شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تبریز ، استان آذربایجان شرقی


تبریز یكی از قدیمی‌ترین مناطق ایران است و مجموعه‌ آثار تاریخی و نشانه‌‌های باستان‌شناختی كه از محل‌های مختلف آن در نتیجه حفاری‌های مجاز و غیرمجاز به دست آمده است دلالت بر دیرینگی و قدمت تاریخی این شهر دارد. این قدمت، مباحثات و مشاجرات متعددی بین مورخین و محققین برانگیخته است و هنوز هم اطلاعات جامع و مستندی در مورد قدمت، وجه تسمیه و چگونگی پیدایش این منطقه در دست نیست و كماكان نظرات متفاوتی در این موارد مطرح است.
قدیمی‌ترین مطلب مربوط به شهر تبریز در كتیبه سارگن دوم پادشاه آشور (722-750 ق.م) آمده است كه آن را شهری بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف كرده است. سارگن در این كتیبه از شهری به نام اوشكایا كه شاید همان اسكوی امروز است و نیز از دژ و قلعه محكمی به نام تارویی یاد می‌كند كه به احتمال زیاد تبریز است. گذشته از این، در یكی از كتیبه‌های سناخریب پادشاه آشور (705-681 ق.م) از شهری به نام تربیس نام برده شده است كه پادشاه مزبور در آنجا معبدی به نام نركان ساخته بود.
بعضی از مورخین و محققین، تبریز را همان گابریسی می‌دانند كه در پنجمین جدول آسیایی بطلمیوس اسكندارنی (در نیمه دوم قرن دوم میلادی) ثبت شده است و اعتقاد دارند كه بعدها حرف گ به ت تبدیل شده است. بعضی دیگر تروپای معروف و تبریز را یكی می‌پندارند. عده‌ای حتی این شهر را همان سوز یا شوش قدیم و عده‌ای دیگر آكراتا یا آماتای ذكر شده در تورات فرض كرده‌اند. گروهی از جمله كینز انگلیسی كه در اوایل قرن نوزدهم به تحقیق پیرامون جغرافیای تاریخی آذربایجان پرداخت،‌ تبریز را كازا یا گنزكه یا گنجك باستان شمرده‌اند.
تاریخ تبریز بعد از اسلام برخلاف تاریخ كهن آن كه با حدس و گمان همراه است، روشن و واضح است. این شهر در سال 21 هجری قمری به وسیله اعراب فتح شد و به دنبال آن قبایلی از اعراب مانند ازدها كه از قبایل معروف یمن بودند در این شهر ماندند و حكومت روادیان را بنیان نهادند.
اغلب منابع بعد از اسلام نیز بنای اولیه تبریز را به زبیده خاتون همسر هارون‌الرشید نسبت داده‌اند، اما در متون تاریخی قدیم مطلبی كه دلیل صحت این ادعا باشد،‌ دیده نشده است و اساساً هیچ جا ذكری از این كه زبیده زن هارون‌الرشید به آذربایجان آمده باشد به میان نیامده است. از جمله كسانی كه معتقدند شهر تبریز به امر زبیده خاتون دختر جعفر پسر منصور عباسی و همسر هارون‌الرشید به وجود آمده است، حمداللّه مستوفی قزوینی است. او در كتاب نزهه‌القلوب، تاریخ بنای تبریز را 175 هجری قمری آورده و اضافه كرده است كه باروی تبریز 6000 گام بود و 10 دروازه داشت.
آنچه كه از مطالعه منابع تاریخی و نتایج پژوهشگران مختلف از جمله نادر میرزا، كسروی و جكسن آمریكایی به دست می‌آید این است كه نسبت دادن بنای تبریز به زبیده خاتون نمی‌تواند صحیح باشد. به طوری كه از كتب تاریخ ارمنی نیز برمی‌آید، از چند قرن پیش از اسلام شهر تبریز برپا بوده و عنوان شهر را داشته است. احتمالاً علت اینكه در فتوحات تازیان نامی از تبریز برده نشده آن است كه در آن زمان چندان آباد و صاحب نام نبوده است.
پروفسور مینورسكی مؤلف كتاب تاریخ تبریز بر این عقیده است كه تبریز فعلی همان شهر تارماكیس است كه در كتیبه سارگن از آن نام برده شده است. سارگن دوم در كتیبه خود از 21 شهر در این منطقه نام برده است كه نشان دهنده رشد شهرسازی در نواحی اطراف دریاچه ارومیه در هزاره اول پیش از میلاد است.
تعیین تاریخ دقیق پیدایش شهرنشینی در دشتی كه تبریز در آن قرار گرفته، دشوار است. همین قدر می‌توان گفت كه شرایط این دشتِ حاصلخیز به واسطه وجود دو رود آجی‌چای و مهران رود، اقلیم معتدل، موقعیت ارتباطی بسیار مناسب، وجود منابع زیرزمینی غنی و موقعیت مناسب استراتژیكی آن، زمینه مساعدی برای تكوین و توسعه زندگیِ شهری فراهم آورده است.
در جریان كاوشهایی كه توسط هیئت باستان‌شناسی انگلیسی به رهبری چارلز بورنی در قار تپه (یانیق تپه) واقع در 30 كیلومتری جنوب غربی تبریز صورت گرفت به خانه‌های دایره‌ای شكلی برخوردند كه از آجر خام و چینه ساخته شده‌اند و به اواخر هزاره‌ سوم و اوایل هزاره‌ دوم قبل از میلاد (اواخر دوره عصر سنگ - مس و اوایل دوران مفرغ) تعلق دارند. در این خانه‌ها سنگ‌آسیاب‌ها،‌ استخوان حیوانات، نقش‌های هندسی شكل، ظروف سفالی مزین به تصاویر پرندگان و حیوانات، انبارهای آذوقه و كارگاه نیز كشف شد. از این كشفیات چنین استنباط می‌شود كه در آن هنگام در حوالی تبریز فعلی گروهی از مردم به امر پیشه‌وری اشتغال داشتند كه تقسیم كار، زمینه مساعدی برای ایجاد زندگی شهری و شهرها پدید آورد. به هر صورت، قدیمی‌ترین سند دال بر وجود تبریز (تارویی - تارماكیس) كتیبه سارگن دوم متعلق به اواخر سده‌ هشتم قبل از میلاد است. به احتمال قوی شهر در جریان حمله‌ نیروهای ویرانگر آشور منهدم شد. تا قرن‌های سوم و چهارم بعد از میلاد نام و نشانی از آن در بین نیست، تا آن كه مورخان ارمنی از شهری به نام تاورژ سخن گفتند و قراینی دال به وجود شهری در محل تبریز كنونی در دوران ساسانی به دست آمد. می‌‌توان حدس زد كه به جای و یا در جوار شهر ویران شده تارماكیس و مجموعه دهكده‌هایی كه در آن حدود پراكنده بوده‌اند و در كتیبه سارگن از آن‌ها سخن رفته است، شهر دیگری بنیان نهاده شد و روی به توسعه گذاشت. ولی این توسعه از لحاظ تاریخی دیری نپایید و به هر علتی شهر دوباره راه زوال پیمود. چنان كه در اواخر دوره ساسانی و در جریان یورش و فتوحات تازیان و تا نیمه اول قرن دوم هجری نامی از آن ذكر نشده است. و تبریز نخستین بار به عنوان قلعه آمده است كه بعدها به شهری بزرگ تبدیل می‌شود. شهری كه در طی چهارده سده به یكی از شهرهای معروف آذربایجان و ایران اشتهار یافته است. این شهر پایتخت چندین سلسله قدرتمند بود. گاهی در نتیجه پیشامدهای ناگوار طبیعی و یا تاریخی گرفتار فترت می‌شد، رونق و جمعیت خود را از دست می‌داد. تا آن جا كه از آن جز ویرانه‌ای به جا نمی‌ماند و باز زمانی ققنوس‌وار، از میان خاكسترش سر بر می‌آورد و رونق و توسعه می‌‌گرفت.
در دوره حكومت روادیان تبریز پایتخت آذربایجان شد و به علت موقعیت ممتاز جغرافیایی و نظامی خود بیشتر از سایر شهرها مورد توجه قرار گرفت.
در سال 340 هجری قمری از اتحاد سه گانه تبریز، اشنو (اسنه، اسنق) و دهخوارقان مملكت بنی رودینی به وجود آمد كه حكام آن قدرت و استقلال كامل داشتند و خلفای بغداد از دخالت و نفوذ كمی در آن برخوردار بودند.
از قرن دهم میلادی یا قرن سوم هجری به بعد نام تبریز در ردیف شهرهای بزرگ آذربایجان آمده است كه در آن‌ جا همزمان با پیشرفت صنعت و تجارت، علم و تمدن نیز شكوفا شده است.
در سال 420 هجری امیر وهسودان فرمانروای تبریز شد و از سال 446 هجری، تبریز و آذربایجان تحت سلطه حكومت سلجوقیان قرار گرفت.
اهالی تبریز در سال 616 هجری موفق شدند با دادن هدایای قیمتی و پول فراوان، از هجوم مغولان به شهر و ویرانی آن جلوگیری كنند. پس از حمله مغول به ایران برای اولین بار شهر تبریز به دستور آباقاخان (680-663 هجری قمری) پایتخت رسمی ایلخانان شد. در سال 685 هجری در دوران حاكمیت آباقاخان در تبریز، زندگی مدنی و اقتصادی دوباره شكوفا شد.
سلطان محمود غازان‌خان معروف‌ترین شاه مغول در 694 هجری تبریز را مقر حكومت قرار داد و آن را به منتهای درجه عظمت و بزرگی و آبادانی رسانید. تبریز نه تنها در آذربایجان و ایران، بلكه در شرق نزدیك و میانه نیز مركز بازرگانی و صنعت و جایگاه علم و تمدن شد. در این عصر، غازان‌خان در روستایی به نام شام در كنار آجی چای آبادانی‌های بزرگی انجام داد و مقبره با شكوه شام غازان یا شنب غازان را بنا كرد. تجارت و داد و ستد به علت برقراری امنیت و رفاه و ازدیاد جمعیت رونق یافت و بازارهای زیادی ساخته شد.
خواجه رشیدالدین فضل‌اللّه همدانی در بخش شمالی تبریز در بیلانكوه، مركز علمی ربع رشیدی را بنا نهاد. تاج‌الدین علیشاه جیلانی نیز مسجد علیشاه (ارك تبریز) را در مركز شهر بنا نهاد. تبریز در این زمان رسماً پایتخت ایلخانان مغول بود و تمام مملكت از جیحون تا مصر زیر اطاعت فرمانروایان تبریز قرار داشت.
پس از ایلخانان مغول، تبریز در عصر جلایریان و تركمانان آق‌قویونلو و قره‌قریونلو پایتخت ایران شد و در این زمان (870 هجری) بود كه به دستور جهانشاه بن قره‌یوسف بن تركمان مسجد كبود (گؤی مسجد) بنا گردید.
یورش‌های امیر تیمور و فرزندان او به تبریز، كوچ دادن اجباری صنعتگران و هنرمندان تبریزی به تركستان و بالاخره زلزله‌‌های بی‌امان و پی‌درپی شكوه و عظمت تبریز را به طور موقت از بین برد و اكثر آثار تاریخی كم نظیر آن از بین رفت.
در سال 906 هجری شاه‌ اسماعیل صفوی (متخلص به ختایی) تبریز را پایتخت ایران كرد. در دوران صفوی شهر تبریز بارها میدان جنگ ایران و عثمانی شد.
در آغاز حكومت قاجار به خصوص زمان فتحعلی‌ شاه، تبریز پایتخت دوم یا ولیعهدنشین ایران شد و محل استقرار عباس میرزا نایب‌السلطنه گردید. تمام ولیعهدهای خاندان قاجار در مقام حكومت آذربایجان دوران ولیعهدی خود را در این شهر سپری كردند.
تبریز به علت نزدیكی به روسیه تزاری و عثمانی و ارتباط با كشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفت و امور تجاری رونق یافت و شهر به سرعت روی به آبادانی و رشد و پیشرفت نهاد. مردم با افكار آزادیخواهی و مظاهر تمدن و علوم و فنون جدید آشنا شدند و دریافتندكه باید با استبداد و بیدادگری مبارزه كنند و عدالت و برابری را در جامعه حكمفرما سازند. بنابراین، در سال 1906 میلادی (1285 شمسی، 1324هـ.ق) مردم تبریز در انقلاب مشروطیت نقش بزرگی را برعهد گرفتند.
در دوره استبداد صغیر محمدعلی شاه، مردم تبریز به رهبری دو قهرمان ملی - ستارخان و باقرخان - پس از ماه‌ها مبارزه و ستیز، ابتدا تبریز و آذربایجان و سپس ایران را از چنگ استبداد رهایی بخشیدند.
در سال 1299 شمسی (1340 هجری قمری) قیام روحانی مبارز شیخ محمد خیابانی در تبریز بر علیه استعمار انگلیس و عهدنامه وثوق‌الدوله شروع شد و به پیروزی ملت و عقب‌نشینی استعمار انگلیس انجامید.
در سال 1324 شمسی مردم تبریز و آذربایجان شاهد اعلام حكومت داخلی به رهبری فرقه دمكرات آذربایجان بودند كه این حكومت در آذرماه 1325 با حمله قشون دولت مركزی سرنگون شد.
در سال 1329 شمسی مردم تبریز در آذربایجان در ملی كردن نفت و خلع ید از استعمار پیر انگلستان در صف اول مبارزه بودند.
در 29 بهمن سال 1356 و 22 بهمن سال 1357 مردم مبارز و انقلابی تبریز در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی و تاریخ‌سازی را به عهده داشتند.


همچنین مشاهده کنید