دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نقدی بر کتاب پاتوق و مدرنیته ایرانی


نقدی بر کتاب پاتوق و مدرنیته ایرانی
"پاتوق و مدرنیته ایرانی" کتابی است از تقی آزاد ارمکی عضوء هیات علمی دانشگاه تهران که توسط انتشارات لوح فکر و در سال ۱۳۸۴ انتشار یافته است .
کتاب در سه فصل تنظیم شده است. در فصل اول با عنوان" دامنه پاتوق از منظر جامعه شناسی" ، آزاد به تعریف پاتوق و ویژگی های آن می پردازد.
در این فصل ابتدائا واژه پاتوق در فرهنگ دهخدا و عمید مورد بررسی قرار می گیرد.
(( از مجموع تعاریف ارائه شده در لغت نامه دهخدا و فرهنگ عمید از پاتوق چندین نکته بدست می آید:
۱) پاتوق به معنای محل حضور و جمع شدن افراد است .
۲) پاتوق به معنی موقعیتی است که افراد در آن اجتماع می کنند.
۳) پاتوق به اجتماع انسانی اطلاق می شود که بر اساس آگاهی و اراده تشکیل شده باشد.
۴) در این اجتماع ، عامل پیوند زننده ای چون علم ، پرچم، شخص، ایده و غیره وجود دارد .)) ( ارمکی، ۱۳۸۴،ص ۲۶)
در ادامه آزاد اینگونه نتیجه می گیرد : (( پس پاتوق بدون توق ( توغ) یا شخص و ایده و معنی محوری بی معنی است.به عبارت دیگر ، در پاتوق امری چون علم و بیرق و توق عامل جمع کردن افراد و پیوند زننده بین آنهاست.)) ( ارمکی ، همان،ص ۲۶)
نویسنده پس از واژه شناسی واژه پاتوق در لغت نامه های فارسی به تعریف جامعه شناسی، می پردازد:
(( پاتوق یا محفل به لحاظ جامعه شناختی به محل اجتماع عده ای از افراد، منتقدان ، ادیبان و روشنفکران اطلاق می شود که بدون وجود آئین نامه ، قواعد و قوانین در حاشیه حیات رسمی جامعه به تشکیل اجتماعاتی اقدام می کنند .افراد در دوری از غلبه حیات رسمی و در پی کسب فضای آزاد برای نقد و رهایی از وضعیت موجود ، اجتماع می کنند که نتیجه عمل آنها در مراحل بعدی به اعتراض نسبت به وضعیت موجود می انجامد.)) ( ارمکی، همان ، ص ۲۷)
یورگن هابرماس ، جامعه شناس معاصر ، پل آزاد برای ورود به موضوع ارتباط میان پاتوق و دنیای مدرن است. (( هابرماس نیز حوزه عمومی را در قالب قهوه خانه ، سالن {!} در توسعه نقد ادبی و سیاسی مطرح کرده است. از نظر او این پاتوق ها به عنوان بخشی از حوزه عمومی که در آن افکار عمومی شکل می گیرد، است.در این عرصه ، اساس در گفتگو و تعامل است . در پاتوق ها امکان تماس آزاد وجود دارد ، زیرا حضور افراد بدون تکلف و تحمیل باید ها و نباید های گروه است . از حضور قوانین و سنت ها کمتر خبری است .)) ( ارمکی، همان، ص۲۸)
فارغ از نارسایی و احیانا غلط تایپی در جمله اول نقل قول شده فوق ، که در جاهای دیگر این کتاب نیز می توان مشاهده کرد ، تئوری هابرماس درباره حوزه عمومی و امکان خوانش پاتوق در آن تئوری ، فرصتی بود که به نظر می رسد آزاد آن را از دست داده است.
بعد از بخش "پاتوق و حوزه عمومی" که به ایده هابرماس در باب حوزه عمومی اشارت دارد و سه صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده است ، آزاد به موضوع پاتوق ها و آسیب های اجتماعی در ایران می پردازد.
جهش بیرون پارادایمی آزاد از تئوری انتقادی ( هابرماس) به تئوری کلاسیک ( آسیب شناسی) عجیب می نماید .کتاب می توانست با برگزیدن یکی از این پارادایمها ، دیگری را ، با توجه به موضوع مورد بحث ، مورد انتقاد قرار دهد.
در بخش بعدی از فصل نخست ، نویسنده ویژگی های پاتوق را مورد توجه قرار می دهد. آزاد برای پاتوق به این ویژگی ها توجه می کند:
- شکل کنشها در پاتوق ،گفتگویی و مبتنی بر سنت شفاهی است.
- رابطه افراد با یکدیگر ، عاطفی و خودمانی است.
- رابطه اهالی پاتوق با محیط، غریبانه است.
- سر آغاز پاتوق، دوره مدرن بوده است.
- پاتوق ها معمولا در کنار مراکز فرهنگی و دانشگاهی و خیابانهای جدید ظهور می یابند.
- پاتوق ها با تعداد محدودی از افراد که معمولا ادیبان و روشنفکران حاشیه ای و منتقد هستند ،شکل می گیرد.
- پاتوق ها یا در اشکال سنتی( قهوه خانه ها و زورخانه ها) به وجود می آیند یا در اشکال مدرن ( رستوران ها ، پارک ها و فضاهای باز)
- مسئله محوری در آنها نقد حاکمیت ، نقد سنت ، نقد گروه هایی که مرتبط با دولت اند، نقد استعمار ، نقد استبداد و ..... می باشد.
- کارکرد آشکار پاتوق ها حفظ اعضاء در گروه ، نقد ادبی ، اوقات فراغت برای افراد و ارضای روانی منتج از حضور و مشارکت در گروه است.
- کارکرد پنهان آنها ،تربیت نیرو برای جایگزینی و ساختار فرهنگی و سیاسی است.
- می توان نوسازی ادبی و جنبش های اجتماعی را از نتایج ناخواسته پاتوق ها دانست.
در ادامه، عضوء هیات علمی دانشگاه تهران ، فرایند نسلی پاتوق ها را مورد توجه قرار می دهد و گفتمان مسلط در پاتوق های هر نسل را مورد ارزیابی قرار می دهد.
مناسبات درونی پاتوق ها بخش بعدی فصل اول کتاب "پاتوق و مدرنیته ایرانی" است. آزاد ارمکی ، برای مناسبات درونی پاتوق ها عوامل درونی و بیرونی برمی شمارد .
عوامل درونی همان شبکه روابط درونی پاتوق هاست و منظوراز عوامل بیرونی، ساختارهای مرتبط باپاتوق ها ازجمله مردم ،دولت،نخبگان وسازمان های اجتماعی دیگرازقبیل خانواده،اقتصاد،ورزش،سیاست،دین وروابط بین الملل است.
درپایان فصل اول ،نویسنده کتاب "پاتوق و مدرنیته ایرانی" به جمع بندی می پردازد و می نویسد: (( پاتوق ها در ایران دینی، خانوادگی ، فکری و سیاسی اند. گروه های سیاسی با گرایش های خاص دینی همراه با خانواده و دوستان گرد هم می آیند و شرایط جمع نقد قدرت و سیاست مسلط را فراهم می سازند. نیروهای تولید شده در پاتوق ها، ارتباط و پیوستگی شان دینی ، خانوادگی و سیاسی است که منشا تحولات عمده در جامعه ایرانی اند.)) ( ارمکی، همان، ص ۵۸)
فصل اول با وجود داشتن داعیه ی "مبانی نظری" ،اما مبنای نظری خاصی را برای بررسی ساختارمند پاتوق ها به دست نمی دهد. همانگونه که پیشتر عنوان شد، مشکل در اینجاست که کتاب از پارادایم خاصی پیروی نمی کند و در کنار تئوری انتقادی هابرماس ، تئوری های کلاسیکی همچون آسیب شناسی و روش توصیفی- تاریخی گنجانده شده است.
بی شک کتابی تحت عنوان "پاتوق و مدرنیته ایرانی" کارکردی همچون کتابهای مبانی، در جهت توصیف و تشریح تئوری ها ندارد و به بازخوانی تئوری های مرتبط، نمی باید بپردازد .
فارغ از مسئله بیرون پارادایمی بودن کتاب ، مشکل دیگر در اینجاست که در آنجایی که نویسنده قصد دارد به تشریح مبانی نظری بپردازد، فصل اول ژرفای تئوری را نشان نمی دهد.همانگونه که در مقدمه کتاب آمده است ، موضوع هایی همچون پاتوق، مورد توجه و دقت جامعه شناسان ایرانی قرار نگرفته و مهجور مانده است، در این شرایط پرداختن به این دست مسائل نیازمند مبانی نظری قدرتمند و اقناع کننده ای است تا بتواند به جامعه علمی جامعه شناسی ایرانی وارد شود.شاید بتوان به جرات مدعی شد که ابژه های تحقیقاتی همچون "پاتوق" بیش از هرچیز دیگری نیازمند تئوریها و برنامه پژوهشی فربه اند تا توانایی خروج جامعه شناسی ایرانی را از سیکل بسته چندین ساله خویش، فراهم سازند.
کتاب "پاتوق و مدرنیته ایرانی" بی شک از مشکل ویرایشی برخوردار است . نام هیچ ویراستاری در شناسنامه کتاب نیز وجود ندارد . به نمونه ای اشاره دارم :
((حدود صد سال گذشته بین انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ، حوادث بسیاری در ایران اتفاق افتاده است که نقش آنها در زندگی مردم و حیات اجتماعی ایرانی کمتر از این دو انقلاب نبوده است و اهمیت و اثر این حوادث به گونه ای بوده است که نتیجه مستمر آنها بی ثباتی نظام سیاسی بوده است . بی ثباتی نظام سیاسی در ایران یکی از اصلی ترین مسائل مورد توجه مردم ،روشنفکران و سیاست مداران بوده است . بدین لحاظ است که امکان سقوط همیشگی دولت ها در ایران به عنوان یک اسطوره و همیشه مطمح نظر است . این نگاه اسطوره ای به دولت ، جامعه و نظام سیاسی مانع عمده ای در شکل گیری شرایط مناسب نوسازی سیاسی و اجتماعی ایران است.)) (ارمکی،همان،ص۱۴)
تعدد فعل است در یک پاراگراف از متن کتاب نشان می دهد که این نوشته توسط هیچ ویراستاری- و یا خود مولف - ویرایش نشده است.
فصل دوم به "تاریخچه و شرایط شکل گیری پاتوق ها "می پردازد. سعی نگارنده در این است که با توصیفی تاریخی از پاتوق ها در ایران دایره بحث را گسترش دهد . پس از مقدمه و بخش کوتاهی تحت عنوان "پاتوق ها در غرب" ، توصیف تاریخی از پاتوق ها در ایران به دو فصل تقسیم می شود : پاتوق ها در ایران گذشته و پاتوق ها دردوره معاصر . دوره معاصر نیز به سه فصل تقسیم شده است : پاتوق ها در دوره قاجار ، پاتوق ها دردوره پهلوی و پاتوق ها در جمهوری اسلامی .
بیشتر حجم فصل دوم کتاب ، به وضعیت پاتوق در دوره قاجار می پردازد و به انواع پاتوق ها در این دوره توجه دارد.دوره پهلوی و دوره جمهوری اسلامی حجم اندکی از این فصل را در برگرفته است که می توان جزء ضعف های کتاب دانست.
با توجه به فصل سوم کتاب "پاتوق و مدرنیته ایرانی" که به تاثیر پاتوق ها در جنبش های اجتماعی می پردازد، می باید فصول مربوط به تحلیل تاریخی پاتوق ها در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی از بررسی عمیق تری بر خوردار می بود، زیرا که اگر فرض نویسنده را بپذیریم که پاتوق ها در رخ دادن جنبش های فکری و اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند ، انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و تحولات سیاسی - اجتماعی در دوران جمهوری اسلامی ، این مسئله را پیش می کشند که پاتوق ها در دوره پهلوی و دوره جمهوری اسلامی از اهمیت بیشتری بر خوردار است.
یکی از دلایل تفصیل جدی تر پاتوق ها در دوره قاجار در کتاب آزاد ارمکی ، منابع بیشتر و در دسترس از این دوره درباره کافه هاست . کافه ها در دوره قاجار تاسیس و اهمیت پیدا کردند و به سبب تازگی برای تاریخ نویسان و سیاحان ایرانی و اروپایی در متن آنها انعکاس بیشتری پیدا کردند،اما واقعیت نشان می دهدکه پاتوق هادردوره های پهلوی و جمهوری اسلامی از رشد بسیاربیشتری نسبت به دوره قاجار برخوردار بوده است که متاسفانه در متن کتاب انعکاس نیافته است.
نکته بعدی آنکه،کتاب مورد بررسی در درون سنت جامعه شناسی فرهنگی متاخرنگاشته شده است. این سنت این اقتضاء را پدید می آوردکه وضعیت متاخر موضوع مورد بررسی را ،در محور قرار دهد. به سبب گسترش هم تجسم مکانی پاتوق ها ( کافه ها وکافی شاپ ها و ...) دردوره جمهوری اسلامی و هم تجسم محتوایی پاتوق ها (تشکیل گروههای دوستی و...) در این دوره، اهمیت بررسی دوره جدید روشن می شود.
نکته دیگر آنکه پاتوق ها و ظهورمکانی آن یعنی کافه ها و قهوه خانه ها را تنها می توان در ارتباط مستقیم یا تجربه ، فهمید . پاتوق یک نوع تجربه است که در خلال زندگی مدرن شکل می گیرد . بدون تجربه پاتوق ها ، کافه ها ، کافی شاپ ها و ... فهمیدن و ادراک مفهومی پاتوق دچار نقصان وکمبود است، اما با وجود این الزام ، در هیچ جای کتاب از تجربه پاتوق ها یا کافه نشینی های مولف خبری نیست.
در بخش منابع کتاب به مسئله عجیبی بر می خوریم . پس از منابع فارسی و در بخش منابع انگلیسی ، با کتابهای روبرو می شویم که تعدادی از آنها مدت های طولانی است که به فارسی ترجمه شده اند. همچون کتاب "تئوری جامعه شناسی" ریتزر و "مراحل اساسی سیر اندیشه جامعه شناسی" ریمون آرون .
در مورد برخی دیگر از منابع انگلیسی وضعیت از این جالب تر می شود. از کتاب هایی در بخش منابع انگلیسی نام برده شده است که در اصل فارسی اند. مثل کتاب "جامعه و تاریخ" مرتضی مطهری،"جهان بینی و ایدئولوژی" علی شریعتی ، "تفرج صنع" عبدالکریم سروش و یا "علوم اجتماعی و سیر تکوین آن" نوشته احسان نراقی. می توان به این کتابها،کتاب های یحیی مهدوی ، جمشید مرتضوی و .... را افزود. برای نگارنده این مقاله، یافتن پاسخ برای این مسئله عجیب،بی نتیجه ماند.
کتاب "پاتوق و مدرنیته ایرانی" با وجود برخی ایرادات شکلی و نظری ، به سبب تجربه نخستین اش در پرداختن به موضوعی همچون "پاتوق"، قابل توجه و مهم است . تلاش آزاد برای وارد ساختن موضوعات بدیع و تازه به دپارتمان جامعه شناسی ایران ، تلاشی مهم و مغفول مانده در سنت علوم اجتماعی ایرانی است.
اهمیت دادن به حوزه عمومی و شناخت اجزای آن بی شک تلاشی است که جامعه علمی می تواند به تقویت حوزه عمومی در ایران بکند.
امین بزرگیان
http://aminbozorgian.blogfa.com/


همچنین مشاهده کنید