یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

شلیک روزنامه نگاری سنتی به مشروعیت مدنی


شلیک روزنامه نگاری سنتی به مشروعیت مدنی
● تحلیلی بر رابطه روزنامه نگاری سایبر و سنتی
ورود وبلاگ ها به عرصه اطلاع رسانی سرفصل پرتحولی را برای جامعه اطلاعاتی رقم زده است. وبلاگ ها به عنوان رسانه هایی كه از یك سو به نگاه های طیف گسترده ای از جامعه نزدیك ترند و از دیگر سو امكان عرضه تفكر نخبگان جامعه را فراهم می كنند نماینده امروزی توسعه تفكر مدنی به شمار می آیند.
رسانه وبلاگ در جامعه اطلاعاتی در مقابل جریان انتقال اطلاعات به شیوه سنتی روزنامه نگاری مكتوب از ویژگی هایی برخوردار است كه او را به دموكراسی ناشی از تعامل گرایی بیشتر نزدیك می كند. امكان نمایش همزمان آرای مخاطبان و میزان این آرا به سادگی توانایی و مشروعیت تفكر حاكم در هر وبلاگ را به نمایش می گذارد.
«وبلاگ یا روزنامه نگاری سایبر چرخه سنتی ارتباط یك طرفه انتقال پیام از فرستنده به گیرنده را با تحول و تغییر بزرگی روبه رو كرده است.»۱
در بستر سنتی انتقال و تولید محتوا هر نوشتار حكم شلیك نویسنده به مخاطب را دارد. اما در جهان سایبر و ظهور نسل ابرمتن ها مولف تنها خالق متن نیست و بخشی از محتوا نیز با به تعامل كشیدن مخاطب شكل می گیرد. در روزنامه نگاری سایبر مولف با نوشتن هر متن، خود را در مقام سیبل برای شلیك مخاطب آماده می كند. امروزه شلیك یك گلوله به مخاطب، یعنی خود را در برابر جوخه آتشی از آرای مخاطبان قرار دادن. بنابراین وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران عرصه سایبر در خلق هر متن به قضاوت و خرد جمعی اقشار مورد خطاب خود بیشتر می اندیشند و این پیش از هر چیز یعنی مشق دموكراسی و پایان فرستنده سالاری در جامعه اطلاعاتی.
در معادلات ارتباطی، نقطه مقابل وبلاگ ها و روزنامه نگاری سایبر روابط عمومی ها هستند. استراتژی تولید محتوا در روابط عمومی ها به واسطه حذف كامل تعامل با مخاطب، ادبیات القایی یك طرفه و تزریق سیاست های تبلیغاتی، قاعدتا نمی تواند متنی عاری از توهین به شعور و حقوق مخاطب تولید كند.
روابط عمومی ها به عنوان رسانه های سازمانی كه وظیفه برون داد فعالیت های سازمان خود را به عهده دارند، با ماموریتی كه به هیچ عنوان منافع جامعه را به منافع سازمان خود ترجیح نمی دهد، سعی می كنند با توسل به شیوه های فریبنده از دروازه بانی دیده بانان رسانه ها عبور كنند و امكان انتشار در جامعه را پیدا كنند.
متاسفانه نوع ارتباط رسانه ها و روابط عمومی ها،زد و بندها و معادلات پشت پرده از یك سو و ضعف بدنه نحیف مطبوعات و رسانه های كشور در اصلاح و بازآفرینی ساختار خبر روابط عمومی ها در نهایت به حیات پررنگ اخبار روابط عمومی ها و سلطه یك ادبیات القایی بر رسانه ها دامن زده است.
مطالعه اجمالی اخبار و مطالب مطبوعات نیز به سادگی ما را به این نتیجه روشن می رساند كه سهم روابط عمومی ها بسیار بیشتر از آن است كه آن را با سهم وبلاگ ها در مطبوعات مقایسه كنیم و چنین مقایسه ای نیز از اساس نادرست است اما مقاومت رسانه های سنتی در برابر ادبیات عصیانگر رسانه های سایبر و به رسمیت نشناختن آنها نیز در نهایت معنایی جز مقاومت در برابر انتشار افكار عمومی ندارد.
درست است كه نباید انتظار داشت سهم وبلاگ ها در مطبوعات و دیگر رسانه ها به واسطه آن كه پدیده ای نوپا و هنوز نیمه خام هستند سهم قابل توجهی باشد، اما این نكته باعث نمی شود مقاومت آشكار مطبوعات به استفاده از نوشته های وبلاگ ها از نظر پنهان بماند.
ادبیات وبلاگ ها به ویژه وبلاگ های غیرحرفه ای یا نیمه حرفه ای هنوز به تشخص و قوام لازم نرسیده است و همین نكته فضایی كاملا غیررسمی، شخصی و نه چندان جدی از وبلاگ ها را در ذهن رسانه های سنتی و مكتوب رقم می زند. از سویی دیگر تیغ برهنه نقد در وبلاگ ها بسیار بی مقدمه تر از آنچه معمول است و به دور از محاسبه گری رسانه های سنتی، سر مدیران و متولیان جامعه را می برد. اما نباید از این نكته غافل شد كه نبود ارتباط میان روزنامه نگاری سنتی و سایبر به مرور این شكاف را عمیق تر خواهد كرد و به سركشی روزنامه نگاری سایبر علیه روزنامه نگاری سنتی بیش از پیش خواهد انجامید.
ایجاد تعامل میان روزنامه نگاری سنتی و روزنامه نگاری سایبر و وبلاگ نویسی در گام نخست، نگاه و ادبیات حاكم بر وبلاگ ها را تعدیل خواهد كرد و در گام بعدی، مشروعیت مدنی رسانه های سنتی را به واسطه تعامل گرایی با مخاطب و رعایت مولفه های شكل گیری پیام در یك نظام دموكراتیك رسانه ای به دنبال خواهد داشت.
این تعامل كه رفته رفته می تواند به ورشكستگی استراتژی و ادبیات رسانه ای روابط عمومی ها منجر شود آن ها را نیز وادار به پذیرش قواعد دموكراسی رسانه ای خواهد كرد. مطبوعات، خبرگزاری ها و رسانه های دیداری شنیداری اصلی ترین عامل نهادینه سازی نظام تعامل گرا و دموكراتیك اطلاع رسانی به شمار می آیند و اكنون باید به عنوان ركن چهارم دموكراسی، تقابل دو قطب متضاد اطلاع رسانی توتالیتر روابط عمومی ها و اطلاع رسانی مدنی روزنامه نگاری سایبر را میدان داری كنند.
بی تردید در روزگاری كه چندان هم از نظر دور نیست رسانه های سنتی برای گسترش مشروعیت مدنی خود و حفظ بقا به ارتباط با وبلاگ ها می اندیشند و به قطع، آغاز این ارتباط به تحول صرف رسانه های سنتی منجر نخواهد شد و تحول قابل توجهی را در دنیای روزنامه نگاری سایبر به وجود خواهد آورد. یكی از رسانه هایی كه بیش از همه ضرورت این ارتباط را درك كرده است خبرگزاری ایسنا است. «گروه نگاهی به وبلاگ ها» در این خبرگزاری نشان از پذیرفتن و به رسمیت شناختن وبلاگ ها به عنوان تولیدكنندگان شكل تازه ای از اندیشه و تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... جامعه دارد.
این خبرگزاری درك كرده است كه نمی توان در برابر جریان اطلاع رسانی در حال گسترشی چون روزنامه نگاری سایبر و وبلاگ نویسی سكوت كرد. این رسانه با گلچین و باز انتشار آن دسته از مطالب وبلاگ ها كه حاوی خبر یا تحلیلی خواندنی و حرفه ای هستند و یا مصاحبه با وبلاگ نویسان حرفه ای سعی می كند به پل ارتباطی میان مطبوعات و مخاطبان رسانه های سنتی با وبلاگ نویسان تبدیل شود اما هنوز مطبوعات حتی در برابر همین بخش از متون دروازه بانی شده و ممیزی شده هم مقاومت می كنند و می توان گفت میزان استفاده مطبوعات از اخبار گروه وبلاگ های ایسنا صفر است.
پیوند گفتمان حاكم بر روزنامه نگاری سایبر با گفتمان حاكم بر روزنامه نگاری سنتی بدون تردید ساختار جامعه اطلاعاتی و تكنولوژی های ارتباطی را متحول خواهد كرد.این نگاه كه روزنامه نگاری سنتی و روزنامه نگاری سایبر دو مقوله در تقابل با یكدیگرند و در آوردگاه نبرد و رقابت رسانه ها كدام یك مقهور دیگری خواهد شد یا دیگری را شكست خواهد داد همان نگاهی است كه مانع از ایجاد ارتباط میان این دو مقوله خواهد شد. شاید بهتر آن باشد كه این معادلات سنتی را فراموش كنیم و با جست وجوی فصل مشترك های این دو نظام اطلاع رسانی، زمینه های تقویت هر نظام براساس نظام دیگر را بنیان بگذاریم.
روزنامه نگاری سنتی و سایبر پیش از آن كه به مقابله یا مقاومت در برابر یكدیگر نیاز داشته باشند، نیازمند مشروعیت بخشیدن و به رسمیت شناختن یكدیگرند تا از این رو بتوانند امكان تبیین مفاهیم را با گستره وسیعی از آرای جامعه میسر كنند.
این ارتباط در درازمدت می تواند جریان سالم «نقد از درون» را نیز در رسانه های ما شكل دهد.
به یقین پیوند روزنامه نگاری سایبر و سنتی خصلت های تازه ای به ركن چهارم دموكراسی مطبوعات خواهد بخشید. در واقع شكل ارتباط ركن چهارم دموكراسی مطبوعات نیز با ساختار قدرت و حاكمیت تغییر خواهد كرد. شاید در این شكل بخشی از كاركرد نظارتی مطبوعات بر عملكرد دولت ها، به مردم كه نقش هیات منصفه را ایفا خواهند كرد واگذار شود و این، امنیت و مشروعیتی مدنی برای مطبوعات به ارمغان خواهد آورد.
چیزی كه از نظر نباید دور داشت این نكته است كه وبلاگ نویسی در ایران نیز هنوز به طور كامل صاحب مولفه های نظام دموكراتیك اطلاع رسانی نشده است. شكل گیری جریان نقد از درون و توسعه شیوه های تعامل گرایی با مخاطب، عاملی است كه می تواند نظام یادشده را به پیش شرط و ویژگی ذاتی روزنامه نگاری سایبر و وبلاگ نویسی تبدیل كند.
شاید عده ای با این استدلال كه وبلاگ ها مخاطبان خود را دارند و بازانتشار مطالب آنها در رسانه های سنتی با اندكی تاخیر چندان موهبتی نیست، ضرورت ارتباط میان این دو را منكر شوند. اما باید پذیرفت كه هنوز مطبوعات از گستره مخاطبان بیشتری برخوردارند و می توانند دروازه ورود بخشی از اقشار جامعه به فضای روزنامه نگاری سایبر باشند.
رضا ولی زاده
پی نوشت:
۱ كتاب «روزنامه نگاری سایبر» اثر دكتر یونس شكرخواه، انتشارات ثانیه
منبع : روزنامه شرق