یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
طاق یا جفت؟
مرد عربی به خانه مردی دیگر به نام ابوالحسن رفت. ابوالحسن به زن خود گفت: « مرغی بریان کن و برای مهمان بیاور. » زن، مرغ را بریان کرد و سر سفره گذاشت. ابوالحسن گفت: « ای مرد عرب! تو مهمان ما هستی، مهمان برای ما خیلی عزیز است. دوست داریم که این مرغ را تو بین ما و خودت قسمت کنی.» مرد عرب گفت: « اگر قبول داشته باشید و اعتراضی نکنید، این کار را می کنم. » گفتند: « باشد. » مرد عرب، سر مرغ را کند و پیش ابوالحسن گذاشت و گفت: « تو بزرگ و سرور خانه هستی پس باید سر مرغ را به تو بدهم. » دو تا بال مرغ را کَند و پیش پسرهای ابوالحسن گذاشت و گفت: « شما دو نفر باید برای پدر و خواهرهایتان مانند دو تا بال باشید. » بعد، پاهای مرغ را کَند و پیش دو دختر ابوالحسن گذاشت و گفت: « پاها برای شما؛ تا یادتان بماند که بی اجازه پدر به جایی نروید و قدمی بر ندارید. » دُم مرغ را هم پیش زن ابوالحسن گذاشت و گفت: « این هم مال شما. » و بقیه مرغ را پیش خودش گذاشت و شروع به خوردن سینه و ران های آن کرد. روز بعد، پنج مرغ بریان کردند و آوردند. ابوالحسن گفت: « حالا این پنج تا مرغ را بین ما هفت نفر تقسیم کن تا ببینم چه می شود. » مرد عرب گفت: « طاق قسمت کنم یا جفت؟ » ابوالحسن منظور او را به خوبی نفهمید، اما گفت: « نمی دانم طاق قسمت کن تا ببینم چه می شود. » مرد عرب یک مرغ پیش ابوالحسن و زن او گذاشت و گفت: « شما دو نفر با این مرغ می شوید سه، سه هم عدد فرد، یعنی طاق است.»
یک مرغ را پیش دو پسر ابوالحسن گذاشت و گفت : « این مرغ با شما دو نفر می شود سه که طاق است. » و به همین ترتیب، یک مرغ هم پیش دو دختر ابوالحسن گذاشت. دو مرغ باقی مانده را هم پیش خودش گذاشت و گفت: « این دو تا مرغ هم با من می شود سه! » ابوالحسن و خانواده اش از کار او بسیار تعجب کردند. مرد عرب گفت: « اگر از این قسمت کردن خوشتان نیامده، جفت قسمت کنم ! » گفتند: « شاید جفت بهتر باشد! » مرد عرب دوباره همه ی مرغها را جمع کرد بعد یکی به ابوالحسن داد و گفت: « تو و دو پسرت و این مرغ می شوید چهار و چهار هم که می دانید عدد جفت است. » یک مرغ به زن و دو دختر او داد که مجموع آنها هم شد چهار، سه تا مرغ باقی مانده را هم پیش خودش گذاشت و گفت: « من و این سه تا مرغ هم می شویم چهار. » مرد عرب، مرغ ها را پیش کشید و هر سه را بلعید. اهل خانواده از زیرکی مهمان خود تعجب کردند، اما هرچه بود، مهمان بود و این کارش باعث شادی و خوشحالی آنها شد!
منبع : واحد مرکزی خبر
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس گشت ارشاد رئیسی امام خمینی رئیس جمهور جنگ
آتش سوزی وزارت بهداشت سلامت تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی پلیس پایتخت
خودرو دلار بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو
سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری ترانه علیدوستی کتاب تئاتر
اینترنت خورشید کنکور ۱۴۰۳
جنگ غزه اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
بارداری کاهش وزن مالاریا زوال عقل