دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سال ۸۸، سال دشوار اقتصاد ایران


سال ۸۸، سال دشوار اقتصاد ایران
با فرا رسیدن سال ۱۳۸۸، یکی از سخت ترین سال های پس از انقلاب آغاز خواهد شد. علت این سختی نیز همزمانی سه بحران اقتصادی و تحریمهای بین المللی برای کشور است.‏
وقوع خشکسالی کم سابقه، سقوط بی سابقه قیمت نفت که با کاهش بیش از یکصد دلار در هر بشکه به کمتر از ۴۰ دلار رسیده است و بحران اقتصاد جهانی که آثار مخرب خود بر اقتصاد ایران را برجا گذاشته است زمینه ساز بروز سخت ترین شرایط برای کشور در سال آینده است.
‏اگر چه وقوع هر یک از این بحران ها در گذشته نیز سابقه داشته است:در سال ۱۳۶۵،کشور فروش نفت را به قیمت ۸ دلار تجربه کرد یا خشکسالی بی سابقه در سال ۱۳۷۸ و دوران رکود اقتصادی نیز رخ داده است اما وقوع هر سه این پدیده ها با یکدیگر که موجب تشدید پیامدهای منفی آنها می شود و همچنین شرایط اقتصادی کشور در چند سال اخیر که به شدت به سوی مصرف گرایی و واردات سوق پیدا کرده بود، دشواری شرایط پیش رو را دو چندان می کند.‏واردات کشور در سال گذشته بنابر آمار رسمی بانک مرکزی به رقم ۵۶ میلیارد دلار رسیده است که با توجه به واردات گمرکی ۳۶ میلیارد دلاری کشور در ۶ ماهه نخست سال جاری این رقم تا پایان سال به بیش از ۷۰ میلیارد دلار بالغ می شود.‏
اکنون جای این پرسش است که کشوری که خود را با مصرف سالانه ۶۰ میلیارد دلار کالای خارجی وفق داده است چگونه می تواند به یکباره واردات خود را به کمتر از نصف برساند مضافاً بر این که در سال آینده به دلیل خشکسالی شدید احتمالاً شاهد کاهش شدید تولیدات محصولات کشاورزی خواهیم بود همان گونه که تولید گندم از ۱۱ میلیون تن سال گذشته به کمتر از ۴ میلیون تن در سال جاری رسید، در سایر حوزه های کشاورزی مجبور به واردات چندین میلیارد دلاری برای تأمین غذای مردم خواهیم شد.‏
از سوی دیگر سقوط قیمت نفت، مهم ترین ابزار در اختیار دولت برای تنظیم نقدینگی و تأمین منابع مالی ریالی مورد نیاز را که فروش دلار در بازار ارز بود محدود خواهد کرد و در این صورت پدیده کسری بودجه و تزریق اسکناس بدون پشتوانه که بعد از پایان جنگ تحمیلی از بین رفته بود، دوباره ظاهر می شود.‏
اضافه بر این دو بحران، رکود اقتصاد جهانی که موجب سقوط سهام، کاهش مصرف گردیده است آثار منفی خود را بر اقتصاد ایران گذاشته است و شاخص بورس تهران با سقوطی بی سابقه به کمتر از ۸۵۰۰ رسیده است و این به معنای از بین رفتن بیش از ۵۰ درصد ارزش شرکت های دولتی است که در بورس حضور دارند و مالکیت آنها عمدتاً متعلق به دولت یا سهامداران سهام عدالت است.‏
از سوی دیگر تحریم های شورای امنیت با افزایش شدید هزینه های ‏LC، فاینانس وبیمه تبعات سنگینی بر اقتصاد کشور گذاشته است و به طور متوسط سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار به کشور تحمیل می کند که این هزینه با توجه به احتمال تشدید تحریم ها، نیز قابل توجه است.‏
با توجه به شرایط فوق برنامه ریزی برای مدیریت اقتصاد کشور در سال آینده بسیار پیچیده و سرنوشت ساز خواهد بود و در صورت عدم پیش بینی واقع بینانه شرایط بحران های اجتماعی و اعتراضات صنفی ناشی از فشارهای اقتصادی گریز ناپذیر خواهد بود.‏
با توجه به مقدمه مشروح فوق، اکنون این پرسش‌ها مطرح می‌شود که در این شرایط کشور نیازمند وقوع چه روندی در حاکمیت است:‏
‏۱) آیا ادامه سیاست‌های انبساطی اقتصادی، روند کاهش مشارکت عمومی در انتخابات و انجام اقدامات شتابزده پیامدهای که آن به دقت مطالعه نشده‌اندبه بروز نارضایتی‌های شدید اجتماعی که می‌تواند به شورش‌های خیابانی و هجوم حاشیه‌نشینان به شهرهای بزرگ برای تأمین حداقل معیشت خود منجر شود نمی انجامد ؟‏
‏۲) آیا تسری کاهش مشارکت سیاسی که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم نسبت به مجالس قبل مشاهده گردید، به انتخابات ریاست جمهوری دهم و فضای سرد و از پیش تعیین شده انتخابات، توانمندی لازم به نظام را برای عبور از بحران‌های داخلی و خارجی می‌دهد؟ یادآوری این اظهار نظر حجت‌الاسلام ناطق نوری، کاندیدای ناکام دوم خرداد ضروریست که وی در سال ۱۳۷۸ و اوج خشکسالی و سقوط قیمت نفت گفته بود: "اکنون به حکمت دوم خرداد پی بردم و اگر من که وجه‌ای حاکمیتی داشتم در آن انتخابات به ریاست جمهوری می‌رسیدم،‌ مردم این شرایط دشوار را تحمل نمی‌کردند."‏
‏۳) آیا اجرای سیاست‌های تحول اقتصادی و حذف یارانه‌های انرژی و نان و پرداخت بخشی از آن‌ها به صورت نقدی که بنابر اظهار مسئولین این طرح تورم حداقل ۳ درصدی را به تورم ۲۵ درصدی موجود اضافه می‌کند، به نوعی تحریک نارضایتی اجتماعی نخواهد بود؟‏
‏۴) آیا سیاست تنش‌زایی در روابط بین‌الملل در صورت تشدید احتمالی تحریم‌ها که با تحریک دولت‌های عربی و تمایل اروپا در حال پیگیری است، اجازه خواهد داد همین منابع در حال کاهش نفتی صرف تأمین نیازهای کشور شود؟‏
به نظر می‌رسد که سال آینده،‌دشوارترین سال انقلاب و حتی سخت‌تر از دوران دفاع مقدس برای کشور باشد چرا که مطالبات، انتظارات و فرهنگ جامعه کنونی تغییرات چشمگیری نسبت به دهه اول انقلاب کرده است و اگر قبل از فرارسیدن سال جدید نظام آماده مقابله با شرایط سخت پیش‌رو نباشد،‌ ناگزیر به پذیرش پیامدهای نامطلوب و گسترده آن خواهد شد.

نویسنده: فؤاد صادقی
منبع : خبرگزاری اقتصادی ایران


همچنین مشاهده کنید