چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا
کواکبی پیشتاز تفکر مشروطیت و مبارزه با استبداد
سیدعبدالرحمن كواكبی از اندیشمندان مسلمانی بوده است كه همراه با موج بیداری مسلمانان در صد سال گذشته تلاش هایی داشته برای ارزیابی دلایل عقب افتادگی و ارائه راه حل های برون رفت از رخوت جوامع اسلامی.
«سرزمین پدرانش كه وی به خاطر انتساب بدان «سید فراتی» خوانده می شد در آن زمان جزء قلمرو عثمانی بود و استبداد شدید سلطان عبدالحمید در آن ایام ناخرسندی های زیادی در تمامی نواحی فرات و اراضی مجاور به وجود آورده بود.»
در راه یافتن پاسخ مناسب برای این سئوال كه «علت عقب ماندگی مسلمانان چه بوده است.» كواكبی در ابتدا به وضع نابسامان اقتصادی می اندیشد و تلاش هایی می كند در این راه برای اصلاح امور اقتصادی از قبیل «امتداد خط آهن و احیای زمین های موات و تاسیس بنادر در اطراف حلب». اما به زودی درمی یابد كه نابسامانی اقتصادی تنها عرضی است از عدم آگاهی و جهل مردم مسلمان، فقر فرهنگی و ناآگاهی، پس درنگ نكرده «با زبان و قلم عوامل عقب افتادگی آنان را آشكار ساخت». از جمله مدتی با نشریه الفرا همكاری كرد و بعدها مجله ای منتشر ساخت با نام الشهباء در ۱۲۹۳ ق كه دولت امتیاز آن را ملغی نمود.
كواكبی را در مقام یك اصلاح طلب مسلمان با سیدجمال الدین اسدآبادی مقایسه كرده اند به این ترتیب كه هر دو اعتقاد عمیق داشته اند به ضرورت آگاهی سیاسی برای مسلمانان و اشاره شان به ذات تمامیت خواه قدرت سیاسی و اهمیت نظارت ملت بر قدرت حاكمه و استعانت از شعور و آگاهی ای سیاسی مردم و به كارگیری آن در كنترل قدرت، چرا كه «وقتی چنین شعور و چنین احساس و چنین آگاهی ای در توده مردم پیدا شد آن وقت است كه اژدهای سیاه استبداد در بند كشیده می شود».
در مورد كواكبی این توضیح لازم است كه همیت را گذاشته است به اصلاح امور داخله و آگاهی بخشی به مسلمین و معتقد است كه اهم مشكلات مسلمین از عدم آگاهی ایشان است و اگر ملتی آگاه باشد و صاحب سرنوشت خویش دیگر خارجی را توان تسلط بر آن نخواهد بود و از این منظر می شود او و سیدجمال را دو لبه تیغی دانست كه یكی معطوف است، به عوامل داخلی عقب ماندگی و دیگری اصرار دارد به تاثیرات استعمار بر عقب ماندگی مسلمانان.
از كواكبی دو كتاب به جا مانده است، یكی ام القری و دیگر طبایع الاستبداد كه مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم آن را با ترجمه عبدالحسین میرزای قاجار و تصحیح محمدجواد صاحبی در سال ۱۳۷۸ چاپ و منتشر كرده است.
«كتاب ام القری نوعی داستان یوتوپیایی بود كه به صورت گزارشنامه مذاكرات و فعالیت های یك جمعیت بین المللی اسلامی تنظیم شده بود. هدف این جمعیت خیالی هم بررسی دشواری های دنیای اسلام و جست وجوی راه رهایی از آن دشواری ها بود كه جمعیت آن را در وحدت نظر مسلمین قابل تحقق می یافت.»
كواكبی در ام القری اینگونه می نویسد كه: «مسلمانان به نهضتی چون نهضت پروتستان در مسیحیت نیازمندند تا اذهان آنان را از خرافات پاك كند و اسلام را به خلوص اولی خود بازگرداند.»
در این كتاب كواكبی علمای درباری و منحرف كنندگان دین را با راهبان و كاردینال های فاسد مسیحی مقایسه می كند كه راه تفسیر دین را بسته اند و برای خود جایگاه خدایی قائل شده اند و در امور سیاسی و جور همدم سلاطین مستبد گردیده اند.
مهم ترین اثر كواكبی اما «طبایع الاستبداد» بوده است كه در آن «خودكامگی» به عنوان عامل اصلی عقب ماندگی مسلمین مورد تحلیل قرار گرفته و ریشه یابی می شود. كواكبی در این كتاب به بررسی ردپای استبداد و عوارضش در دین، علم، تربیت، اخلاق، ترقی، بزرگی و مال پرداخته و در نهایت راه رهایی از آن را بررسی می نماید.
كواكبی در ابتدای بحث خود در «الطبایع» تعریفی می دهد از آنچه او استبداد می خواند به این ترتیب كه «[استبداد] تصرف یك فرد یا یك گروه در حقوق ملتی است بدون ترس از بازخواست.»
در ادامه نیز می افزاید: «سلطنت از هر قسمی كه باشد از وصف استبداد بیرون نمی رود مگر آنكه تحت مراقبت شدید و محاسبه بی مسامحه باشد.» كواكبی ذیل عنوان استبداد با دین به رابطه این دو با هم می پردازد و تفسیری از دین را با استبداد «همكار یكدیگر» می خواند و اضمحلال یكی را دلیل بر نابودی دیگری.
كواكبی در ارتباط استبداد و علم نیز سخنانی گفته است و مهم ترین آنها اینكه مستبد با علومی كه به بیداری توده نینجامد كاری ندارد و به نشر آن نیز كمك می نماید و آن دسته از علم را كه از نادانی برهاند ممنوع می كند و مردم باید به دنبال آن باشند تا از ستم رهایی یابند. وی همچنین استبداد را از بین برنده بزرگی و زاینده تملق و ذلت ایشان در فرمانبرداری كوركورانه می داند و به ابن خلدون خرده می گیرد كه چرا مرگ با عزت را به زندگی در ذلت برتری می دهد، مرگ در راه آزادی و آزادگی را طریق «ائمه اهل بیت (ع)» می داند و در نهایت كواكبی رهایی از استبداد را در گرو آگاهی از حقوق اساسی و دانش سیاسی می داند و در آشنایی با حقوق متقابل مردم و حكومت، مساوات، عدالت، آزادی و از این دست.
در پایان كواكبی ملتی را مستحق آزادی می داند كه اولاً اكثریت آن درد استبداد را احساس كرده باشند، دوماً در برابر استبداد به سختی مبارزه كنند و در نهایت تامل نمایند در مورد نظام جایگزین استبداد كه امورشان به سهولت بگذرد.
«سرزمین پدرانش كه وی به خاطر انتساب بدان «سید فراتی» خوانده می شد در آن زمان جزء قلمرو عثمانی بود و استبداد شدید سلطان عبدالحمید در آن ایام ناخرسندی های زیادی در تمامی نواحی فرات و اراضی مجاور به وجود آورده بود.»
در راه یافتن پاسخ مناسب برای این سئوال كه «علت عقب ماندگی مسلمانان چه بوده است.» كواكبی در ابتدا به وضع نابسامان اقتصادی می اندیشد و تلاش هایی می كند در این راه برای اصلاح امور اقتصادی از قبیل «امتداد خط آهن و احیای زمین های موات و تاسیس بنادر در اطراف حلب». اما به زودی درمی یابد كه نابسامانی اقتصادی تنها عرضی است از عدم آگاهی و جهل مردم مسلمان، فقر فرهنگی و ناآگاهی، پس درنگ نكرده «با زبان و قلم عوامل عقب افتادگی آنان را آشكار ساخت». از جمله مدتی با نشریه الفرا همكاری كرد و بعدها مجله ای منتشر ساخت با نام الشهباء در ۱۲۹۳ ق كه دولت امتیاز آن را ملغی نمود.
كواكبی را در مقام یك اصلاح طلب مسلمان با سیدجمال الدین اسدآبادی مقایسه كرده اند به این ترتیب كه هر دو اعتقاد عمیق داشته اند به ضرورت آگاهی سیاسی برای مسلمانان و اشاره شان به ذات تمامیت خواه قدرت سیاسی و اهمیت نظارت ملت بر قدرت حاكمه و استعانت از شعور و آگاهی ای سیاسی مردم و به كارگیری آن در كنترل قدرت، چرا كه «وقتی چنین شعور و چنین احساس و چنین آگاهی ای در توده مردم پیدا شد آن وقت است كه اژدهای سیاه استبداد در بند كشیده می شود».
در مورد كواكبی این توضیح لازم است كه همیت را گذاشته است به اصلاح امور داخله و آگاهی بخشی به مسلمین و معتقد است كه اهم مشكلات مسلمین از عدم آگاهی ایشان است و اگر ملتی آگاه باشد و صاحب سرنوشت خویش دیگر خارجی را توان تسلط بر آن نخواهد بود و از این منظر می شود او و سیدجمال را دو لبه تیغی دانست كه یكی معطوف است، به عوامل داخلی عقب ماندگی و دیگری اصرار دارد به تاثیرات استعمار بر عقب ماندگی مسلمانان.
از كواكبی دو كتاب به جا مانده است، یكی ام القری و دیگر طبایع الاستبداد كه مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم آن را با ترجمه عبدالحسین میرزای قاجار و تصحیح محمدجواد صاحبی در سال ۱۳۷۸ چاپ و منتشر كرده است.
«كتاب ام القری نوعی داستان یوتوپیایی بود كه به صورت گزارشنامه مذاكرات و فعالیت های یك جمعیت بین المللی اسلامی تنظیم شده بود. هدف این جمعیت خیالی هم بررسی دشواری های دنیای اسلام و جست وجوی راه رهایی از آن دشواری ها بود كه جمعیت آن را در وحدت نظر مسلمین قابل تحقق می یافت.»
كواكبی در ام القری اینگونه می نویسد كه: «مسلمانان به نهضتی چون نهضت پروتستان در مسیحیت نیازمندند تا اذهان آنان را از خرافات پاك كند و اسلام را به خلوص اولی خود بازگرداند.»
در این كتاب كواكبی علمای درباری و منحرف كنندگان دین را با راهبان و كاردینال های فاسد مسیحی مقایسه می كند كه راه تفسیر دین را بسته اند و برای خود جایگاه خدایی قائل شده اند و در امور سیاسی و جور همدم سلاطین مستبد گردیده اند.
مهم ترین اثر كواكبی اما «طبایع الاستبداد» بوده است كه در آن «خودكامگی» به عنوان عامل اصلی عقب ماندگی مسلمین مورد تحلیل قرار گرفته و ریشه یابی می شود. كواكبی در این كتاب به بررسی ردپای استبداد و عوارضش در دین، علم، تربیت، اخلاق، ترقی، بزرگی و مال پرداخته و در نهایت راه رهایی از آن را بررسی می نماید.
كواكبی در ابتدای بحث خود در «الطبایع» تعریفی می دهد از آنچه او استبداد می خواند به این ترتیب كه «[استبداد] تصرف یك فرد یا یك گروه در حقوق ملتی است بدون ترس از بازخواست.»
در ادامه نیز می افزاید: «سلطنت از هر قسمی كه باشد از وصف استبداد بیرون نمی رود مگر آنكه تحت مراقبت شدید و محاسبه بی مسامحه باشد.» كواكبی ذیل عنوان استبداد با دین به رابطه این دو با هم می پردازد و تفسیری از دین را با استبداد «همكار یكدیگر» می خواند و اضمحلال یكی را دلیل بر نابودی دیگری.
كواكبی در ارتباط استبداد و علم نیز سخنانی گفته است و مهم ترین آنها اینكه مستبد با علومی كه به بیداری توده نینجامد كاری ندارد و به نشر آن نیز كمك می نماید و آن دسته از علم را كه از نادانی برهاند ممنوع می كند و مردم باید به دنبال آن باشند تا از ستم رهایی یابند. وی همچنین استبداد را از بین برنده بزرگی و زاینده تملق و ذلت ایشان در فرمانبرداری كوركورانه می داند و به ابن خلدون خرده می گیرد كه چرا مرگ با عزت را به زندگی در ذلت برتری می دهد، مرگ در راه آزادی و آزادگی را طریق «ائمه اهل بیت (ع)» می داند و در نهایت كواكبی رهایی از استبداد را در گرو آگاهی از حقوق اساسی و دانش سیاسی می داند و در آشنایی با حقوق متقابل مردم و حكومت، مساوات، عدالت، آزادی و از این دست.
در پایان كواكبی ملتی را مستحق آزادی می داند كه اولاً اكثریت آن درد استبداد را احساس كرده باشند، دوماً در برابر استبداد به سختی مبارزه كنند و در نهایت تامل نمایند در مورد نظام جایگزین استبداد كه امورشان به سهولت بگذرد.
حمید ملك زاده
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی رئیس جمهور مجلس دولت سیزدهم دولت رهبر انقلاب قوه قضاییه شورای نگهبان صادق زیباکلام قوه قضائیه مجلس دوازدهم
قتل پلیس شهرداری تهران تهران هواشناسی آموزش و پرورش بارش باران دستگیری پلیس راهور سازمان هواشناسی سیل شورای شهر تهران
یارانه بانک مرکزی قیمت دلار خودرو قیمت خودرو قیمت طلا سایپا بازار خودرو بورس مسکن دلار ایران خودرو
فردوسی نمایشگاه کتاب شاهنامه همایون شجریان سحر دولتشاهی تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران کتاب سینمای ایران دفاع مقدس سریال حج
وزارت علوم دانشگاه تهران فضا تحقیقات و فناوری آیفون
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه آمریکا فلسطین جنگ غزه روسیه حماس چین افغانستان اوکراین ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال فولاد خوزستان لیگ برتر ایران مهدی طارمی فولاد بازی لیگ برتر فوتبال ایران
هوش مصنوعی گوگل همراه اول موبایل دوربین تبلیغات هواپیما ناسا نوآوری اپل ایلان ماسک
سرطان رژیم غذایی کاهش وزن زوال عقل پنیر خواب ویتامین کودک واکسن سلامت روان بارداری