دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


ادامه چالش بر سر قانون کار


ادامه چالش بر سر قانون کار
● زیربنای شکوفایی اقتصادی انسان است
شاید در هیچ کجای جهان به اندازه ایران تا به حال در مورد قانون کار، الزام وجود یا ضرورت ارسال آن به بایگانی صحبت نشده است.
برای درک ماجرا فقط کافی است به تاریخ اقتصادی ایران نگاه کنیم، دورانی که در آن اقتصاد کشور با شکل و شمایلی دیگر به سمت توسعه حرکت کرد. اتفاقاً مقایسه جایگاه قانون کار طی همین دوران با سایر کشورها این نتیجه را ایجاد می کند که تا به حال فعالان اقتصادی ایران توانسته اند گوی سبقت را به لحاظ ارائه تئوری های متنوع مبنی بر وجود یا ضرورت عدم وجود قانون کار در فضای اقتصادی بربایند.
نکته جالب این ماجرا اما اینجا است که توسعه یافته ها و حتی کشورهای در حال توسعه سالیان بسیار طولانی است که از این موضوع و نزاع اقتصادی فارغ شده اند.
این امر به خاطر آن است که برای این گروه از کشورها دیگر هیچ شکی باقی نمانده است که کارگر تنها شکلی تئوریک (با نام یکی از عوامل تولید) ندارد بلکه زیربنای پرتاب یا جهشی به سمت نقاط اصلی توسعه و رشد اقتصادی است ولی اینکه چرا در ایران همچنان چنین چالشی وجود دارد و درست در مقابل مدافعان وجود قانون کار و از آن مهمتر اجرای قوانین شناخته شده جهانی برای ساماندهی وضعیت کارگران، هستند نیروهایی از اقتصاد که قانون کار را وصله غیرمفید بر تن اقتصاد می دانند، پرسشی است که باید پاسخ آن را در ساختار اقتصادی ایران جست وجو کرد. یعنی بنیانی که نشان داده است در بسیاری از مواقع سر ناسازگاری با تعاریف نوین اقتصادی دارد.
باور کنید این یک واقعیت است. در اینجا نه مدافعان اقتصاد آزاد توانسته اند خود را از بند برهانند و نه مخالفان اجرای اقتصاد تمام عیار آزاد موفق شده اند برداشت های تک بعدی در اقتصاد را کنار بگذارند.
برای همین شاهدیم همزمان با عصر و روزگاری که کارگران حتی از سوی لیبرال ترین نیروهای جهانی اقتصاد (در کشورهای توسعه یافته) صاحب حق در ایجاد ارزش افزوده های صنعتی شناخته می شوند، در ایران مدعیان اقتصاد آزاد در بسیاری از مواقع قانون کار را جریده یی معرفی می کنند که باید هرچه سریع تر با آن خداحافظی کرد.
این تضاد اما شاید ناشی از آن باشد که اندیشه های اقتصادی و حتی اقتصاد اجرایی در این سرزمین همچنان در گرو ایده ها و رفتارهای تاریخ گذشته اقتصادی است.
هنوز در ایران هستند مدیران صنعتی در بزرگ ترین کارخانه های تولیدی که معتقدند کارگران باید فقط حضور فیزیکی در مدار تولید داشته باشند و به غیر از این هیچ تصویر کارگری دیگری را نیز پذیرا نیستند.
این ذهنیت بدون شک معلول علتی به نام انحصار است که در اقتصاد تمام دولتی ایران جای خود را باز کرده است.
بدون شک وقتی یک کارتل تولیدی می داند و خیالی آسوده دارد که صاحب بازار تضمین شده داخلی است به طور طبیعی چیزی جز یک پیکره فیزیکی از کارگران انتظار ندارد.
برای همین قوانین کار که کارگران را نیروهای محرکه اقتصادی و موجوداتی خارج از ذات فیزیکی تعریف کرده است به کام این جماعت صنعتی- اقتصادی خوش نمی نشیند. امروز تمام توسعه سازان جهانی به این باور رسیده اند که انسان تنها زیربنای اصلی شکوفایی اقتصاد است. انسان نه به معنای موجودی با زور بازو و قدرت اراده بلکه به منظور کارآفرینی است که به سبب داشتن توان فکری می تواند چرخ اقتصاد را بچرخاند.
بر همین اساس تئوری پردازان نوین اقتصادی می گویند که جمعی متشکل از کارگر و کارفرما هسته اصلی حرکت صعودی ارزش افزوده را شکل می دهند؛ تصویری که در آن کارفرما مدیریت بی چون و چرای سامانه صنعتی را در اختیار دارد و در سوی دیگر کارگر با شکلی برده گونه غول دستگاه صنعتی را خاموش یا روشن می سازد، مربوط به دورانی است که اقتصاد بر مبنای شتاب اراده انسان تعریف می شد و صاحبان اقتصادی نیز بر این باور بودند که الگوهای آمرانه تکمیل کننده پزهای مدرن اقتصادی هستند. حالا همه چیز تغییر کرده است.
کارخانجات بزرگی مثل تویوتا یا بنگاه های صنعتی شناخته شده یی مثل سونی فقط جوایز متعددی را برای حضور فعال کارگران در هسته های برنامه ریزی و فکری تولید و طراحی کرده اند. برای ما باید بسیار جالب و شنیدنی باشد که خودروسازان صاحب نام جهان به کارگران خود جایزه های متعدد و متنوع می دهند تنها برای اینکه آنها سخن گفته اند و شیرازه اجرایی بنگاه صنعتی را نقد کرده اند.
چنین اتفاقی بدون شک برای ما باید پر از شیرینی و تازگی باشد. در جایی مثل ژاپن خودروسازان یا دیگر صنعتی های بزرگ با این شعار که «کارگران سخن بگویند و جایزه بگیرند» سیر صعودی ارزش افزوده صنعتی را باز می کنند.
در حال حاضر این مساله به اثبات رسیده است که حضوری غیر از ایفای نقش فیزیکی از سوی کارگران در مدار تولید، می تواند صنعت را به نحو احسن به سوی توسعه هدایت کند.
برخی از نظریه پردازان حتی از اندیشه نرم افزاری در ساختار اقتصاد و صنعت صحبت می کنند که معنایی جز پذیرش یا درک وجود انسان در بساط اقتصاد ندارد.
باز هم باید تکرار شود که منظور از انسان، موجودی است که باید مشارکت، آزادی عمل و برابری در فرصت ها را تجربه کند در غیر این صورت کارآفرین یا همان انسان صنعتی فقط شعاری برای تفریح ساختارهای سخت صنعتی محسوب می شود.
تفاوت بین وضعیت کارگران می تواند بهترین استدلال برای درک این ماجرا باشد که چرا در ایران همچنان مخالفان قوانین مدرن کارگری تا بدین حد جا برای ارائه الگوی «صنعت بدون کارگر فعال» دارند. با این اوضاع و احوال آیا واقعاً می توان امید داشت که روزی اتوبان اقتصاد صنعتی ایران در اختیار کارآفرینان قرار بگیرد؟
علی کشتگر
منبع : روزنامه اعتماد