقلاب فرهنگی به دستور امام (ره) در ستاد انقلاب فرهنگی مشغول فعالیت شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضویت در تنظیم مدارس، مسئولیت نهضت سوادآموزی نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان،‌ نمایندگی شورای انقلاب در وزارت آموزش و پرورش و نیز نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از جمله مسئولیت‌های شهید باهنر بود. وی در زمان نخست‌وزیری شهید محمدعلی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد و پس از فاجعه شوم بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی به عنوان دبیر کل این حزب انتخاب شد.
شهید دکتر باهنر، پس از انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری به عنوان نخست وزیر انتخاب شد ودر هشتم شهریور ماه ۱۳۶۰ به همراه هم‌رزم دیرینه‌اش رجایی به درجه رفیع شهادت نایل شد. یاد و نام این دو شهید بزرگوار گرامی باد و راهشان پررهرو باد.