دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دوزخ سرد


دوزخ سرد
در جنگ ها و فجایع دنیای امروز، دیگر بین نظامی و غیرنظامی تفاوتی وجود ندارد و خطرات ناشی از آنها همه را در برمی گیرد.
امروزه كشورهای استعمارگر در كنار سلاح های مرگباری همچون كلاهك های اتمی، موشك های قاره پیما، ناوهای هواپیمابر و... به روش های مرگبارتر دیگری همچون سلاح های شیمیایی، بیولوژیك و میكروبی دست یافته اند كه كاربرد آنها می تواند باعث یك تراژدی جهانی گردد.
شاید تصور این امر كمی مشكل باشد ولی در آینده ممكن است به جای یك بمب چند تنی حاوی مواد منفجره، یك بسته چند كیلوگرمی حاوی عوامل بیمار ی زای انسانی، حیوانی، گیاهی یا مشترك بر سر یك كشور ریخته شود كه فاجعه ای بسیار ناگوارتر در پی خواهد داشت.
سلاح های شیمیایی بنابر تعریف سازمان ملل متحد و متخصصان، عبارتنداز تمام مواد شیمیایی، خواه به صورت گاز، مایع یا جامد كه به خاطر اثرات سمی مستقیم روی انسان، حیوان و گیاه به كار گرفته می شوند. از جمله مشخصات سلاح های شیمیایی عدم تشخیص تأثیرات و عوارض آتی آن در محیط است كه باعث می شود راه های مقابله با آن بسیار دشوار و گاهی غیرممكن شود.
اولین بار سربازان آلمانی در ۲۲ آوریل ۱۹۱۵ (جنگ جهانی اول) در منطقه ای از بلژیك به نام یپرس با استفاده از ۶ هزار سیلندر گاز كلر، ۱۶۸ تن از این گاز كشنده را علیه دشمن به كار گرفتند كه این امر موجب مرگ ۶ هزار نفر از سربازان متفقین شد. پس از آن این روز به نام «روز تولد جنگ شیمیایی مدرن» شناخته شد.
آثار كشنده این سلاح ها به حدی وسوسه انگیز بود كه تا پایان جنگ جهانی اول بر اثر به كارگیری این سلاح ها بیش از یك میلیون نفر زخمی و كشته شدند. این عوارض هولناك، كشورهای جهان را بر آن داشت تا با امضای توافقنامه ای بین المللی، استفاده از این سلاح ها را ممنوع كنند. پس از آن توافقنامه ۱۹۲۵ ژنو به امضا رسید.
در جنگ جهانی دوم با وجود انباشته بودن زرادخانه ها، از این سلاح مخوف و مهلك استفاده نشد. شاید دلیل آن ترس هر یك از گسترش به كارگیری این سلاح ها توسط طرف مقابل بود. عده ای هم یكی از علل عدم به كارگیری این سلاح ها را مصدومیت هیتلر در جنگ اول جهانی بر اثر گاز خردل و درك او از آثار این سلاح ها می دانستند! اما پس از اولین تجربه تلخ در ، ۱۹۱۵ بزرگ ترین و وسیع ترین حمله های شیمیایی در تاریخ، جنگ ایران و عراق بود.
● عراق شیمیایی
كاربرد گسترده جنگ افزارهای شیمیایی از سوی عراق در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران آنچنان چشمگیر است كه باید به عنوان مسئله ای پیچیده به طور جداگانه و مفصل بررسی و تحلیل شود. آنچه مشخص و غیر قابل انكار است، عدم دسترسی دولت صدام در آغاز جنگ به سلاح های شیمیایی است.
روشن است كه عراق به تنهایی توانایی علمی و مادی دستیابی به این سطح از سلاح های شیمیایی و بیولوژیكی را نداشت و در این مورد حضور دو ابرقدرت شرق و غرب آن روز از سویی و حمایت های مالی برخی كشورها در تجهیز عراق به این سلاح ها را نمی توان نادیده گرفت.
اسناد و مدارك نشان می دهد كه مقادیر قابل توجهی عوامل و مواد شیمیایی ابتدا از ذخایر شوروی سابق و برخی دولت های اروپایی و ایالات متحده در اختیار عراق قرار گرفت. مثلاً زمستان ۶۱ قراردادی بین شركت Drereich آلمان غربی و عراق درخصوص فروش عوامل اعصاب منعقد و مابقی تجهیزات نیز به این كشور منتقل شد.
به كارگیری گسترده عراق از این تسلیحات در حدی بود كه كشورهای فرستنده تا مدتی از تحویل این تجهیزات به عراق خودداری می كردند. براساس مستندات موجود حدود ۵۰ شركت اروپایی و آمریكایی، تجهیزات و امكانات ساخت این سلاح ها را به عراق فروخته و حتی در مواردی دولت های متبوع آنها نیز آن را تأیید و اعلام رسمی كردند.
به عنوان نمونه دادستانی آلمان دفاتر ۱۲ شركت آلمانی كه متهم به فروش این تسلیحات به عراق بودند را مورد بازرسی قرار داد كه در جریان این بازرسی ها مدارك و شواهد فراوانی به دست آمد كه این شواهد و مدارك در ۱۰۰۰ پرونده مجزا شروع به رسیدگی شد.
از این دست موارد فراوان به چشم می خورد؛ مثلاً اعضای مجلس سنای آمریكا با صدور قطعنامه ای در ۱۳۶۷.۴.۳ ضمن محكوم كردن عراق به خاطر استفاده از سلاح های شیمیایی در جنگ با ایران، از ریگان خواستند با ادامه فشارهای سیاسی، مانع استفاده بیشتر عراق از این سلاح ها شود.
استفاده عراق از سلاح های شیمیایی در جنگ با ایران به قدری گسترده و وسیع بود كه حتی سكوت مرموز رسانه های غربی را شكست. رادیو استرالیا در بخش گزارش خبری خود در تاریخ ۱۳۶۷.۱.۱۰ ضمن تأكید بر استفاده عراق از سلاح های شیمیایی علیه مردم ایران گفت: عراق هرگاه كه در تنگنا قرار می گیرد از سلاح شیمیایی استفاده می كند.
نیویورك تایمز در شماره ۱۳۶۷.۱.۶ خود نوشت: این عمل(جنگ شیمیایی) از هر جهت و به هر مفهوم یك جنایت جنگی است كه با انكارهای سست و رسمی عراق و عذر و بهانه های غیررسمی در مورد استفاده از یك سلاح ناجوانمردانه در آمیخته است. تحلیلگر روزنامه گاردین نیز در یكی از شماره های این نشریه نوشت: قدرت های جهانی می توانند عراق را از كاربرد سلاح های شیمیایی بازدارند، اما آنها از پیروزی جمهوری اسلامی بیشتر از پایمال شدن قوانین بین المللی توسط عراق نگرانند.
استفاده عراق از سلاح های مزبور از موارد آشكار نقض مقررات بین المللی و از نمونه های جنایت علیه صلح و امنیت بشری است. هر چند عراق متعهد بود از كاربرد این گونه سلاح ها امتناع كند ولی در عمل به شدید ترین نحو آن را نقض نمود. قبح این جنایات تا بدان حد است كه مقامات رژیم بعث عراق از اقرار صریح بدان امتناع ورزیده و در مجامع بین المللی و مصاحبه های مطبوعاتی استفاده از سلاح های شیمیایی را انكار می كردند.
● قربانیان جنایت
پروفسور اوبن هندریكس سم شناس برجسته اروپایی در همان سالها اعلام كرد: بر اساس آزمایشهای انجام شده می توان ثابت كرد كه بسیاری از مجروحان بر اثر گاز خردل مایكو تاكسین و زهرهای قارچی كه علیه آنها به كار رفته است مجروح شده اند.
كار به جایی رسید كه پس از گزارش هیأت اعزامی سازمان ملل و بیانیه دبیركل، رئیس شورای امنیت وقت در تاریخ ۲۱ مارس ۱۹۸۶ طی بیانیه ای اعلام كرد كه «عمیقاً نگران نتیجه متفق القول كارشناسان در خصوص كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی در موارد بسیاری توسط نیروهای عراق علیه نیروهای ایران بوده و ادامه كاربرد این گونه سلاحها را كه مخالف مفاد پروتكل ژنو ۱۹۲۵در خصوص ممنوعیت كاربرد جنگ افزارهای شیمیایی است، قویاً محكوم می كند.»
علاوه بر این كمیته بین المللی صلیب سرخ نیز با بیانیه ای این حملات را محكوم كرد. اما هولناك ترین مورد استفاده از سلاحهای شیمیایی پس از جنگ جهانی اول، مربوط به حوادث حلبچه است. به دنبال این واقعه بسیاری از محافل رسمی و غیردولتی به ابراز نگرانی و نیز محكوم كردن این اقدام پرداختند و در پی آن بود كه در برخی كشورها به ویژه در غرب مطالبی انتشار یافت كه منابع دریافت سلاح های شیمیایی و مواد مربوط به آنها را مشخص می كرد.
در پی این افشاگری ها بود كه برخی دولتهای غربی به منظور تحت تاثیر قرار دادن فضای به وجود آمده، برخی از این منابع را جریمه كردند. یك شركت هلندی تولیدكننده فرآورده های شیمیایی به خاطر صدور غیرقانونی محصولات خود به عراق، در دادگاه شهر ارهم تنها به پرداخت ۱۰۰ هزار فلورن محكوم شد.
دهها شركت آلمانی به طور موقت به حالت نیمه تعطیل و پای میز محاكمه رفتند. رسوایی انگلستان و كشف محموله ۳۵۰۰۰ تنی مواد شیمیایی در بندر نرماندی فرانسه، پرونده شعبه شركت پتروشیمی «فیلیپین» در بلژیك، شركت آلمانی وست و دهها شركت دیگر نمونه هایی بودند كه تنها پس از مدتی هیاهوی رسانه ای، مجدداً فعالیت خود را آغاز كردند.
دفتر تحقیقات بهداری قرارگاه كربلا پس از عملیات (والفجر ۱ ) و استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی گزارشی را به منظور بررسی این جنایت تنظیم كرد كه از جمله نكات حایز توجه در این گزارش، نبود آموزش مناسب به نیروها و بی توجهی عده ای از مسئولان كه سبب حادتر شدن عوارض سلاحهای شیمیایی شده اند، است. دقیقاً بعد از پایان جنگ، عراق از این سلاحها در مقابل سربازان آمریكایی استفاده كرد و سبب شد تا سندرم هولناكی به نام «سندرم خلیج فارس» در بین این سربازان شایع شود.
حال مقایسه كنید سربازان آمریكایی با تمام تغییرات و دستگاههای پیچیده را با رزمندگان ما با چفیه و در بهترین موارد با ماسكهای از كار افتاده. البته این نكته را نیز نباید از یاد برد كه بخش قابل ملاحظه ای از مصدومان شیمیایی كشور غیرنظامیان بی گناهی هستند كه به دلیل همجواری با انفجارها دچار آلودگی شده اند.
● جنگهای بیولوژیك
با وجود پیشرفت بشر در علم، تكنولوژی و تمدن و كمك شایان این فنون به بقای مادی انسان، همزمان عده ای از نوع بشر به علت وجود خلق و خوی حیوانی از دیدگاه و جنبه دیگری نیز از این پیشرفت بهره برداری كردند كه از آنها علیه همنوعان خود استفاده كنند. جنگهای بیولوژیك (Biological Warfare) یكی از همین شیوه هاست و شاید بتوان گفت ضد انسانی ترین شیوه.
تجربیات تاریخی نشان داده كه هنگام وقوع جنگ از نظر قراردادها و پیمانهای بین المللی هیچ گونه نقطه نظر ثابتی در برابر استفاده از سلاحهای بیولوژیك وجود ندارد چرا كه اگر حتی توافقی هم وجود داشته باشد، ضمانت اجرایی ندارد. امروزه در بین محافل نظامی غربی این باور وجود دارد كه جنگهای آینده دارای یك مشخصه بارزند و آن استفاده از هر وسیله در جهت دستیابی به پیروزی قطعی است.
ژنرال كامیل روزیرون- تئوریسین پیمان ورشو- در مورد جنگ میكروبی می گوید: در مقایسه سلاح میكربی و سلاح اتمی باید اذعان كرد كه تمام دست اندركاران به این باور رسیده اند كه كشتار حاصله از یك حمله میكروبی بسیار فراتر از خسارات جانی وارده از یك انفجار اتمی است.
در طول تاریخ و در جنگ ها بارها مشاهده شده كه شیوع ناگهانی بیماری های عفونی در بین نظامیان، باعث تغییر در روند جنگ و همین طور ازهم گسیختگی در سازماندهی ارتش ها شده و در نهایت باعث تغییر در نتیجه جنگ. این تحریكات در ذهن عده ای موجب شد تا شیوه ای نوین در جنگ ها پدید آید كه این شیوه نوین از حالت های ساده ابتدایی تا خلق میكروارگانیسم های ساخته دست بشر ادامه یافت.
امروزه عوامل بیولوژیك به طور عمده میكروارگانیسم ها یا محصولات سمی آنها را شامل می شود كه در جهت اهداف نظامی و جنگ مدنظرند. به هر حال بسیاری از مشاوران نظامی و علاقه مند به چنین جنگ هایی عقیده دارند در جنگ های آینده، زمانی پیروزی كامل خواهد شد كه همه روش های موجود در جنگ مورد بهره برداری قرار گیرند. نكته قابل ذكر در عوامل جنگ های بیولوژیك آن است كه در حال حاضر نه تنها در جنگ ها، بلكه به وسیله تروریست ها در عملیات تروریستی مورد استفاده واقع می شوند.
به طور كلی كاربرد سلاح های بیولوژیك در جنگ ها، برای نیل به مقاصد زیر است: ۱- ایجاد رعب و وحشت و عملیات روانی علیه نیروهای نظامی و مردمی دشمن ۲- سست كردن و از بین بردن مقاومت نیروهای دشمن در خطوط مقدم ۳- اختلال در سازمان رزم یگان ها ۴- انتقام و ممانعت از انجام عملیات توسط نیروهای حمله كننده.
با این وجود كارشناسان ارشد امور نظامی ابرقدرت ها متفق القولند كه به دلیل اختلافات و تفاوت های موجود در گروه های جمعیتی با توجه به متغیرهای فیزیولوژیكی، ژنتیكی، اجتماعی- فرهنگی، وضعیت و چگونگی تغذیه، تماس قبلی با عوامل عفونی، سابقه ایمن سازی و عوامل مختلف دیگر، میزان شیوع و مرگ و میر ناشی از عوامل بیماری زای مسری را نمی توان دقیقاً پیش بینی كرد.
گرچه بین عوامل شیمیایی و بیولوژیك به عنوان سلاح جنگی، نكات مشتركی وجود دارد اما آنها از جنبه های مهم و معینی متفاوتند كه این اختلافات مربوط به عوامل زیر است:
۱) سرعت عمل
۲) سمی بودن بالقوه
۳) استمرار اثر
۴) قابلیت كنترل و
۵) اثرات باقیمانده و ماندگار.
مهدی قمصریان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید