پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
توفان زودگذر - The Mortal Storm
سال تولید : ۱۹۴۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو ـ گلدوین ـ مایر.
کارگردان : فرانک بورزیگی.
فیلمنامهنویس : کلادین وست، آندرسن الیس و جرج فروشل، برمبنای رمانی نوشته فیلیس باتم.
فیلمبردار : ویلیام دانیلز.
آهنگساز(موسیقی متن) : ادوارد کین و یوجین زادور.
هنرپیشگان : مارگار سولاون، جیمز استوارت، رابرت یانگ، فرانک مورگان، رابرت استاک، بونیتا گرانویل، آیرین ریچ، ماریا اوسینسکایا و دان دیلی.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۰ دقیقه.
ناحیهای در جنوب آلمان، سال ۱۹۳۳. نظریههای "پروفسور ویکتور رات" (مورگان)، استاد فیزیولوژی، با نظریههای نازیهای تازه به قدرت رسیده مبنی بر برتری نژاد آریائی هماهنگ نیست، به همین دلیل از کارش بر کنار میشود و به زندان میافتد. دو پسر بزرگ او به نازیها میپیوندند، اما دخترش، "فریا" (سولاون) رابطهاش را با نامزدش، "فریتس" (یانگ)، یکی از شاگردان پدرش که او نیز به نازیها گرویده، قطع میکند و با یکی دیگر از شاگردان پدرش، "مارتین برایتنر" (استوارت)، که مثل او از نازیها بیزار است، رابطهای صمیمانه مییابد. پروفسور در زندان در میگذرد. همسر او (ریچ) و کوچکترین پسرشان از مرز خارج میشوند، اما نازیها به "فریا" اجازه خروج نمیدهند. "مارتین" که به دنبال درگیریهائی از کشور گریخته، خود را میرساند تا "فریا" را به اتریش ببرد. اما گروهی از نازیها به رهبری "فریتس" به تعقیب آنان میپردازند و "فریا" را در حین خروج از مرز از پا در میآورند. این قتل یکی از دو برادر نازی "فریا" (استاک) را به تأمل وا میدارد...
٭ این شاهکار ناشناخته را باید نقطه تلافی فیلمهای "عاشقانه" بورزیگی که در غالب آنها (مثل اینجا) رابطهای عاطفی بر موانعی چون دنیای بیرحم بیرون یا جدائی جسمانی عشاق، چیرگی مییابد و فیلمهای دارای "درون مایه مذهبی" او (مثل محموله عجیب، ۱۹۴۰) که در آنها رستگاری شخصیتها نه از طریق عشق، بلکه از راه اعتقاد به نظامی کاملا معنوی حاصل میشود، دانست. اوج این یکی شدن را میتوان در نحوه محقق شدن آرزوی دیرینه مادر "مارتین" (اوسپنسکایا) مبنی بر ازدواج پسرش و "فریا"، در کلیسا و به هنگام نواختن ناقوسها، در صحنه پایانی مشاهده کرد که در آن به هنگام مرگ "فریا" در آغوش "مارتین" صدای ناقوسها در پس زمینه به گوش میرسد. "مرگ" در طول فیلم استعارهای از "رهائی" شخصیتها از شرایط بیرحمانه حاکم است: پروفسور پیش از مرگش در زندان میگوید: "بهزودی آزاد خواهم شد " و "فریاد" به هنگام مرگ از "مارتین" میپرسد: "رها شدیم؟". هر فیلم ضد فاشیستی (یا ضد هر ایدئولوژی و مرام دیگری) را میتوان دوگونه ساخت: یک راهش شیوه "شعاری" و مستقیمی است که چاپلین در فیلم دیگری که در همین سال با دیدگاهش همانند ارائه شد یعنی دیکتاتور بزرگ (۱۹۴۰) برگزید و راه دیگرش روش بورزیگی است که با استفاده از قالب ملودرام، فروپاشی آرامآرام یک خانواده را بدل به نمادی از تأثیرات مخرب حاکمیت این دیدگاه میسازد. با این همه فیلم (با نمایش تحول یکی از شخصیتها) ناامیدانه به پایان نمیرسد و از این رو حتی در وجه تبلیغاتیاش نیز موفقتر مینماید. شاید بههمین دلیل بود که پس از آن، نمایش کلیه تولیدات کمپانی سازندهاش (مترو ـ گلدوین ـ مایر) در آلمان و کشورهای تحت سلطه آن ممنوع شد. فیلم دیلی.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل دولت روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس حجاب شهید مطهری
تهران سلامت شهرداری تهران هواشناسی سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سازمان هواشناسی دستگیری وزارت بهداشت
بانک مرکزی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا تورم کارگران حقوق بازنشستگان
فضای مجازی مسعود اسکویی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس فیلم تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین آمریکا چین روسیه نوار غزه حماس ترکیه عربستان اوکراین
فوتبال استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب کاهش وزن دیابت قهوه فشار خون داروخانه