جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مدیریت فرهنگی


مدیریت فرهنگی
در زبان های اروپایی واژه«cultural» به معنای کشت وکاریا پرورش بوده است. این واژه از قرن هجدهم کاربرد یافت و«دانیلفسکی» درسال ۱۸۷۱با انتشارکتاب فرهنگ ابتدایی نخستین تعریف روشن ازفرهنگ را دررابطه با سیرتاریخ بشرو زندگی جوامع بیان کرد.بعدها این واژه مورد توجه بیشتری قرار گرفت وتعریف های گوناگونی ازآن ارائه گردید.
تایلور می گوید:«فرهنگ یا تمدن٬کلیت هم تافته ای است شامل دین٬ هنر٬ قانون٬ اخلاقیات٬ آداب ورسوم وهرگونه توانایی وعادتی که آدمی به عنوان عضوجامعه به دست آورد.»
«مایریس» تعریفی تاریخی ازفرهنگ ارائه می کند:« فرهنگ آن چیزی است که ازگذشته آدمیان بازمانده است٬ دراکنون ایشان عمل می کند وآینده شان را شکل می دهد.»
«هرسکوویتس» می گوید:« فرهنگ اساسا" بنایی است که مبین تمامی باورها ٬رفتارها ٬دانش ها٬ ارزش ها ومقصدهایی است که شیوه زندگی هرملت را مشخص می کند...وسرانجام عبارتست ازهرآنچه یک ملت دارد٬ آنچه انجام می دهد وآنچه می اندیشد.»
«ساترلند» می گوید:« فرهنگ شامل هرآن چیزی است که بتواند ازنسلی به نسلی فرا رسانده شود. فرهنگ یک قوم همان میراث اجتماعی آن است. به عبارت دیگر٬کلیت هم تافته ای شامل دانش٬ دین٬ هنر٬ اخلاق٬ قانون٬ فن ابزارسازی وکاربرد آنها وروش فرا رساندن آنها.»
به طور کلی فرهنگ درمعنای وسیع آن عبارتست از:« نظامی ازباورها٬ ارزش ها٬ رسم ها ورفتارهایی که اعضای یک جامعه به کار می بندند تا خود را با جهان خود ونیزبا یکدیگرسازگارسازند وآن راازطریق آموختن ازنسلی به نسل دیگرانتقال می دهند.
فرهنگ هم سازنده است هم مبنای عمل.٬ بدون فرهنگ هیچ عملی ازفرد سر نمی زند. ازاینرو فرهنگ مبنای عمل است وتاثیرمی گذارد. فرهنگ همچنین سازنده رفتاراجتماعی انسان است ودرمدیریت جامعه نیزتاثیراصلی را دارد. نظام سیاسی هرجامعه نیزمبتنی برفرهنگ حاکم برآن جامعه است.
مدیریت فرهنگی چند سالی بیشترنیست که به عنوان یک شاخهٴمهم ازمدیریت صاحب یک کرسی دردانشگاه های معتبرکشورما شده است. هدف ازایجاد این رشته٬ آموزش مدیرانی است که قادربه مدیریت درمحیط ها و سازمانهای دولتی باشند:سازمانها و نهادها ومحیط های فرهنگی شامل صدا وسیما٬دانشگاه ها٬مدرسه ها٬فرهنگسراها٬ خانه های فرهنگ٬ مؤسسه های فرهنگی- مطبوعاتی٬خبرگذاری ها٬ مطبوعات٬ مؤسسه های آموزشی٬ آموزشگاه های هنری٬سینماها ومراکزنمایشی٬ موزه ها٬ گالری ها٬ مدیریت های فرهنگی وزارتخانه ها وسازمانها و کارخانه ها٬ سازمانهای انتشاراتی٬ مؤسسه های تبلیغاتی٬ کتابخانه های عمومی و....
مدیران فرهنگی علاوه بردانش مدیریت٬ بایستی دارای توانمندیهای خاصی ازجمله بهره گیری ازروانشناسی٬ جامعه شناسی٬ اصول تعلیم و تربیت درزمینهٴآموزش وآشنایی با مقولات مهم فلسفه٬ تاریخ٬ هنرو ادبیات باشند.
قلمرو سازمانهای فرهنگی وفعالیت مدیران آنها عموما"به مراتب گسترده ترو حساس ترازمحیط فعالیت های سازمان های دیگراست.مخاطبان مورد نظردرانجام فعالیت های فرهنگی به دلیل جوان بودن جامعه بیش ازحد انتظاراست و طبیعی است که ضرورت طراحی برنامه هایی متناسب با ذائقه های نو به نو شونده و درحال تغییراین قشر٬گوشه ای ازدشواری های مدیریت دربخش فرهنگی را روشن می سازد.
تهدیدات محیطی وحساسیت این قلمرو فعالیت٬ مدیریت بسیاری ازسازمان های فرهنگی رابا مسؤولیت های سنگین ودشواروخطرناکدارای ریسکروبرو ساخته است.یکی ازصاحبنظران درشرایط پیوسته درتغییرو بی ثبات جامعه٬ مدیریت فرهنگی را به بندبازی درارتفاع۲۰۰متری تشبیه می کند که توفیق درآن بسیارتحسین آمیزو کوچکترین اشتباه درآن مصادف با پایان همیشگی کاراست. اینک مدیریت درمحیط های فرهنگی به مدیرانی نیازدارد که قلمرو دیدشان وسیع تر٬ مدارا و صبرشان بیشتر٬ وپشتکارو امیدواری شان افزون ترباشد.
تهیه کننده: محمد رضا احمدی پور
منبع : روزنامه تفاهم