پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


مزیت‌های نسبی نهفته در نفت، گاز، پتروشیمی و صنایع مرتبط


مزیت‌های نسبی نهفته در نفت، گاز، پتروشیمی و صنایع مرتبط
با در نظر گرفتن اهداف کمی در افق برنامه توسعه پنجم و دستیابی به ۷/۵ میلیون بشکه نفت در روز و همچنین تولیدات ۲۰میلیارد دلا ری پتروشیمی در سال و تولید ۹۰۰ میلیون متر مکعب گاز در روز به نظر می رسد نفت وگاز به عنوان دو منبع از منابع ارزشمند ذخایر ملی کشور، جنبه های اقتصادی خود را بیش از پیش نمایان سازند.
از سوی دیگر با توجه به مزیت های کشور در داشتن خوراک، نیروی انسانی متخصص، داشتن جغرافیای گسترده و دسترسی به بنادر و دیگر بازارهای فروش و مزیت های طرح احداث صنایع بالا دستی، میانی و پائین دستی پتروشیمی،نفت و گاز، احداث این گونه صنایع با توجه به توجیه اقتصادی بالا ی آن می تواند از اولویت های سیاست های توسعه ای کشور باشد.
در واقع سرمایه گذاری در کشور ما باید در حوزه هایی اتفاق بیفتد که مزیت نسبی بالا تری نسبت به دیگر حوزه ها در آن وجود دارد و هم اکنون این مزیت در حوزه های نفت و گاز و پتروشیمی بیش از دیگر قسمت ها بوده و ویژگی های کشور در امکان تامین خوراک برای این گونه صنایع و برای مدت های طولا نی به طور طبیعی افزایش سرمایه گذاری ها در محصولا ت و صنایع پایین دستی آنها را اهمیت می بخشد.
مزیت دیگر در توسعه صنایع فوق الذکر،کاهش وابستگی به خوراک وارداتی صنایع کشور است که در کنار بالا رفتن تکنولوژی در بخش هایی از صنعت کشور که در آن دارای مزیت نسبی هستیم شرایط را برای شکل گیری و تکمیل حلقه های تولید و افزایش بازده سرمایه گذاری های مناسب و باارزش افزوده بالا در کشور را مهیاتر می سازد.
کشور ما با داشتن بازار مصرف حدود ۳۰۰ میلیونی در اطراف کشورو بازار مصرف ۷۰ میلیون نفری در داخل و دیگر مزیت هایی که در خصوص آن بحث شد، می بایست نسبت به احداث و توسعه هر چه سریع تر صنایع یاد شده توجه بیشتر نشان داده و شرایط را برای خروج از خام فروشی و حرکت به سوی تحقق و تکمیل حلقه های تولید فراهم سازد.
پتروشیمی با تنوعی که در دسته بندی محصولا ت خود دارد، اعم از محصولا ت بالا دستی، میان دستی و پایین دستی می تواند دولت را به عنوان یک انتخاب بلکه به صورت یک ضرورت حیاتی مستلزم کند تا حمایت خود را در توسعه صنایع بالا دستی افزایش دهد و این در حالی است که در حال حاضر بخش پتروشیمی تنها با ۲۵ میلیارد دلا ر سرمایه گذاری، بیش از ۲۳ میلیون تن تولید داشته است که این میزان ۲۵ درصد تولیدات خاورمیانه و ۱/۹۳ درصد تولیدات جهانی را شامل می شود و این نکته کاملا مشهود است که سرمایه گذاری در این بخش علا وه بر بازگشت هزینه مصرفی، سودآوری فراوانی نیز برای کشور خواهد داشت.
موضوع دیگر که می توان به بحث افزود تغییر خوراک مجتمع های پتروشیمی از هیدروکربورهای مایع به گاز و در نتیجه استقرار مراکز تولید مواد پتروشیمی از غرب اروپا و شمال آمریکا به خاورمیانه، منطقه خلیج فارس و عربستان سعودی است که بر اساس سیاست های راهبردی بلندمدت صورت گرفته است. چرا که رقابت با شرکت های پتروشیمی استفاده کننده از خوراک گاز، هر روز دشوارتر می شود.
صنایع پتروشیمی موجود در منطقه آمریکای شمالی، ونزوئلا ، عربستان سعودی، قطر، کویت و ایران دارای مزیت های زیادی هم چون استفاده از اتان به عنوان خوراک ارزان و هزینه های پایین تاسیسات، ساختارهای مناسب بازاریابی و سایر موارد هستند و برخورداری از این مزیت ها سبب خواهد شد تا این کشورها بازار را با محصولا ت ارزان خود اشباع کنند.
جنگ قیمت ها سبب می شود تا قیمت ها در کشورهای اروپایی که مجتمع های پتروشیمی آنها از نفت به عنوان خوراک استفاده می کنند و هزینه های تولیدشان نسبتا بالا ست نیز، کاهش یابد و در نتیجه تولید کنندگان اروپایی برای ادامه بقای خود، مجبور خواهند بود در برنامه های تولیدشان تجدیدنظر کنند. تجدیدنظر در ساختار تولید در کشورهای فاقد منابع گاز، به طور حتم به شکل روی آوردن به تولید محصولا ت پتروشیمی با ارزش افزوده بالا خواهد بود. این مواد که عمدتا از خوراک های مایع تولید می شوند، جایگزینی برای محصولا ت پایه پتروشیمی خواهند بود.
شرکت های پتروشیمی که در کشورهای دارای منابع انرژی ارزان تاسیس شده اند نیز با توجه به مزیت های بالا و سرمایه گذاری های انجام شده، قادر خواهند بود تا با تکیه بر منابع خود، در بازار رقابت باقی بمانند. البته در میان این کشورها، آنها که دارای بازارهای داخلی قوی تری هستند و صنایع پایین دستی آنها توسعه یافته تر است، موفق تر خواهند بود و این موضوعی است که توجه بیشتر به صنعت گاز و صنایع پایین دستی کشورمان را بیش از پیش الزام می بخشد.
مطلب دیگر آن که همکاری میان کره و ژاپن و چین موضوعی است که می بایست توجه کشورهای منطقه به خود معطوف دارد.
همکاری میان کره و ژاپن و چین، موجب رقابت پذیری و توسعه صنایع پتروشیمی در آینده شده و هر سه کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. کره و ژاپن با دسترسی به بازار بزرگ چین و همچنین استفاده از فرصت سرمایه گذاری در چین، به تجدید ساختار صنعت پتروشیمی دست خواهند زد و همزمان چین نیز، با جذب سرمایه گذاری خارجی از کشورهایی نظیر کره و ژاپن و دیگر کشورها، به توسعه صنعت پتروشیمی خود می پردازد. لذا بخش مهمی از بازار خود را که هم اکنون در اختیار دیگر کشورها است، تامین خواهد کرد.
دردیگر مناطق جهان نیز به همین صورت، کشورها می توانند با تکیه برعوامل مکمل یا با هم افزایی از طریق پیمان های استراتژیک، بلوک های تجاری - اقتصادی ایجاد کنند و از این طریق بر تقویت صنایع پتروشیمی خود بپردازند.
در منطقه خاورمیانه کشورهایی مانند ایران، عربستان و قطر که از مزایای منابع اولیه و انرژی ارزان برخوردارند، می توانند با ایجاد پیمان های استراتژیک به جای رقابت با یکدیگر به همکاری با هم بپردازند که مسلما موجب افزایش جایگاه این کشورها در عرصه رقابت جهانی خواهد شد. اما آنچه تاکنون از این سه کشور مشاهده شده است، موازی کاری و رقابت مخرب است که به نظر می رسد بیشتر ناشی از منفعل بودن است.
آخر نکته آنکه در سال های اخیر، ظهور تکنولوژی اطلاعات و ابزاری نظیر تجارت الکترونیک همراه با مدل های پیشرفته تر تجارت، باعث ساماندهی زنجیره تامین برای مشتری گردیده است. اما برای حصول اطمینان از تداوم در افزایش تقاضا، ارزش افزوده و سوددهی، فرایند نوآوری باید همچنان ادامه یابد.
دستیابی به رشد، از طریق خلاقیت و نوآوری، امکانپذیر شده است، اما با حرکت محصولات در طول چرخه عمر و افزایش تعداد تولید کنندگان، طبعا انتظار می رود که در دهه بعد، نرخ رشد، به خصوص در اروپای غربی و نفتا (منطقه قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی شامل آمریکا، کانادا و مکزیک)، رو به کاهش گذارد و رشد قطعی در آسیا اتفاق افتد. امروزه تقریبا ۱۷ درصد مردم دنیا (حدودا ۱/۲ میلیارد نفر) از درآمدی برخوردار هستند که می توانند مشتری بالقوه محصولات صنایع پتروشیمی باشند. ۹۰ درصد این جمعیت در کشورهای توسعه یافته اروپایی و نفتا و ژاپن زندگی می کنند و انتظار می رود در طول دهه آینده بازار صنعت شیمیایی تقریبا به دو برابر افزایش یابد که با این حساب ۲۹ درصد از جمعیت دنیا به عنوان مشتری های بالقوه در نظر گرفته خواهند شد. این رشد عمدتا در اقتصادهای نوظهور اتفاق خواهد افتاد و بزرگترین موتور این رشد، چین خواهد بود که انتظار می رود بازار آن در حدود ۱۰ برابر افزایش یابد و این موضوعی است که ما هم باید به آن بیشتر دقت کرده و حرکت خود را به شکلی تنظیم کنیم که امکان جذب بخش بیشتری از بازارهای جهانی را داشته و همپای دانشمداران زمانه موجبات توفیق روزافزون کشورمان را با توجه به مزیت های نهفته در گستره جغرافیای کشورمان فراهم آورده و رفاه، آسایش و افزایش سرانه متوسط جامعه مان را تامین کنیم.
نویسنده : پیمان جنوبی
منبع : روزنامه مردم سالاری