شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


مجازات اطفال معنا ندارد


مجازات اطفال معنا ندارد
رفتار پدیده قابل مشاهدة فرآیند ذهنی است و رفتار چیزی نیست که انسان آن را توام با میل و رغبت انتخاب کرده باشد. رفتار تبلور شخصیتی است که در گذشته انسان رقم خورده، تدوین یافته و شکل گرفته است، اگر امروز کسی مرتکب آدم‌کشی می‌شود اگر طفلی به اعتیاد روی می‌آورد و اگر اطفال ما در این جامعه افسرده‌اند نه به این دلیل که می‌خواهند بلکه به این دلیل که هدایت شده‌اند.
این رفتارها از لحاظ علمی ثابت شده است. بچه‌های ما رفتاری را می‌کنند که جامعه ما و خانواده به آنها القا کرده است. پس در سنین بحران بلوغ دچار روابط، کنش‌ها و واکنش‌هایی می‌شوند که در تعیین و انتخاب و اجرای آن نقشی ندارند.
به همین دلیل است که از گذشته تا امروز در همه مذاهب به اطفال با نگاهی افتراقی و جداگانه نگریسته‌اند و مسئولیت کیفری را تا زمان رشد عقلی و جسمی قائل نشده‌اند.
انسان زمانی می‌تواند مسئول اعمال خود باشد که میزان مسئولیت و اختیار و امتیاز داشته باشد به همین دلیل با نگاهی تدریجی برای اطفال مسئولیت قائل شده‌اند.
در تمام مذاهب اطفال فاقد مسئولیت کیفری‌اند. اطفال هفت ساله اصلا مسئولیت نداشتند هم در مسیحیت هم یهود و هم در اسلام؛ با این اصل که بلوغ شروع مسئولیت اجتماعی و کیفری است منتها کدام بلوغ بین فقها بحث است.
بلوغ یعنی کمال و رشد و ما چه برداشتی داریم که بلوغ را مساوی بلوغ جسمی دانسته‌ایم. قانون موجود بحث بلوغ شرعی را مطرح می‌کند اینکه تا زمانی که طفل به سن بلوغ نرسیده مسئولیت کیفری ندارد. منتها برداشت از این بلوغ شرعی را با قانون مدنی یکی کرده‌ایم. قانون مدنی می‌گوید طفلی که به بلوغ جنسی می‌رسد نمی‌تواند در اعمال خود دخالت کند مگر آنکه رشد او ثابت شده باشد. طفلی که نمی‌تواند در اعمالش دخالت کند طفلی که نمی‌تواند گذرنامه بگیرد و نمی‌تواند از تمام امتیازات اجتماعی استفاده کند. چگونه است که به او مسئولیت کیفری قائل می‌شویم.
به همین دلیل است که بسیاری از استادان در برابر این قانون عکس‌العمل نشان داده‌اند که نهایتا منجر به تصویب قانونی در مجلس شد. نکته مثبت این قانون این است که اطفال وقتی به سن بلوغ می‌رسند مسئول نیستند مگر آنکه رشد و بلوغ عقلی آنها ثابت شود. بلوغ جسمی مربوط به واجبات دینی است اما بلوغی که موجب مسئولیت اجتماعی می‌شود آن نوع بلوغی است که بتواند تمییز دهد و عقلایی بیندیشد. وقتی ما مسئولیت جزایی بزرگسال را متوجه اطفال می‌کنیم پس باید امتیازات بزرگسال را هم به آنها بدهیم.
از لحاظ روانشناسی هم می‌دانیم طفل در سنین بلوغ و در دوران نهفتگی، عنان اختیار از دستش خارج می‌شود و بر توسن احساس می‌نشیند. این طفل قابل کنترل نیست و روانشناسان این دوران را دوران خطر می‌نامند. دورانی که طفل مخالفت‌هایش را آغاز می‌کند تا زمانی که به تعادل برسد.
از لحاظ تجربی طفل تا زمانی که مسئولیت اجتماعی نپذیرد مرتب در آزمون و خطا و در حال تجربه است. تا استقلال هویتی خود را پیدا کند. برای باور کردن باید خود را بارو کند. باید خطا کند. در تمام دنیا این سن را سن هنجارهای نامتعارف و نامتعادل می‌دانند.
در طول سال‌ها تجربه‌ای که در این زمینه یافته‌ام، ویژگی بزهکاری در اطفال این است: اتفاقی، ساده بودن و گروهی بودن. اطفال اتفاقی مرتکب جرم می‌شوند. طفلی که سازمان‌یافته و هدایتگر یک گروه جنایی باشد پیدا نمی‌کنیم. مگر جرائم خیلی جزیی که آن هم به دلیل فقر اجتماعی است. وقتی جوانی کار ندارد و پدرش هم بیکار است و خودش امکان تحصیل ندارد و در یک اتاق کوچک با سایر اعضای خانواده می‌خوابد ما چه انتظاری می‌توانیم از این کودک داشته باشیم.
در ماده ۱۴۱ اخیرا تصویب شده است که منظور از طفل کسی است که به سن ۱۸ سال تمام خورشیدی نرسیده باشد. این یعنی پذیرش اسناد بین‌المللی و پذیرش منطق و درایت . در این ماده بحث ممیز را پیش کشیده‌اند.
ممیز یعنی به سن تشخیص رسیده و اطفالی که به سن هفت سال تمام نرسیده باشند غیرممیز هستند و در اکثر نظام‌های کیفری دادرسی پذیر نیستند یعنی در این سن با ارتکاب جرمی ‌کودک را به مرجع قضایی نمی‌برند؛ چون بردن کودک به مرجع قضایی و دیدن قاضی باعث از بین رفتن حرمت می‌شود و خاصیت برچسب‌زنی بر او پررنگ می‌شود بر اساس تقسیم‌بندی اطفال در این ماده دو طبقه ذکر شده است.
الف) نابالغ غیر ممیز یعنی کسی که بالغ نشده و ممیز هم نیست، ب)نابالغ ممیز به اطفالی دارای هفت سال تمام اطلاق می‌شود که به سن بلوغ نرسیده باشد.
در ماده۱۴۱ گفته که در صورت ارتکاب جرم در اطفال مبری از مسئولیت کیفری هستند اما اگر طفل ممیز مرتکب جرمی‌ شود تربیت و مراقبت از وی با نظر دادگاه به عهده ولی و سرپرست طفل محول می‌شود و در اقتضا به کانون اصلاح و تربیت سپرده می‌شود.
ماده ۱۴۱ در جرائم تعزیری و بازدارنده مجازات‌های قانونی درباره اطفال بالغ اعمال نمی‌شود و مطابق سن آنها و طبق قانون اعمال می‌شود.
چرا ما مجازات‌های تعزیری و بازدارنده را برای اطفال بالغ اعمال نمی‌کنیم چون فهمیدیم که این اطفال نباید مجازات شوند. مجازات اطفال معنا ندارد چرا که مجازات روی آنها اثر ندارد.
نجفی توانا حقوقدان و آسیب‌شناس کیفری
منبع : روزنامه فرهنگ ‌آشتی