شنبه, ۱۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 1 June, 2024
مجله ویستا


بیماری مزمن صنعت ایران


بیماری مزمن صنعت ایران
تقریبا تمام صنایع ایران از یک بیماری مزمن رنج میبرند. صنایع مختلف کشور نظیر صنایع نساجی، کاشی و سرامیک، اتومبیل، وسائل خانگی، لاستیک اتومبیل، نفت و حتی پتروشیمی دچار این بیماری مزمن هستند. در همه این صنایع، کشور با خرید تکنولوژی سخت افزاری و ماشین آلات یک واحد تولیدی را از خارج وارد و راه اندازی میکند. معمولا" تکنولوژی واحد خریداری شده مربوط به چند سال پیش از تاریخ خرید است که در کشورهای صنعتی فروشنده طراحی و مورد استفاده قرار گرفته است.
با خرید و راه اندازی واحد تولیدی در داخل کشور، محصولاتی حداکثر با مشخصات نزدیک محصولات تولیدی در واحد مشابه خارجی تولید می شود. معمولا" در فضای حمایتی که با تعرفههای گمرکی یا عدم صدور مجوزهای واردات از صنایع داخلی حمایت می شود، واحد جدید التاسیس کار خود را آغاز میکند. ذهنیت غالب در مالکان و مدیران واحد جدیدالتاسیس آن است که همه تلاش خود را معطوف راه اندازی و بهره برداری کامل و نگهداری از تجهیزات و ظرفیت واحد تولیدی نمایند. واحد جدید التاسیس که محصولاتی نزدیک به محصولات خارجی مشابه با فرایند و تکنولوژی نزدیک به تولید کنندگان خارجی تولید میکند در فضای حمایتی داخل به سود مینشیند. این سودآوری در رشته هائی که انرژی بر باشند به برکت انرژی ارزان در داخل کشور سودآوری بالائی نیز هست. سودآوری بالا در مواردی که واحدها از مواد اولیه ارزان دیگری، به جز انرژی، استفاده نمایند نیز بالا و قابل توجه است.
اما با گذشت زمان، در کشورهای صنعتی فعالیتهای تحقیق و توسعه دست آوردهای جدیدی ارائه می دهد. در نتیجه تحقیق و نوآوری در دنیای صنعتی، کیفیت محصولات افزایش مییابد، فرایندهای تولید بهتر می شوند و از کارآئی و راندمان بالاتری برخوردار می شوند، برای برخی محصولات مواد اولیه بهتر و ارزان تری جایگزین مواد اولیه قبلی می شود، خلاصه کاروان صنعت و تکنولوژی به پیش می رود. در این پیشرفت واحدهای تولید مشابه در خارج از کشور با عرضه محصولات بهتر، با قیمت کمتر وارد میدان رقابت می شوند. اما واحدهای تولیدی داخلی که همت خود را فقط معطوف نگهداری و بهره برداری از ظرفیت نصب شده قبلی خود نموده اند از قافله پیشرفت تکنولوژی عقب میمانند. محصولاتش توان رقابت با محصولات خارجی را حتی در پشت دیوارهای حمایتی در داخل کشور ندارد. واحدهای تولیدی قدیمی زمین درگیر می شوند و چه بسا تعطیل می شوند. سرمایه گذاران جدیدی باید واحدهای جدیدی احداث کنند تا ماجرای قبلی مجددا" تکرار شود: احداث یک واحد جدید با تکنولوژی جدید، مدتی بهره برداری و سودآوری، بعد کهنگی و واماندگی و ناتوانی و افول و نابودی. سرنوشت مزبور، سرنوشت مطلوبی برای صنایع کشور نیست، ولی اکثر صنایع دچار آنند.
به صنعت کاشی و سرامیک نگاه کنید. کاشی و سرامیک وارداتی از کشورهای اروپائی عرصه را بر آنها تنگ کرده است. به صنایع لاستیک اتومبیل نظری بیفکنید، لاستیکهای وارداتی با تکنولوژیهای جدید و کیفیت وقیمت مناسب تر خود، صنایع لاستیک داخل را تحت فشار گذاشته اند. صنایع وسائل خانگی ارج و آزمایش را به خاطر آورید. کارخانجات بزرگ تولید کفش داخل نظیر کفش ملی و موفقیتهای آنها در بازار کفش را در گذشته و حال مقایسه کنید. صنایع اتومبیل، و تولید اتومبیل تاریخی پیکان و اکنون پژو ۴۰۵ و پراید را با صنایع اتومبیل سازی که اتومبیلهای خود را از ورای دیوار بلند تعرفه وارد بازار ایران میکنند مقایسه کنید. بعد از گذشت نزدیک به ۱۰۰ سال از صنعت نفت، پالایشگاههای ایران را از نظر راندمان و کیفیت محصول و اثرات زیست محیطی با پالایشگاه های دنیای صنعت مقایسه کنید. بعد از گذشت این سالیان طولانی بر صنعت نفت، هنوز کشور برای طراحی و توسعه یا بهینه سازی ظرفیتهای تولیدی در صنایع نفت و گاز از اکتشاف و استخراج، و مدیریت مخازن گرفته تا پالایش آن نیاز به دانش فنی و تکنولوژی از کشور هائی دارد که حتی ممکن است نفت چندانی نداشته باشند یا در دهههای اخیر در ابعادی کوچکتر از کشور ما صاحب صنعت نفت شده اند نظیر کشورهای ایتالیا، انگلستان، نروژ، کره یا چین. بالاخره از همه شاخص تر، صنایع نساجی را به عنوان یکی از قدیمی ترین صنایع کشور، با تولید کنندگان مشابه در خارج مقایسه کنید. پارچههای خارجی از چادر مشگی تا پارچههای پرده ای، لباسهای زنانه و مردانه میدان دار اصلی بازار کشورند ! بنابراین مریضی کهنگی و واماندگی و افول و نابودی یک مریضی عمومی و مزمنی ست که شاید از زمان ورود صنایع جدید به ایران وجود داشته است و کماکان نیز گریبان صنعت کشور را گرفته است. قطعا" ابتلا به چنین مرضی مطلوب نیست. چنین صنعتی نمی تواند موجب رشد و شکوفائی شود و تنها با آویزان شدن به درآمدهای نفتی خود را بازسازی می کند و ادامه حیات می دهد.
اما ریشه این مریضی در کجاست ؟ قطعا" سیاست های کلان اقتصادی بر پیدایش این مریضی اثر میگذارد. سیاست هائی که رقابت را تشویق نکند، با ایجاد اغتشاش در قیمت ها علائم نادرستی به صنایع بدهد، نگاه و تاکید بر بازارهای خارجی نداشته باشد، و زمینههای رانت جوئی از طریق سهمیه بندی ارزی و غیر آن را فراهم سازد در پیدایش این بیماری موثر است. ولی این سیاست ها یکی از ریشههای بیماری است. بیماری مزبور بسیار قدیمی است و در مقاطع تاریخی مختلف که در برخی از آن مقاطع سیاست های اقتصادی مناسب تری برقرار بوده، ادامه داشته است. لذا برخی ریشه های مهم بیماری را باید در داخل خود صنعت و سیاست های صنعتی و بنگاه داری جست وجو کرد.
نمود و علامت روشنی که بیماری مذکور از خود نشان می دهد عقب ماندگی مکرر صنایع ایران در تکنولوژیهای محصول، فرایند تولید، و مدیریت از قافله صنعت دنیاست. در صنایع ایران عموما" از تحقیق و نوآوری خبری نیست. کمتر صنعتی است که به طور جدی و معنا داری مغزهای برجسته و عالمی را گرد آورده باشد و بر تحقیق، توسعه، و نوآوری در زمینههای محصول و فرایند تولید و مدیریت خود گمارده باشد. بسیاری از فارغ التحصیلان زبده دانشگاه های درجه اول کشور برای ادامه تحصیل به خارج می روند، در خارج ادامه تحصیل می دهند و آنگاه جذب فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی می شوند. البته بسیاری از فارغ التحصیلان ممتاز و برجسته هم در داخل کشور میمانند ولی در زمینه هائی به غیر از تحقیق و توسعه و نوآوری برای صنایع کشور مشغول می شوند. تحقیق و نوآوری و دغدغه صنایع کشور نشده است. منابع کافی و توان مدیریتی مناسب به این امر اختصاص نمی یابد. در سال های اخیر در صنایع مختلف نظیر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و نیز وزارت علوم تلاش هائی برای توسعه و تضمین فعالیتهای تحقیق و توسعه انجام شده است ولی هنوز تا سطح مطلوب فاصله زیادی داریم. بدون پشتوانه علمی و تکنولوژیکی، بیماری صنعت ادامه خواهد یافت.
نویسنده : دکتر علینقی مشایخی
منبع : روزنامه مردم سالاری