چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

میشل عون از بیروت تا تهران


میشل عون از بیروت تا تهران
«لبنان میکروسکوبی بحجمه و عالمی بسیاسته» این یکی از جملات مشهور «فیلیپ حتّی» مورخ مسیحی لبنانی است. بر این اساس، لبنان از نظر جغرافیایی یک موجود میکروسکوبی در جهان است اما از نظر تأثیرات سیاسی در منطقه، یک موجود جهانی است.
هم اندازه لبنان از نظر مساحت و جغرافیا در نقشه جهان بسیارند و چه بسا ما نامی از آنها در طول سالها نمی‌شنویم و یا اصلا نامی از آنها هم نشنیده‌ایم، اما نام لبنان را تا پیش از جنگ‌های داخلی اش در سال ۱۹۷۵و بعد از آن و پس از پیمان صلح طائف در سال ۱۹۸۹ که منجر به پایان جنگ‌های داخلی این کشور شد، بسیار شنیده‌ایم.
در حقیقت در طول چهار دهه اخیر، لبنان همیشه در رأس تحولات منطقه خاورمیانه قرار داشته است و با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری جمهوری اسلامی ایران، نقش لبنان در رابطه با ایران از هر زمان دیگری پر رنگتر شد. پیش از انقلاب اسلامی، لبنان با توجه به حضور سازمان آزادیبخش فلسطین و دیگر گروه‌های شبه نظامی لبنانی همچون سازمان امل، به مرکزی برای استقرار انقلابیون ایرانی که بیشتر درصدد جنگ مسلحانه علیه رژیم پهلوی و فراگیری آموزش‌های مسلحانه و چریکی بودند، تبدیل شد. همین امر موجبات تقویت روابط طرف‌های سیاسی مختلف ایرانی با لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها را پس از پیروزی انقلاب اسلامی فراهم نمود. از سوی دیگر لبنان برای ایران اسلامی مترادف با جبل عامل لبنان بود. منطقه‌ای که در آن علمای بسیاری از بزرگان فقه شیعه را در خود تربیت نموده بود و آثار علمی و فقهی بزرگی را در تاریخ فقه شیعه از خود بر جای گذاردند.
با حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ و اشغال این کشور و محاصره بیروت و خروج سازمان آزدیبخش فلسطین از لبنان و انتقال آن به تونس، و سپس شکل گیری جنبش مقاومت اسلامی لبنان و «حزب الله»، روابط ایران با مردم لبنان عمق بیشتری می‌یابد. ایران در راستای سیاست‌های انقلابی و جلوگیری از بسط و سیطره نفوذ اسرائیل در منطقه و لبنان، به اعزام نیروهای نظامی به این کشور همت می‌گمارد تا فصلی ویژه در روابط غیررسمی با لبنان باز نماید. با آن که این روند، سریعا جای خود را به خروج نیروهای ایرانی از لبنان می‌دهد اما باعث می‌شود تا روند شکل گیری مقاومت اسلامی در این کشور تسریع یابد.
هم پیمانی جمهوری اسلامی ایران با سوریه که در طول جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان اوج می‌یابد، باعث تقویت همکاری‌های استراتژیک دو کشور در لبنان می‌گردد و در همین دوران است که دمشق به پلی مستحکم برای تقویت مقاومت اسلامی ـ ملی در این کشور علیه اسرائیل تبدیل می‌شود. همین امر موجب می‌شود که با همکاری دو کشور، خطی تقریبا ثابت از نظر سیاسی در قبال لبنان بین ایران و سوریه ایجاد گردد.
ادامه همین مسیر مشترک باعث می‌شود تا ایران و سوریه از امضای پیمان طائف در سال ۱۹۸۹ به منظور پایان جنگ داخلی لبنان و روی کار آمدن یک دولت مرکزی و برگزاری انتخابات پارلمانی در آن حمایت کنند. هم زمان با این امر سیاست حمایت از مقاومت اسلامی لبنان ادامه می‌یابد که نتیجه طبیعی آن پیروزی مقاومت اسلامی لبنان در آزاد سازی سرزمین‌های اشغالی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ است. ایران در قالب اقدامات بشر دوستانه و نیز حمایت مدنی ار مردم لبنان، در طرح‌های بازسازی لبنان شرکت می‌کند و از روند استقرار صلح و امنیت در این کشور و نیز سیاست جلوگیری از نفوذ اسرائیل بر این کشور حمایت می‌کند.
همزمان با روند استقرار حاکمیت مرکزی و استقرار دولتی واحد در لبنان «سلسله زنجیره‌ای قتل‌های سیاسی در لبنان» با ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان آغاز می‌شود و تا دو سال استمرار می‌یابد. جمهوری اسلامی ایران با محکومیت این روند تروریستی، کسانی را پشت این سناریو می‌بیند که خواستار بر هم زدن نظم و امنیت در این کشور و بر هم زدن روابط طایفی این کشورند. تهران دراین مسیر تلاش می‌کند تا از یک سو با حفظ روابط سیاسی با بیروت و دولت مرکزی این کشور، شائبه ایجاد روابط مستقل با طرف‌های سیاسی مقاومت و ملی این کشور را از بین ببرد و از یک سو تلاش می‌کند تا حمایت از مقاومت اسلامی را در برنامه خود حفظ کند و لو این که این روند سیاسی مخالفان گسترده‌ای در بین نیروهای لبنانی داشت، نیروهایی که با طرف‌های اروپایی و آمریکایی روابط حسنه و پشت پرده مستحکمی داشتند. این سیر سیاسی در کشوری که تغییرات و جابجایی‌های سیاسی آن بسیار سریع و فوق العاده صورت می‌گیرد، آثار خود را بیش از پیش نمایان ساخت.
در جریان حمله ارتش اسرائیل به لبنان در جنگ معروف به جنگ «سی و سه روزه» که در تابستان ۱۳۸۵ رخ داد، صف بندی‌های سیاسی لبنان بیش از پیش روشن و مشخص گردید. مقاومت اسلامی لبنان در سایه حمایت‌های ایران، سوریه، نیروهای ملی لبنان و افکار عمومی کشورهای اسلامی و عربی موفق می‌شود تجاوز ارتش اسرائیل به لبنان را شکست دهد و از همین زاویه نیز دیدگاه‌های سیاسی خود در لبنان را تحکیم بخشد. یکی از مؤلفه‌هایی که در حمایت لجستیک سیاسی در طول جنگ سی و سه روزه و پس از آن در لبنان هرگز نباید فراموش شود «حمایت بی دریغ ائتلاف سیاسی همراه حزب الله» لبنان است که بدون استثنا همه اقشار مسیحی و مسلمان لبنان را شامل می‌شد. این ائتلاف سیاسی که در قاموس سیاسی این کشور به ائتلاف ۸ مارس شهرت دارد، در طول جنگ و تحولات پس از آن بدون هیچگونه عقب نشینی، از حزب الله و مقاومت اسلامی لبنان حمایت نمودند، موضعی که عملا موجب تقویت روابط سیاسی اعضای این ائتلاف با کشورهای ایران و سوریه گردید.
عمر کرامی و سلیم الحص دو نخست وزیر پیشن لبنان از نیروهای سیاسی اهل سنت، طلال ارسلان رهبر حزب دمکراتیک لبنان از نیروهای دروزی، فتحی یکن از چهره‌های برجسته علمی ـ دینی اهل سنت و میشل عون فرمانده سابق ارتش و رهبر مسیحی سیاسی «جریان آزاد ملی لبنان» از بارزترین شخصیت‌های سیاسی لبنان بودند که با ایجاد ائتلاف سیاسی با حزب الله، نقشی انکارناپذیر در شکست توطئه‌های ایجاد جنگ طایفی و مذهبی و نیز حمایت از مقاومت ایفا نمودند. در میان این نیروها جایگاه میشل عون از نماد بیشتری در میان مسیحیان برخوردار است.
او متولد سال ۱۹۳۵ در منطقه «حاره حریک» است که اکنون یکی از مناطق مشهور در «ضاحیه جنوبی بیروت شیعه نشین» است. تا پیش از جنگ‌های داخلی لبنان در «حاره حریک» مسیحیان نیز زندگی می‌کردند. او وارد خدمت نظامی شد و تا فرماندهی ارتش لبنان نیز پیش رفت. در سال ۱۹۸۸ وقتی که پارلمان لبنان موفق به انتخاب رئیس جمهور جدید برای جانشینی امین جمیل نشد، میشل عون یک دولت جدید با توجه به وظایف فرماندهی اش درارتش تشکیل داد. در این دوران است که تاریخ سیاسی لبنان شاهد تشکیل دو دولت یکی به ریاست میشل عون و دیگری به ریاست سلیم الحص می‌شود.
در همین سال جنگی سخت بین نیروهای لبنانی (قوات لبنانیه) به رهبری سمیر جعجع با نیروهای ارتش لبنان به فرماندهی میشل عون در می‌گیرد و میشل عون موفق می‌شود نیروهای سمیرجعجع را به عقب براند و بر مواضع آنها حاکمیت یابد. به دنبال امضای «پیمان طائف» در آگوست سال ۱۹۸۹، میشل عون با این عنوان که این پیمان مجددا طرح استقرار و انتشار ارتش سوریه را به رسمیت شناخته است با آن مخالفت می‌کند و به جنگ با ارتش سوریه در بیروت روی می‌آورد. در این جنگ او شکست می‌خورد و در نهایت بر اساس یک توافق لبنانی ـ سوری و تحت اشراف آمریکا و فرانسه از طریق سفارت فرانسه در بیروت به پاریس انتقال می‌یابد و تا سال ۲۰۰۵ در این کشور در تبعید باقی می‌ماند.
پس از شکل گیری «مصالحه ملی لبنان» میشل عون بار دیگر به لبنان می‌آید و در انتخابات پارلمانی لبنان تحت عنوان تشکیلات سیاسی «جریان آزاد ملی لبنان» بیست و یک عضو این جریان به همراه میشل عون به پارلمان راه می‌یابند و یکی از بزرگترین فراکسیون‌های مسیحی را در پارلمان تشکیل می‌دهد. وی آنگاه تفاهم‌نامه‌ای را با حزب الله امضا می‌کند که در آن به حق مردم لبنان در مقاومت در برابر اشغال تاکید و اعتراف می‌کند و مبارزه حزب الله علیه اسرائیل را مشروع دانسته و صفحه‌ای جدید از تاریخ تعامل و همکاری مسلمانان و مسیحیان در لبنان را می‌گشاید. با آن که این تفاهم نامه منتقدان بسیاری در بین مسیحیان و نیروهای مسلمان وابسته به اردوگاه آمریکایی‌ها داشت اما وی بر سر این پیمان با حزب الله همچنان باقی می‌ماند و با تمام امکانات سیاسی از حزب الله در طول جنگ سی و سه روزه و پس از آن دفاع می‌کند.
این مشی سیاسی میشل عون یکی از نقاط عطف تاریخ سیاسی این نظامی کهنه‌کار لبنانی است. او که تا دیروز تحت عنوان «نبرد آزادیبخش» در سال ۱۹۸۹ با ارتش سوریه وارد جنگ شده بود اما پس از پانزده سال تبعید و سپس بازگشت به بیروت، با یکی از هم پیمانان سوریه وارد پیمانی استراتژیک می‌شود و بر سر آن پایدار می‌ماند و به رغم مخالفت‌های شدید آمریکا و فرانسه از حزب الله دفاع می‌کند. این موضع سیاسی میشل عون بدون تردید نقطه عطفی در مناسبات سیاسی داخلی و منطقه‌ای لبنان به شمار می‌رود و اگر چنین موازنه‌ای در لبنان شکل نمی‌گرفت بی تردید تحولات دیگری در لبنان غیر از آن چه که شاهدش بودیم، به وقوع می‌پیوست.
میشل عون در قالب ائتلاف سیاسی مستحکم با حزب الله، نقشی سازنده در پیمان دوحه نیز ایفا نمود که بر اساس آن، بحران سیاسی دو ساله لبنان خاتمه یافته و دولت وحدت ملی در این کشور برقرار می‌شود. وی اکنون بر اساس توازن سیاسی در بین مسیحیان و تعداد نمایندگان مسیحی در پارلمان به عنوان «پرقدرت‌ترین نیروی سیاسی مسیحی» در لبنان به شمار می‌رود. پیروزی کاندیدای «جریان آزاد ملی لبنان» یعنی «کمیل خوری» در انتخابات میاندوره‌ای پارلمان لبنان بر «امین جمیل» رئیس جمهور پیشین و رئیس حزب کتائب لبنان در مردادماه ۱۳۸۶ نشان داد که میشل عون از نظر افکار عمومی مسیحیان از مقبولیت بیشتری از خاندان امین جمیل برخوردار است این در حالی بود که از نظر تاریخی، قدرت سیاسی در بین مسیحیان همیشه در بین خاندان جمیل در لبنان می‌چرخیده است.
امین جمیل در انتخابات فرعی بیروت در منطقه «المتن» به عنوان جانشین فرزندش در پارلمان «پییر جمیل» که در یک اقدام تروریستی کشته شده بود، وارد معرکه انتخاباتی شده بود اما با این حال از رقیب خود از جریان آزاد ملی لبنان شکست خورد. با توجه به همین شرایط است که میشل عون امیدوار است تا در انتخابات پارلمانی آینده لبنان که در سال ۲۰۰۹ برگزار خواهد شد، اکثریت مطلق پارلمانی را در بین مسیحیان لبنان به دست آورد.
سفر میشل عون به تهران نقطه عطفی در روابط ایران و لبنان از یک سو و از سوی دیگر نقطه تحولی در روابط ایران با جامعه مسیحی لبنان به شمار می‌رود. با آنکه میشل عون یکی از نمایندگان بسیار مهم جامعه مسیحی لبنان به شمار می‌رود، اما می‌تواند نقشی مهم در توسعه روابط ایران، نه تنها با مسیحیان لبنان که به شکل عام با مسیحیان شرق (که به مسیحیان منطقه خاورمیانه اطلاق می‌شود) ایفا کند. او نیز خود اعلام کرده است در نظر دارد نه فقط به نام مسیحیان لبنان بلکه به اسم مسیحیان شرق با ایران گفت‌وگو کند. سفر او همچون دیگر مواضع او در لبنان با مخالفت آمریکایی‌ها مواجه است.
این اولین بار نیست که آمریکا با سیاست‌های میشل عون مخالفت می‌کند. میشل عون نیز بارها به شدت سیاست‌های آمریکا را در لبنان و منطقه به باد انتقاد گرفته است و این سیاست‌ها را عامل بروز بحران در خاورمیانه ارزیابی کرده است. نیروهای مسیحی جناح ۱۴ مارس لبنان از جمله طرف‌های‌هایی هستند که با دقت بسیاری این سفر را منتقدانه پیگیری می‌کنند؛ اما در دیگر سوی موازنه‌های سیاسی لبنان، ائتلاف سیاسی ۸ مارس نیز با رویکردی کاملا مثبت به این سفر نگاه می‌کنند و این امر آنگاه اهمیت می‌یابد که از دریچه همین ائتلاف است که میشل عون آغاز گر دورانی جدید با جمهوری اسلامی ایران است. از همین رو آن چه بیش از هر چیزی در این سفر با اهمیت است آن است که دستاوردهایی ملموس برای دو کشور و در جهت انفتاح سیاسی بین ایران و جامعه مسیحی لبنان به شکل خاص داشته باشد امری که می‌تواند آثاری انکار ناپذیر بر اندیشه مقاومت در برابر طرح‌های توسعه طلبانه و مداخله جویانه آمریکا در خاورمیانه داشته باشد
علی منتظری
http://www.tabnak.ir