دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

جنگ روسیه و گرجستان


جنگ روسیه و گرجستان
روسیه و گرجستان ۱۹ مرداد ماه بر سر منطقه خودمختار « اوستیای جنوبی » وارد جنگ شدند . جنگ پس از آن آغاز شد که نیروهای گرجی جهت اعمال حاکمیت دولت بر استان شورشی یعنی اوستیای جنوبی به این منطقه لشکر کشی کردند.اوستیای جنوبی اگر چه متعلق به گرجستان است ولی اکثرساکنان آن را روس تبارها تشکیل می دهند که مورد حمایت ویژه مسکو قرار دارند.
شاید زمانی که « ساکاشویلی » رئیس جمهور کم تجربه و غربگرای گرجستان در اواسط مرداد ماه گذشته دستور حمله به منطقه « اوستیای جنوبی » را به ارتش صادر کرد تصور نمی کرد این حمله پس از گذشت تنها چند روز به وضعیتی درآید که حکومت وی را در یک قدمی سقوط قرار دهد. حمله گرجستان به اوستیا و واکنش گسترده و سنگین روسیه به آن برای غربیها نیز غیرمنتظره و غافلگیر کننده بود به گونه ای که کشورهای اروپایی و آمریکا برای مدتی از واکنش و اتخاذ موضع مشخص در برابر آن بازماندند.
واقعیت این است که « ساکاشویلی » اگر چه با اتکا به حمایت و حتی احتمالا چراغ سبز غرب به ماجراجویی و قدرت نمایی در استان شورشی اوستیای جنوبی دست زد ولی این حرکت او نشان داد که وی از چند نکته غافل بوده است .
نخست اینکه ساکاشویلی غافل بود روسها به دلیل سیاست های مداخله جویانه و تجاوزکارانه چند سال اخیر غرب در مناطق تحت نفوذ سنتی مسکو زخم خورده هستند و مترصد فرصتی می باشند تا به گونه ای خشم خود را علیه غرب بروز دهند و عزم جزم خود را برای رویارویی با اقدامات تهدیدآمیز غرب علیه منافع مسکو نشان دهند. رئیس جمهور جوان و ناشی گرجستان این دستاویز را در اختیار روسیه قرار داد و روسها نیز از آن بهره برداری لازم را کردند و برای نشان دادن درس عبرت به غرب و سایر جمهوری شوروی سابق گرجستان را به اصطلاح ادب کردند تا کشورهای دیگر جرات تکرار سیاستهای گرجستان را نداشته باشد.
دومین نکته ای که گرجستان از آن ناآگاه بود این بود که دست غرب در حمایت از گرجستان چندان باز نیست و آمریکا و اروپا گزینه ها و اختیارات محدودی برای مقابله با روسیه در این منطقه دارند که در جنگ اخیر نیز به خوبی این ضعف غرب آشکار شد. تنها کاری که آمریکا انجام داد چند هشدار و انتقاد علیه روسیه بود و اقدام عملی واشنگتن نیز منحصر شد به لغو مانور مشترک نظامی با روسیه . در مقابل روسها با صدها تانک مرزهای گرجستان را در نور دیدند و تا ۷۰ کیلومتری تفلیس مرکز حکومت گرجستان پیشروی کردند حتی آشکارا از قصد خود برای تغییر حکومت غربگرای گرجستان سخن به میان آوردند.
اما در اروپا واکنش ها منفعلانه تر از آمریکا بود و در حالیکه برخی کشورهای اروپایی از جمله لهستان لتونی استونی لیتوانی دانمارک و سوئد روسها را مورد انتقاد شدید قرار دادند ولی کشورهای دیگر از جمله آلمان و فرانسه برخوردی متفاوت داشتند.
آلمان گرجستان را به سبب آغاز جنگ به شدت مورد شماتت قرار داد و فرانسوی ها نیز با دست پاچگی برای آتش بس و جمع و جور کردن اوضاع به تکاپو افتادند. به همین لحاظ در اروپا یک دو دستگی در قبال رویارویی با جنگ گرجستان و روسیه آشکار گردید. تا به این مرحله مسکو توانسته است پیام خود را به غرب که همانا لزوم تجدید نظر در استراتژی پیشروی به سوی مرزهای روسیه است به غربیها برساند و در واقع غرب را تحقیر کند که از این منظر یک پیروزی سیاسی و نظامی برای روسیه تلقی می شود.
در این حال نباید از نظر دور داشت که لشکرکشی روسیه به گرجستان تحت عنوان استقرار ثبات و البته با هدف مقابله با پیشروی غرب خاطرات لشکرکشی چکمه پوش های تزار را نیز در منطقه و جهان تداعی کرد. اگر چه بالاخره این جنگ با عقب نشینی روسیه از گرجستان خاتمه یافت ولی این مسئله می تواند مستمسکی برای قدرهای غربی باشد تا کشورهای کوچکتر اطراف روسیه را اغوا کنند که هر چه زودتر خود را به زیر چتر امنیتی ناتو برسانند و عضو ناتو شوند.
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید