جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سردی روابط امریکا و اسرائیل


سردی روابط امریکا و اسرائیل
هنگامی که در پنجم ماه مه امسال تعداد ۶۵۰۰ نفر شرکت کننده و دوست اسرائیل در کنگره امریکا و اسرائیل به سخنان «جو بایدن» معاون رئیس جمهور امریکا گوش فرا دادند، آشکارا چهره هایشان درهم رفت. اگر سخنان بایدن را به موسیقی تشبیه کنیم باید گفت وی در مرکز همایش های واشنگتن ویولن سولویی را نواخت که حداقل برای شنوندگان در آن جلسه به شدت تاثر آور بود.بایدن در حالی که به آرامی صدایش را بالا می برد، گفت؛ «در حال حاضر در سراسر امریکا از تغییر صحبت می شود. اما در کانون بزرگ ترین تغییرات ، اصلی مطلق و همیشگی و غیرقابل تغییر قرار دارد که همان اعتقاد ما به صلح و امنیت اسرائیل است.» البته این بخش از سخنان معاون رئیس جمهور امریکا نه تنها موجب دست زدن های مکرر حضار شد بلکه آنها با صدای بلند به تشویق سخنران پرداختند. اما در امریکای باراک اوباما هیچ کس کاملاً از این تغییرات مطمئن نیست و این مساله یی بود که شرکت کنندگان در این کنگره کمی بعد و پس از پخش اخبار شبانگاهی به آن پی بردند. تقریباً همزمان با سخنرانی بایدن یکی دیگر از اعضای دولت امریکا به نام «رز گات مولر» در مجمع سازمان ملل در نیویورک سخنانی قابل تامل بر زبان آورد.
این زن فردی غیرمشهور اما مهم و تاثیرگذار است. او از چند دهه پیش به عنوان یکی از کارشناسان برجسته جهانی در امور سلاح های هسته یی فعالیت دارد و قرار است از سوی امریکا مذاکرات خلع سلاح با روسیه را اداره کند. علاوه بر آن وی در کسوت معاون وزیر در تلاش برای ایجاد تغییراتی در پیمان منع گسترش سلاح های اتمی است. او در همان حال گوشزد کرد قدرت های اتمی مانند هند، اسرائیل، پاکستان و کره شمالی در نهایت باید به این پیمان بپیوندند و گفت؛«این مساله برای امریکا یک هدف بنیادین به شمار می آید.»
این اظهارات گرچه بدیهی به نظر می آید اما در واقع نوعی تابو شکنی خاص محسوب می شود زیرا سردمداران امریکا در گذشته هرگز از اسرائیل به عنوان یک قدرت اتمی یاد نمی کردند. زرادخانه هسته یی اسرائیل که در پایان دهه ۶۰ به وجود آمد و همواره مدرن سازی و به حجم آن افزوده شده، تا به امروز از سوی همه دولت های امریکا حداقل در ظاهر بر آن سرپوش گذاشته شده بود. طبق تفاهمنامه یی که در سال ۱۹۶۹ میان دولت های «ریچارد نیکسون» و «گلدامایر» منعقد شد، قرار شد واشنگتن و اورشلیم در مورد زرادخانه هسته یی اسرائیل سکوت اختیار کنند و از آن زمان به بعد همه روسای جمهور امریکا بر این عقیده بودند که به این صورت امنیت اسرائیل به بهترین نحو تامین می شود.
اسرائیل هم تا به امروز از ارائه هرگونه اطلاعاتی در مورد سلاح های اتمی اش خودداری کرده و تن به هیچ نظارتی نداده است. سردمداران این رژیم در مذاکرات خلع سلاح هم با این منطق شرکت نمی کنند؛ چیزی را که به طور رسمی وجود ندارد نمی توان به شمارش درآورد و کنترل کرد یا کاهش داد.
به همین خاطر است که اظهارات گات مولر نه تنها در اسرائیل موجی از به اصطلاح خلع سلاح خواهی را به راه انداخت بلکه بسیاری از تینک تنک های واشنگتن نیز از این اظهارات به عنوان مدرکی جدید برای تغییرات و اصلاحات در سیاست های امریکا یاد کردند. به عقیده این نهادها کاملاً معلوم است که اوباما از گام نهادن در عرصه های ممنوعه سیاست خارجی و گذر از خط قرمزها هراسی ندارد.
علاوه بر آن اوباما در دشوارترین عرصه یعنی در خاورمیانه با آن مناقشات میان فلسطین و اسرائیل و به عبارتی میان دنیای غرب و دنیای اسلام نیز شانس خوبی برای ایجاد تغییراتی تاریخی دارد. او کوتاه زمانی پیش از آغاز رسمی کار خود سیگنال هایی مبنی بر تنش زدایی برای جهان عرب ارسال کرد و اولین مصاحبه مفصل خود را با یک شبکه خبری عربی انجام داد. اوباما از همان زمان همواره از بیوگرافی و تبار غیرمسیحی خود می گوید؛«من اقوامی مسلمان دارم و در کشورهای مسلمان زندگی کرده ام.» هسته اصلی پیام اوباما که آخرین بار در دیدارش از ترکیه آن را بر زبان آورد این است؛ «ما جنگی با اسلام نداریم.»
اما این سیاست تنش زدایی منجر به تنش در روابط با دولت اسرائیل شده است. اوباما از همان روز اول روشن کرد آن خط مشی دوستانه بوش در قبال دولت اورشلیم دیگر ادامه نخواهد داشت. نباید فراموش کنیم جمهوریخواهان امریکا همواره منافع اسرائیل را در نظر داشتند و از ساخت شهرک های یهودی نشین گرفته تا اقدامات به اصطلاح تلافی جویانه این دولت در مقابل حملات موشکی و حمله کنندگان انتحاری فلسطین، همیشه از اسرائیل حمایت می کردند. و از آنجایی که سوریه، ایران، فلسطین و لبنان هم هیچ ابتکاری برای حل دیپلماتیک مناقشه خاورمیانه از خود نشان نمی دادند، روند صلح با شکست روبه رو شد.
و ظاهراً اوباما می خواهد همین روند صلح را احیا کند و البته این کار در گرو کمی فاصله گرفتن از اسرائیل است. علنی کردن اسرار قدرت هسته یی اسرائیل در واقع نقطه اوج آن استراتژی بود که می تواند بار دیگر امریکا را به دولتی اهل مذاکره تبدیل کند.
کاخ سفید چندی قبل از آن روشن کرد از طرف اسرائیلی انتظارات زیادی دارد و دولت جدید نتانیاهو باید در نهایت دستور توقف کامل ساخت شهرک های یهودی نشین در کرانه باختری را صادر کند. شخص پرزیدنت اوباما هم اخیراً طی دیدارش از ترکیه گفت؛ «ایالات متحده با همه توان خود از هدف تشکیل دو کشور حمایت می کند.»و از همان زمان روابط میان امریکا و اسرائیل به سردی گرایید. «گیلاد اردان» وزیر محیط زیست و عضو حزب لیکود اسرائیل هم در بیاناتی طعنه آمیز گفت دولت متبوعش هیچ امر و دستوری را از سوی واشنگتن قبول نمی کند. بی تردید روابط میان این دو کشور از مدت ها پیش تا به امروز به این سردی نبوده است. از قرار معلوم اوباما به هیچ عنوان قصد انحراف از این خط مشی جدید خود را ندارد. او در آغاز ماه ژوئن سفری به مصر خواهد داشت تا در آنجا طی یک سخنرانی اصول و مبانی گفت وگو با جهان اسلام را مشخص کند و به گفته سخنگوی کاخ سفید؛«اهمیت این سخنرانی به مراتب فراتر از محلی است که وی در آنجا سخنرانی خواهد کرد.»از قرار معلوم به اصطلاح گیرنده و مخاطب واقعی سیاست خاورمیانه یی اوباما در حال حاضر نه اسرائیل بلکه ایران است. دولت اوباما می خواهد ایران را از ساختن بمب اتمی بازدارد زیرا به ادعای سردمداران امریکا یک ایران اتمی می تواند موجب یک رقابت تسلیحاتی خطرناک در این منطقه شود. و به همین خاطر است که اوباما به رژیم تهران مذاکرات بدون پیش شرط را پیشنهاد داد. در حال حاضر امریکا در تلاش است با چین، روسیه و کشورهای اروپایی موضعی مشترک را برای گفت وگو با تهران فرمول بندی کند.
اما این خط مشی سخت در قبال اسرائیل و اغماض در مورد تهران مساله یی است که چندان توافقی بر سر آن وجود ندارد. «جفری هرف» مورخ نزدیک به حزب دموکرات، تقاضاهای امریکا از اسرائیل را «کمی ساده لوحانه» می خواند و می گوید؛ «طرح مساله زرادخانه هسته یی اسرائیل در نهایت فقط باعث خشنودی ایران خواهد شد.» چنانچه اسرائیل به خواسته های امریکا تن دهد آنگاه بیش از همه روسیه و چین از این مساله خشنود می شوند و در عین حال پافشاری بر مساله تشکیل دولت مستقل فلسطین موجب تنش زدایی در اردوگاه منتقدان اسرائیل خواهد شد. امریکایی ها باید ثابت کنند نه تنها می توانند برای اسرائیل لابی کنند بلکه قادر به ایفای نقش واسطه و میانجی نیز هستند. منبع اصلی قدرت در سیاست خارجی امریکا همان میراث دولت گذشته است و اوباما می خواهد این منبع را به نوعی تجدید و بازپروری کند. بدین ترتیب بود که جو بایدن در آن کنفرانس به دوستان اسرائیل یادآور شد امریکا به چیزی بیشتر از یک دوستی ساده نیاز دارد؛ «ملتی که ادعای رهبری دارد اما قادر نیست کسی را در پشت خود داشته باشد، نمی تواند رهبری کند.»
گابور اشتاین گارت
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
منبع: اشپیگل
منبع : روزنامه اعتماد