جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تخمین‌ناپذیر همچون‌ نسیم‌


تخمین‌ناپذیر همچون‌ نسیم‌
در گیر و دار چنین‌ وضعیتی‌ شناخت‌ افكار عمومی‌ كه‌ از ویژگی‌های‌ جوامع‌ مردمسالار و پشتوانه‌ قدرت‌ و حاكمیت‌ سیاسی‌ است‌ از جایگاه‌ والایی‌ برخوردار است‌. در حكومت‌هایی‌ كه‌ به‌ مقوله‌ اصل‌ حاكمیت‌ مردمی‌ پایبند هستند، آرای‌ شهروندان‌ از وجهه‌ خاصی‌ برخوردار است‌. «برك‌» در این‌ زمینه‌ می‌گوید: در كشورهای‌ آزاد، دانش‌ و فراست‌ واقعی‌تری‌ در بین‌ مردم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد تا در كابینه‌ شاهزاده‌ كشورهایی‌ كه‌ هیچ‌كس‌ تا زمانی‌ كه‌ سران‌ مملكت‌ از آنها توضیحی‌ نخواهند جرات‌ اظهار نظر ندارد.از این‌ رو افكار عمومی‌، ضمیر باطنی‌ یك‌ ملت‌ است‌. این‌ قدرت‌ گمنام‌ غالبا یك‌ نیروی‌ سیاسی‌ است‌ كه‌ بقا یا زوال‌ حكومت‌ها به‌ آن‌ بستگی‌ دارد. افكار عمومی‌ عنصری‌ است‌ كه‌ چند و چون‌ آن‌ در هیچ‌ قانون‌ اساسی‌ پیش‌بینی‌ نشده‌ است‌. به‌ قول‌ ژرژ گالوپ‌، قضاوت‌ توده‌ها در اصل‌، اساسی‌تر و غالبا بهتر از قضاوت‌ قانونگذاران‌ است‌. وی‌ در سال‌ ۱۹۶۴ میلادی‌ می‌گوید: اگر مردم‌ حقایق‌ را بدانند عاقلانه‌تر قضاوت‌ می‌كنند. اهمیت‌ داوری‌های‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ عملكرد حكومت‌ها و شناخت‌ مطالبات‌ آنها با گسترش‌ مردمسالاری‌ چنان‌ آمیخته‌ است‌ كه‌ آبراهام‌ لینكلن‌، رییس‌ جمهور سابق‌ امریكا می‌گفت‌: آنچه‌ قصد دارم‌ انجام‌ دهم‌ در واقع‌ خواسته‌ها و امیالی‌ است‌ كه‌ مردم‌ قصد انجام‌ آن‌ را دارند و پرسشی‌ كه‌ برای‌ من‌ مطرح‌ است‌ چگونگی‌ كشف‌ این‌ خواسته‌ها و نیات‌ است‌.اما آشنایی‌ با افكار عمومی‌ به‌ شناخت‌ روش‌های‌ علمی‌ سنجش‌ افكار نیاز دارد. امروزه‌ نظر سنجی‌ها در تمامی‌ زمینه‌های‌ زندگی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند. روزنامه‌نگاران‌ و سیاستگذاران‌ با انگیزه‌های‌ گوناگون‌ برای‌ شناخت‌ خط‌ مشی‌های‌ كلی‌ اجتماع‌، عوامل‌ تعیین‌كننده‌ در تصمیمات‌ اجتماعی‌ و شناخت‌ تاثیرات‌ تبلیغات‌ بویژه‌ در انتخابات‌ و افت‌ و خیزهای‌ محبوبیت‌ و مشروعیت‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ از روش‌های‌ نظرسنجی‌ استفاده‌ می‌كنند. سازمان‌ها و یگان‌های‌ تولیدی‌ براساس‌ نظرسنجی‌ها اطلاعات‌ گرانبهایی‌ در زمینه‌ شناخت‌ بازار و فروش‌ محصولات‌ به‌ دست‌ می‌آورند كه‌ آنها را در درك‌ داوری‌های‌ مردمی‌، انگیزش‌ها و نگرش‌هایی‌كه‌ در ورای‌ آنها وجود دارد یاری‌ می‌رسانند. جامعه‌شناسان‌ اغلب‌ از آرای‌ عمومی‌ بهره‌ می‌گیرند و از این‌ طریق‌ پدیده‌هایی‌ را به‌ عنوان‌ تعصبات‌ مذهبی‌ و اخلاقی‌ مورد ارزیابی‌ قرار می‌دهند. دانشمندان‌ و صاحبنظران‌ علوم‌ سیاسی‌ از طریق‌ نظرسنجی‌ها به‌ ساختار ائتلافات‌ میان‌ احزاب‌ و تشكل‌های‌ سیاسی‌ و تنش‌های‌ میان‌ آنها و حاكمان‌ پی‌ می‌برند. اقتصاددانان‌ با هدف‌ شناخت‌ كردارهای‌ اقتصادی‌ جامعه‌ از نتایج‌ نظرسنجی‌ در حوزه‌های‌ اقتصاد بهره‌ می‌جویند. هر قدر میزان‌ ارتباط‌ میان‌ دستگاه‌های‌ اجرایی‌ و مردم‌ بیشتر باشد زمینه‌های‌ انجام‌ نظرسنجی‌ بیشتر خواهد بود. در جوامعی‌ كه‌ حق‌ انتخاب‌ مقام‌های‌ اجرایی‌ با مردم‌ است‌، گرایش‌ به‌ نظرسنجی‌ها گسترده‌تر است‌. در مقابل‌ جوامعی‌ كه‌ در آنها میان‌ رای‌ توده‌های‌ مردم‌ و انتخاب‌ حاكمان‌ فاصله‌های‌ فرسنگی‌ وجود دارد، نظرسنجی‌ها بیشتر جنبه‌ صوری‌ و تزیینی‌ دارد و از جایگاه‌ ویژه‌یی‌ برخوردار نیست‌ و از این‌ رو میان‌ آزادی‌ و موضوع‌ نظرسنجی‌ رابطه‌یی‌ پایدار وجود دارد، هرچه‌ جامعه‌ گشوده‌تر و مردمسالارانه‌تر باشد، نظرسنجی‌ در آن‌ كارایی‌ بیشتری‌ خواهد داشت‌.
مفهوم‌ و ماهیت‌ افكار عمومی‌
اصطلاح‌ افكار عمومی‌ Public Opinion به‌ معنای‌ امروزی‌ نخستین‌بار توسط‌ «ژاك‌ نكه‌»، وزیر دارایی‌ لویی‌ شانزدهم‌ در آغاز انقلاب‌ فرانسه‌ مطرح‌ شده‌ است‌. افكار عمومی‌ برای‌ او «روح‌ جامعه‌» و میوه‌ ارتباط‌ گسست‌ناپذیر بین‌ انسان‌ها به‌ حساب‌ می‌آید. مفهوم‌ افكار عمومی‌ در گذر زمان‌ دستخوش‌ دگرگونی‌های‌ عظیمی‌ شده‌ و بر حسب‌ نیازها و شرایط‌ ویژه‌ تعبیر و تفسیر خاصی‌ از آن‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌. افكار عمومی‌ پدیده‌یی‌ است‌ كه‌ در قرن‌ بیستم‌ بر اؤر تحولات‌ شگفت‌انگیز فناوری‌های‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ به‌ اوج‌ شكوفایی‌ خود می‌رسد.
«مونتنی‌»، فیلسوف‌ و پژوهشگر فرانسوی‌ در قرن‌ ۱۶ میلادی‌، افكار عمومی‌ را یك‌ جمع‌ نیرومند، جسور و تخمین‌ناپذیر می‌دانست‌. «برایس‌» آن‌ را چنین‌ توصیف‌ كرده‌ است‌: یك‌ نیروی‌ حقیقی‌، ناملموس‌ همچون‌ نسیم‌ كه‌ همه‌ در پی‌ كشف‌ و شناخت‌ آن‌ هستند و تقریبا همه‌ از آن‌ پیروی‌ می‌كنند.آرتور كورن‌ هازر می‌گوید: افكار عمومی‌ همانند نقطه‌نظرها و احساساتی‌ است‌ كه‌ در یك‌ جامعه‌ خاص‌ در یك‌ زمان‌ ویژه‌ و با توجه‌ به‌ یك‌ موضوع‌ مورد علاقه‌ آن‌ جمعیت‌ پدید می‌آید. فیلیپزدیوس‌ در مقاله‌یی‌ در مورد ماهیت‌ روند افكار عمومی‌ می‌گوید: افكار عمومی‌ عصاره‌ عقاید فردی‌ نیست‌ بلكه‌ آن‌ چیزی‌ است‌ كه‌ از علایق‌ مشترك‌ یك‌ گروه‌ درباره‌ یك‌ موضوع‌ واحد و واكنش‌ حاصله‌ به‌ عنوان‌ ثمره‌ آن‌ علایق‌ ناشی‌ می‌شود.ماهیت‌ این‌ فرآیند از حصول‌ آگاهی‌ و ارتباط‌ درون‌ گروهی‌ تا مستحیل‌ شدن‌ در افكار عمومی‌ را در بر می‌گیرد. چارلز هورتن‌ كولی‌ از نظریه‌پردازان‌ كلبت‌ شیكاگو درباره‌ ماهیت‌ افكار عمومی‌ می‌گوید: افكار عمومی‌ حاصل‌ جمع‌ قضاوت‌های‌ فردی‌ اكثریت‌ نیست‌ بلكه‌ قضاوت‌ تبلوریافته‌ همه‌ اشخاص‌ مستقل‌ جدا از تعلق‌ آنها به‌ اكثریت‌ یا اقلیت‌ است‌ یعنی‌ حاصل‌ جمع‌ ساده‌ نظر افراد جدا از هم‌ نیست‌ بلكه‌ یك‌ سازمان‌، محصول‌ همكاری‌ مبتنی‌ بر ارتباط‌ تاؤیر متقابل‌ است‌.در اوایل‌ قرن‌ ۲۰ فردیناند تونیس‌ افكار عمومی‌ را مظهر اخلاقیات‌ جامعه‌ می‌دانست‌ و آن‌را در سطحی‌ عالی‌تر از دولت‌ قرار می‌داد. او معتقد بود كه‌ تمدن‌ شهری‌ فعلی‌ با شرایط‌ و اوضاع‌ و احوال‌ خاص‌، «جامعه‌یی‌» خود در برابر تحركی‌ كه‌ افكار عمومی‌ روشنگرانه‌ از طریق‌ وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ پدید آورده‌اند بیهوده‌ در تلاش‌ اصلاح‌ خویش‌ است‌ و بدون‌ تردید تا زمانی‌ كه‌ این‌ تمدن‌ در راه‌ فرد گرایی‌ حاكم‌ بر جوامع‌ كنونی‌ بسر می‌برد به‌ چنین‌ تحولی‌ دست‌ نخواهد یافت‌. زیرا سعادت‌ و خوشبختی‌ از دست‌ رفته‌ در صورتی‌ به‌ این‌ جوامع‌ باز خواهد گشت‌ كه‌ به‌ سرچشمه‌های‌ زندگی‌ اجتماعی‌ گروه‌های‌ كوچك‌ به‌ نوآفرینی‌ و دوباره‌ سازی‌ جوامع‌ بپردازند. به‌ نظر گابریل‌ تارد اندیشمند فرانسوی‌، افكار عمومی‌ مجموعه‌یی‌ از داوری‌های‌ مردم‌ درباره‌ مسائل‌ روز است‌ كه‌ مورد پذیرش‌ بیشتر افراد جامعه‌ است‌ یا لاورنس‌ لوول‌ در اوایل‌ قرن‌ ۲۰ در بحث‌ از ماهیت‌ افكار عمومی‌ بر این‌ امر تاكید دارد كه‌ افكار عمومی‌ باید عمومیت‌ داشته‌ باشد.هدف‌ او از این‌ سخن‌ آن‌ است‌ كه‌ گرچه‌ افكار عمومی‌ مستلزم‌ بحث‌ و مناقشه‌ است‌ اما با رضایت‌ و قبول‌ اقلیت‌ نیز ملازمه‌ دارد یعنی‌ با تمایل‌ اقلیت‌ها به‌ تمكین‌ از عقیده‌ مسلط‌، بدون‌ این‌ تمایل‌ نه‌ چیزی‌ به‌ نام‌ افكار عمومی‌ وجود دارد و نه‌ دموكراسی‌. بنا به‌ تعریف‌ «ویلند» شاعر آلمانی‌، افكار عمومی‌ عبارت‌ است‌ از عقایدی‌ كه‌ بی‌سر و صدا و بی‌آنكه‌ كسی‌ متوجه‌ آن‌ شود اكثر ذهن‌ها را اشغال‌ می‌كند و حتی‌ در مواقعی‌ كه‌ حرمت‌ اظهارنظر وجود ندارد از زمزمه‌ گنگی‌ كه‌ بتدریج‌ اوج‌ می‌گیرد می‌توان‌ به‌ وجود آن‌ پی‌ برد. در این‌ صورت‌ فقط‌ بهانه‌ و دستاویز كوچكی‌ لازم‌ است‌ كه‌ تا به‌ آن‌ مجال‌ تجلی‌ دهد و چنین‌ است‌ كه‌ قدم‌ به‌ عرصه‌ ظهور می‌گذارد.افكار عمومی‌ می‌تواند دگرگون‌ كننده‌ ملت‌ها و مقاصد سیاستمداران‌ باشد و چهره‌ جدیدی‌ به‌ همه‌ قسمت‌های‌ جهان‌ بدهد. افكار عمومی‌ مسائل‌ روز را با حرارت‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهد و مسائلی‌ كه‌ از افق‌ دور شده‌اند را خیلی‌ زود به‌ دست‌ مورخان‌ می‌سپارد.افكار عمومی‌ در شكل‌های‌ مختلف‌ در رسانه‌های‌ همگانی‌ نظیر روزنامه‌ها و مجلات‌ ادواری‌ خود را نشان‌ می‌دهد تا بدان‌ جا كه‌ نشانگر احساسات‌ درونی‌ و پنهانی‌ یك‌ جامعه‌ است‌.گاه‌ صدایی‌ بسیار سطحی‌ و كم‌ عمق‌ دارد كه‌ آن‌ را صدای‌ مردم‌ كوچه‌ و بازار می‌خوانند. افكار عمومی‌ بیانگر ذهنیت‌ زیرك‌ترین‌ و باهوش‌ترین‌ مردم‌ جامعه‌ است‌، از این‌ رو سرچشمه‌ واقعی‌ قدرت‌ و توانایی‌ است‌ كه‌ دولتمردان‌ پیوسته‌ در طلب‌ آن‌ می‌كوشند و گاه‌ فاقد هرگونه‌ معنای‌ سیاسی‌ است‌.افكار عمومی‌ گاه‌ جریانی‌ منظم‌ و منطقی‌ و قابل‌ درك‌ و شناخت‌ و گاه‌ وحشی‌ و بی‌ؤبات‌، از هم‌ گسیخته‌ و بازتاب‌ دهنده‌ گرایش‌های‌ مختلف‌ اجتماعی‌است‌ كه‌ اگر سازماندهی‌ و هدایت‌ نشود می‌تواند انسجام‌ اجتماعی‌ را به‌ هم‌ بریزد و از كنترل‌ مسوولان‌ خارج‌ كند.افكار عمومی‌ در بسیاری‌ از موارد تعیین‌ كننده‌ و پركشش‌ است‌ و از آنچنان‌ جاذبه‌یی‌ برخوردار است‌ كه‌ صاحبان‌ قدرت‌ را مجذوب‌ خود می‌ كند. آرتور كورن‌هارز می‌گوید: بهتر است‌ افكار عمومی‌ برای‌ اهداف‌ موجود به‌ عنوان‌ نظریات‌ و عقاید شایع‌ در یك‌ جمعیت‌ معین‌ در یك‌ زمان‌ خاص‌ با توجه‌ به‌ هر موضوعی‌ كه‌ منافع‌ ملی‌ را در بر دارد در نظر گرفته‌ شود.برای‌ تبیین‌ افكار عمومی‌ باید آن‌ را با چهار عامل‌ پیوسته‌ زیردرنظر گرفت‌: ۱ اینكه‌ افكار عمومی‌ باید در برگیرنده‌ مشكل‌ همگانی‌ باشد یا نباشد؟
۲ اینكه‌ آرا و نظریات‌ مردم‌ برای‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ افكار عمومی‌ باید آشكار بیان‌ شود یا پنهانی‌؟
۳ توافق‌ بر سر اینكه‌ شما و افراد هم‌ عقیده‌ چه‌ تعدادی‌ باشند تا بتوان‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ افكار عمومی‌ یاد كرد؟
۴ اینكه‌ اصطلاح‌ رای‌، عقیده‌ و نظر یا باورها و ارزش‌ها مترادف‌ است‌ یا نه‌؟
بنابراین‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ افكار عمومی‌ پدیده‌یی‌ روانی‌ و جمعی‌ است‌ با خصلتی‌ اجتماعی‌. افكار عمومی‌ نتیجه‌ كنش‌ متقابل‌ گروهی‌ و فردی‌ در یك‌ بافت‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ و اقتصادی‌ خاص‌ است‌ و در مجموع‌ می‌توان‌ آن‌ را نوعی‌ تولید اجتماعی‌ نامید كه‌ تعیین‌ كننده‌ و سرنوشت‌ ساز هم‌ است‌. افكار عمومی‌ نوعی‌ آگاهی‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ آگاهی‌ غیررسمی‌ در میان‌ عامه‌ خاص‌ كه‌ دارای‌ منافع‌ مشترك‌ هستند بروز می‌كند و جنبه‌ عاطفی‌ و ادراكی‌ دارد و البته‌ از تعصب‌ نیز بركنار نیست‌. افكار عمومی‌ اگر بشدت‌ تعمیم‌ یابد و ماندگار باشد به‌ صورت‌ اجماع‌ و وفاق‌ عمومی‌ و ملی‌ درمی‌آید. افكار عمومی‌ با ارزشگذاری‌ همراه‌ است‌ و در واقع‌ نوعی‌ داوری‌ درباره‌ حوادث‌ و اتفاقات‌ روز یا حوادث‌ و رخدادهایی‌ است‌ كه‌ در آینده‌ روی‌ خواهد داد.
فرآیند شكل‌گیری‌ افكار عمومی‌
اساس‌ افكار عمومی‌ بر نگرش‌ها استوار است‌. نگرش‌ پایه‌ و زمینه‌های‌ پایدار افكار عمومی‌ است‌ و افكاری‌ كه‌ فرد آن‌ را مطرح‌ می‌سازد و محصول‌ عوامل‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ یا روان‌ شناختی‌ است‌. این‌ افكار زمانی‌ كه‌ حادثه‌یی‌ رخ‌ می‌دهد یا موضوعی‌ در جامعه‌ برجسته‌ می‌شود و به‌گونه‌یی‌ پنهان‌ و آشكار نمود می‌یابد تا منزلگاه‌های‌ دور پرواز می‌كند. بدین‌ گونه‌ دیدگاه‌های‌ فردی‌ تحریك‌ و به‌ صورت‌ خام‌ در محیط‌ پیرامونی‌ مطرح‌ می‌شوند و از طریق‌ گفت‌ و شنودها به‌ نگرش‌ ها و ارزش‌ها تغییر می‌ كنند یا قوت‌ می‌گیرند. در چنین‌ وضعیت‌ خاصی‌ افكار عمومی‌ به‌ صورت‌ یك‌ تولید اجتماعی‌ حاصل‌ می‌شود.در فرآیند شكل‌ گیری‌ افكار عمومی‌ سه‌ عامل‌ اصلی‌ وجود دارند كه‌ عبارت‌ هستند از: ۱ كانال‌های‌ ارتباطی‌ كه‌ از تركیب‌ نظرات‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ و میان‌ فردی‌ تشكیل‌ شده‌اند. ۲ ارایه‌ مسائل‌ و موضوعات‌ مهمی‌ كه‌ بر اؤر حوادث‌ و اتفاقات‌ در محیط‌ پیرامونی‌ رخ‌ می‌دهند و از طریق‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ بازتاب‌ می‌یابند ۳ عموم‌ مردم‌ كه‌ دیدگاه‌ های‌ گوناگونی‌ دارند و به‌ صورت‌ نوشتاری‌، دیداری‌ و شنیداری‌ به‌ داوری‌ و ابراز عقیده‌ می‌پردازند.یكی‌ از مسائل‌ بسیار مهم‌ در افكار عمومی‌ نقش‌ رهبران‌ فكری‌ جامعه‌ است‌. مقوله‌ رهبری‌ از پدیدارهای‌ بسیار مهم‌ رفتارهای‌ جمعی‌ است‌. رهبری‌ افكار، عبارت‌ است‌ از میزان‌ توانایی‌ فرد در تاثیرگذاری‌ بر تفكر یا رفتار افراد دیگر در جهت‌ دلخواه‌ بطور غیررسمی‌ و با توانایی‌ نسبی‌. مطالعات‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ عقاید و افكار غالبا از طریق‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ ابتدا به‌ رهبران‌ فكری‌ می‌رسند و از طریق‌ آنها به‌ گروه‌های‌ دیگر جامعه‌ نشر پیدا می‌كنند. همچنین‌ نتایج‌ بررسی‌ها نشان‌ می‌دهد كه‌ رهبران‌ فكری‌، اطلاعات‌ خود را از رسانه‌ها دریافت‌ می‌كنند و آنها را به‌ همگنان‌ خود منتقل‌ می‌سازند. رهبران‌ فكری‌ كسانی‌اند كه‌ از موضوع‌های‌ مختلف‌ آگاهند و دیدگاه‌های‌ آنها جدی‌ گرفته‌ می‌شود. رهبران‌ فكری‌ در همه‌ گروه‌ ها وجود دارند: صنفی‌، اجتماعی‌، سیاسی‌ و... آنان‌ اغلب‌ از لحاظ‌ اجتماعی‌ بسیار فعالند و در درون‌ جامعه‌ خود از ارتباطات‌ بسیار قوی‌ برخوردارند. رهبران‌ فكری‌ به‌ لحاظ‌ موقعیت‌ اجتماعی‌ و تحصیلی‌، اندكی‌ بالاتر از افراد تحت‌ نفوذشان‌ قرار دارند و از لحاظ‌ طبقه‌ اجتماعی‌ با آنها در یك‌ سطح‌ هستند. رهبران‌ فكری‌، گروه‌ مرجع‌ مخاطبان‌ خود هستند. رهبری‌ افكار به‌ دو دسته‌ وسیع‌ تقسیم‌ می‌شود: ۱ رهبران‌ فكری‌ چند موضوعی‌ كه‌ بیانگر میزان‌ رهبری‌ فرد در موضوعات‌ گوناگون‌ یك‌ نظام‌ است‌.
۲ رهبری‌ افكار تك‌ موضوعی‌ كه‌ از تمایل‌ فرد و مهارت‌ او فقط‌ در یك‌ موضع‌ خاص‌ حكایت‌ دارد. زمانی‌ كه‌ هنجارهای‌ یك‌ نظام‌ اجتماعی‌، نوین‌تر باشد و از پویایی‌ بیشتری‌ برخوردار شود در چنین‌ شرایطی‌ رهبران‌ افكار بیشتر تك‌ موضوعی‌ هستند. دو تن‌ از پژوهشگرانی‌ كه‌ درباره‌ افكار عمومی‌ دست‌ به‌ پژوهش‌ زده‌اند (به‌نام‌های‌ «لین‌» و «سیرز») برای‌ افكار عمومی‌ چهار ویژگی‌ برشمرده‌اند كه‌ عبارتند از: «جهت‌، شدت‌، برجستگی‌ و همسازی‌». جهت‌ به‌ این‌ معنا است‌ كه‌ افكار عمومی‌ درباره‌ هر مساله‌ یا عقیده‌یی‌ به‌ جهت‌ خاصی‌ سوق‌ داده‌ می‌شود. این‌ جهت‌ یا سازنده‌ است‌ یا غیر آن‌ یا مثبت‌ است‌ یا منفی‌، یا پیش‌رونده‌ و تاثیرگذار یا برعكس‌ آن‌.شدت‌ به‌ این‌ معنا است‌ كه‌ بعضی‌ از افراد شدیدتر از دیگران‌ دارای‌ عقاید خاصی‌اند كه‌ براساس‌ آن‌ دست‌ به‌ عمل‌ می‌زنند.برجستگی‌ هم‌ مشابه‌ شدت‌ است‌أ از این‌ نظر كه‌ برجستگی‌ شدت‌ عقاید را اندازه‌گیری‌ می‌كند، اما به‌ اهمیت‌ نسبی‌ عقایدی‌ كه‌ یك‌ فرد یا گروهی‌ از افراد دارند مربوط‌ می‌شود و سرانجام‌ ویژگی‌ چهارم‌ همسازی‌ است‌ كه‌ به‌ رابطه‌ بین‌ عقاید می‌پردازد. اما بر میزانی‌ كه‌ داشتن‌ یك‌ عقیده‌ با داشتن‌ عقیده‌یی‌ دیگر همساز است‌ متمركز شود. همسازی‌ را در طول‌ زمان‌ هم‌ می‌توان‌ در نظر گرفت‌ یعنی‌ اینكه‌ آیا افراد همان‌ عقاید یا نگرش‌ها را در دوره‌های‌ زمانی‌ كوتاهتر یا طولانی‌تری‌ دارند یا نه‌؟
افكار عمومی‌ را می‌توان‌ به‌ دو بخش‌ نمادی‌ و بنیادی‌ تقسیم‌ كرد. وجه‌ بنیادی‌ آن‌ در واقع‌ تمام‌ علل‌ و عواملی‌ را دربرمی‌گیرد كه‌ بنیان‌های‌ زندگی‌ جمعی‌ را تشكیل‌ می‌دهند و كمتر دستخوش‌ تغییر قرار می‌گیرند و بخش‌ نمادی‌ افكار عمومی‌ تظاهرات‌ و تجلی‌ افكار عمومی‌ به‌ مناسبت‌ یك‌ رویداد یا در واكنش‌ به‌ یك‌ امر خاص‌ است‌. قسمت‌ بنیادی‌ افكار عمومی‌ باید در سیاستگذاری‌های‌ عمومی‌ مورد توجه‌ تمام‌ برنامه‌ریزان‌ اجتماعی‌ و دولتمردان‌ سیاسی‌ قرار بگیرد و تمام‌ بازیگران‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌، اقتصادی‌ نیز باید آن‌را به‌عنوان‌ یك‌ عنصر دایمی‌ در كنش‌های‌ خودشان‌ لحاظ‌ كنند. قسمت‌ نمادی‌ افكار عمومی‌ مانند یك‌ بازیگر عمل‌ می‌كند و هم‌ مانند یك‌ گروه‌ فشار ممكن‌ است‌ كه‌ مورد سوءاستفاده‌ یا استفاده‌ قرار گیرد.پدیده‌ افكار عمومی‌ را از زوایا و ابعاد گوناگون‌ می‌توان‌ مورد بررسی‌ قرار داد. این‌ پدیده‌ به‌ تمام‌ وجوه‌ زندگی‌ اجتماعی‌ از زبان‌، روانشناسی‌ اجتماعی‌، فرهنگ‌ و مذهب‌ و تاریخ‌ گرفته‌ تا ساختار اجتماعی‌ و طبقاتی‌ و اقتصادی‌ گره‌ خورده‌ است‌.
بررسی‌ افكار عمومی‌ مستلزم‌ شناخت‌ فضایی‌ است‌ كه‌ در آن‌ فكرها و اندیشه‌ها و نظرها شكل‌ می‌گیرند. شناخت‌ ارزش‌های‌ مردمی‌ از یك‌سو و پدیده‌های‌ اجتماعی‌ از سوی‌ دیگر مشاهده‌گر را دقیقا با زبان‌ مشترك‌ مردم‌ یا بیان‌ عمومی‌ آشنا می‌سازد.افكار عمومی‌ چیزی‌ جز صدای‌ مردم‌ نیست‌. این‌ پدیده‌ بخشی‌ از تاریخ‌ ملت‌ها است‌.در جهان‌ امروز مطالعه‌ و تحقیق‌ در زمینه‌ افكار عمومی‌ با ابعاد مختلف‌ آن‌ در حال‌ گسترش‌ است‌. این‌ امر افكار عمومی‌ را به‌ صورت‌ بازیگری‌ كه‌ در مسائل‌ مهم‌ ملی‌، منطقه‌یی‌ و بین‌المللی‌ به‌ ایفای‌ نقش‌ می‌پردازد، درآورده‌ است‌. این‌ پدیده‌ها در ساخت‌ نظام‌های‌ سیاسی‌ مردمسالار اهمیت‌ روز افزونی‌ یافته‌ است‌.اعتراض‌، اعتصاب‌، تظاهرات‌ و آشوب‌های‌ خیابانی‌ از اشكال‌ مشاهده‌ شده‌ افكار عمومی‌ در باب‌ مسائل‌ و پدیده‌های‌ گوناگون‌ اجتماعی‌، سیاسی‌ و اقتصادی‌ هستند.

داوود نادمی‌