پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


قدیمی‌ترین و جدیدترین هنر


قدیمی‌ترین و جدیدترین هنر
یدا.. آقاعباسی از مترجمین تئاتر است. مترجمی نام‌آشنا که کتب متعدد تئوری تئاتر را در دسترس دانشپژوهان تئاتر قرار داده است. وی هم‌اکنون کتابی تحت عنوان ... هنر پرفورمانس زیر چاپ دارد.
خبر چاپ این کتاب بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با این استاد دانشگاه، مترجم، نویسنده و کارگردان تئاتر:
▪ آیا نمایش پرفورمانس منحصر به دوران جدید است یا ریشه باستانی دارد؟
ـ پرفورمانس به معنای اجرا و نمایش است: این هنر قدیمیترین و در عین حال جدیدترین شکل نمایش در جهان است. اجرا فقط خاص هنرهای نمایشی نیست، بل‌که همه جنبه‌های زندگی را دربرمیگیرد. از این رو، مثلاً در حیطه زبانشناسی performance وجود دارد که همان مفهوم ارائه و اجرا را دارد. در مردم‌شناسی و قلمروهای مشابه آن نیز اجرای آداب و رسوم یا نحوه بروز احساسات، نوعی پرفورمانس است.
این اصطلاح، اجرای آئینها در هر زمینه‌ای را نیز دربرمیگیرد. مراسم تحلیف رئیس‌جمهور یا برگزاری مراسم جام جهانی یا فلان رقص آئینی، همه، نوعی پرفورمانس یا اجرا هستند. در قلمرو گسترده‌تر، پرفورمانس فقط به آدمها محدود نمیشود، جانداران دیگر نیز مثلاً در آئینهای جلب جفت بنوعی خود را ارائه میکنند و نمایش میدهند. میبینید که پرفورمانس مفهومی بسیار پردامنه است و طبعاً جدید هم نیست.
▪ ویژگی متفاوت پرفورمانس در قلمرو هنرهای نمایشی چیست؟
ـ پرفورمانس نسبت به تئاتر حوزه وسیعتری دارد. در تئاتر صحنه و تالار از هم جدا هستند.
قرارداد دیوار چهارم از همین ویژگی حاصل شده است. در پرفورمانس این دو به هم نزدیک میشوند. در اروپا این فرایند با تلاش افرادی مثل برشت و آرتو آغاز شد و بعداً کسانی مثل کروتفسکی، باربا، شکچنر و دیگران آن را پی گرفتند. هم برشت و هم آرتو با ملاحظه نمایش شرق (یکی با تماشای بازیگران اپرای پکن و دیگری با دیدن نمایش بالی در اندونزی) هر یک به شیوه خود تلاش کردند تا تئاتر را به سرچشمه‌های آن برگردانند.
البته بسیاری از ویژگیهای پرفورمانس همان ویژگیهای تئاتر است؛ مثل بحران و برقراری تعادل. وجه عالی صمیمیت پرفورمانس و شفافیت. آن در دوران پست‌مدرن این است که ذهن تماشاگر را از وجه انفعالی به وجه فعال تغییر میدهد (این وجه در تئاتر غرب با برشت آغاز شد.)
از ویژگیهای دیگر پرفورمانس میتوان به تمرکز چندگانه (که ویژگی عصر امروز است)، موقعیت سیال و پویا، شرطی و شهودی بودن، طبیعت شورشی داشتن، غیبت شخصیت سنتی و امثال آن نام برد.
شاید یکی از جذابترین ویژگیهای پرفورمانس خصلت دموکراسی مشارکتی آن است که با استفاده از زمینه رسانه‌ای، مانیتورهای تلویزیونی، تصویرهای پرژکتوری، تصاویر تجسمی، فیلم، شعر، بدن بازیگران، روایت (قصه‌گوئی)، رقص، معماری و موسیقی محقق میشود برخلاف ماهواره‌ها و تلویزیون که سعی دارند یکسان‌سازی کنند، پرفورمانس به دموکراسی مشارکتی اهمیت میدهد و تفاوتهای فرهنگی را به رسمیت میشناسد. هنرمندان معاصر تئاتر غرب در دهه‌های اخیر به نمایش سایر سرزمینها روی آورده‌اند و این اتفاقی فرخنده است.
گروهها با افراد گوناگونی از نژادهای مختلف و فرهنگهای مختلف تشکیل میشود. به این ترتیب، پرفورمانس را میتوان واکنش هنرمندان در برابر تفکری به حساب آورد که به جهانی‌سازی و همرنگ کردن فرهنگها و از بین بردن هویتها معتقد است.
جز اینها، پرفورمانس هنری ترکیبی است و عناصر بیشماری را از مکتبها و سبکهای گوناگون و گاه متناقض گردآورده است.
ویژگی بزرگ دیگر پرفورمانس به کارگیری عنصر بازی است؛ آنچه در جوامع عبوس خیلی کم به کار میرود. جوامع بسته بازی را برنمیتابند و آن را لغو و بیهوده میدانند. بازی و جشن خصوصیت ارزنده آئینهاست. هر مراسم، جشنی است.
همین جا بگویم که جشن و بازی ویژه پرفورمانس هیچ ربطی به جشنواره‌زدگی تئاتر کشور ما ندارد که مخل تئاتر و زهر هلاهل آن است.
آنقدر برای همه چیز، جشنواره میگذاریم و شکلش را درمیآوریم که از محتوا تهی میشود. اما جشن پرفورمانس یکپارچه نیروست و ربطی به حب و بغض و حسادت و تبعیض و نفع‌طلبی و غرضورزی جشنواره‌های مسابقه‌ای ندارد. پرفورمانس البته ویژگیهای دیگری هم دارد که نمیتوان در این گفت‌وگوی کوتاه آنها را ذکر کرد.
▪ با توجه به این‌که سال گذشته نمایش «دیوار بزرگ چین» را با تأکید بر جنبه‌های پرفورمانس به صحنه بردید، جایگاه این هنر را در ایران چه‌گونه ارزیابی میکنید؟
ـ ایران کشوری شرقی است و همان‌طور که گفتم غربیها با تأمل در نمایش شرق به پرفورمانس رو آورده‌اند. این مطلب درباره کشور ما هم صدق میکند. نمایش ما که جلوه‌هائی از آن را در شبیه‌خوانی یا تعزیه میبینید، نمایشی آئینی است.
حضور و دخالت تماشاگر، کارناوال و بسیاری از ویژگیهای پرفورمانس را در نمایش ایرانی سراغ داریم. البته همه چیز را همگان دارند. حُسن هنرمندان غربی در این است که مثل زنبور عسل شهد همه گلها را از آن خود میکنند و ابائی هم ندارند که از فرهنگ دیگران استفاده کنند. اما ما معمولاً یا خود باخته‌ایم یا به گزافه مدعی. یا آنچه را که داریم منکریم یا معتقدیم که هنر نزد ایرانیان است و بس که هر دو خطاست.
این مباحث، مباحثی دقیق است و ترس من از این است که در فرصتهای اندک مطالب لوث شود. ببینید! من مدعی نیستم که ما تئاتر داشته‌ایم. مدارک موجود در این زمینه‌ها کافی نیست.
اما بیتردید نمایش داشته‌ایم؛ نمیشود تصور کرد که «شبیه‌خوانی» بدون زمینه و پشتوانه در دوره صفویه یا زندیه از برهوت سبز شده باشد؛ آن هم با آن کارکرد عظیم، درست است که از حوادث کربلا استفاده کرده، اما شکل و شیوه آن قطعاً کهنتر از این حرفهاست.
نکته دیگری که ناچار به تأکید بر آن هستم این که منظور من از تعزیه و شبیه‌خوانی نه هنری موزه‌ای است که ناچار به حفظ آن هستند، نه شکلک تئاتری شده آن که گاه بر صحنه‌ها و تالارها نمایش میدهند. دقت کنید! در حالی که هنرمندان پیشرو غرب در حال تبدیل تئاتر به پرفورمانس هستند، بعضی افراد در این‌جا پرفورمانس را تبدیل به تئاتر میکنند (آیا این همان کاری است که غربیها پس از رنسانس کردند؟).
به این ترتیب ما پرفورمانس را با بسیاری از کارکردهایش داشته‌ایم و حتا برای آن واژگان مناسبی نیز در زبان فارسی موجود است.
مثلاً معرکه (که البته لوث شده)؛ حسین واعظ کاشف میگوید: اولین معرکه‌گیر، حضرت آدم بوده که در حضور فرشتگان معرکه‌ای عظیم گرفت و همان ماجرای معروف... یا واژه هنگامه که دقیقاً مطابق پرفورمانس است.
من اتفاقاً عنوان کتاب «هنر پرفورمانس» را که زیر چاپ است، گذاشته بودم هنر هنگامه که به‌نظرم بسیار زیباست، اما به این دلیل با آن مخالفت کردند که گویا واژه «پرفورمانس» در ایران جاافتاده و تغییر آن دشوار است؛ مثل واژه خود «تئاتر».
من هم حساسیتی نشان ندادم وگرنه مولوی میگوید: «باز هنگامه کُشتی است حریفان هویی!» که هنگامه کشتی یعنی پرفورمانس کشتی. همو در جائی دیگر میگوید: «ای به هر هنگامه دام عشق تو هنگامه‌گیر» که هنگامه‌گیر معادل performer است. باز هم او در جائی میگوید: «چند هنگامه نهی هر طرفی بهر طمع/ تو پراکنده شدی جمع نشد هیچ تسو» که دقیقاً اشاره به کاری مثل معرکه‌گیری و دور زدن و پول سیاه جمع کردن است.
امروز هنرمندان ما ـ بخصوص هنرمندانی راهگشا مثل بیضائی ـ این ویژگیها را در نمایش ما بخوبی شناخته‌اند و به کار میگیرند. روی دیگر قضیه هم این است که بعضی از هنرمندان به تبعیت از پرفورمانس غربی به این نوع نمایش رو میآورند که آن هم ـ اگر با شناخت صحیح همراه باشد ـ اشکالی ندارد. فرهنگ از همین بده و بستانهاست که میبالد.
سید جواد راهنما
منبع : سورۀ مهر