دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


لذت داستان کوتاه خواندن


لذت داستان کوتاه خواندن
● نگاهی به مجموعه داستان "مورچه‌هایی که پدرم را خوردند" نوشته علی قانع
بعضی کتاب‌ها هستند که تا چشمت به آنها می‌افتد و عنوان روی جلد را می‌خوانی وسوسه گوشه‌ای نشستن و تا به آخر خواندنش رهایت نمی‌کند. مجموعه داستان مورچه‌هایی که پدرم را خوردند نوشته علی قانع از همین نوع داستان‌هاست.
این مجموعه شامل ۹ داستان کوتاه با عنوان‌های:
۱) مورچه‌هایی که پدرم را خوردند
۲) گوزن‌ها
۳) ۴۸ ساعت هوای عاشقی
۴) جان شیشه‌ای
۵) پنج روایت از قتل پروین
۶) بلوغ
۷) فقط مریضی مادر
۸) آرامش خانوادگی
۹) قدغن است که مضامین مختلفی را در بر دارند. درون مایه اغلب داستان‌ها به مسائل جاری و دغدغه‌های انسان امروز و تنهایی اوست.
شاید به نوعی برخی درون مایه‌ها و مضامین در این مجموعه تکراری باشند اما نگاه متفاوت نویسنده به پدیده‌ها و فرم جالب آن‌ها داستان‌ها را جذاب و خواندنی کرده است. داستان‌های جان شیشه‌ای و بلوغ از همین گونه‌اند که جنگ و تبعات و پیامدهای زشت آن را دوباره و دیگرگونه می‌بیند.
در برخی داستان‌ها مانند ’’ ۴۸ ساعت هوای عاشقی ’’علاوه بر نگاه به پدیده مهاجرت نویسنده گریزی هم به عشق‌ها و رابطه‌های اینترنتی اما نه از نوعی که اغلب شنیده و دیده‌ایم می‌اندازیم.
به طور کلی داستان‌های این مجموعه را از لحاظ درونمایه و مضمون می‌توان به ۵ بخش تقسیم کرد :
۱) جان شیشه ای و بلوغ
۲) قدغن-فقط مریضی مادر و مورچه‌هایی که پدرم را خوردند.
۳) ۴۸ ساعت هوای عاشقی و پنج روایت از قتل پروین
۴) گوزنها و۴۸ ساعت هوای عاشقی
۵) آرامش خانوادگی
موضوع اولین داستان که همنام با عنوان مجموعه است درباره پسر جوان و ۲۵ ساله ای است که پدرش را پس از ۱۲ سال می بیند. پدر روزنامه‌نگاری است که سال ها پیش زندانی شده و اکنون به دلیل ابتلا به سرطان از سوی زندان به خانه فرستاده می شود.
خانه که در آن به رویش باز نمی شود و کسی در آنجا منتظرش نیست. پسر هم به دنبال فرصت برای جبران سیلی است که پدر ۱۲ سال پیش در دادگاه نثارش کرده است. اتفاقات بعدی و حرف هایی که پدر می زند پسر را از انجام این کار منصرف و پشیمان می کند .داستان از زاویه دید اول شخص روایت می شود و نویسنده نیز از عهده همه ارکان داستان یعنی شرح و گسترش و نمایش آن به خوبی بر آمده و گرفتار حشو و زواید هم نشده است. مضمون داستان نیز سردی روابط زناشویی و خانوادگی تنهای آدم هاست.
اما اگر به برخی مسائل بیش تر توجه می شد شاید داستان هم بی نقص تر و خواندنی تر می شد. به عنوان مثال بد نبود مشخص می شد این روزنامه نگار به چه دلیل زندانی بوده و آن دادگاه کذایی برای چه بوده دعوای زن و شوهری یا جرم مطبوعاتی . چرا همسر و فرزندش تحمل دیدن اورا حتی در آخرین روزهای جدال او با مرگ ندارند. در شرح داستان نیز راوی بیش تر تصویر یک تبهکا ر را از پدرش ارائه می‌دهد تا یک روزنامه نگار.
از سویی به نظر می آید نویسنده از عهده پرداخت شخصیت پدر به خوبی بر نیامده است. این را از گفت و گوهای کوتاه اما کلیدی او با پسرش می توان دریافت. در جایی بی دلیل ناگهان از عشق و همخوابگی خود با زنی برای پسر می گوید و در جای دیگر دلیل آن سیلی آبدار را این گونه عنوان می کند: "خواستم بدونی واسه این نزدمت که تو روم ایستادی و پشت مادرت رو گرفتی ... می خواستم سیلی اول رو خودم زده باشم تا سیلی های بعدی توی مسیر زندگی زیاد اذیت و آزارت نده و دوام بیاری ."
این لحن پیش از آن که به یک روزنامه نگار شبیه باشند لحن یک لمپن را برای خواننده تداعی می کند .
از این ها که بگذریم نویسنده با بیان موجز و استفاده درست و بجا از واژه ها و عنوان مشکلات خانوادگی از نگاهی دیگر داستانی آفریده که خواننده را تا به آخر می کشاند.
در داستان گوزن ها دو دوست بعد از سال ها هم دیگر را در آلمان که یکی شان مقیم آن جاست می بینند. نویسنده با نشان دادن حسرت پسر جوان ایرانی –آلمانی از نبودن در ایران و تصویری که در ذهنش از این سرزمین ساخته همان قصه قدیمی مهاجران و دلبستگی هاشان را اما به شکلی تازه بیان می کند.
مضمون این داستان هم پدیده مهاجرت و تقابل نسل گذشته با نسل فعلی است. لحن شخصیت ها به ویژه پسر جوان خیلی خوب در آمده است به طور کلی گوزن ها از داستان های زیبای این مجموعه است که شاید اگر یکی دو جا نویسنده دچار وسوسه شعار دادن و ارائه اطلاعات به صورت مستقیم نمی شد داستان نیز جذاب تر و خواندنی تر می شد .
داستان ۴۸ ساعت هوای عاشقی به پدیده مهاجرت و عشق های اینترنتی توامان می پردازد. فرم ویژه داستان و تفاوت فرم در داستان های مختلف این مجموعه نشان از تسلط نویسنده بر این امر دارد .داستان ماجرای یک ایرانی است که در سفری به آلمان ۴۸ ساعت را در خانه یکی از دوستان اینترنتی اش می گذراند .
رابطه عاشقانه ای که پیش از آن در پای صفحه کیبورد کامپیوتر میان این دو شکل گرفته بود با دیدن هم دیگر نه تنها خللی در آن وارد نمی شود بلکه عمیق تر می گردد. رابطه ای که هیچ گاه جنبه جسمانی به خود نمی گیرد و در همان زمان سکس کوتاه و لحظه ای و بی عشق مرد با زن همسایه به پایان می رسد .
راوی این داستان دانای کل است اما شاید اگر این راوی به اول شخص تغییر می یافت داستان هم تاثیر گذارتر می شد.
۴۸ ساعت هوای عاشقی را می توان بهترین داستان این مجموعه خواند. داستانی که روایت دو موضوع متفاوت –نگاه تازه و بکر به آن ها و فرم ویژه از ویژ گی های آن است .
داستان جان شیشه ای روایتی نه چندان تازه اما به شکلی نو به پدیده جنگ است . داستان بلوغ نیز همین ویژگی را دارد. نویسنده در این دو داستان می کوشد جنگ را از زاویه دید آدم های حاشیه و بررسی تبعات آن بر این آدم ها که شاید چندان به چشم نیایند روایت کند.
راوی هر دو داستان اول شخص است. بنا به گفته نویسنده از داستان بلوغ سه صفحه در رفت و آمد به وزارت ارشاد حذف شده اما با این همه به عقیده من این حذف و سانسور با راز گونه کردن داستان آنرا جذاب تر کرده است . امیدوارم خوانندگان این موضوع را به حساب حمایت من از پدیده سانسور نگذارند.
لحن شخصیت ها و راوی در هر دو داستان به خوبی گویاست. تنها در جایی از داستان بلوغ این لحن به نوعی رمانتیسم نزدیک شده و به شخصیت راوی نمی خورد :
"روز خاکسپاری باران می آمد .باد روی سنگ قبرها را جارو می زد و گلبرگ های خیس پژمرده را به هوا بلند می کرد ."
داستان های بعدی این مجموعه هم با نگاه به روابط ماشینی انسان های امروز و کمرنگ شدن عنصر محبت در زندگی می پردازند .
"فقط مریضی مادر " تنها داستان این مجموعه است که راوی اول شخص زن دارد. پیداست علی قانع بر این اعتقاد نیست که جنسیت راوی اول شخص باید با جنسیت نویسنده یکی باشد. عقیدهای که بسیاری از داستان کوتاه نویسان امروزی به آن پای بند بوده و از آن به شدت دفاع می کنند .
به طور کلی می توان گفت علی قانع نویسنده ای است که می تواند از زندگی و اتفاقات روزمره داستان های جذاب و خواندنی بسازد و اگر به یکی از تعاریف داستان کوتاه مبنی بر استفاده از تاثیر غیر مستقیم در داستان استناد کنیم علی قانع به خوبی این تعریف را در داستان هایش گنجانده و بکار برده است و اگر مهم ترین وظیفه و نقش داستان را ایجاد لذت در خواننده بدانیم باید به نویسنده این مجموعه تبریک گفت.
نیلوفر دهنی
منبع : ماهنامه ماندگار


همچنین مشاهده کنید