سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

قرآن ۱۴۰۰ سال پیش و سعادت انسان


قرآن ۱۴۰۰ سال پیش و سعادت انسان
▪ چگونه قرآن که حدود ۱۴۰۰ سال قبل برای اعراب بدوی نازل شده، می تواند موجبات تکامل و سعادت انسان ها را فراهم کند؟
در رابطه با این مسئله باید چند نکته مورد توجّه قرار گیرد:
یکم) دین خداوند در طول تاریخ - متناسب با رشد علمی، اجتماعی، فکری و مقتضیات عصری روند تکاملی داشته است تا آنجا که بشر، به حدی از بلوغ رسید که بتواند برنامه تکاملی مربوط به تمام دوره های تاریخی را دریافت دارد و قرآن - که اساسنامه و برنامه تکامل نهایی بشر برای همه زمان ها و سرزمین ها است بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل گردید و به عنوان سندی جاودان و زنده برای بشریت باقی ماند.
دوم) اینکه «قرآن برای فهم مردمی بدوی و عرب زبان نازل شده، سخنی نادرست است؛ زیرا قرآن «در میان مردمی بدوی و عرب زبان» نازل شده و فرق است بین اینکه چیزی در میان قومی خاص ظهور یابد، با این سخن که«مخصوص آنها پدید آمده باشد»!! جالب این است که قرآن هیچ گاه مخاطب خود را فقط اعراب قرار نداده و همواره خطاب همگانی «ناس» (جمیع مردم) و یا «الذین آمنوا» را به کار برده است که هر انسان خداجوی در هر عصر و وابسته به هر نسلی را شامل می شود. از نظر فهم پذیری نیز آیات قرآن چند دسته است:
۱) برخی از آیات قرآن هم برای اعراب بدوی آن زمان فهم پذیر بود و در عین سادگی بیان، دارای چنان استواری علمی و منطقی است که برای دانشمندان برجسته امروزی نیز جالب توجه و درخور دقت است.
۲) بعضی از آیات چه در زمان نزول و چه در زمان ما، جز با تعمّق و ژرف کاوی های دقیق و روش مند قابل درک نیست.
۳) بسیاری از حقایق علمی و فلسفی و مباحث اجتماعی قرآن، تنها در پرتو دانش کنونی یا آینده بشریت قابل درک است برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک: موریس بوکای، مقایسه ای میان تورات انجیل قرآن و علم، ترجمه ذبیح اللَّه دبیر..
۴) بسیاری از آیات قرآن نیز تاحد زیادی فراتر از عقول و افهام عادی بشر بوده و تنها در سایه پرتوافشانی های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام، فهم پذیر است و تفاسیر رسیده از آنان، گنجینه های ارزشمندی است که حقایق والای قرآن را به نیکوترین وجهی در اختیار بشریت قرار می دهد. این نکته چیزی نیست که تنها شیعه بدان معترف باشد، بلکه اهل تسنن نیز در بسیاری از تفاسیر خود به این احادیث تمسّک می جویند.
۵) اینکه قرآن به وقایع زمان خود اشاره کرده، آن را منحصر به آن عصر نمی سازد؛ زیرا قرآن منحصربه ذکر چند حادثه و نکته تاریخی گذرا نیست؛ بلکه مشتمل بر معارفی جاودان در باب خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی، راه شناسی، راهنما شناسی و مجموعه گسترده ای از احکام، اخلاق و... است که همه زمان ها را پوشش می دهد و هدایت بشریت به سوی سعادت را در هر مقطع تاریخی تأمین می کند.
وقایع تاریخی نیز که در قرآن اشاره شده، هر چند مربوط به گذشته است، ولی کار کرد آنها مربوط به آینده است. به عبارت دیگر هر یک از آنها، بیانگر نوعی سنت تغییرناپذیر تاریخی یا حکم و قانونی است که دارای کلیت و شمول است. برای مثال وقتی قرآن درباره بنی اسرائیل می گوید: «آنان پس از رهایی از چنگال فرعون اظهار نارضایتی از غذای واحد کرده و خواست های مادی متعددی کردند و لاجرم گرفتار غضب الهی گردیدند؛ نشان می دهد که رفاه طلبی، افزون خواهی و نافرمانی در برابر فرستاده خداوند، سرانجام به تباهی و تیره بختی خواهد انجامید!! این درس بزرگی برای همه کسانی است که پس از رهایی از بند حکومت های استبدادی و ظالمانه، در برابر اندک دشواری صبوری نمی ورزند و در جست و جوی خواست های مادی، بی تابی می کنند.
از این رو هر چند قرآن برای هدایت انسان ها، از هر نژاد و ملت و با هر سطح فرهنگی، نازل شده است؛ اما تمام اصول تحول ساز خود را جهت هدایت و تربیت مردمانی که در وضعیت سقوط فرهنگی بودند، عرضه کرده است و دیگران با ملاحظه این وقایع و دقت در روند تمدن سازی قرآن، راهکار نجات خود را می توانند از این کتاب آسمانی به دست آورند.
به واقع تمام گزاره های به کار رفته در قرآن، نگاهی به مردم معاصر نزول قرآن و نگاهی به انسان در طول زمان داشته است.
منبع : نشریه الکترونیکی پرسمان