هاله آبی اروپا

● چلسی
در جایی كه فوتبال متعلق به مردم است، چلسی یك استثنا محسوب می شود. آنها نه مانند منچستریونایتد یك تیم فراكشوری هستند نه مثل لیورپول بار تعلق خاطر یك شهر را به دوش می كشند و نه شبیه آرسنال گروه یا طبقه اجتماعی خاص را هوادار خود می بینند. آبی ها حتی در لندن نیز كم طرفدارتر از آرسنال (تیم محبوب طبقه كارگر) و تاتنهام (باشگاه توده متوسط اجتماع پایتخت) هستند اما چیزی دارند كه برخی باشگاه ها همیشه در حسرتش می سوزند. سرمایه فراوان و مدیریت قوی از آغاز دهه ۹۰ مردان محبوب استمفوردبریج را به تهدید دایمی و اكنون غول بزرگ فوتبال بریتانیا تبدیل كرده است. آنها بر تكیه زدن بر جایگاه نخست جزیره چه راهی را طی كردند؟
● شروع
همه چیز از یك صبح یكشنبه سال ۱۹۰۴ آغاز شد. «ادواردین» یكی از علاقه مندان قدیمی فوتبال تصمیم گرفت با سرمایه شخصی تیمی بسازد كه خیلی زود لقب اولین لندنی حاضر در لیگ دسته اول را كسب كند. در ابتدا بر سر نامگذاری تیم اختلاف نظر ایجاد شد اما در نهایت روز ۱۴ مارس ۱۹۰۴ نام چلسی فراتر از عناوین انتخابی چون «كنسینگتون» استمفوردبریج و اف سی لندن، برگزیده شد. «جان تایت رابرتسون» اولین مربی - بازیكن تیم نام گرفت. روی پیشانی این مرد «تراژدی» حك شده بود چرا كه با رأی عجیب كمیته فنی فدراسیون فوتبال انگلستان، چلسی در روز ۲۹ می ۱۹۰۵ بدون انجام حتی یك بازی در لیگ دسته اول، مجبور به حضور در رقابت های دسته دوم شد.
● اولین مسابقه
در روز ۲ اوت ،۱۹۰۵ تماشاگران شاهد اولین بازی چلسی مقابل «استوك پورت» بودند. هرچند این جدال با برتری یك بر صفر رقیب خاتمه یافت اما ورود یك تیم جدید باتمام شاخصه های «دیگر آزاری» را نمایان كرد. آبی ها برخلاف تصور چندان منفور نبودند. حضور ۶۷ هزار نفر در جریان بازی مقابل منچستریونایتد در نوع خود ركورد بزرگی محسوب می شد.
سرانجام چلسی در پایان دومین فصل حضور در لیگ دسته دوم جواز صعود به سطح اول فوتبال جزیره را دریافت كرد. آنها این موفقیت بزرگ را مدیون بزرگی چون «جورج هیلسدون» بودند كه در مجموع طی ۶ فصل حضور در استمفوردبریج ۱۰۷ گل به ثمر رساند. زوج او «جیمی ویندریچ» نام داشت. این ۲ نفر كنار هم در جریان برتری ۵ بر یك مقابل «هول سیتی» اولین هت تریك تاریخ چلسی را رقم زدند. كم كم آوازه باشگاه همه گیر می شد و به نظر، زمان درخشش در جام حذفی نیز فرا رسیده بود.
این اتفاق در دهه ۲۰ شكل گرفت و تیم لندنی به طور دقیق در سومین سال این دهه تا دیدار فینال این رقابت ها نیز پیش رفت. آنها یك بار تا آستانه بازی پایانی پیش رفته بودند اما در نهایت با شكست مقابل آستون ویلا حذف شدند؛ هرچند در لیگ پس از وست بروم و دربی در مكان سوم جای گرفتند. از قهرمانی خبری نبود. واژه سقوط در سال ۱۹۲۴ معنا شد و تا آغاز فصل ۱۹۳۰-۱۹۲۹ روی شانه های تیم سنگینی می كرد. خرید مهره های سرشناسی چون «تامی لاو» و «جك هاروی» علاوه بر نشان دادن قدرت مالی بر سرمایه فنی تیم نیز افزود. آبی ها با ادعای زیادی وارد دهه ۳۰ شدند.
● یك روز ویژه
چلسی به مصاف آرسنال صاحب ۴ مقام قهرمانی در عرض ۵ سال رفت و موفق شد در حضور ۸۲ هزار و ۵۰۲ نفر (ركوردی جدید برای فوتبال بریتانیا) این تیم پرمدعا را متوقف كند. «های گالاگر» و «آلك چینی» از جمله ستاره های آن شب تاریخی بودند.با فرا رسیدن ماه ژانویه اوضاع تیره و تار شد. چلسی در عرض ۳ هفته ۱۷ گل از دربی، بیرمنگام و آرسنال دریافت كرد و به انتهای جدول چسبید. از دیگر دستاوردهای باشگاه در دهه ۳۰ می توان به حضور در مرحله نیمه نهایی جام حذفی فصل ۱۹۳۲ (باخت ۲ بر یك مقابل نیوكاسل) و كسب رتبه هجدهم جدول بیست و دومی لیگ انگلستان اشاره كرد.اندكی بعد «خوزه مرس» رییس باشگاه درگذشت و «دیو سكستون» جانشین او شد.
این مرد با صرف بودجه ای در حدود ۵ هزار پوند تیم را متحول كرد. او پایه های چلسی را دوباره بنا كرد و به این منظور با انتقادهای زیادی روبرو شد. تئوری های او در دهه ۷۰ به باشكوه ترین شكل ممكن به مرحله عمل رسید. در این راستا بازی فینال جام حذفی در فصل ۱۹۷۳ وارد تاریخ شد. چلسی و لیدزیونایتد در یك جدال پرتب و تاب حریف هم نشدند تا كار به بازی تكراری در اولدترافورد كشیده شود. آن رقابت نیز تا مرز ضربات پنالتی پیش رفت اما گل «ویب» آبی ترین لحظه تاریخ چلسی را رقم زد. آنها برای اولین بار پس از دهه ۵۰ كه فاتح لیگ شدند، جام معتبری را بالای سر بردند. سرانجام پس از ۳ فینال و ۷ نیمه نهایی یك آرزوی بزرگ برآورده شد؛ طرفداران در سرودهای خود از این عبارت استفاده می كردند.چلسی در پایان فصل ۱۹۷۳ برای دومین بار در طول تاریخ خود مقام سومی لیگ را به دست آورد.
جواز حضور در رقابت های اروپا صادر شده بود و این تیم حریص با قلع و قمع كردن رقیبان به فینال و دیدار با رئال مادرید رؤیایی شتافت.پیروزی در آن دیدار آبی ها را به عنوان قهرمان جام در جام اروپا معرفی كرد با این حال با ورود به دهه ۷۰ دوران سیاه باشگاه آغاز شد. خزانه همیشه پر آبی ها خالی شده بود و آنها برای پر كردن این خلاء چاره ای جز فروش بهترین بازیكنانشان را نداشتند. این امر سقوط به دسته پایین تر را به دنبال داشت. تیم به یك ناجی نیاز داشت و این فرد زودتر از حد تصور وارد شد.
● دوران بیتس
یك تاجر قدرتمند كه به نظر می رسید ارتباط مناسبی با مردان سیاست جزیره دارد، با مبلغ یك میلیون پوند زمام امور باشگاه را به دست گرفت. اولین مقام تحت نظر رییس جدید عنوان هجدهمین فصل ۱۹۸۳-۱۹۸۲ لیگ دسته دوم بود. تیم در ۲ فصل مقام ششمی را كسب كرد. چلسی در فصل ۱۹۸۸ تا آستانه صعود پیش رفت اما در تكمیل كادر خود ناكام ماند. سرانجام یك فصل بعد آرزوی دیرینه طرفداران نه چندان پرتعداد چلسی عملی شد.
مردم می گفتند یك تیم متوسط به جمع همتایان پرشمار خود در لیگ دسته اول بازگشته اما بیتس و هواداران به چیزی فراتر می اندیشیدند. در فصل ۱۹۹۴-۱۹۹۳ گلن هادل به عنوان مربی - بازیكن تیم برگزیده شد تا شور و شوق یك مبارزه واقعی به استمفوردبریج برگردد. چلسی با او حضور در فینال جام حذفی را تجربه نمود. وقتی فصل بعد رود گولیت لباس آبی را به تن كرد، شگفت زدگی رقبا كه همواره تیم لندنی را به محافظه كاری در خرید بازیكن متهم می كردند، بیشتر و بیشتر شد. این هلندی پس از مدتی هدایت ستاره های «بریج» را به عهده گرفت و عصر طلایی آبی ها را رقم زد. او با شاه مهره ای به نام «زولا» جام حذفی را بالای سر برد اما دنیای شیرین خیلی زود تلخ شد.
● كودتا
گولیت بدون هیچ دلیل موجهی از استمفوردبریج خارج شد و ویالی جای اورا گرفت. طرفداران كه هنوز خاطره بازی های زیبای تیم تحت نظر گولیت را به خاطر داشتند، معتقد بودند عوامل نفوذی«كن بیتس» باعث اخراج جوان سیاه پوست سورینام شدند. هیچ كس قادر نبود «سیاسی بازی» رسوخ یافته در دل باشگاه را (كه ارمغان بیتس بود) انكار كند اما چلسی بی توجه به شایعات بزرگ ماند و بزرگی كرد. سرانجام دوران ویالی نیز خاتمه یافت و این ایتالیایی مجبور شد راهی كشورش شود. عصر جدید با یك اتفاق ساده اما عجیب آغاز شد.
● عصر جدید
رومن آبراموویچ یكی از طرفداران ویژه بازی منچستریونایتد و رئال مادرید در جریان دور برگشت مرحله یك چهارم نهایی فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ لیگ قهرمانان بود و پس از پایان آن بازی رؤیایی اعلام كرد از دیدن نمایش ۲ تیم به وجد آمده و قصد دارد رییس باشگاهی به كیفیت آنها باشد. این ساده دل روسی با كمك سرمایه فراوان خیلی زود آرزویش را عملی كرد.
او با مبلغی نه چندان نجومی بیتس را از اریكه قدرت به زیر كشید و رسماً مالك باشگاه چلسی نام گرفت. تیم رومن در اولین فصل تا مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان بالا آمد اما قافیه را به موناكو واگذار كرد.ماجرا از شب قبل آغاز شد؛ جایی كه رانیه ری مربی وقت آبی ها آبراموویچ را مورد انتقاد قرار داد و این حاشیه سازی ها آبی ها را مقابل موناكو سرافكنده كرد. در لیگ نیز آرسنال قهرمان شد. رانیه ری رفت تا موفقیت از در دیگر وارد شود. كسب ۲ مقام قهرمانی در لیگ برتر و رسیدن به مراحل پایانی لیگ قهرمانان همراه فتح جام اتحادیه، چلسی را به عنوان قدرت اول جزیره معرفی كرد.
آنهایی كه اعتقاد داشتند آبی ها با كمكِ داوران نتیجه می گیرند، پس از پایان بازی با لیورپول در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴ از ناداوری و گل مشكوك لیورپولی ها صحبت می كردند. رومن آبراموویچ ترجیح می داد در وسط زمین با «رقص روسی» سرگرم باشد تا اینكه بخواهد به شایعات گوش فرا دهد.او مردی مانند خوزه مورینیو را روی نیمكت دارد. ساراماگوی پرتغالی قادر است در یك لحظه پیروزی را از آن تیم خود كند. شاید زیبایی رفتار مورینیو به اندازه كت و شلوارهای دست دوزش نباشد اما بهتر از هر كسی راه ورود یك تیم به بهشت فوتبال را می داند. چلسی آبراموویچ امسال درصدد فتح دنیا است.

منبع : روزنامه ابرار ورزشی