دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

جنگ در قفقاز


جنگ در قفقاز
نیروهای گرجی حاضر در عراق اکنون برای مبارزه با نیروهای روسی توسط هواپیماهای آمریکا به وطن خود بازگردانده شده اند. این تصمیم آمریکا برای بازگرداندن نیروهای نظامی گرجستان بیانگر آن است که واشنگتن از تشدید نبرد و قرار دادن نیروهای گرجی به عنوان گوشت دم توپ در برابر نیروهای گسترده روسی، چندان ناراضی هم نیست.
در شب هفتم آگوست سال جاری، مقارن با مراسم افتتاحیه المپیک پکن، ساکاشویلی رییس جمهور گرجستان فرمان حمله همه جانبه به "تسکین والی" مرکز اوستیای جنوبی را صادر کرد. بمباران هوایی و حملات زمینی عمدتاً علیه اهداف غیر نظامی از جمله نواحی مسکونی، بیمارستان ها و دانشگاه ها بود. مرکز ایالت تسکین والی به شدت تخریب شد. طبق گزارش منابع غربی و روسی، این حملات منجر به مرگ ۱۵۰۰ غیر نظامی گردید. بمباران هوایی و توپخانه ها سبب قطع آب، برق، گاز و غذا شد. غیرنظامیان وحشت زده بعد از توقف جنگ از زیرزمین ها خارج شده و برای تأمین ملزومات خود به سوی خیابان ها رفتند (خبرگزاری فرانسه، ۹ آگوست ۲۰۰۸). بر اساس گزارش ها، حدود ۳۴ هزار نفر از اوستیای جنوبی به روسیه فرار گردند.
اهمیت و زمان این حمله نظامی باید به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این حمله معانی و مفاهیم وسیعی در بر دارد. گرجستان، به عنوان یک پایگاه نظامی ناتو و آمریکا در نزدیکی مرز فدراسیون روسیه و در مجاورت صحنه جنگ آسیای مرکزی قرار دارد. اوستیای جنوبی نیز در چهارراه استراتژیک مسیر خط لوله گاز و نفت واقع است.
گرجستان بدون موافقت و رضایت واشنگتن به اقدام نظامی مبادرت نمی کند. رییس دولت گرجستان دست نشانده آمریکا و گرجستان کشور تحت الحمایه عملی آمریکا است.
چه کسی پشت این دستور کار نظامی قرار دارد؟ چه منافعی در این میان وجود دارد؟ هدف اصلی از این اقدام نظامی چیست؟ روشن است که این حمله به طور دقیق با همکاری ارتش آمریکا و ناتو صورت گرفته است. مسکو، ناتو را به تشویق گرجستان برای این حمله متهم کرده است. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه ضمن تأکید بر اثرات بی ثبات کننده کمک های نظامی خارجی به گرجستان گفت: همه اینها هشدارهای متعدد ما به جامعه بین الملل در این خصوص که ضروری است به خرید تسلیحاتی عظیم توسط گرجستان طی سال های اخیر توجه شود، را تأیید می کند. اکنون ما شاهدیم که چگونه این تسلیحات و نیروهای ویژه گرجستان که توسط کارشناسان خارجی آموزش دیده اند، مورد استفاده قرار گرفتند (به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، ناتو، گرجستان را برای حمله به اوستیای جنوبی تشویق کرده است). فرستاده ویژه مسکو به ناتو یعنی دمیتری راگوزین، یک یادداشت رسمی را به نمایندگان همه کشورهای عضو ناتو داد. راگوزین گفت: روسیه مذاکراتی را با سفرای کشورهای ناتو شروع کرد و مذاکره با نمایندگان نظامی ناتو نیز صورت خواهد گرفت. ما به آنها در خصوص تداوم حمایت بیشتر از ساکاشویلی هشدار خواهیم داد. وی افزود: این یک تهاجم آشکار است که با جنگ تبلیغاتی گسترده همراه شده است.
بر اساس اظهارات راگوزین، گرجستان در آغاز قصد داشت حمله ای را علیه آبخازیا آغاز کند اما استحکامات نظامی منطقه آبخازیا، تصرف آن را برای تشکیلات نیروهای مسلح گرجستان غیرممکن ساخت. بنابراین تاکتیک متفاوتی با هدف قرار دادن اوستیای جنوبی انتخاب شد که از نظر سرزمینی قابل دسترس بود. فرستاده ویژه روسیه هیچ تردیدی نداشت که میخائیل ساکاشویلی با حامیان خود برای این اقدام توافق کرده بود، همان حامیانی که وی برای الحاق گرجستان به ناتو با آنان مذاکره کرده بود. برخلاف آنچه که توسط رسانه های غربی منشتر می شد، این حمله توسط روسیه پیش بینی شده بود.
حمله اصلی که مقارن با افتتاحیه بازی های المپیک پکن صورت گرفت عمدتاً بر اساس این دیدگاه بود که صفحه اول روزنامه ها از پوشش خبری عملیات نظامی گرجستان اجتناب ورزند. در هفتم آگوست، نیروهای روسیه در وضعیت آمادگی بالایی قرار داشتند. ضد حمله به سرعت آغاز شد. یگان چترباز روسیه از لشکرهای هوایی دیوانوو، مسکو و پسکوو اعزام شدند. تانک ها، خودروهای زرهی و چندین هزار نیروی زمینی مستقر شدند. حملات هوایی روسیه عمدتاً تأسیسات نظامی گرجستان از جمله پایگاه نظامی گوری را هدف قرار دادند. حمله نظامی گرجستان به دلیل نمایش توان گسترده ارتش روسیه بزودی متوقف شد.
● اقدام تحریک آمیز
طراحان اطلاعاتی و نظامی ناتو – آمریکا، همواره سناریوهای مختلفی از یک عملیات نظامی را آزمایش کرده اند. در این راستا جهت گیری حمله محدود گرجستان عمدتاً هدف های غیر نظامی و به منظور وارد ساختن تلفات غیر نظامی بود. آزمون این سناریوها یک اقدام روتین و عادی است. با امکانات محدود نظامی، پیروزی گرجستان و اشغال تسکین والی، از آغاز غیر ممکن بود، و این امر برای طراحان نظامی ناتو و آمریکا شناخته شده و قابل درک به شمار می رفت. یک فاجعه انسانی به جای پیروزی نظامی، بخش مکمل این سناریو بود. هدف، انهدام مرکز این پایتخت و در عین حال وارد آوردن تلفات زیاد بود.
اگر هدف، حفظ کنترل دولت گرجستان بر این منطقه بود، عملیات باید به شکل دیگری صورت می گرفت، یعنی با استفاده از نیروهای ویژه و اشغال ساختمان های کلیدی، شبکه های ارتباطی و نهادهای ایالتی، به جای مبادرت به بمباران همه جانبه به نواحی مسکونی، بیمارستان ها و حتی دانشگاه تسکین والی.
واکنش روسیه قابل پیش بینی بود. گرجستان توسط ناتو و آمریکا برای انجام این کار تشویق و حمایت شد. مقر هر دو یعنی آمریکا و ناتو در بروکسل به درستی می دانستند که در پی ضد حمله روسیه چه اتفاقی خواهد افتاد. پرسش این است که آیا این یک اقدام تحریک آمیز عامدانه به منظور آغاز واکنش نظامی روسیه و کشاندن مسکو به یک رویارویی نظامی گسترده با گرجستان (و نیروهای متحد) بود که به طور بالقوه می توانند یک جنگ تمام عیار را سبب شوند؟ گرجستان بعد از آمریکا و انگلیس سومین نیروی بزرگ ائتلاف در عراق با حدود ۲۰۰۰ نیرو است. طبق برخی گزارش ها، نیروهای گرجی حاضر در عراق اکنون برای مبارزه با نیروهای روسی توسط هواپیماهای آمریکا به وطن خود بازگردانده شده اند. این تصمیم آمریکا برای بازگرداندن نیروهای نظامی گرجستان بیانگر آن است که واشنگتن از تشدید نبرد و قرار دادن نیروهای گرجی به عنوان گوشت دم توپ در برابر نیروهای گسترده روسی، چندان ناراضی هم نیست.
● دخالت آمریکا و اسرائیل در طراحی این بحران
در اواسط ماه جولای، نیروهای گرجی و آمریکایی رزمایشی مشترک را تحت عنوان «واکنش سریع» - که شامل ۱۲۰۰ نیروی آمریکایی و ۸۰۰ نیروی گرجی بود - را برگزار کردند. بیانیه هایی که توسط وزارت دفاع گرجستان در ۱۲ جولای منتشر شد، خاطر نشان می ساخت که نیروهای آمریکایی و گرجی برای مدت سه هفته در پایگاه نظامی وازیانی، نزدیک تفلیس مرکز این کشور، آموزش دیدند. این رزمایش که تقریباً یک هفته قبل از حمله هفتم آگوست به پایان رسید صراحتاً یک مانور تدارکاتی از یک عملیات نظامی بود که به احتمال زیاد با همکاری نزدیک پنتاگون طراحی شد. از ابتدا قرار نبود که جنگ در اوستیای جنوبی با پیروزی به پایان برسد و منجر به اعاده حاکمیت گرجستان بر اوستیای جنوبی گردد، بلکه هدف آن بی ثبات کردن منطقه و آغاز مواجهه ناتو – آمریکا با روسیه بود.
در ۱۲ جولای، مقارن با آغاز مانور گرجستان و آمریکا، وزارت دفاع روسیه نیز مانور نظامی خود را در منطقه شمال قفقاز آغاز کرد. انکار، روش معمول هر دو یعنی تفلیس و مسکو این بود: این مانور نظامی هیچ ارتباطی با شرایط اوستیای جنوبی ندارد.
اجازه دهید دچار تصور غلط نشویم. این یک جنگ داخلی نیست. این حملات بخش مکمل جنگ وسیع تری در خاورمیانه و آسیای مرکزی و از جمله آمادگی جنگی ناتو- آمریکا – اسرائیل در رابطه با ایران است.
● نقش مشاوران نظامی اسرائیل
اگر چه مشاوران نظامی آمریکا و ناتو مستقیماً در این عملیات نظامی مشارکت نکردند، اما به طور فعالی در طرح ریزی و پشتیبانی این حملات درگیر بودند. طبق گزارش منابع اسرائیلی، در حمله زمینی هفتم و هشتم آگوست از تانک ها و توپخانه هایی که با کمک مشاوران و کارشناسان اسرائیلی آماده عملیات شده بود، استفاده گردید. اسرائیل همچنین گرجستان را با هواپیماهای "هرمس -۴۵۰" و هواپیمای بدون سرنشین "اسکای لارک" که چند هفته قبل از حمله هفتم آگوست مورد استفاده قرار گرفتند، پشتیبانی کرد. بر طبق گزارش رزونانسی (ششم آگوست در گرجستان، ترجمه بی.بی.سی)، گرجستان همچنین تعدادی سلاح های قوی را از طریق روزآمد کردن هواپیماهای "اس- یو ۲۵" و سیستم توپخانه در اسرائیل بدست آورده است. طبق گزارش روزنامه هاآرتص (۱۰ آگوست ۲۰۰۸)، اسرائیل در تولید ادوات نظامی و ارائه مشاوره امنیتی در گرجستان بسیار فعال است.
اکنون نیروهای روسیه به طور مستقیم با ارتش گرجستان که توسط ناتو – آمریکا آموزش دیده و توسط مشاوران اسرائیلی و آمریکایی یکپارچه و هماهنگ شده اند، می جنگند و هواپیماهای جنگی روسیه به کارخانه ساخت جت نظامی که جت های جنگی اس.یو-۲۵ روزآمد شده را در حوالی تفلیس با حمایت تاکتیکی اسرائیل تولید می کند، حمله کردند.
وقتی از یک قالب وسیع تر به جنگ خاورمیانه نگاه کنیم، در می یابیم بحران اوستیای جنوبی ممکن است تشدید شده و به مواجهه مستقیم میان نیروهای روسیه و ناتو منجر گردد. اگر این مسئله اتفاق افتد ما شاهد بحران جدی در روابط روسیه – آمریکا از زمان بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ خواهیم بود.
● گرجستان: پایگاه ناتو – آمریکا
گرجستان بخشی از اتحادیه نظامی ناتو است که آن را در اوایل ۱۹۹۹ در آغاز جنگ با یوگسلاوی امضا کرد. این کشور همچنین یک توافقنامه همکاری دو جانبه نظامی نیز با آمریکا امضا کرده است. این توافقات نظامی زیربنایی به منظور حفظ منافع نفتی انگلو- آمریکا در دریاچه خزر و همچنین در زمینه تأمین امنیت مسیر خط لوله، طراحی و اجرا شده است. هم ناتو و هم آمریکا نیروی نظامی در گرجستان داشته و به طور نزدیک با نیروهای مسلح گرجستان کار می کنند. از زمان امضای توافقنامه گوام، گرجستان به یکی از دریافت کنندگان کمک های عظیم آمریکا تبدیل شده است. تقریباً چند ماه قبل، در اوایل ماه می، وزارت دفاع روسیه، انگشت اتهام را به سوی واشنگتن نشانه رفته و اظهار داشت که کمک های نظامی (آمریکا، ناتو و اسرائیل) به گرجستان، منطقه را بی ثبات می سازد.
طبق گزارش وزارت دفاع روسیه، گرجستان به تازگی ۲۰۶ دستگاه تانک - که ۱۷۵ واحد از آن توسط کشورهای عضو ناتو ساخته شده بود، ۱۸۶ دستگاه خودروی زرهی (۱۲۶ دستگاه از ناتو)، ۷۹ سیستم توپخانه (۶۹ تا از ناتو)، ۲۵ بالگرد (۱۲ تا از ناتو)، ۷۰ قبضه خمپاره انداز، ۱۰ سیستم موشک زمین به هوا، هشت هواپیمای بدون سرنشین ساخت اسرائیل، و سایر تسلیحات را دریافت نموده است. علاوه بر این، کشورهای عضو ناتو چهار هواپیمای جنگی برای گرجستان تامین کردند. وزارت دفاع روسیه اعلام کرده که طرح هایی برای ارسال ۱۴۵ خودروی زرهی، ۲۵۲ سیستم خمپاره انداز، ۱۴ فروند هواپیمای جنگی از جمله چهار میراژ – ۲۰۰۰، ۲۵ فروند بالگرد جنگی، ۱۵ فروند هواپیمای بلک هاوک آمریکایی، شش سیستم موشک زمین به هوا و دیگر تسلیحات و جود دارد.
کمک های ناتو- اسرائیل – آمریکا تحت عنوان توافقات همکاری نظامی رسمی شامل یک روند ثابت ارسال تجهیزات نظامی و آموزش و خدمات مشاوره است. طبق گزارش منابع نظامی آمریکایی، (سخنگوی فرمانده اروپاییِ آمریکا)، آمریکا بیش از ۱۰۰ مربی نظامی در گرجستان دارد. به گفته برایان ویت من، سخنگوی پنتاگون هیچ طرحی برای به کارگرفتن حدود ۱۳۰ نیروی آمریکایی و پیمانکاران غیر نظامی - که به گفته او در نزدیک تفلیس مستقر بودند - وجود نداشت.
در حقیقت تعداد نیروهای نظامی آمریکا - ناتو در گرجستان بیش از آن چیزی است که به طور رسمی اعلام می شود. تعداد اعضای ناتو در گرجستان که به عنوان مربی و مشاوران نظامی عمل می کنند تایید نشده است. هرچند نه به عنوان یک عضو رسمی ناتو، اما ارتش گرجستان با رویه ها و تشریفات ناتو همگرا شده است. در سال ۲۰۰۵، رییس جمهور گرجستان با غرور، افتتاح نخستین پایگاه نظامی که به طور کامل منطبق با استانداردهای ناتو است را اعلام نمود. بلافاصله متعاقب افتتاح پایگاه سناکسکایا در غرب گرجستان، تفلیس افتتاح دومین پایگاه نظامی در گوری - که از مقررات ناتو در قبال نیازمندی های نظامی و شرایط اجتماعی پیروی می کند - را اعلام کرد. پایگاه گوری برای آموزش نیروهای گرجی به منظور جنگ تحت فرماندهی آمریکا درعراق مورد استفاده قرار گرفت.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که بر اساس توافقنامه ۳۱ مارس ۲۰۰۶ میان تفلیس و مسکو، دو پایگاه نظامی روسیه که از زمان شوروی سابق در گرجستان قرار داشتند - آخالکالاکی و باتومی - تعطیل شدند. عقب نشینی نیروهای روس از پایگاه باتومی، از ماه می ۲۰۰۷ آغاز شد. عقب نشینی آخرین نیروهای باقیمانده روسیه از تاسیسأت نظامی باتومی اواخر جولای ۲۰۰۸، تقریباً یک هفته قبل از آغاز مانور نظامی گرجستان و آمریکا و تقریباً یک ماه قبل از حمله به اوستیای جنوبی، صورت گرفت.
● ارتباط اسرائیل
اسرائیل اکنون بخشی از محور نظامی انگلو – آمریکا است که در خدمت منافع عظیم نفتی غرب در خاورمیانه و آسیای مرکزی می باشد. اسرائیل شریک خط لوله باکو – تفلیس – جیهان است که نفت و گاز را به مدیترانه شرقی می برد. بیش از ۲۰ درصد از نفت اسرائیل از آذربایجان وارد می شود که سهم عظیمی از انتقال از طریق خط لوله باکو – تفلیس – جیهان را به خود اختصاص داده است.
با کنترل بریتیش پترولیوم، خط لوله باکو – تفلیس - جیهان به نحو شگفت آوری ژئوپلیتیک مدیترانه شرقی و قفقاز را تغییر داده است. خط لوله باکو – تفلیس – جیهان به نحو قابل ملاحظه ای وضعیت کشورهای منطقه و یک ائتلاف طرفدار غرب را تحکیم بخشیده است. واشنگتن به طور علنی بلوک جدیدی را با آذربایجان، گرجستان، ترکیه و اسرائیل ایجاد کرده است.
در حالی که گزارش های رسمی حاکی از آن است که خط لوله باکو – تفلیس – جیهان، «کانال نفتی برای بازارهای غرب» خواهد بود، اما به ندرت به این واقعیت اذعان شده است که بخشی از نفت دریای خزر به طور مستقیم از گرجستان به سوی اسرائیل می رود. در این راستا، پیش بینی شده است که پروژه خط لوله ترکیه – اسرائیل، جیهان را به بندر اشکلون اسرائیل و از آنجا از طریق سیستم خط لوله اصلی اسرائیل به دریای سیاه مرتبط سازد.
هدف اسرائیل نه تنها دست یابی به نفت دریای خزر برای نیازهای مصرفی خود است، بلکه همچنین رؤیای ایفای یک نقش کلیدی در ارسال مجدد نفت دریای خزر به بازارهای آسیا از طریق بندر ایلات در دریای سرخ را نیز در سر می پروراند. این در حالی است که دشواری های مسیر مجدد نفت دریای خزر بسیار زیاد است. آنچه بیش از همه پیش بینی می شود، ارتباط خط لوله باکو – تفلیس – جیهان به خط لوله ایلات – اشکلون، که همچنین تحت عنوان تیپ لاین اسرائیل نامیده می شود، از جیهان به بندر اشکلون اسرائیل است.
ترکیه و اسرائیل در خصوص احداث یک پروژه آب و انرژی چند میلیون دلاری که آب، برق، گاز طبیعی و نفت را بوسیله خط لوله به اسرائیل منتقل می کند و نفتی که از اسرائیل به شرق دور ارسال می شود، مذاکره کردند. طبق طرح جدید ترکیه – اسرائیل که تحت مذاکره قرار دارد تصور می شود که آب، برق، گاز طبیعی و نفت از طریق چهار خط لوله زیر آب به اسرائیل منتقل شود.
نفت باکو نیز می تواند از طریق این خط جدید به اشکلون و از آنجا به هند و شرق دور ارسال شود. جیهان و بندر اشکلون مدیترانه تنها ۴۰۰ کیلومتر از هم فاصله دارند. نفت می تواند از طریق احداث خط لوله یا کشتی به این شهر ارسال شود. این نفت از بندر اشکلون می تواند از طریق خطوط لوله موجود به بندر ایلات در دریای سیاه و از آنجا به وسیله کشتی ها به هند و سایر کشورهای آسیایی صادر شود. در این راستا، اسرائیل نامزد شده تا نقش استراتژیک عمده ای را در حمایت از انتقال نفت از مدیترانه شرقی و کریدور خط لوله، جدا از جیحان بازی کند. همزمان، اسرائیل در ارائه کمک ها و آموزش های نظامی به گرجستان و آذربایجان نیز درگیر شده است. توافقنامه همکاری نظامی گسترده دو جانبه سال ۱۹۹۹ میان تفلیس و تل آویو تقریباً یک ماه قبل از توافقنامه گوام که مورد حمایت ناتو قرار داشت، امضا شد. این توافقنامه در تفلیس توسط "ادوارد شواردنادزه" رییس جمهور وقت گرجستان و "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر وقت اسرائیل امضا شد. در واقع هدف نهایی این همکاری های متنوع نظامی، تحلیل بردن توان و نفوذ روسیه در منطقه قفقاز است. البته در یک اعلامیه ظاهری، تل آویو در پی مذاکرات دوجانبه با مسکو در پنج آگوست ۲۰۰۸، خود را متعهد به متوقف ساختن کمک های نظامی به گرجستان وانمود کرد.
● واکنش روسیه
در پاسخ به این حملات، نیروهای مسلح روسیه با یگان های زمینی متعارف وارد عمل شدند. تانک ها و خودروهای زرهی نیز به این جنگ اعزام شدند؛ نیروی هوایی روسیه نیز اقدام به ضد حمله هوایی علیه تاسیسات نظامی گرجستان از جمله پایگاه گوری نمود. رسانه های غربی، روسیه را به عنوان تنها مسئول مرگ غیر نظامیان به تصویر کشیدند. با این وجود در همان ایام، رسانه های غربی (بوسیله بی.بی.سی نیز تایید شد) اذعان کردند که اکثر تلفات غیر نظامیان در آغاز ناشی از حملات هوایی و زمینی گرجستان بوده است. بر پایه گزارش منابع روسی و غربی، نخستین آمار تلفات در اوستیای جنوبی ۱۴۰۰ نفر عنوان شده که عمدتاً غیر نظامی بوده اند. آمار تلفات گرجستان بین ۸۲ کشته، از جمله ۳۷ غیر نظامی، تا حدود ۱۳۰ کشته متفاوت بوده است. حمله هوایی روسیه به گوری، یک شهر گرجستان که نزدیک اوستیای جنوبی قرار دارد، ۱۶۰ کشته برجای گذاشت که بسیاری از آنها غیر نظامی بودند. منابع روسی شمار تلفات غیر نظامیان را تا ۲۰۰۰ تن اعلام کرده اند.
روند تشدید مواجهه که بین روسیه و آمریکا آشکار شده است، خاطرات دوران جنگ سرد را تداعی می کند. آیا ما با یک اقدام تحریک آمیز و یک تصور و برداشت برای نبرد گسترده تر سرو کار داریم؟ با وجود حمایت تبلیغات رسانه ای، اتحادیه نظامی غرب قصد استفاده از این حادثه برای مواجهه با روسیه دارد. این موضوع از مفاد بیانیه اخیر ناتو آشکار شده است.
نویسنده: مایکل - چاسودفسکی
مترجم: کیانوش - کیاکجوری
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از گلوبال ریسرچ
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید